موسسه پژوهشی «شورای آتلانتیک» در تحلیلی به بررسی پیامدهای برقراری دوباره روابط ایران و عربستان بر سرنوشت و سیاست های رژیم صهیونیستی پرداخته و آورده است که عادی سازی روابط بین اسرائیل و اعراب که برای چند دهه متوقف شده بود، پس از توافق ابراهیم در سال ۲۰۲۰ شتاب گرفت. فشار برای عادی سازی روابط با اسرائیل با دکترین ایدئولوژیک میان اعراب و ایرانیان در منطقه در کنار هم قرار گرفته است.
به نوشته این کارشناس، از سر ناچاری یا شانس، فشارهایی بر اعراب وارد شد تا دشمنی تاریخی خود با اسرائیل را بازتعریف کنند. نزدیکی اخیر بین عربستان سعودی و ایران، با گزارشهایی همراه شده است که در آن ریاض خواستار امتیازات بسیار بیشتری از سوی واشنگتن شده است تا روند عادیسازی با اسرائیل را به پیش ببرد؛ این امر میتواند نشانه ای از تغییری عمده در روابط اعراب و ایران باشد که مانعی عملی را در روند عادیسازی بین اعراب و اسرائیل ایجاد می کند.
این اتاق فکر سپس آشتی اخیر ایران و عربستان را در بستر تاریخی دو طرف مورد بررسی قرار داد و افزود در سال های اخیر برخی کشورهای عربی اتحاد با اسرائیل را به عنوان یک ضرورت مبرم ژئواستراتژیک دیده اند. همین ادراک، محرک اصلی این کشورهای عربی برای امضای توافقنامه ابراهیم بود که با میانجیگری ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ انجام شد. از نظر گفتمانی و سیاسی، این توافق صلح به نوعی به وابستگی ها بین مسلمانان و یهودیان، به عنوان پسرعموهای سامی و نوادگان حضرت ابراهیم اشاره داشت.
در بخش دیگری از گزارش شورای آتلانتیک آمده است: اکنون چرخ روزگار به سمت دیگری چرخیده است. در ماه مارس، مقامات سعودی و ایران برای احیای روابط دیپلماتیک به توافق رسیدند و در هفته های پس از آن تحرکاتی در مسائل مختلف دیرینه از یمن گرفته تا حوزه انرژی صورت گرفته است. چند روز قبل، روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که رهبران عربستان سعودی در حال گفت وگو با حماس برای برقراری دوباره روابط با این گروه مورد حمایت ایران هستند.
ورق توافق ابراهیم برگشت
بر اساس این گزارش، تحولات مربوط به نزدیکی ایران و عربستان، دیدگاه ها نسبت به بازتعریف دشمن را در مورد اسرائیل تغییر داد و به همین دلیل بادهای مخالف جدی در مقابل توافق ابراهیم شروع به وزیدن کرد. نفوذ و تأثیر عربستان سعودی بر امضاکنندگان کنونی توافق ایراهیم، به ویژه آنهایی که دارای منافع مالی و استراتژیک در پادشاهی هستند، نباید دست کم گرفته شود. حتی می توان پیش بینی کرد کشورهایی مانند مصر، بحرین و مراکش ممکن است از عربستان سعودی پیروی کنند و روابط خود با ایران را بهبود دهند. گواه این مطالب آنکه مراکش و اردن به شدت به کمک نظامی عربستان متکی هستند و اقتصاد مصر نیز به شکل چشمگیری به کمک عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس وابسته است.
این در حالی است که همزمان رقابت فزاینده ای بین امارات و عربستان سعودی در جریان بوده و بحران خاموشی بین دو کشور شورای همکاری بر سر رهبری در خلیج فارس روشن شده است. در چنین شرایطی امارات متحده عربی به نظر می رسد نسبت به احیای روابط دیپلماتیک عربستان با ایران احساس سرگشتگی داشته باشد. از سوی دیگر مراکش نیز تعهدات خود در قبال عادی سازی با اسرائیل را محدود کرده است.
در هر صورت، طبق این تحلیل، فرآیند عادی سازی به اندازه کافی بالغ نشده است تا در برابر یک ایستایی طولانی مدت مقاومت کند. توافق کشورهای عربی اکنون به دلیل اقدامات اخیر اسرائیل، از جمله یورش به اماکن مقدس اسلامی در ماه رمضان و سایر اقدامات تحریکات اخیر، با شکست غیررسمی مواجه شده است. حتی به تازگی یک وزیر اسرائیلی مدعی شد که چیزی به نام مردم فلسطین وجود ندارد. در همین حین بیشتر جمعیتهای عربی به پرورش احساسات ضد اسرائیلی ادامه میدهند. به این ترتیب، دولت راست گرای نتانیاهو شرکای عرب خود را در موقعیت حساسی در زمینه اقنای افکار عمومی آن ها قرار می دهد. این چالش، درکنار صف بندی تازه سعودی ها، منجر به دوره ای از سستی در روند عادی سازی روابط شده است. در مقابل این موضوع نیز اسرائیل توجه دیپلماتیک خود را به فراتر از کشورهای عربی و به سمت جمهوری آذربایجان و ترکمنستان متمرکز کرده است.
جالب اینجاست که ایالات متحده که خود مبدع توافق ابراهیم بود تا حد زیادی در این معادله غایب است. واشنگتن منابع و توجه خود را بر شکست روسیه در اوکراین و مقابله با نفوذ جهانی فزاینده چین متمرکز کرده است. همین امر کشورهای عربی وفادار همیشگی به غرب را به این فکر انداخت که شاید نفوذ ایالات متحده در منطقه کاهش یابد و به همین دلیل سعی دارند با رقبای واشنگتن در یک نظام چند قطبی همسویی بیشتری داشته باشند.
در پایان گزارش تصریح شده است که لفاظی هایی که تاکنون بر اساس توافقنامه ابراهیم مبنی بر معرفی ایران به عنوان دشمن اصلی تولید شده بود، در حال نابودی است. کشورهای عربی نیز ممکن است پس از توافق عربستان سعودی با تهران، در عمل به گرم کردن روابط با ایران و چین ادامه دهند و صبر خود را در مقابل دولت چالش برانگیز «بنیامین نتانیاهو» و سیاست منفعلانه «جو بایدن» در خاورمیانه و شمال آفریقا از دست بدهند. در چنین شرایطی اگر ایالات متحده انگیزه های فوری ارائه نکند، چشم انداز پروژه عظیم عادی سازی روابط با اسرائیل شروع به از دست دادن خواهد کرد.