به گزارش خبرنگار ایرنا، شاید حرف زدن درباره شروع یک کار اقتصادی، خیلی ساده باشد و بتوان خیلی راحت درباره کارهایی که قرار است انجام داد صحبت کرد اما همه آنها تا به عرصه عمل نرسد تنها حرف است.
اگر قرار باشد حرف به عمل برسد و این کلمات سه حرفی به هم بپیوندند باید تلاش کرد و کلی زحمت کشید.
من برای بررسی بهتر این موضوع به نمایشگاه بانوان کارآفرین سری زده و با زنانی که سخت مشغول کارند گپ و گفتی داشتم.
در مسیری که به سمت غرفه میروم، بوی ترشی و سبزی توجهم را جلب میکند، خانم میانسالی همراه با یک پسر جوان داخل غرفه ایستادهاند، سخت درگیر مشتریانی هستند که هرکدام سفارش به خصوصی دارند، با عجله سفارشها را یادداشت میکند.
به داخل غرفه میروم، عرق پیشانیش را با دستش پاک میکند و میگوید: بفرمایید خانم سفارشتان چیست؟ جواب میدهم: مشتری نیستم، چند سوال از شما دارم.
با بیحوصلگی جواب میدهد: پس لطفا ساعت آخر نمایشگاه تشریف بیاورید، میبینید که سرم خیلی شلوغ است،
همچنان تلفنش در حال زنگ خوردن است، بیشتر تماسها از مشتریان یا زنان روستایی است که می خواهند محصولاتشان را به او بفروشند.
زنگهای پشت سر هم امان صحبت نمیدهد، دست آخر مجبور میشود تلفنش را به پسرش بدهد تا بتوانیم صحبت کنیم بدون مقدمه خودش را معرفی میکند و درباره کاری که انجام داده است می گوید.
انگار که منتظر باشد، سفره دلش را پیش کسی باز کند، میگوید: سه سال پیش که از همسرم جدا شدم، درآمدی نداشتم و فرزندانم هم در سن رشد بودند، به ناچار عضو کمیته امداد شدم.
از اینجا گفت و گوی ما آغاز می شود.
ایرنا. چند سال دارید؟
این را که میپرسم، دچار لکنت میشود، ۵۶ نه خانم ۴۶ ساله هستم، نگاهش میکنم با حالتی خجالت زده میگوید: ببخشید تمرکز ندارم، اصلا چه فرقی دارد مگر؟ صحبت را عوض میکنم و میگویم، خب از چیزهای خوب بگوییم بهتر است، چطور شد که اینقدر محصولات خوشمزه تولید میکنید؟ لبخند تلخی تحویلم میدهد و میگوید: از آنجا شروع شد که احساس کردم با مستمری کمیته امداد توان اداره زندگی خودم و سه فرزندم را ندارم، از طرفی دلم نمیخواست وابسته باشم، دوست داشتم من هم مثل همه درآمدی برای خودم داشته باشم.
این بود که به فکر افتادم تا شغلی برای خودم دست و پا کنم، اما چون سرمایه اولیه نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم، وامی بگیرم.
ایرنا. چطور شروع به کار کردید؟
آهی میکشد و میگوید: روزگار سختی بود، هرکجا مراجعه کردم به یک زن تنها با سه فرزند وام نمیدادند، حتی اگر وام هم میدادند، کسی ضامنم نمیشد.
یاد گذشته که میکند؛ اشکهای بیاختیارش را با گوشه روسریش پاک میکند و میگوید: خانم خیلی سخت است، تنها باشید با سه فرزند، کسی را هم نداشته باشید که کمکتان کند.
دوباره صحبت را عوض میکنم و میگویم، الان که همه چیز خوب است؟
بله خوب است، چون ماهها برای این شرایط تلاش کردیم، بعد از اینکه از همه جا ناامید شدیم با راهنمایی یکی از نزدیکان به کمیته امداد مراجعه و مشکلم را بازگو کردم، خوشبختانه مشاوران این نهاد، همراهی خوبی با من کردند و کمیته امداد ضامنم شد که یک وام ۵۰ میلیون تومانی بگیرم.
ایرنا. چه زمانی این وام را دریافت کردید؟
سال گذشته این وام را دریافت کردم و با توجه به اینکه ساز و کار درست کردن ترشیهای خانگی را بلد بودم، با اجاره یک مغازه کوچک این کار را شروع کردم.
ایرنا. کسی شما را در شروع این کار همراهی کرد؟
نخیر، فقط کمیته امداد بود که یک وام ۵۰ میلیونی به من پرداخت کرد و پس از آن با همراهی پسرم که در سن جوانی بود و شغلی نداشت، کار را شروع کردیم.
پس از اینکه کارهای اولیه انجام شد از طریق فضای مجازی و تبلیغات محیطی، محصولاتمان را معرفی کردیم و خوشبختانه کار خوب گرفته است.
ایرنا. ۲ فرزند دیگرتان در این کار کمک نکردند؟
نخیر یکی از فرزندانم که دختر است، ازدواج کرده است و دیگری هم در شرایطی نیست که بتواند کمکم کند.
ایرنا. چه محصولاتی تولید میکنید؟
ترشی، عرقیجات، شیره و سبزی خرد شده و انواع سبزی خشک شده.
ایرنا. درآمدتان چطور است؟
ما زندگی تجملاتی نداریم، اما خدا را شکر میکنم که حداقل توانستهام برای خودم و فرزند پسرم شغلی دست و پا کنم.
درست است، درآمدش خیلی زیاد نیست، ولی خب مشغول هستیم و برای همین هم خدا را شکر میکنیم.
ایرنا. سفارشها چطور است؟
محصولات ما بیشتر مصرفی خانوار است و هر خانوار بنا به نیازی که دارد، سفارش میدهد و ما هم بر اساس همان محصولات خود را تولید می کنیم.
البته یکسری محصولات از پیش تولید شده را هم داریم که مشتری دست خالی برنگردد، خب خودتان بهتر از من میدانید؛ این روزها رقیب زیاد است باید طوری عمل کنیم که بتوانیم دوام بیاوریم.
ایرنا. برنامهتان برای آینده چیست؟
ما قصد داریم کارمان را گسترش دهیم، البته اگر بتوانیم دوباره وام بگیریم، چون افزایش قیمتها باعث شده دیگر نتوانیم مواد اولیه یا تجهیزات زیادی خریداری کنیم و چارهای نداریم مگر اینکه دوباره وام بگیریم.
ایرنا. توصیه شما به خانمهایی که شرایط مشابه دارند، چیست؟
زندگی هیچ وقت به بن بست نمیرسد، شاید در زمانهایی بسیار سخت باشد، اما باید تلاش کرد.
اگر من به عنوان یک زن توانستم با همین وام مستقل شوم و روی پاهای خودم بایستم، پس خیلیهای دیگر هم میتوانند این کار را بکنند البته در صورتی که فرصت اشتغال برایشان پیش بیاید.
به همین دلیل میگویم اگر سرمایهای هرچند اندک در اختیار افرادی که چنین شرایطی دارند، قرار بگیرد، زندگیشان عوض میشود، «آنها فقط احتیاج به حمایت دارند».
خودتان بهتر میدانید، الان خیلیها مثل من نیاز به حمایت دارند، یعنی آدم پرتلاش زیاد است؛ آدمهایی که اگر سرمایه داشته باشند میتوانند کار کنند، پس باید حمایت شوند.
درست است، من در روزهایی که پشت سر گذاشتم خیلی سختی کشیدم، خیلی روزهای بدی را گذراندم، بعضی وقتها واقعا ناامید میشدم اما الان مستقل هستم واقعا آرامش دارم، البته مشکلات و سختیها همچنان وجود دارد، اما من امید به آینده دارم و بیشتر از آنها همه انگیزه من ساختن آینده فرزندانم است که دوباره از نو شروع کردم.
ایرنا. روال دریافت تسهیلات از کمیته امداد را برای خانمهایی که شاید آشنایی با این روال ندارند توضیح میدهید؟
بله، پرداخت وام اشتغالزایی مددجویان کمیته امداد، چند مرحله دارد؛ در مرحله اول فرد متقاضی از خدمات استعدادسنجی و مشاوره شغلی این نهاد بهرهمند میشود.
در مرحله بعدی، او براساس نیازسنجی در دورههای آموزش فنی و مهارتی بهطور رایگان شرکت میکند.
پس از امکانسنجی و تهیه طرح توجیه فنی و اقتصادی طرح اشتغالزایی مددجو، تسهیلات اشتغالزایی با هدایت، نظارت و پشتیبانی کمیته امداد به فرد متقاضی پرداخت میشود.
بعد از راهاندازی کسبو کار هم تا زمانی که طرح اشتغال به خودکفایی کامل برسد کارشناسان فنی اشتغال کمیته امداد بر نحوه فعالیت طرح نظارت دارند تا ضمن کمک به پایداری طرح از شکست طرح جلوگیری کنند.
به نظر میرسد کمیته امداد امام خمینی (ره) با اتخاذ سیاست های کارآمد در اجرای طرح های خودکفایی گام بلندی در ایجاد اشتغال پایدار و هدایت مددجویان به سمت توانمندی برداشته که علاوه بر استقلال اقتصادی، عزت و کرامت مددجویان و خانوادههای آنها را به همراه داشته است.
با تداوم این سیاست در سال های آینده شاهد توانمند شدن تعداد بیشتری از مددجویان و به تبع آن خروج تدریجی آنان از چرخه حمایتی این نهاد خواهیم بود.