به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی ایرنا، بلوکبندی قدرت در جهان امروز به سرعت در حال تغییر است و این تغییرات در آیندهای نه چندان دور، کشورهای آسیا را به صدر قدرتهای اقتصادی جهان خواهد رساند و از این رو هریک از دولتهای این قاره در تکاپوی یافتن جایگاه خود در آینده جهان هستند. نگاه صرف به یک نقطه از جهان به ویژه اگر آن نقطه هم چندان قابل اعتماد نبوده و در پی نقشههای محدودساز خود هستند، چندان منطقی به نظر نمیرسد. درک این مهم از سوی دولت سیزدهم، تغییر نگاه به روابط بینالملل و رفتار معقول در ارتباط با غرب توانست دیپلماسی ایران را در منطقه از حالت انفعال خارج کند و این همان نگاه ویژه به همسایگان و منطقه است که مهمترین سیاست اعلام شده از سوی آیتالله رئیسی از همان ابتدای حضور در عرصه اجرایی بود و شواهد غیرقابل انکار هم از نتیجه بخش بودن آن دارد.
تهران در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه در دو سال اخیر پررنگتر از همیشه نقشآفرینی میکند و این مهم تحولات منطقه را تحت تاثیر محسوس و ملموس قرار داده است. از سرگیری روابط با عربستان سعودی یکی از این نقشآفرینیهایی است که نه تنها بر روابط دو کشور که بر کل تحولات منطقه اثرگذار بوده است.
تأثیر بهبود رابطه ایران و عربستان بر تحولات منطقه
احتمال حضور رئیسجمهور ایران در نشست سران اتحادیه عرب؛ گزارهای که حتی خوشبینترین تحلیلگران روابط بینالملل هم نمیتوانستند تا پیش از اسفند ۱۴۰۱ آن را پیشبینی کنند. احتمالی که با دیدار علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و «مساعد بنمحمد العیبان» مشاور امنیت ملی عربستان سعودی به وجود آمد و با دیدار «حسین امیرعبداللهیان» و «فیصل بن فرحان» قوت گرفت. عربستان سعودی ۲۹ اردیبهشت ماه سال جاری میزبان سی و دومین نشست سران کشورهای عربی است که گمانهزنیها از حضور روسای جمهور ایران، سوریه و ترکیه در این نشست حکایت دارد.
دعوت رسمی پادشاه عربستان از آیتالله «سید ابراهیم رئیسی»، تأکید «سلمان بن عبدالعزیز» بر اجرایی شدن توافقات دو کشور و استقبال رئیسجمهور از این موضوع و دعوت متقابل از پادشاه سعودی، مشخص شدن تاریخ بازگشایی سفارتخانههای دو کشور (۱۹ اردیبهشت)، حضور هیأتهای سیاسی ایران در ریاض و عربستان در مشهد، گفتوگوی تیمهای فنی سازمان هواپیمایی ایران و عربستان برای از سرگیری پروازها و زمینهسازی برای حج عمره، سفر وزیراقتصاد ایران به عربستان و زمینهسازی برای افتتاح اتاق مشترک بازرگانی، نشانههای آشکار یک اتفاق بزرگ در منطقه است. رویدادی که شواهد، از تأثیر موثر آن بر روابط دیگر کشورهای منطقه دارد.
دیدار بنفرحان وزیرخارجه عربستان با «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه و پیش از آن هم سفر «فیصل المقداد» وزیر خارجه سوریه به جده و گفتوگو با مقامات عربستان و سفر المقداد به قاهره پس از ۱۲ سال از مهمترین رویدادهای متأثر از بهبود روابط ایران و عربستان است. تکاپوی ریاض برای بازگرداندن دمشق به اتحادیه عرب پس از ۱۲ سال دوری، اولویت نخست دیدارها و رایزنیهای مقامات دو کشور است و به نظر میرسد با توجه به نفوذی که عربستان بر کشورهای عرب منطقه دارد، هدفی در دسترس باشد، هرچند مخالفانی هم این میان در کار است.
بازگشت روال عادی در روابط جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورهای منطقه از جمله بحرین و حتی مصر هم از دیگر نتایج صلح میان ایران و عربستان است که سرآغاز صلحهای دیگر در منطقه خواهد بود. از زمان آغاز گفتوگوهای ایران و عربستان از سال گذشته، روابط ایران با کویت و امارات هم روند بهبود مطلوبی را گذارنده و سفرای این دو کشور به تهران بازگشتهاند. تهران در آیندهای نزدیک میزبان سلطان عمان خواهد بود و رئیسجمهور هم در اواخر تابستان سال جاری برای حضور در اجلاس آبوهوا به امارات سفر خواهد کرد.
اهمیت مفهوم «امنیت درونزا» در جهان کنونی را بیش از هر سرزمینی، جمهوری اسلامی ایران میداند که توانسته است زیر فشار شدیدترین تحریمهای جهانی، امنیتی متکی بر توان داخلی خود فراهم کند و دقیقا به همین دلیل است که بیش از هر کشور و دولتی هم قدر این گوهر را میشناسد. تلاش برای کاستن از دخالتهای فرامنطقهای در تأمین امنیت منطقه خلیجفارس هم در راستای همین منطق از سوی جمهوری اسلامی ایران پیگیری میشود. منطقی که به نظر میرسد با از سرگیری روابط مطلوب با عربستان سعودی، میتواند در منطقه حکمفرما شده و خاورمیانه را از آشوب دخالتهای فرامنطقهای تا حدود زیادی برهاند.
در سایه این روابط حسنه، تأثیرگذاری سازمانهایی چون سازمان همکاریهای اسلامی یا حتی اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیجفارس، افزایش خواهد یافت و چه بسا همراهی دو کشور مسلمان زمینهساز شکلگیری سازمانهایی در قواره اتحادیه اروپا هم در آسیا شود.
ورق برای تلآویو برگشت
ورق برای تلآویو به یکباره برگشت؛ این شاید سادهترین توصیف از شرایط کنونی رژیم صهیونیستی در منطقه باشد. گروهی که تا همین شش ماه قبل در توهم براندازی جمهوری اسلامی ایران و حمایتهای پیدا و پنهان از گروههای مسلح و معاند به بهانه اعتراضات بودند، به یکباره ورق تحولات در ایران را به ضرر خود برگشت یافته دیدند.
آتش بیاری آنها در معرکه اغتشاشات ایران به نتیجه نرسید و تهران نه تنها در انزوای تدارک دیده آمریکا فرو نرفت بلکه راهی تازه برای روابط خود تعریف کرد و با همسایه دیرین خود بر سر میز مذاکره نشست تا سوتفاهات را برطرف کند و از سردی روابط بکاهد. استقبال عربستان سعودی و میانجیگری چین توانست به تنشی ۷ ساله میان دو کشور پایان دهد و آغاز راهی برای توسعه تعاملات باشد. این بدترین رویدادی بود که رژیم صهیونیستی میتوانست در روزهایی که با بحران داخلی خود دستهوپنجه نرم میکرد، تجربه کند.
از سرگیری روابط ایران و عربستان با توجه به قدرت دو کشور در منطقه میتواند سناریوهایی چون پیمان ابراهیم را به شکست خواهد کشاند و رویای گلآلود ساختن منطقه و گرفتن شاهماهی از آن را به کابوس تبدیل خواهد کرد. به همین سبب است که تلآویو طی روزهای گذشته مستاصلتر از همیشه با ورشکستگان سیاسی و پسرانِ پدران ناکام، نشستهایی ترتیب داده و در نقش کوری فرورفته که عصاکش کور دیگر شده است.
انتظار معجزهای نیست اما
پیچیدگی روابط بینالملل تحلیلگران را در پیشبینی آینده تحولات محتاط میکند. این اصل در پیشبینی آینده روابط ایران و عربستان هم صادق است، نه دولت و نه هیچکدام از مقامات دو کشور از کاهش تنش و آغاز همسایگی مطلوب، انتظار معجزه ندارند اما واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران در سایه نگاه آیندهنگرانه به منافع خود و حضور مقتدرانه در منطقه، در تلاش است تا با رفع سوتفاهمات قابل حل و ایستادن بر خط اشتراکات با کشورهای منطقه، بیشترین منفعت را برای کشور تحصیل کند.
تثبیت روابط با عربستان و در پی آن تحکیم تعاملات با کشورهای منطقه بازارهای این سرزمینها را به روی کالاها و فناوریهای ایران خواهد گشود، بازارهایی که بازهم انتظار معجزه از آن برای اقتصاد نیست اما بار مهمی از شانههای اقتصاد تحریمشده ایران برخواهد داشت.
نظر شما