«گونهشناسی طلاب کنشگر در شبکه اجتماعی اینستاگرام» تلاشی از مجموع همکاریهای قطب اخلاق، خانواده و سبک زندگی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی است که در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسید.
مسئله خودِ بنیادگرا، اجتهاد درباری در مقابل اجتهاد اصیل و مشروعیت دینی قدرت در مقابل افیونزدایی است
نگارنده این اثر «سیدمحمد کاظمی قهفرخی» دانشآموخته رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام در نتیجه سه سال مطالعه، موفق به ارائه این اثر به مجامع علمی شده است. در ادامه متنی از این نویسنده درباره این اثر را میخوانیم؛
مساله اصلی کتاب چیست؟
سؤالی که در مورد رسانههای جدید در دورههای مختلف پرسیده میشود در تقابل دوگانه غرب - اسلام است و همیشه برای حوزه و حکمرانی دینی دارای مسئله بودگی است. سویه مسئله موردنظر غالباً نگاه جبرگرایانه و توسعهمحورانه فرهنگ غربی با اشاعه تکنولوژیهای جدید و محصولات آنها در یک توازن منفی صادرات و واردات بهعنوان ابزار سلطه است. ازاینرو آنچه تاکنون بیشتر بهعنوان سیاستگذاری با آن مواجهیم تقابل زیرساختی با اعمال محدودیتها یا تلاش برای دستکاری در آنها جهت کنترل و مدیریت فضاهای بیان شده است.
در گونهشناسی فانتزی، روحانی به دنبال جذابیت تبلیغ دینی است و ازاینرو تلاش دارد خود را در موقعیتهای جذاب برای نسل جدید قرار دهد
این نگاه انفعالی که برآمده از وضعیت ضعف توانایی داخلی، نگاه زیرساختی به مسئله رسانهها و نیز دست برتر دیگریها در این عرصه است، جای خالی نگاه تازه را برای متخصصان این حوزه پررنگ میکند. آنچه در نگاه فعالانه کنونی، مشهود است توجه ویژه به اقتباس از لحاظ تکنولوژی و محتوایی است که اساس کار سیاستگذاران قرار میگیرد و منجر به پذیرش بیشتر فرهنگ رقیب به دلیل مشروعیت یافتن آنها در سیاستها و رسانههای داخلی میشود. آنچه ما را بر این داشت تا به سمت این مسئله برویم، نگاه دیگری است که برآمده از یک نگاه فعالانه اما مؤلف در مواجه کنشگران دینی با پدیدههای موردنظر است.
هدف از نگارش چیست؟
هدفی که برای ما در این اثر مهم است تمرکز بر انسان بهعنوان کاربر تکنولوژی است که به آن معنا میدهد و بدون آن که یک موجودی منفعل صرف باشد و با پذیرش اقتضائات هر رسانه، آن را در اختیار خود و در راستای اهداف مدنظر بازتعریف میکند. این نوع نگاه قائل به این نیست که هیچگاه انسان و کاربر تحتتأثیر قرار نمیگیرد، بلکه بر این باور است که زمان طیفی از محیط و محاط شدن انسان و تکنولوژی ایجاد میکند تا سرانجام به تعادل میرسد. آنچه بیان شد موجب شد در این اثر بهجای آن که به سمت بایدها برویم به هستهای موجود در میدان توجه کنیم تا با نگاه همدلانه با کنشگران روحانی که برآمده از سنت چندهزارساله هستند نوع مواجهه فعال را با پدیدههای نوظهور نشان دهیم. برایناساس نمونههای موردمطالعه به سمت افرادی رفت که استفاده از این تکنولوژی را پذیرفته و در آن فعال هستند و بهتبع شناخت طیفهای خارج از این حیطه را منوط به پروژههای دیگر دانستیم.
برای روحانی تجددطلب ایستایی و کهنگی دین مساله است و تلاشش معطوف به نشاندادن پویایی و تجددخواهی دین و روحانیت
از سوی دیگر محقق برای شناخت کنشگران، به سراغ بستری رفت که کاربر بیشتر در آن نمود داشته باشد و بازنمایی خود را مورد توجه قرار دهد. با مطالعه تحقیقات پیشین، اینستاگرام برای این منظور انتخاب شد و از سوی دیگر نظریه مبنایی این کار، نظریه گافمن در باب موضوع نمود خود در زندگی روزمره موردتوجه قرار گرفت.
برای انتخاب نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد بدین شکل که هنگامی کنشگری بررسی میشد، پیگیریکنندگان او هم موردتوجه قرار میگرفت و سوژههای دیگر برایناساس انتخاب میشدند. پس از بررسی حدود ۳۰۰ صفحه، تحلیل محتوای ۴۰ کاربر بهگونهای دهتایی از کنشگران روحانی متمایز در اینستاگرام رسیدیم که در حدود بررسی ما، اشباع ایجاد کردند. بدیهی است که نمیتوان بیان کرد طیفهای بررسی شده در این اثر کامل هستند بلکه میتوان ادعا کرد در بررسی به تکرار رسیدیم.
بازخوانی نگاه ماکیاولی و دورکیمی در حوزه شناخت شبکههای اجتماعی
برای برخی طلاب، فقر اقتصادی و ناکارآمدیها با وجود بالا بودن منابع اجتماعی و امکان به ثمر رساندن آنها در میدانهای مختلف برای افراد آسیبدیده مساله است
در فصل ادبیات نظری، نظریه گافمن که از سوی متخصصان علوم اجتماعی، امروز در حوزه شناخت شبکههای اجتماعی بازخوانی شده موردتوجه قرار گرفت. تئوری بیان شده دارای سه مؤلفه خود، حضار (دیگری) و صحنه است. نگاه ذاتگرایانه به خود در این دیدگاه مورد پذیرش نیست و کارخود (Self-work)، بازیگری و کنشگری بر اساس تصور برداشت دیگران از خود است که در دو نگاه ماکیاولی و دورکیمی موردتوجه قرار گرفته است. بر اساس رویکرد ماکیاولی، دیدگاه گافمنی فرد را به سمت نسبیتی میبرد که با تغییر چهره خود به دنبال کنترل و مدیریت نگاه دیگران در راستای اهداف شخصی است و در نگاه دورکیمی تحول در بازنمایی خود، به معنای توجه به ارزشها و آیینهای ارتباطی و اجتماعی در موقعیتهای مختلف است که امری پسندیده بهحساب میآید.
از سوی دیگر خود دارای ۲ وجه قیافه و منش است و اگر میان آنها در بازنمایی تفاوت باشد یا منشأ ریایی دارد یا آن که برای مخاطب ایجاد جذابیت میکند. حضار و دیگری در دیدگاه گافمنی، مخاطبانی هستند که خود تلاش در حفظ موقعیت در اذهان آنها دارد و بهتبع با تغییر آنها، نوع بازیگری و کنشگری تغییر میکند. در این راستا صحنه دووجهی دارد که من فاعلی در پشتصحنه به دنبال برنامهریزی بر اساس من مفعولی در جلوی صحنه است و ازاینرو اقتضائات این دو فضا با هم متفاوت هستند. پشتصحنه و جلوی صحنه در شبکههای اجتماعی به فضای آفلاین و آنلاین صورتبندی میشوند و بر مبنای مرکزیت هرکدام در تحقیقات مختلف در حوزه تأثیروتأثر دستهبندیهای مختلفی انجام میگیرد.
فقر فرهنگی، توسعهنیافتگی، تغییر نقش معلمی روحانیون به کارگزار در دوران پساانقلاب و لزوم بازگشت به آن مساله روحانی معلم است
برخی با مرکزیت خودآفلاین، قسمت آنلاین را امتداد دهنده میدانند، بعضی دیگر خود آنلاین را تشکیلدهنده خود آفلاین قلمداد میکنند و دیگران قائل به ارتباط متقابل هستند. حضار متفاوت در فضای مجازی در این نگاه چهرههایی را از فرد بروز میدهد که در شرایط واقعی به دلیل فشار آیینهای اجتماعی امکان بروز ندارند چرا که به قول کیرکیگارد در معرض قرارگرفتن که منشأ اخلاق عملی است حذف میشود و فرد را از این باب آزاد میکند. در سوی دیگر برد و هوگان معتقدند که این فضا باعث میشود فرد به دلیل آنکه باید به توقعات دیگریهای متنوع جواب دهد، بین آنها مخرج مشترک گیرد و از این نظر دچار محدودیت مضاعف شود.
سهگانه خود، دیگری و صحنه و تأثیر آن بر کنشگری روحانیت
در فصل سوم کتاب تلاش شد بدون توجه به گونهها، خوانشی کلی از سهگانه خود، دیگری و صحنه و تأثیر آن بر کنشگری روحانیت انجام شود. در قسمت بازنمایی خود، مدیریت چهره و تحول خودسنتی دوگانه مرتبط با خودروحانی است که مرکزیت مفهومی مرتبط با قسمت بیان شده، آن است که روحانیت در کنشگری فضای مجازی به دنبال حرکت از چهره قدسی به زمینی و بهعبارتدیگر آنجهانی به اینجهانی برای ایجاد همذاتپنداری با مخاطب است. ازاینرو در موقعیتیابی مذکور، توجه به سلیقه مخاطب، مدیریت بدن و ترسیم چهرههای متنوع برای دیگریهای مختلف جایگزین متن گرایی، دنیاگریزی و تمرکز بر یک چهره برآمده از سنت منبر شده است.
تصورات مربوط به خشک و خشن بودن زندگی مؤمنانه و نشاندادن عاطفی بودن زندگی روحانیون مساله برخی طلاب در اینستاگرام است
در قسمت مرتبط با حضار یا دیگری در خودهای دینی، سیاسی، صنفی و اجتماعی تحولات دیگری ایجاد شده است که میتوان از مهمترین آنها در خودسیاسی به فاصله نقش از خود حاکمیتی در کنشگری فضای مجازی برای گذر از چالش ملت - دولت، تنوع گفتمانی، نظارت از پایینبهبالا نسبت به قدرت و ایجاد حکمرانی جایگزین اشاره کرد. اما در صحنه که مرتبط با شبکه اجتماعی اینستاگرام است، تحول اساسی مسئلهشناسی انضمامی و زمینهای بهجای انتزاعی و برگرفته از پایگاه حوزوی و دینی است که نوع مواجهه با مخاطب و احکام دینی را تغییر داده است. از سوی دیگر موضوعات مطرح شده در منابر دینی، زبان مبلغان، نوع تنظیم مطالب و وسایل مرتبط با صحنه به نسبت رسانههای سنتی همچون مسجد و حسینیهها تغییر کرده و مهمتر از موارد بیان شده، مرجعیت دینی در این فضا متحول شده است.
ده گونه کنشگری روحانیت در اینستاگرام
در بخش چهارم کتاب باتوجهبه گونههای روحانیون کنشگر، مطالب بیان شده در بخش سوم در سطح تحلیل دیگری صورتبندی شدهاند. در این فصل کتاب، نگارنده به ده گونه کنشگری روحانیت در اینستاگرام اشاره میکند. بنیادگرا، تجددطلب، فانتزی، یاریگر، معلم، رمانتیک، عقلایی، ممنوعه، تمایزگرا و روشنگر:
ریش سفیدی و شیخوخیت، مبنای بازنمایی روحانیت در گونه عقلایی طلاب حاضر در اینستاگرام است
۱) مسئله خودِ بنیادگرا؛ اجتهاد درباری در مقابل اجتهاد اصیل و مشروعیت دینی قدرت در مقابل افیونزدایی و آنچه در بازنمایی خود اساس قرار میدهد، احیاگری مرجعیت پیشاانقلابی، هاله زدایی از قدرت و حفظ سرمایه اجتماعی روحانیت است و بدین منظور فاصله نقش از خودحاکمیتی را سرآغاز کنشگری میداند. گونه بیان شده، از فضای مجازی برای به چالش کشاندن گفتمان روحانیون حاکمیتی در شبکههای اجتماعی، زیر سؤال بردن رهبران دینی غیر روحانی، نقد حاکمیت با هجو و کنایه از طریق منابر مجازی، تبلیغ دین و کاهش مخالفت و هدایت افراد غیرهمسو و متخاصم (اعتمادسازی، تخلیه، تزریق) استفاده میکند. مخاطبان این نوع از روحانیت گروههای مخالفِ نظام جمهوری اسلامی، رهبران حاکمیتی و گروههای منتسب به آنها و روحانیون و نظارت اخلاقی بر آنها است. موانع سر راه طلاب بیان شده فشارهای امنیتی و درون صنفی است.
۲) مسئله خود تجددطلب؛ تصور ایستایی و کهنگی دین و تلاش برای نشاندادن پویایی و تجددخواهی دین و روحانیت است. تمرکز بر تقابل با آن جهانی و درزمانی بودن و تعریف اینجهانی و همزمانی دین و کاراکتر روحانیت در بازنمایی خود اساس بازنمایی این نوع از طلاب هستند. از شبکههای اجتماعی برای تجسم و عینیتبخشی زندگی روحانی برای مخاطب داخلی و ایجاد زبان مشترک تصویر و هنر در سطح بینالملل مورداستفاده قرار میگیرند. مخاطبان در داخل، نسل جدید با تعلق غیر مداوم به دین و در حوزه بینالملل گروههای متأثر از شرقشناسی رسانههای بزرگ جهانی در اسلام و ایران هراسی هدف میباشند. مانعی که این گروه برای خود متصور است هملباسیها و رقیبان درونگروهی هستند که با آنها در کنشگری مذکور به تقابل میپردازند.
مساله طلاب گونه ممنوعه زبان نخبگانی روحانیت و فاصله گرفتن آنها از توده مردم است
۳) مسئله خود فانتزی؛ جذابیت تبلیغ دینی است و ازاینرو تلاش دارد خود را در موقعیتهای جذاب برای نسل جدید قرار دهد. مؤلفههایی همچون پرسهزنی، بیواسط شدن با مخاطب، کاهش فشار محیطی و آیینی، تصاویر و جذابیت بصری و روایت رخدادهای فانتزی زندگی روزمره در فضای مجازی برای همذاتپنداری مخاطب برای این گونه مهم بهحساب میآید و حضار آن فراتر از مخاطبان هموفیلی رسانههای سنتی هستند.
۴) مسئله خود یاریگر؛ فقر اقتصادی و ناکارآمدی جمهوری اسلامی با وجود بالا بودن منابع اجتماعی و امکان به ثمر رساندن آنها در میدانهای مختلف برای افراد آسیبدیده متفاوت است. ازاینرو گونه مذکور، خودامدادگر اجتماعی برای خود تعریف و تلاش میکند از شبکههای اجتماعی برای جایابی واسط بین منابع و مسائل اجتماعی، بازنمایی گروههای آسیبدیده، گزارشدهی و اعتبارسازی و تبدیلشدن به برند استفاده نماید. حضار گروه بیان شده گروههای حامی، سوژههای آسیبدیده و فعالان اجتماعی و مهمترین موانع؛ شهرت یافتن، اغراض غیراخلاقی مخاطبان و خودشیفتگی هستند.
۵) مسئله خود معلم؛ فقر فرهنگی، توسعهنیافتگی، تغییر نقش معلمی روحانیون به کارگزار در دوران پساانقلاب و لزوم بازگشت به آن و خودآگاهی عاملان اجتماعی است. این گونه از شبکههای اجتماعی علاوه بر جایابی واسط بین منابع و مسائل اجتماعی برای ارتباط بین متخصصان و مسائل اجتماعی و بازنمایی تجارب میدانی و تخصصی برای افراد درگیر در آن مسئله استفاده میکند. ازاینرو مخاطبان طیف بیان شده، گروههای آسیبدیده متخصص و گروههای حامی مادی و معنوی و موانع پیش رو در کنشگری، تزاحم مسئلهشناسی میدانی و برداشتهای دوسویه از سوی جریانهای سیاسی هستند.
مولفههای شبکههای اجتماعی که مورد توجه روحانیون تمایزگرا قرار میگیرد عبارتند از تقابلی بودن، گفتمانسازی با برجسته و غیریتسازی، موضعگیری در میدانهای مبهم و مواقع سردرگمی جامعه هدف و توییتری و کوتاه بودن پیام برای ترند شدن
۶) مسئله روحانیت در گونه رمانتیک؛ تصور خشک و خشن بودن زندگی مؤمنانه و نشاندادن عاطفی بودن زندگی روحانیون است و ازاینرو خودی تابوشکن در اینجا برای ورود به عرصههای اندرونی زندگانی مؤمنانه جهت اصلاح کلیشه مذکور برای هدف مذکور بازنمایی میشود. از فضای مجازی برای تجسم و عینیتبخشی به روابط عاطفی خانوادگی جهت همدلی مخاطب و نیز ورود و حکومت جذابیت بر شأنیت استفاده میشود. مخاطبان این گروه بانوان و جوانان به طور خاص متدینین برای تعریف الگو زندگی روحانی بهجای عاشقانههای مذهبی و سبکهای غربی زندگی مشترک هستند.
۷) مسئله خود عقلایی؛ سفاهت اجتماعی در استفاده از عقل و پررنگ شدن تمایزات اجتماعی است. همدلی در زندگی اجتماعی و پرداختن به اصلاح استنباطهای اجتماعی بهجای استدلالها، اساس این نوع کنشگری است. ریش سفیدی و شیخوخیت، مبنای بازنمایی روحانیت در این گونه در نظر گرفته میشود. شبکههای اجتماعی امکان کاهش حساسیت تمایزات با تغییر تصورات ذهنی به شکل عینی و مبنا قرار گرفتن زبان استنباطی به جای منطقی ارسطویی را برای کنشگری طیف بیان شده از روحانیون فراهم آوردهاند.
۸) مسئله خود ممنوعه؛ زبان نخبگانی طلاب و فاصله گرفتن آنها از توده مردم است. در این نوع کنشگری تمرکز اصلی روی نشان دادن تودهای بودن دین است و ازاینرو خودهای ممنوعه پررنگ میشوند. مخاطبان این گروه، طیف های مردمی متناظر با فرهنگ پایین هستند. تظاهر به عبور از خطوط قرمز، خودمانیشدن با مخاطب، برجستهسازی جنبه انسانی به جای حوزوی و ماورایی، یادگیری اصطلاحات مرتبط با جامعه هدف و بررسی مفاهیم برجسته شده در اذهان عمومی در فضای مجازی از اثاثیه های جلوی صحنه هستند.
۹) مسئله خود تمایزگرا تبیینگری طلاب برای عموم مردم و فاصلهگذاری بین حق و باطل است که خود را در جناحبندی بر اساس دوگانه مشروعیت و مقبولیت در اندیشه سیاسی نشان میدهد. مولفههای شبکههای اجتماعی که مورد توجه این گونه در کنشگری است تقابلی بودن، گفتمانسازی با برجسته و غیریتسازی، موضعگیری در میدانهای مبهم و مواقع سردرگمی جامعه هدف و توییتری و کوتاه بودن پیام برای ترند شدن هستند. مخاطبان این نوع از روحانیت، خودیها و غیرخودیهای جناحی و پیامد آن نرمالیته شدن روحانیون ذیل جریانهای سیاسی است.
خودی که در کنشگری نوع روشنگر بازنمایی میشود، ناظر، مطالبهگر و وکیل مدافع عموم است
۱۰) مسئله خود روشنگر سرمایهداری، الیگارشی و آگاهی کاذب شکل گرفته در بازنمایی قدرت در دوران جمهوری اسلامی برای رسیدن به عدالت، شایستهسالاری و روشنگری است. خودی که در این نوع کنشگری بازنمایی میشود، ناظر، مطالبهگر و وکیل مدافع عموم است. شبکههای اجتماعی برای پروندهسازی از پایین به بالا، ترسیم و رسانهای کردن روابط داخل قدرت، تعریف قرائت جایگزین در حکمرانی و سیاستگذاری و تمرکز بر اقتصادسیاسی تصمیمات و سیاستگذاریها مورد استفاده قرار می گیرند و مخاطبان آن گروههای آسیب دیده از قدرت سیاسی و طبقه حاکم هستند.
نظر شما