مدیریت پسماند شامل هر نوع فرآیند برای جداسازی و تفکیک انواع پسماند تر و خشک و همچنین جمعآوری و رساندن آن به چرخه بازیافت به منظور استفاده مجدد است.
اهمیت مدیریت پسماند از این روی است که در صورتی که زبالهها و مواد ضایعاتی و پسماندها به صورت طبقهبندی شده جمعآوری شود، اجازه ورود و نفوذ شیرابه آنها داده نمیشود و طبیعتا مشکلاتی همچون بوی بد و ظاهر نامناسب را نخواهند داشت. همچنین از دفن و دفع بیمورد پسماندها و در نتیجه آلودگیهای زیست محیطی جلوگیری میشود. همچنین دیگر کمتر شاهد پابرجایی کوههایی از زباله خواهیم بود.
اهمیت این موضوع سبب شده در سالهای اخیر، محققانی در این زمینه به تحقیق و تفحص بپردازند اما کمتر محققی مساله پسماند را از منظر اجتماعی مورد واکاوی قرار داده است. از این رو به نظر میرسد کتاب «جامعهشناسی کنش محیط زیستی: تفکیک پسماندهای خانگی از مبدا» که «محمد فاضلی»، «معصومه اشتیاقی» و «محمد فکری» تالیف کردهاند، اثری شاخص در این زمینه باشد.
این کتاب که «شرکت انتشارات علمی و فرهنگی» در سال ۱۳۹۸ منتشر کرده، حاصل ارزیابی پیامدهای اجتماعی تفکیک زباله از مبدا است. با توجه به اهمیت این پیامدها و زوایای دیدهنشده این پدیده، پژوهشگر ایرنا با معصومه اشتیاقی یکی از مولفان این اثر گفتوگو کرده که شرح آن در ادامه آمده است؛
ماهیت اجتماعی پسماند و مدیریت آن در سه فصل
معصومه اشتیاقی در خصوص کتاب جامعهشناسی کنش محیط زیستی میگوید: این کتاب که حاصل تالیف دو نویسنده دیگر نیز هست، سه فصل را شامل میشود. در فصل اول با عنوان «مسئله اجتماعی پسماند و مدیریت آن» تلاش شده تا مسالهمندی اجتماعی پسماند و مدیریت آن معرفی شود. در اینجا از مساله اجتماعی، معنایی دوگانه مد نظر است؛ پسماند به این معنا که گذر جامعه از وضع موجود به وضع مطلوب اجتماعی را دشوار میسازد مسالهای اجتماعی است. از سویی دیگر، مواجهه با مدیریت پسماند – بالاخص در بخش خانگی – با ابعاد اجتماعی بسیاری که برآمده از رفتار افراد و متغیرهای اجتماعی مؤثر بر آن است ارتباط دارد. بنابراین در مقام طرح مساله باید ماهیت اجتماعی پسماند و مدیریت آن را معلوم کرد.
این فصل به لحاظی دیگر نیز حائز اهمیت است. تاکنون مدیریت پسماندها بیشتر در حیطه تخصص و تکنولوژی علوم فنی و مهندسی، یا دانشهای محیط زیستی تحلیل شده است. از این رو، ورود به حوزه از منظری برآمده از علوم اجتماعی، هم دریچههای دیگری به مدیریت پسماندها میگشاید -حداقل در ایران که چنین دیدگاهی در محاق بوده است- و هم قابلیتهای کاربردی شدن علوم اجتماعی برای ساختن جامعهای بهتر و پایدارتر را نشان میدهد.
در فصل دوم با عنوان «علوم اجتماعی و مدیریت پسماند»، سعی شده دستاوردهای نظریهپردازی و مطالعات تجربی در حوزه علوم اجتماعی در خصوص مدیریت پسماندهای خانگی استخراج و در نهایت صورتبندی نظاممندی از آن ارائه شود.
در این فصل بر همان معنای دوم از مساله اجتماعی پسماند تاکید و سعی شده مجموع متغیرهای اجتماعی در سطح کلان، میانی و خرد را که تاثیر آنها بر پیشبرد مدیریت پایدار پسماند از منازل مورد آزمون قرار گرفته بود با تکیه بر مطالعات محققان داخلی و خارجی تشریح شود.
فصل سوم با عنوان «مدیریت پسماندهای خانگی در تهران» شامل یافتههای پژوهش تجربی در زمینه ارزیابی تاثیر اجتماعی اجرای طرح تفکیک زباله از مبدأ در یکی از مناطق شهر تهران است. چرا که یکی از اهداف این کتاب استخراج الگویی برای انجام مطالعات ارزیابی تاثیر اجتماعی و فرهنگی در عرصه مدیریت پسماند بوده است.
از سوی دیگر تلاش شد تا پیوند نظریه و عمل در بحث ارزیابی تاثیر اجتماعی نشان داده شود . مطالعهای که در فصل سوم ارائه میشود، با رعایت اصول ارزیابی تأثیر اجتماعی و فرهنگی، بر مبنای دیدگاهی نظری و برآمده از ادبیات تخصصی مطالعات اجتماعی در حوزه رفتار محیط زیستی و مدیریت پسماند و با توجه داشتن به مقاصد کاربردی انجام شده است. از این رو نمونهای واقعی از کاربست ارزیابی تاثیر اجتماعی و فرهنگی در عرصه مدیریت پسماند است و الگویی را که انتظار میرفت این کتاب عرضه کند، را مهیا کرده است.
گونهشناسی، واکاوی اهداف و انگیزههای نگارش کتاب
اشتیاقی پیرامون ژانر کتاب میگوید: کتاب با تکیه بر نظریات علمی و تخصصی و با کمک آزمون تجربی سعی کرده به یک مساله محیط زیستی از منظر جامعه شناختی بپردازد. از این رو ژانر علمی و دانشگاهی دارد. هر مسالهای را از زوایای مختلف میتوان نگریست. در این اثر، از منظر تحلیل اجتماعی و به طور خاص از نگاه ارزیابی تاثیر اجتماعی و فرهنگی به مدیریت پسماندهای شهری بخش خانگی پرداخته شده است.
ما معتقدیم جلب مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی برای موفق شدن به تحقق شروطی نیازمند است و حتی میتواند پیامدهای منفی نیز داشته باشد. ممکن است چنین پیامدهایی از نوع مواجهه مدیریت شهری با این مساله ناشی شود. ارزیابی تاثیر اجتماعی و فرهنگی میتواند شرایط موفق شدن در مدیریت پایدار پسماند خانگی را تحلیل کند و از برخی پیامدهای منفی آن شناخت قابل توجهی ارائه دهد. این دیدگاه بر دخیل دانستن متغیرهای اجتماعی در رفتار خانوادهها متکی است.
شایان ذکر است در توصیف، تحلیل و مداخله برای تغییر بحرانهای محیط زیستی به طور خاص مساله «زباله» تاکنون توجهی به بینش و اندیشه جامعهشناختی و کاربست مفاهیم علوم اجتماعی برای حل و برون رفت بحرانهای محیط زیستی نشده و این امر به زعم نویسندگان، خلایی جدی به شمار میآید.
وی میافزاید: سه سوال مهم این کتاب عبارتند از: ۱. سهم علوم اجتماعی در تحلیل رفتارهای مرتبط با مدیریت پسماندهای خانگی چیست؟۲ . چه متغیرهایی از جنس عوامل مورد بحث علوم اجتماعی بر رفتارهای افراد در زمینه مدیریت پسماندها موثرند؟ و ۳. ابعادی از مساله مدیریت پسماندهای خانگی که در چارچوب ارزیابی تاثیر اجتماعی قابل بررسیاند، کدام هستند؟
در این کتاب به دلیل ماهیت ارزیابی تاثیر اجتماعی، به شناسایی مخاطره تکنولوژیک و ارزیابی خطر نیز پرداخته شده است. از این منظر میتوان اثر حاضر را تلاش برای دامن زدن به جامعهشناسی محیط زیستی در ایران نیز به حساب آورد. به اعتقاد نویسندگان دنبال کردن چنین رویکردی میتواند یکی از سوءتفاهمها یا شاید ناکارآمدیهای مطالعات ارزیابی تاثیر اجتماعی و فرهنگی در ایران را تا اندازهای تحت تاثیر قرار دهد.
اشتیاقی درباره مخاطبان کتاب حاضر میگوید: خواندن این کتاب در درجه اول به دانشگاهیان، پژوهشگران، محققان حوزه اجتماعی و محیط زیست پیشنهاد میشود که به دنبال چیستی، چرایی و چگونگی رابطه میان یک مساله محیط زیستی و یک راه حل اجتماعی و عملی هستند. هم چنین مطالعه این کتاب به همه برنامهریزان، مدیران و مسئولان و همچنین به فعالین محیط زیست که به دنبال تغییر وضعیت موجود چالشها و مسائل محیط زیستی کشور و یا در مقیاس میانی استان و شهرشان هستند، توصیه میشود.
نواقص و انتقادات به کتاب از منظر نویسندگان
اشتیاقی در خصوص انتقادات وارد بر کتاب میگوید: بدیهی است به مانند همه پژوهشهای دیگر بر این کتاب نیز نقدهایی وارد شده است. در بخش آماری، برخی از اطلاعات قدیمی است که تا حدودی این امر به دلیل زمانبر بودن فرایند انتشار است.
همچنین کتاب به نوعی حاصل دغدغه محققان در پروسه انجام پژوهشی تجربی پیرامون تفکیک زباله خانگی از مبدا بوده است که این موضوع باعث شده تا مساله مدیریت اجتماعی زباله در سطح شهری و فضاهای عمومی مورد توجه قرار نگیرد. البته ناگفته نماند که محققان همواره وفادار به رسالتشان از نوشتن این کتاب با توجه به نام آن بودهاند.
گریزی به مشکلات نشر و راهکارهایی برای کمک به نشر و نویسندگی
اشتیاقی در ادامه و در خصوص مشکلات نشر بیان میدارد: متاسفانه با وجودی که این کتاب جزو اولین کتابهای حوزه جامعه شناسی محیط زیست است که به طور تخصصی به مساله تفکیک اجتماعی پسماند پرداخته است، اما با محدودیت چاپ مواجه شده است و مدتها است که در بازار کتاب ناموجود است.
اشتیاقی در نهایت به راهکارهایی برای بهبود وضعیت نشر اشاره کرده و میگوید: متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل گران شدن کاغذ بسیاری از ناشران به مرز ورشکستگی و تعطیلی رسیدهاند.
پیامد این وضع، بیش از همه متوجه نویسندگان و محققان است. چرا که با مشکلات زمانی در فرایند نوشتن تا انتشار کتاب مواجه میشوند. این مساله باعث میشود برخی از موضوعات روز و مهم که توسط نویسندگان و محققان مورد بررسی قرار گرفته در بزنگاه و زمان مناسب به دست مخاطب نرسد و خدشه بر روند انباشت دانش و تولید آگاهی گروههای مخاطب ایجاد شود.