تهران- ایرنا- به گفته مدیر انتشارات قدیانی، مشکل اصلی بازار نشر، بلاتکلیفی تُجار کاغذ است، زیرا دولت در یک دوره کاغذ وارد می‌کند اما این روند ادامه پیدا نمی‌کند و نبود نظم در کارِ تُجار باعث نایاب شدن و افزایش قیمت کاغذ می‌شود.

فعالیت در حوزه نشر و کتاب در ایران همواره با چالش‌های مختلفی همراه است، دسترسی ناشران به کاغذ، هزینه‌های چاپ و صحافی، تامین حق‌التالیف و حق‌الترجمه همه مسائلی است که ناشر پشت سر گذاشته و کتاب را وارد بازار می‌کند. برخی از ناشران توانستند سال‌ها در این حوزه دوام بیاورند و به کسب و کار خود توسعه دهند؛ تا جایی که کتاب‌فروشی تاسیس کردند.

نادر قدیانی موسس و بنیانگذار انتشارات قدیانی از پیشکسوت‌های حوزه کتاب و نشر است و چند شعبه کتاب‌فروشی در تهران دارد. خبرنگار کتاب ایرنا با او مصاحبه‌ای درباره سال‌های فعالیتش در این حوزه انجام داد که در ادامه می‌خوانید.

این مصاحبه در آذر ۱۴۰۱ انجام شد و تغییر آمار و شرایط کتاب از آن زمان تا کنون محتمل است.

پیش از این با محمدعلی جعفریه مدیر انتشارات ثالث مصاحبه‌ای انجام شد که می‌توانید اینجا بخوانید.

چگونه و چرا فعالیت در حوزه کتاب و نشر را انتخاب کردید؟

از ۱۲ سالگی وقتی کلاس پنجم ابتدایی بودم، عاشق خرید مجله‌های پیک دانش‌آموزی بودم که هر هفته منتشر می‌شد. روزی مجله به موقع نرسید و در روزهای بعد به شکل مکرر درباره آن پیگیری می‌کردم. تا اینکه ناظم مدرسه گفت فردا صبح مجله می‌رسد اما فردای آن روز هم مجله نبود. تا اینکه ناظم مدرسه دست مرا گرفت و به اداره آموزش و پرورش منطقه ۱۰ که فکر کنم اطراف خیابان اسکندری بود، برد. مسیر را یک ساعته رفتیم و یک ساعت طول کشید تا برگشتیم اما توانستیم پیک دانش‌آموزی را تحویل بگیریم. اینگونه شد که من مسئول توزیع پیک دانش‌آموزی در مدرسه شدم. مرتب هر هفته سهمیه را دریافت می‌کردم و به دانش‌آموزان می‌فروختم و وجه را به ناظم تقدیم می‌کردم. این کار مرا به سمت خرید مجله کیهان بچه‌ها که هنوز هم هست برد، این مجلات را از کیوسک خریداری و مطالعه می‌کردم.

مدیریت ثبات کاغذ بسیار واجب‌تر از این است که روی ارزانی قیمت کاغذ فکر کنیم

تا اینکه به سن ۱۶ و ۱۷ سالگی رسیدم. در آن سال‌ها روزهای تابستان بیشتر کودکان به سر کار می‌رفتند. روزی در تابستان مادرم گفت مجله‌هایی را که در گوشه‌ای از خانه فضایی را اشغال کرده بود، سرو سامان بدهم. در آن روزها مغازه کوچکی کنار خانه ما بود و در کوچکی داشت که به حیاط خانه ما باز می‌شد، شروع به فروختن این مجموعه مجله‌ها در آن مغازه کردم و همچنین کتاب‌های درسی را که رنگی بودند، فروختم و از اینجا به سمت کتاب‌فروشی متمایل شدم.

می‌توانستم جواز نوشت افزار فروشی را دریافت کنم که درآمد بالایی هم داشت اما جوازم را از اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان دریافت کردم، تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، در همان مغازه کم‌کم به سوی نشر هم روی آوردم و در سال ۱۳۶۵ فکر کردم که فعالیت نشر به صورت حرفه‌ای‌تر در آن محل امکان رشد ندارد، مغازه‌ای را در خیابان ناصر خسرو کوچه حاج نایب که مرکز بورس کتاب بود تهیه کردم. یکی از آشنایان عضو بازنشستگان شهرداری تهران بود، مغازه غرب تهران را به او واگذار کردم و خودم در ناصر خسرو متمرکز شدم و کار نشر را جدی گرفتم.

قیمت کاغذ در بازار آزاد روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند

در سال ۱۳۶۹ این مغازه رونق داشت و حدود ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کرده بودم، مقابل دانشگاه تهران آمدم و ساختمانی را خریداری کردم و انتشارات قدیانی را تاسیس کردم. به این نتیجه رسیدم اگر بخواهم کارم بدون اشکال باشد و مردم از آن ایراد نگیرند و رونق داشته باشد، باید کارشناسانی را دعوت به همکاری کنم. در نتیجه شورای بررسی راه‌اندازی کردم که امور گرافیک و ویراستاری و دیگر مسائل مرتبط با نشر، هر کدام مسئولان خودش را داشتند تا اینکه در سال ۷۴ مکانی را در خیابان شهدای ژاندارمری خریدم و ساختم. این ساختمان در این روزها دفتر انتشارات قدیانی است و ۵۰ پرسنل دارد. از آن روز تا به حال، نزدیک به چهار هزار عنوان کتاب چاپ کردیم. کتاب‌ها تجدید چاپ می‌شود باتوجه به علاقه‌ای که در این حوزه داشتم پیش رفتیم تا در کریمخان ساختمانی ۶ طبقه خریدیم که در آن کافه کتاب، کتاب کودکان و نوجوانان، لوازم التحریر و فضایی برای مطالعه کتاب وجود دارد.

اقتصاد جامعه ضعیف شده و قشر متوسط جامعه که افراد کتابخوانی در آن است، نمی‌توانند کتاب بخرند

انتشارات قدیانی سالانه حدود هزار عنوان که ۱۰ تا ۱۵ درصد چاپ اول و ۸۵ درصد تجدید چاپی است. در دوران کرونا مشکلاتی وجود داشت که همه نسبت به آن آگاه هستند، مسئولان فرهنگی می‌توانستند برای این دوران برنامه‌ریزی کنند و با آگاهی بخشی به مردم از طریق صدا و سیما ، عادت به کتابخوانی را در خانواده‌ها ایجاد کنند.

اکنون یکی از دغدغه‌های اصلی ما مرتبط با مسائل گرانی، دلار و کاغذ است. زیرا ما ناشران کتاب‌های کودک نیاز داریم از کاغذهایی با گرم بالا، یعنی کاغذ گلاسه و تحریر ۱۰۰ گرم به بالا استفاده کنیم که هزینه بالایی دارد. برای کتاب‌های رمان بزرگسال کاغذهایی مورد استفاده قرار می‌گیرد که برای چاپ سیاه و سفید مناسب باشد. قیمت کاغذ مازندران که در ماه‌های اخیر در اختیار ما قرار می‌دهند ۲۰ درصد ارزان‌تر نسبت به بازار آزاد و کاغذ آزاد است، اما کاغذ برای کتاب‌های تصویری و رنگی ما که بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد روز به روز با افزایش قیمت مواجه است و شرایط را برای ما سخت می‌کند و امیدواریم دراین حوزه هم مسئولان اقدامات لازم را انجام بدهند.

مشکلات به کتاب‌فروشان بزرگ هم سرایت می‌کند

بیش از ۵۰ سال است که در این حوزه هستید، شرایط نسبت به سال‌های اولی که این کار را شروع کردید، چقدر سخت‌تر شده است؟ آینده نشر را چطور می‌بینید؟

در دهه ۵۰ شاید تعداد ناشران حرفه‌ای به ۴۰ ناشر نمی‌رسید و ۳۰ یا ۴۰ کتاب‌فروشی همین ناشران بزرگ فعال بودند. کتاب‌فروشی‌هایی که در حاشیه شهر و در اطراف تهران است و نه در قلب تهران مغازه‌هایی ۲۰ تا ۸۰ متری بودند و بیش از ۸۰ درصد در آن‌ها لوزام‌التحریر و سایر وسایل فروخته می‌شد. اگر اینگونه به مساله نگاه کنیم، کتاب‌فروشی گسترش پیدا کرده است. اما آن‌ها کتاب‌فروشی‌هایی بودند که ۳۰ تا ۴۰ عنوان کتاب‌های عامیانه با امثال دیوان حافظ ارائه می‌دادند، اما این روزها کتاب‌های متنوعی در بازار وجود دارد. برای مثال در جشنواره رشد کتاب‌هایی معرفی می‌شود، این کتاب‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند.

اکنون در حوزه کاغذ نگرانی وجود دارد؛ با این اوضاع اگر کاغذهایی که برای کتاب کودک و نوجوان مناسب است(امکان تولید آن در ایران در حال حاضر وجود ندارد) به طور فراوان وارد شود، تعدادی از ناشرانی که قدیمی هستند و امکان تولید دارند، می‌توانند به کار خود ادامه دهند و راهی پیدا کنند. اما مشکلات به کتاب‌فروشان بزرگ هم سرایت می‌کند.

هنوز هم قیمت کاغذ به قیمت طبیعی بازنگشته است

کاغذ تحریر بندی یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و بیشتر از آن است، قیمت کاغذ مناسب برای کتاب کودک چقدر است؟

کاغذ تحریر از موادری است که بعد از گوشت و مرغ و برنج و ۱۰ قلم کالای اساسی مردم، در همه حوزه‌ها مصرف می‌شود. مصرف کاغذ تحریر در کشور با مصرف آن برای کتاب تفاوت بسیار دارد. نامه‌ای که نوشته می‌شود، دفتر مشق دانش‌آموزان و کلیه اطلاعاتی که روی کاغذ چاپ می‌شود با استفاده از کاغذ تحریر است. وقتی در جامعه مشخص نشد که دولت باید کاغذ تحریر را وارد کند یا شرکت‌های خصوصی آن را وارد خواهند کرد، خلایی به وجود می‌آید و قیمت کاغذ از آنچه که باید بیشتر می‌شود. هنوز هم قیمت کاغذ به قیمت طبیعی بازنگشته است.

طبقه متوسط توان خرید کتاب ندارند

مردم تا چه اندازه توانایی دارند کتاب‌هایی را که دوست دارند، بخرند؟

این یک واقعیت جامعه ما است و اقتصاد جامعه ضعیف شده و قشر متوسط جامعه که افراد کتابخوانی در آن است (مانند همه کشورها که قشر ضعیف و ثروتمند کتابخوان نمی‌شوند) شرایطی سختی دارند. در چنین شرایطی تعداد زیادی از خانواده‌ها توانایی خرید کتاب ندارند.

در سال‌های اخیر نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به مساله کتابخوانی کوک و نوجوان توجه کرده است و کتابخانه‌هایی تحت عنوان هدهدسفید راه‌اندازی کرده که کودکان می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند.

مشکل اصلی مدیریت بلاتکلیفی برای تاجران کاغذ است

برای بهبود وضعیت چه اقداماتی باید انجام داد؟

مشکل اصلی مدیریت بلاتکلیفی برای تاجران کاغذ است و اگر مدیران تکلیف کاغذ را روشن کنند و مشخص شود کاغذ توسط نهادهای دولتی وارد کشور می‌شود یا تجار باید وارد کننده باشند، می‌توان در این حوزه برنامه‌ریزی کرد. اخیرا کاغذ با ارز آزاد نیمایی که درصدی ارزان‌تر از ارز آزاد است به شکل رُلی وارد می‌شود و با دستگاه‌های مکانیزه به صورت لیزری تبدیل به کاغذ a۴ و به کشورهای حاشیه‌ای صادر می‌شود در نتیجه با ارز نیمایی کاغذ وارد و آن را صادر می‌کنند. اما آن‌هایی که کاغذ را به شکل بندی وارد می‌کنند، بلاتکلیف هستند.

مدیریت ثبات کاغذ بسیار واجب‌تر است

برای اینکه ناشران کوچک از بین نروند و ناشران بزرگ بتوانند به کار خود ادامه دهند باید چه اتفاقی بیفتد؟

ناشران با اینکه فعالیت‌های فرهنگی انجام می‌دهند، باید به ابعاد اقتصادی فعالیت هم فکر کنند. بعد از چهل سال هنوز تکلیف کاغذ مشخص نیست. دولت یک دوره کوتاه کاغذ وارد می‌کند، اما این روند ادامه ندارد. به نظرم مدیریت ثبات کاغذ بسیار واجب‌تر از این است که روی ارزانی قیمت کاغذ فکر کنیم.