فرح نیازکار روز پنجشنبه در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد: شیوه غزل عاشقانه سرودن و سخن گفتن از معشوق و برشمردن صفات او و برتری دادنش بر همهچیز و همهکس، در روزگار پیش از سعدی و در قرن ششم چنان بود که مضمون و موضوع این نوع تغزلات آنان، بیشتر غلامان و کنیزکان ترکستانی را در بر میگرفت که بهلحاظ زمانی، مکانی و معنایی، متناسب با شرایط آنان بود.
سعدی ژانر عاشقانه را به عشق بومی تبدیل کرد
این استاد دانشگاه ادامه داد: سعدی اما، این سبک و ژانر عاشقانه را دور از آن فضا، به عشقی بومی، منطقهای و آراسته و متعالی تبدیل کرد؛ آنگونه که خاطرپسند عام و خاص و منظور نظر عاشقان و دلباختگان واقع شد و البته این کار را با رموز و رندانگیهایی که خاص او و ذهن و زبان اوست انجام داد.
نیازکار اضافه کرد: سعدی آنگاه که ضرورت ایجاب میکند، به زبان عتاب نیز روی میآورد اما، زبان عتاب وی اگرچه شکوهآمیز است و گلایهمندانه، اما آنچنان بهنرمی و آرامی و در قالبی دلنشین و اخلاقمدارانه عنوان میشود که در رویارویی نخست و بیآنکه اینهمه را در جایی گردآوریم، هرگز متوجه زبان عتاب سعدی نخواهیم شد.
وی با بیان اینکه زبان عتاب، زبان به چالش کشیدن رویکردهای برخاسته از جور و جفاست، گفت: زبان عتاب بهنوعی، زبانی است مبیّن واقعیات موجود در عصر و دورانی که شاعر میزیسته که گاه رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی میگیرد و گاه از لون گلایهها و شکواییههای عاشقانه است و بنابراین میزان گسترش و عمق آن میتواند گسترۀ رابطه عاشقانۀ شاعر و محبوب را در بر بگیرد و در شکل عمیقتر آن، میتواند به مفاهیم انتزاعی نیز راه جوید.
زبان عتاب در ابیات سعدی
این نویسنده در رابطه با زبان عتاب در ابیات سعدی گفت: در این مقوله ابیات سعدی را میتوان به ۲شیوه عتاب مستقیم و عتاب غیرمستقیم تقسیمبندی کرد. عتاب مستقیم که توأم با سرزنش، ملامت و گاه تهدید است و عتاب غیرمستقیم که یا با زبان غیربیان میشود و یا با دلالت و نصیحت و یا تهدید و قهر توأم است.
وی یادآور شد: پایبندی سعدی در عشق و وفاداری او به معشوق، نقطه عطف و متمایزکنندۀ عشق باختن او نسبت به دیگران است؛ اوجی که کمتر فراز و نشیبی، او را دچار تردید و دودلی ساخته است.
نیازکار ادامه داد: سعدی هیچ جزئینگری را در امر مهم عشق و عاشقانگی فرو نگذاشته، همه زوایای منشوری این مهم را با نگاه ظریفش، صیقلوار، نگریسته و توصیف نموده است و هر تجربۀ فردی را با همین رویکرد، به عاطفهای جمعی، مبّدل ساخته است. پیش از آنکه از گلایهها و شکوهها سخن بگوید، از شور و شیدایی و جانسپاری و خرسندیاش از این وضعیت، سخن گفته است.
وی بیان داشت: نگاه بلند سعدی از این ظرایف نیز غافل نمانده است و پنداری غرور جریحهدار شدهاش، گهگاه، روی به شکوه و شکایت مینهد و زبانش به عتاب و تلخگویی میل میکند.
انواع شکوائیه در ادبیات
نیازکار اظهار داشت: بنابرآنچه در تاریخ ادبیات ما مکتوب است و مستند؛ شکوه و شکایت به مثابۀ یکی از درونمایههای شعر موردتوجه قرارگرفته و گاه وصفی درونی و توصیف حالتی روانی محسوب شده است.
وی افزود: شکوائیهها شامل شکوههای شخصی، اجتماعی، سیاسی و فلسفی میشوند. شکوههای اجتماعی، بیانگر شکوه و شکایتهایی از درد و نابسامانیهای حاکم بر اجتماع است و شکوههای سیاسی، گونهای از شکوههای اجتماعی که درآن، ضمن بیان نابسامانیها اجتماعی، حاکمان بیدادگر نیز مورد اعتراض و انتقاد قرار میگیرند.
این پژوهشگر اضافه کرد: در شکوههای فلسفی نیز شاهد اعتراض شاعران به نظام هستی و شکایت از چرخ فلک و روزگار هستیم، اما، شکوههای شخصی از مصائب و آلام مادی و طبیعی همچون شکایت از بیماری، ناتوانی و پیری هستند و یا سرچشمه روحی دارند که عمدتاً، دردها و رنجهای حاصل از آن، از عشق از جمله هجران و فراق و جفای یار و معشوق از آن سرچشمه میگیرند.
وی یادآور شد: این نوع نگاه شکوهآمیز، بهویژه، در ادبیات غنایی ما، بسیار یافتنی است؛ دیوان اشعار بسیاری از شاعران را همین مضامین شکوه از جور و جفای معشوق، شکوه از بیاعتنایی معشوق، شکوه از بیوفایی یار و نشستن او با اغیار، شکوه از فراق وشکوه از عدم وصال تشکیل داده است.
نویسنده و پژوهشگر ادبیات اظهار کرد: همانگونه که گفتم شکوه در زبان سعدی آنچنان بهنرمی و اخلاقمدارانه عنوان میشود که نمیتوان متوجه زبان عتاب سعدی شد.
اول اردیبهشت ماه در تقویم ملی بنام روز سعدی نامگذاری شده و امسال بزرگداشت این شاعر پارسی گوی با حضور اندیشمندان و صاحبنظران با یک هفته تاخیر برگزار میشود.