به گزارش ایرنا، سور به معنی شادی و جشن، سرخ رنگ و نیز به معنی باور، شهر و بام بلند و دیوار دور شهر آمده و منظور از چهارشنبه سوری یعنی جشن و شادی و سرور در هر چهارشنبه آخر سال است.
در گذشته هنگام چهارشنبه آخر سال آیینهای زیادی در استان کرمانشاه همچون دیگر نقاط کشورمان برگزار می شد اما امروز به مرور زمان این آداب و رسوم گذشتگان کم رنگ شده و جای آن را بازی های خطرناک همچون ترقه بازی گرفته که متاسفانه سالانه تعداد زیادی از نوجوانان و جوانان را راهی بیمارستان می کند.
در این بخش به برخی از آداب و رسوم مردمان استان کرمانشاه در گذشته می پردازیم که متاسفانه هم اکنون اکثر آنها به فراموشی سپرده شده است.
در استان کرمانشاه در اغلب نقاط غروب سهشنبه (شب چهارشنبه ) آخر سال هر خانواده بوتههای خار را که از پیش فراهم کرده روی بام یا حیاط خانه و در نقاط روستایی اطراف تپهها و کوهها انباشته کرده و آنها را آتش می زدند.
در این هنگام از بزرگ و کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های افروخته می پریدند و می گفتند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» و معتقد بودند با این کار بیماریها و بلایا از آنها دور میشود. پریدن از روی آتش در سالهای اخیر رواج یافته و بیشتر در نقاط شهری رایج است.
در برخی نقاط روستایی پسربچه ها توپهای پارچه ای را که از قبل تهیه کرده بودند به سرچوبی می بستند و آنها را به نفت آغشته و بعد از آتش زدن به آسمان پرتاب می کردند، بزرگترهای آنها معتقد بودند با این کار سال کهنه می سوزد و سال نو با خوشی و شادمانی از راه می رسد. اگر در روستایی کسی عزادار بود. از هر طرف آن خانه ۲۰ نفر از همسایه ها به احترامشان آتش روشن نمی کردند.
در شب چهارشنبه سوری برنامه های متنوع دیگری برگزار می شد که یکی از آنها کوزه شکستن است، مراسم قاشق زنی، فالگوش ایستادن و فال کوزه ویژه چهارشنبه سوری در بیشتر نقاط ایران رایج بود و در استان کرمانشاه نیز انجام میشد.
«فال کوزه» جالبترین و سرگرم کننده ترین آنها است. در شب چهارشنبه سوری پس از آنکه آتشبازی و آیین های دیگر پایان یافت زنان و دختران دور هم جمع می شدند و به تفال می پرداختند، برای این منظور هرکس نشانه ای مانند انگشتر، سنجاق، گوشواره، انگشتانه و غیره را در کوزه آب می انداخت.
در کنگاور کوزه خالی بدون آب را بکار میبردند بعد با دستمالی در کوزه را می بستند و با ریسمانی از یک ناودان رو به قبله آویزان می کردند و غروب چهارشنبه سوری اشعار حافظ را به نیت تفال می خواندند و بعد از خواندن هر بیت دختربچه ای از داخل کوزه نشانه ای را بیرون می آورد و با دیدن نشانه صاحب فال نیز مشخص می گردید.
پس از پایان مراسم کوزه شکستن اهل خانه دور هم جمع شده شادی می کنند و آجیل و شیرینی مخصوص چهارشنبه سوری می خورند. آجیل چهارشنبه سوری در واقع مجموعه خوردنی است که از هدایا و نعمتهای خاک است که بشر از هزاران سال پیش از طبیعت و زمین می گیرد و در اصل رابطه انسان و طبیعت را تایید می کند.
این آجیل معمولا از هفت قلم تهیه شده مثل انجیر، کشمش، خرما، توت خشک، فندق، پسته، بادام و معتقدند خوردن آجیل بی نمک در شب چهارشنبه سوری شگون دارد.
«فال گوش ایستادن» یکی دیگر از رسوم شب چهارشنبه سوری است که طبق این رسم فرد در حالیکه کلیدی را زیر پا گذاشته نیت کرده و به حرف مردم گوش می سپارد که بی توجه به او سخن می گویند.
مثلا کسی نیت می کند که «آیا امسال دخترش به خانه بخت می رود یانه» اگر کسی رد شود و در حین سخن گفتن با دوستش بگوید: من گفتم درست می شود، او در می یابد که گره از کارش گشوده می شود.
«بخت گشایی» نیز رسمی ویژه زنان بود که در گذشته مرسوم بود، فرد به نیت حل مشکلات و گره گشادن از کارها، قفل یا کمربندی را به کمر یا گردن می انداخت و سر راه مردم قرار می گرفت و از یکی می خواست آن را بازکند.
«قاشق زنی» و «شال اندازی» نیز یکی دیگر از آیین های شب چهارشنبه است، در این شب کودکان و نوجوانان با شال انداختن و یا قاشق زنی در خانه همسایه یا دوست هدایایی از آنان دریافت می کردند.
قاشق زن با یک قاشق و کاسه که مدام به هم می زند و چادری بر سر دارد به منازل دوست و آشنا می رود و بازدن و ایجاد صدا صاحبخانه را متوجه می سازد و مقداری هدیه دریافت می کند.
شال اندازی یا «شال دُرکی» از آیین های بسیار جالب است که در گذشته مرسوم بود. در رسم شال اندازی جوانان شال یا دستمال خود را از منافذ تعبیه شده در سقف اتاقها به داخل آویزان کرده و در این هنگام در قالب اشعاری به صاحب خانه می گفتند:«پَر شالمان را نسوزانی» یعنی آن را خالی برنگردانی و یا اشعاری می خواندند.
صاحب خانه داخل شال گردو، بادام، شیرینی، نخود، کشمش، تخم مرغ پخته می گذاشت و می گفت: بالا ببر و بدین ترتیب صاحب شال خوشحال آنجا را ترک می کرد.
معمولا کسانی که شال اندازی می کردند صورت خود را می پوشاندند تا صاحب خانه آنها را نشناسد و در مواردی برای شادی بیشتر صاحب خانه داخل شال ذغال گداخته ای می گذاشت. جالب آنکه در این شب دختران و پسران نامزد در قالب این رسم هدایای خود را رد و بدل می کردند.
براثر زندگی مدرن شهری متاسفانه بسیاری از این رسوم قدیمی منسوخ شده و جای آن را بازی های خطرناک گرفته که باعث می شود سالانه هزاران خانواده در سطح کشورمان به جای خوشحالی عزادار فرزندان خود باشند.