دکتر «دیوید یعقوبیان» (David N. Yaghoubian) استاد تاریخ دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و تحلیلگر ارشد مسائل بین المللی در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا در نیویورک، افزود: سفر رئیس جمهور ایران به سوریه دامنه و پارامترهای یک اتحاد تاریخی را بیشتر گسترش داد که برای هر دو کشور در مواقع بحران شدید و تهدید حاکمیت ملی ضروری بوده است.
وی تصریح کرد: از همه مهمتر، سفر رئیس جمهور ایران با هدف ایجاد فرصتهای مناسب کسبوکارها و کارآفرینان سوری و ایرانی و پیشرفت در زمینههای مختلف صنعتی، فناوری و اقتصادی با وجود تحریمها انجام شد.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور اسلامی ایران ۱۳ اردیبهشت ماه (سوم می) به دعوت رسمی «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه در صدر هیاتی بلندپایه از مقامات سیاسی و اقتصادی به این کشور سفر کرد. این سفر، نخستین دیدار یک رئیسجمهور اسلامی ایران از سوریه از سال ۲۰۱۱ و زمان آغاز بحران در این کشور است.
رئیسان جمهور ایران و سوریه در مراسمی در قصر الشعب سوریه برنامه جامع همکاریهای راهبردی و بلندمدت ایران و سوریه در حوزههای مختلف را امضا کردند. همچنین مقامات ارشد ایران و سوریه در حضور رئیسی و بشار اسد، ۱۴ سند همکاری بین دو کشور در حوزههای همکاریهای تجاری، نفت و انرژی، فنی - مهندسی، مسکن، حمل و نقل ریلی و هوایی، مناطق آزاد و بخش خصوصی، ارتباطات و فناوری و زلزله و امدادرسانی و تسهیل امور زیارتی را به امضا رساندند.
مشروح مصاحبه ایرنا با دکتر "دیوید یعقوبیان" استاد تاریخ دانشگاه ایالتی کالیفرنیای آمریکا درباره تحولات جدید منطقهای به شرح زیر است:
ایرنا: سفر رئیس جمهور اسلامی ایران به سوریه را پس از ۱۳ سال از آغاز بحران در این کشور (سوریه) چگونه ارزیابی میکنید؟
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: سفر (آیت الله) ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به سوریه که با امضای توافقنامه همکاری راهبردی جامع با بشار اسد رئیس جمهور سوریه به اوج خود رسید، برای آنچه نشان داد و دستاورد های آن مهم بود. این سفر نشان دهنده پیروزی محور مقاومت در جنگ کثیف سوریه تحت حمایت آمریکا بود. این جنگ نتوانست به تغییر رژیم مورد نظر و تجزیه سوریه دست یابد.
سفر رئیس جمهور ایران به سوریه دامنه و پارامترهای یک اتحاد تاریخی را بیشتر گسترش داد که برای هر دو کشور در مواقع بحران شدید و تهدید حاکمیت ملی ضروری بوده است. از همه مهمتر، سفر رئیس جمهور ایران با هدف ایجاد فرصتهای مناسب کسبوکارها و کارآفرینان سوری و ایرانی و پیشرفت در زمینههای مختلف صنعتی، فناوری و اقتصادی با وجود تحریمها، انجام شد.
آمریکا بازیگر مخرب در سوریه است
ایرنا: به نظر شما چرا آمریکا از عادی سازی روابط سوریه با دیگر کشورها حمایت نمیکند و به همراه رژیم اسرائیل از سفر رئیس جمهور ایران به سوریه عصبانی هستند، در حالیکه آمریکا به بهانه مبارزه با گروههای تروریستی همچنان در سوریه حضور غیرقانونی دارد و به گفته مقامات دمشق در حال غارت منابع نفت و انرژی سوریه است؟
استاد دانشگاه کالیفرنیا: آمریکا از عادی سازی روابط سوریه با سایر کشورها حمایت نمیکند زیرا این عادی سازی نشان دهنده شکست نهایی جنگ کثیف آمریکا در سوریه است که در آن میلیاردها دلار برای حمایت از گروههای تروریستی تکفیری به منظور سرنگونی دولت سوریه، تجزیه این کشور و معرفی یک رژیم دست نشانده در دمشق که دوستدار آپارتاید اسرائیل و موافق الحاق بلندیهای جولان است، هزینه کرد.
ادامه اشغال نظامی غیرقانونی خاک سوریه و سرقت منابع طبیعی آن به بهانه مبارزه با گروههای تروریستی، همراه با حفظ مجموعهای از تحریمهای ثانویه غیرقانونی، تنها ابزاری است که امپراتوری آمریکا میتواند با استفاده از آن خود را مرتبط حفظ کند. البته آمریکا بازیگر مخرب در سوریه است و این سیاستها نمونه دیگری از استیصال امپراتوری آمریکا است.
عزم تهران، عملگرایی ریاض و دیدگاه چین عوامل اولیه توافق ایران و عربستان
ایرنا: یکی از مهمترین رویدادهای اخیر عرصه سیاست خارجی در منطقه، توافق میان ایران و عربستان سعودی است. به نظر شما چه عواملی باعث شکل گیری این توافق شد؟
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: عوامل اولیهای را که منجر به امضای توافق میان ایران و عربستان شد، میتوان در عزم تهران، عملگرایی ریاض و دیدگاه چین خلاصه کرد. پیشرفت مستمر دیپلماتیک، فناوری، علمی و صنعتی ایران در مواجهه با تحریمهای به اصطلاح «فشار حداکثری»، در نهایت رهبران عربستان را بر آن داشت تا دو گزینه متقابل را مقایسه کنند: تحمل هزینههای چندگانه درگیریهای جاری و تخریب که یک جنگ بالقوه گستردهتر در منطقه میتواند به بار آورد در مقابل بهرهمندی از مزایای مشخص پیروی از برنامه توسعه چشمانداز ۲۰۳۰ در کشوری دست نخورده و منطقهای در حال شکوفایی اقتصادی.
دیدگاه چین برای اقتصادی پایدار و یکپارچه در اوراسیا که در چارچوب روابط بین المللی چند قطبی عمل میکند به همراه روابط دیپلماتیک و اقتصادی مثبت این کشور با ایران و عربستان سعودی و شهرت جایگاه جهانی آن، پکن را به یک میانجیگر طبیعی تبدیل کرد.
ایرنا: به نظر شما چه عواملی موجب شد عربستان پس از هفت سال قطع رابطه، روابط دیپلماتیک خود را با ایران و دیگر کشورهای منطقه مانند سوریه از سر بگیرد؟
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: پیروزی محور مقاومت در سوریه، ناکامی عربستان و متحدانش در شکست انصارالله در یمن، پیشروی چند بعدی ایران علیرغم تحریمها و افول تدریجی قدرت سخت و نرم آمریکا، عربستان سعودی را برانگیخت تا در نهایت از یک رویکرد عملگرایانه در مقابل امنیت منطقهای و روابط کشوری استقبال کند. میانجیگری مسئولانه چین گفت وگوها را تسریع کرد و در نتیجه، این توافق غافلگیرکننده را امکان پذیر کرد اما من معتقدم احیای روابط ایران و عربستان و حرکت به سمت چارچوب اقتصادی و امنیتی پایدار در خلیج فارس مانند تلاش صلح هرمز در نتیجه این تحولات اجتناب ناپذیر بود. تغییر تدریجی جهانی به سمت چندقطبی شدن، چشم انداز چین و سابقه تاریخی ثبات و قابلیت اطمینان آن در تسریع دستیابی به این نتیجه مثبت برای هر سه کشور و منطقه وسیعتر خلیج فارس مؤثر بود.
چین به دنبال تعامل اقتصادی جهانی بر اساس برد - برد و آمریکا دلبسته رویکرد تفرقه بینداز و حکومت کن است
ایرنا: چرا چین بعنوان میانجیگر برای شکل گیری توافق میان ایران و عربستان ایفای نقش کرد و در سایر موضوعات نیز به دنبال ایفای نقش مشابه است؟ اهداف چین از منظر شما چیست؟
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: چین به دنبال ترویج مبادلات و تعامل اقتصادی جهانی بر اساس فرمول برد - برد است که به طور همزمان عملی، دوستانه و مطابق با قوانین بین المللی باشد. بنابراین، جنگها، تحریمها، تهاجمها، اشغالها و انقلابها، کودتاهای رنگی برخلاف رویکرد و منافع چین هستند که به طور منطقی در راستای ارتقای گفت وگو و ثبات برای پیشبرد تبادلات اقتصادی هستند.
آمریکا همچنان به رویکرد "تفرقه بینداز و حکومت کن" در سیاست خارجی که از طریق راهکار ایجاد تنش و «بی ثباتی موثر» دنبال میشود، دلبسته است. این کشور به شکل بیهوده برای معکوس کردن هژمونی یکجانبه در حال محو شدن خود تلاش میکند. همانطور که بمباران خط لوله نورد استریم ۲ توسط آمریکا نشان میدهد، حتی به اصطلاح "متحدان" واشنگتن مانند آلمان نیز میتوانند به صورت پنهانی از سوی امپراتوری مورد حمله قرار گیرند، زیرا امپراتوری در تلاش برای نجات خود از باتلاق ژئواستراتژیک ساخته خود است.
اهداف سیاست خارجی چین با ایجاد زیرساختهای فیزیکی و دیپلماتیک برای تسهیل مبادلات و توسعه محقق میشود. چین، تا جایی که بتواند نقش میانجی مشابهی در سایر موضوعات ایفا کند، میتواند به پیشبرد بیشتر یکپارچگی اقتصادی اوراسیا و چندقطبی بودن کمک کند که برای این کشور و کشورهایی که از لحاظ دیپلماتیک و اقتصادی با آنها تعامل دارد، امری خوب است.
ایرنا: به نظر شما جمهوری اسلامی ایران برای بهره مندی اقتصادی از تحولات مهم و مثبت منطقهای، همپای تحولات سیاسی و دیپلماتیک چه اقداماتی را باید انجام دهد؟
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: از نظر منطقهای، اجرای طرح صلح هرمز یا چارچوب مشابه میتواند زمینه بحث و همکاری گسترده در بسیاری از موضوعات مشترک و سودمند را فراهم کند. عضویت ایران در بریکس با کشورهای همسایه مانند عربستان سعودی و امارات و توسعه زیرساختهای حمل و نقل مانند کریدور حمل و نقل شمال و جنوب مزایای اقتصادی قابل توجهی برای ایران به همراه خواهد داشت. همزمان، ضرورت ادامه روند دلارزدایی منطقهای و ایجاد مکانیسمهایی برای مبادلات بانکی و مالی که مکانیسمهای تحت کنترل آمریکا مانند سوئیفت را دور میزند، از اهمیت برخوردار است.
توافق ایران و عربستان حاکی از کاهش شدید و سریع نفوذ آمریکاست
ایرنا: آیا این توافق و سایر تحولات منطقهای، نشان دهنده کاهش نفوذ آمریکا در منطقه و جهان نیست؟ آیا وقت آن نرسیده است که دولت آمریکا در سیاستهای خود که عمدتا بر پایه فشار و زورگویی و جنگ بنا شده است، بازنگری کند؟
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: در حالی که این توافق و سایر تحولات منطقهای و بین المللی حکایت از کاهش شدید و سریع نفوذ آمریکا دارد و علیرغم شکست مفتضحانه و اعمال فشار، اجبار و جنگ، نخبگان سیاسی آمریکا در دو قطب دزدسالار جمهوری خواه - دمکرات نه در سیاستها و نه در تغییر مسیر تجدید نظر نخواهند کرد.
آنها در عوض به شدت به دنبال ایجاد سردرگمی، نفاق، هرج و مرج و ترس در داخل و خارج از کشور خواهند بود و با هجوم به مجتمعهای صنعتی نظامی و صنایع زندانها، سعی میکنند ثروت میلیاردی خود را برای نسلها حفظ کنند و در عین حال از رسانههای اصلی خود برای انحراف آمریکاییها جهت سرزنش یکدیگر یا دولتهای خارجی به خاطر شکستهای آشکار سیاسی، استفاده کنند.
شهروندان آمریکایی که بیش از حد مشغول تمرکز بر جنگهای فرهنگی مبتنی بر رسانههای مصنوعی و «نفرت گذرا» برای دولتهای خارجی مستقل هستند، یا در فضای شلوغ رسانههای اجتماعی غرق شدهاند، تأثیری بر این روند نخواهند داشت. بنابراین کاهش نفوذ آمریکا در منطقه و جهان تضمین شده است، همانطور که حداقل چندین سال دیگر سطوح غیرمنطقی هزینههای «دفاعی»، سیرک سیاسی بیرحمانه و موضعگیریهای جنگ طلبانه جهانی آمریکا ادامه خواهد داشت.
تهدید مستقیم و جند جانبه تلاشهای آمریکا از طریق صلح، ثبات، تجارت درون منطقهای و یکپارچگی اقتصادی اوراسیا
ایرنا: به نظر میرسد برغم ادعای مقامات آمریکایی مبنی بر مطلع بودن از مذاکرات میان ایران و عربستان، آنها پس از اعلام توافق با میانجیگری چین و نیز سایر تحولات از جمله عادی سازی روابط سوریه با کشورهای عربی غافلگیر و شوکه شدهاند، بطوریکه دولتمردان آمریکایی به کشورهای مختلف منطقه در حال سفر هستند.
استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: صلح، ثبات، تجارت درون منطقهای و یکپارچگی اقتصادی اوراسیا که از طریق دلارزدایی مستمر پیشرفت و محافظت میشود، تهدیدهای مستقیم و چند جانبه برای صنایع نظامی آمریکا و تلاشهای آمریکا برای ایجاد و حفظ هژمونی جهانی و دفاع از آپارتاید صهیونیستی است. صلح و ثبات، قراردادهای تسلیحاتی صدها میلیارد دلاری را برای سازندگان تسلیحات آمریکایی، ایجاد پایگاه حقوقی آمریکا یا «سلطه کامل» از طریق ساختار فرماندهی نظامی جهانی به دنبال ندارد.
تجارت درون منطقهای و ادغام اقتصادی و حمل و نقل اوراسیا نیازی به "حفاظت" در قالب پایگاههای نظامی آمریکا یا "کمک" بانکها و خدمات مالی واشنگتن ندارد. تئوری هارتلند ۱۹۰۴ هالفورد جان مک کیندر و تور زبیگنیو برژینسکی در سال ۱۹۹۷ در «صفحه بزرگ شطرنج» تحلیل میکند که کلید امپریالیسم آمریکا در قرن بیست و یکم، جلوگیری از «ادغام اوراسیا» و کنترل آرای اروپای شرقی و بنابراین کنترل منابع «جزیره جهانی» (آفریقایی-اوراسیا) است. درک این موضوع که «قرن آمریکایی» به پایان خود نزدیک میشود و تلاش برای تضمین تسلط جهانی، در عوض به عادی سازی و عدم پیروی منجر شده است که برای کارگزاران امپریالیستی مانند (ویلیام ) برنز نگران کننده و برای اکثریت عظیم بشریت دلگرم کننده خواهد بود.