تهران- ایرنا- رئیس اسبق سازمان لیگ فوتبال معتقد است حمایت نشدن از سوی نهادهای بالادستی باشگاه‌ها و فراموشی وظیفه نظارتی توسط اعضای هیئت مدیره تیم‌ها باعث شد تا قانون سقف بودجه که از لالیگا الگوبرداری شده بود، ۹ سال پیش در لیگ ایران به نتیجه نرسد.

به گزارش ایرنا، افزایش سرسام‌آور قرارداد بازیکنان و مربیان در لیگ برتر که بدون هیچ‌گونه ضابطه‌ای سال به سال نجومی‌تر می‌شود، سبب شده تا فدراسیون فوتبال برای کنترل رقم قراردادها، دوباره پرونده قانون سقف بودجه را روی میز بیاورد، قانونی که در سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ هم از سوی سازمان لیگ اجرایی شد اما با توجه به نداشتن ضمانت اجرایی و بازدارنگی چاره‌ساز نشد و تنها باشگاه‌هایی آن را رعایت کردند که حساب‌شان خالی‌تر از بقیه بود و نمی‌توانستند بیشتر از این هزینه کنند.

سال ۹۳ بود که بر اساس ابلاغیه سازمان لیگ، سقف بودجه باشگاه‌ها برای لیگ برتر پانزده میلیارد تومان تعیین شد که این مبلغ فقط می‌توانست صرف عقد قراردادها، ‌هزینه اسکان، اجاره هتل و سفرهای درون کشوری شود. بنابراین قانون باشگاه‌هایی که در لیگ قهرمانان آسیا حضور دارند می‌توانستند ۲۰ درصد افزایش بودجه داشته باشند و سقف بودجه آنها به ۱۸ میلیارد می‌رسید.

۹ سال بعد حالا قانون سقف بودجه در راستای تاکیدات نهادهای نظارتی مانند سازمان بازرسی، آن طور که مسئولان فدراسیون فوتبال وعده داده‌اند قرار است از فصل جدید دوباره اجرایی شود، تجربه‌ای شکست خورده که باید دید این بار به مرحله عمل می‌رسد یا تنها در حد حرف باقی می‌ماند. در گفت‌وگو با غلامرضا بهروان رئیس اسبق سازمان لیگ فوتبال، بازگشت دوباره فوتبال ایران به قانون سقف بودجه را بررسی کرده‌ایم.

آقای بهروان! در ابتدای دهه ۹۰، در روزهایی که در سازمان لیگ حضور داشتید برای اولین بار از قانون سقف بودجه رونمایی شد، قانونی که دوباره قرار است در لیگ بیست و سوم اجرایی شود، در ابتدا می‌خواهیم برگردیم به سال ۹۳ به سالی که اولین بار قانون سقف بودجه قرار شد اجرا شود. چه شد که به این قانون رسیدید؟

برای اجرای قانون سقف بودجه، فوتبال اسپانیا و لالیگا را بررسی کردیم، سقف بودجه بارسا به عنوان نمونه در آن سال بیش از ۵۰۰ میلیون یورو برای همه هزینه‌هایشان بود. بودجه اوساسونا حتی از نصف بودجه بارسا هم کمتر بود. با توجه به این بودجه اگر به عنوان مثال، اوساسونا رونالدو را می‌خواست جذب کند، این تیم با توجه بودجه‌ای که بسته بود اجازه نداشت رونالدو را جذب کند. چون این باشگاه باید روی کل بودجه‌اش هم یک مبلغی می‌گذاشت تا با رونالدو قرارداد امضا کند. به همین خاطر این قرارداد می‌توانست موجب ورشکستگی و بدهکارشدن شود و به همین خاطر جلوی آن گرفته می‌شد. بارسا و رئال اما با توجه به رقم بودجه‌شان می‌توانستند بازیکنانی در حد رونالدو را جذب کنند. با توجه به این سیستم و مطالعه فوتبال اسپانیا، قانون سقف بودجه در لیگ ایران گذاشته شد.

قانون سقف بودجه گذاشتید اما باشگاه‌ها به همان رویه قبلی ادامه دادند، قانون‌تان روی کاغذ آمد اما عملی نشد، این در حالی است که وقتی شما از الگو گرفتن از لالیگا صحبت می‌‎کنید، در عمل هم باید آن را اجرا کنید، در همین لالیگا، دو سال پیش لیونل مسی به دلیل اینکه سقف هزینه‌کرد بارسا در صورت ماندنش بالاتر از سقف تعیین شده می‌رفت، نتوانست در اسپانیا بماند، تصمیمی که نشان داد قانون چهره اسمی و غیر اسمی نمی‌شناسد اما در لیگ ایران قانون‌تان خریداری نداشت.

قبول دارم، اجرای این قانون با توجه به همکاری نکردن باشگاه‌ها عملی نشد، الان هم این قانون گذاشته شده خوب است اما آن سال باشگاه‌ها رعایت نکردند و زیرمیزی پول‌هایی را رد و بدل می کردند، قراردادها روی کاغذ سالم بود و هیچ کدام از آپشن‌ها نبود اما به صورت زیرمیزی می‌دیدیم که صحبت از دادن میلگرد، سیمان، آپارتمان و چیزهای دیگر به بازیکنان است. به عنوان نمونه توسط یک شرکت وابسته به مجموعه‌ای که تیمداری می‌کرد به بازیکنان مبالغ و چیزهایی دیگری به بازیکن پرداخت می‌کردند که اثری از آن در حساب باشگاه نبود و توسط حساب‌های دیگر غیر از حساب باشگاه رد و بدل می شد.

فوتبال دنیا با زیرپاگذاشتن قانون فیرپلی مالی تعارف ندارد و حتی تیمی مانند بارسا یا سیتی وقتی اضافه بر درآمدشان، هزینه کنند، با جریمه روبرو می‌شوند اما چرا در زمان شما با باشگاه‌های متخلف برخورد نشد، قانون گذاشتید و زیر پا گذشتند اما چرا برخورد نکردید؟

اتفاقا برخورد هم شد، به بالا دستی باشگاه اطلاع می‌دادیم که چنین اتفاق‌هایی در بستن قراردادها رخ داده اما آنها هیچ برخوردی با زیر مجموعه‌شان نمی‌کردند. ما تصمیم خوبی گرفتیم اما این تصمیم پختگی لازم را نداشت و زمینه‌سازی نشده بود. به عنوان مثال شما یک وجدان کاری دارید و اگر نظارتی هم روی شما نباشد، این وجدان کاری باعث می‌شود که وظیفه‌تان را به درستی انجام بدهید. در فوتبال هم همین است، الان هیئت مدیره باشگاه‌ها کجا هستند و چرا به وظایف نظارتی‌شان عمل نمی کنند. بی تفاوتی اعضای هیئت مدیره به اتفاقاتی که در یک باشگاه می‌گذرد به این بر می گردد که آنها تخصص لازم و امنیت شغلی ندارند و به همین خاطر چشم را روی انحراف‌هایی که ممکن است در مسیر هزینه بودجه باشگاه رخ بدهد می‌بندند.

بحث وظایف نظارتی باشگاه و اعضای هیئت مدیره یک بحث است، بحث اینکه قانون سقف بودجه باید ابزار بازدارندگی داشته باشد، یک بحث دیگر، وقتی قانون می‌گذارید اما اجرایی نمی‌شود، این ایراد به قانون‌گذار هم برمی‎گردد!

قطعا، قانون خوب قانونی است که قالبیت اجرایی و بازدارنگی داشته باشد. اجرایی شدن یک قانون نیاز به همکاری، کمک و حمایت دارد، در زمان ما اصلا از اجرای این قانون حمایت نشد و در توجیه این قانون‌گریزی گفته شد که باشگاه حرفه‌ای است و اختیار قراردادی که می‌بندد را دارد. یکی پول دارد باید بیشتر بدهد و یکی که ندارد باید کمتر بدهد. الان اما در فوتبال دنیا اینطور نیست، فیفا بحث فیرپلی مالی گذاشته است. این قانون به خاطر این است که جذابیت فوتبال زیاد شود و تیم‌ها یک رقابت متوازن داشته باشند. الان می‌توانید بودجه تیم های اول تا سوم لیگ با سه تیم پایین جدول مقایسه کنید، فاصله نجومی با هم دارند، هر چند یک اصل در ورزش حرفه‌ای وجود دارد که شما به اندازه برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری، موفقیت کسب می‌کنید اما به هم خوردن توازن رقابت فوتبال را به رقابت فیل و فنجان تبدیل می‌کند و عدالت از بین می‎‌رود.

سقف بودجه بر اساس میزان درآمد و یک رقابت متوازن قطعا می‌تواند به توسعه فوتبال ایران مانند همه جای دنیا کمک کند، با توجه به تجربه شکست خورده گذشته، چه کار باید کرد که این بار این قانون از سوی باشگاه‌ها جدی گرفته شود.

معتقدم قانون سقف بودجه و تغییراتی که برای فصل جدید در نقل و انتقالات بازیکنان داده شده است مثبت است اما باید زمینه اجرای آن نیز آماده شود و باشگاه‌ها هم از آن حمایت کنند. نکته مهم این است که اجرا نشدن یک قانون هیچ تفاوتی با بی قانونی ندارد. فوتبال یک بازی جوانمردانه است و آن توازن و فیرپلی مالی باید در رقابت بین باشگاه‌ها جاری باشد. اگر فدراسیون فوتبال یک چارچوب محکم بگذارد و نظارت روی اجرای آن وجود داشته باشد، می‌شود امیدوار بود. البته اجرایی شدن قانون به بازدارندگی و نظارت و برخورد انضباطی تنها نیست. در باشگاه‌ها نیز باید برای رعایت این قانون زمینه‌سازی شود.در مرحله اول باید ثبات مدیریت وجود داشته باشد و تیم‌ها بر اساس برنامه و راهبردی که دارند، بازیکن و مربی جذب کنند.در بحث بودجه هم باید توازن در هزینه‌کرد آن دیده شود، مسئله‌ای که کمتر باشگاهی آن را رعایت می‌کند، کدام باشگاه لیگ برتری یا دسته اولی، بخشی از بودجه سالیانه برای توسعه زیرساخت‌ها مانند استادیوم یا حتی زمین تمرین استفاده می‌کند؟ متاسفانه همه پول و بودجه به در مسیر نتیجه‌گرایی و بستن قرارداد صرف می‌شود.