به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، علی لاریجانی استاد فلسفه دانشگاه تهران امروز (سهشنبه) در همایش علمی یکروزه کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی به آشنایی بیش از ۴۰ ساله با استاد مجتهدی اشاره کرد و اظهار داشت: با شروع تحصیل در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، فلسفه (امانوئل) کانت، (رنه) دکارت و (فریدریش) هگل را نزد استاد مجتهدی آموختم.
وی ادامه داد: دکتر مجتهدی، تحفهای ارزشمند در حوزه فلسفه و ایران محسوب میشود، زیرا با فلسفه زندگی میکند. وقتی فلسفه تدریس میکرد، موضوع فلسفه برای او جدی بود و فلسفه طریقی برای امرار معاش برای او یا تفنن یا کسب وجهه نبود.
عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: فلسفه برای دکتر مجتهدی، با فضیلت همراه است و انصاف در قضاوت، متانت و رفتار فلسفی در این استاد فرهیخته دیده میشود.
لاریجانی با استناد به سخن دکارت گفت: دکارت معتقد است هر قومی فقط به نسبت درجه رواج فلسفه در نزد آنان از تمدن برخوردار است، دکتر مجتهدی نیز میگوید فلسفه نشان از سلامت فرهنگی یک ملت و عامل پویایی یک فرهنگ میداند. هگل هم بیان مشابهی در این زمینه دارد که فلسفه فعالیت آزادی است که به کمک آن، روح ملت از حالت اولیه تعالی مییابد. به این دلیل فلسفه در مواجهه با پرسشهای بنیادین در عرصههای مختلف زندگی رشد پیدا میکند.
خمودگی فلاسفه زمانی است که جامعه از گفتوگو تهی شود
وی دو سنخ مواجهه در عرصههای مختلف را برشمرد و افزود: یک مواجهه سطحی و اولیه است که جنبه عمومی دارد و رفع نیازهای بشری به آن میپردازد. مواجهه عمیقتری هم وجود دارد که عالمان برخی رشتهها نمیتوانند به آن بپردازند؛ مثل اینکه مراد از آزادی چیست، منشأ حقوق طبیعی چیست. این امور فهم عمیقتر از زندگی را نیاز دارد.
استاد دانشگاه تهران یکی از ویژگیهای دکتر مجتهدی را پژوهش و کاوش فلسفی همیشگی دانست و یادآور شد: دکتر مجتهدی میگفت همیشه دانشجوی فلسفه هستم. از نظر ایشان فلسفه یا گفتوگوی با خود است یا گفتوگو با دیگران. یکی از مسائل مهم فیلسوفان این است که بازنشستگی برای آنها معنا ندارد و همیشه در حال پژوهش و فکر هستند. خمودگی فلاسفه زمانی است که جامعه از گفتوگو تهی شود. وجود تکثر افراد و افکار از اولویتهای گفتوگو است.
لاریجانی تصریح کرد: به تعبیر هگل انسان به صورت فطری موجود دیالیکتیکی و تاریخی است؛ استاد مجتهدی در درس هگل میگفت از نظر این اندیشمند انسان بدون چنین تلقی از خود نمیتواند شانی برای آینده خود داشته باشد؛ از نظر دکتر مجتهدی پویش فلسفی توقفبردار نیست و خود وی همچنین زیست کردند.
یکی از نکات مهم برای استاد مجتهدی در درسها این بود که خاستگاه فکر فلسفی را جستوجو کن؛ یعنی چرا این فکر به وجود آمده. وی سعی میکرد شناسنامهای برای هر موضوع فلسفی تدوین کند. مثلاً وقتی موضوعی از کانت نقل میکرد توضیح میداد فیلسوفان قبل چطور به این رسیدند. اتفاقاً یکی از فقرهای آموزشی کشور ما همین است. مثلاً دانشجو نمیداند چرا مقوله حساب دیفرانسیل مطرح شد.
وی بیان کرد: یکی از فقرهای آموزشی ایران این است که نشان نمیدهد خاستگاههای فکری هر علم و نیاز به یک علم در کجاست. مجتهدی در درس هگل میگوید تفکر فلسفی از ذهن شخص معین که فیلسوف است ترشح میکند. او میگوید برای فهم یک نظام فلسفی باید رابطه دیالکتیکی بین شرایط موجود در مفاهیم مطروحه آن فیلسوف ایجاد کرد؛ حتی برای فیلسوفانی که آغازگر یک فکر هستند.
وی خاطرنشان کرد: استاد مجتهدی تأثیرات فلاسفه را بر فرهنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه بررسی میکند؛ بنابراین از یک سو این سوال را پاسخ میدهد که یک فیلسوف بر اساس چه شرایط اجتماعی و فرهنگی در جامعهای ظهور کرده است و از دیگر سو چه تأثیر یا تأثیراتی بر این شرایط گذاشته است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه به شرح و بسط فلسفه هگل پرداخت و به آرای وی در مورد آزادی و باور به بروکراسی (دیوان سالاری) اشاره کرد و گفت: (کارل) پوپر هگل را مخالف آزادی و فردگرایثی میداند زیرا هگل قدرت را حق شمرده است. اگر به شیوه دکتر مجتهدی بخواهیم به اندیشه هگل پی ببریم باید تفکر او را در نظام متافیزیک او بررسی کنیم. یکی از مسائل مهم برای هگل نقض دموکراسی لیبرال است که امروز هم در مورد آن بحث میشود.
لاریجانی ادامه داد: دموکراسی لیبرال یعنی دموکراسی که مردم میپسندند؛ اما هگل معتقد است فهم عمومی مردم به درک و بصیرت عمیقتری نیاز دارد. او مخالف دموکراسی نیست، بلکه مخالف سوءاستفاده از دموکراسی است و برای حل این مشکل بروکراسی را انتخاب میکند.
دموکراسی همیشه با حکمرانی خوب رابطه عِلّی ندارد
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به وضعیت کشور در این زمینه اشاره کرد و اظهار داشت: البته بروکراسی در ایران در دهه ۵۰ خورشیدی بیمارگونه متولد و شغل دولتی به جایگاهی برای زندگی ساکن تبدیل شد، نه محلی برای سیاست گذاری و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز عدهای افراد تحصیلکرده وارد دستگاهها شدند و تغییراتی هم پدید آوردند اما به مرور اعضای ستاد انتخاباتی (افراد پیروز در انتخابات) را وارد امور دیوانی کردند که به این شکل بدنه دیوان سالاری در کشور فربه و ناتوان برای تصمیمسازی شد.
لاریجانی توجه دکتر مجتهدی به ریاضیات را نیز مهم دانست و از نقش ریاضی در توسعه فلسفه در آرای فلاسفه متقدم و متاخر از اسپینوزا تا کارت و کانت صحبت کرد.
وی همچنین به موضوع فردگرایی و احترام به حقوق طبیعی انسانها نزد فیلسوفان پرداخت و گفت: این موضوع در ادامه وارد حوزه سیاست شد و برای نمونه در اعلامیه استقلال آمریکا در قرن هیجدهم قید شده است. اما فردگرایی در دوره جدید مشکلاتی را پدید آورده است. برای نمونه ۲۵ درصد از کل ثروت جهان در کنترل ۲ درصد جمعیت، تولید ناخالص داخلی ۴۸ کشور جهان، کمتر از مجموع دارایی سه فرد جهان و گذران زندگی سه ونیم میلیارد نفر از مردم جهان با کمتر از روزی ۱.۶ پوند از جمله تبعات فردگرایی است.
استاد فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ادامه داد: برخی فلاسفه در مورد فردگرایی و بیتوجهی حاکمان در این مورد هشدارهایی دادهاند اما در واقع حاکمان به دنبال منافع کوتاهمدت خود هستند و چون هر چهار سال یکبار به رای نیاز دارند برای جلوگیری از این تبعات کاری نمیکنند. بنابراین دموکراسی همیشه و همهجا با حکمرانی خوب رابطه علی ندارد.
هایدگر بر همین اساس فردگرایی را ویژگی تفکر غربی و انسان معاصر دانسته و معتقد است سه نظام آمریکاییمآبی، مارکسیسم و نازیسم سلطه دیکتاتوری امر همگانی را بر امر خصوصی را رواج میدهند.
لاریجانی افزود: دکتر مجتهدی نیز یکی از خصوصیات عصر جدید را تسلط استعماری بر ساکنان قاره آمریکا، استرالیا و آفریقای جنوبی میداند که استعمارگران برای بهره برداری از منابع بومیان این مناطق را محتاج خود میکرد.
مسئولیت بزرگی بر عهده داریم
همایش علمی یکروزه کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی با حضور شماری از اساتید فلسفه دانشگاههای تهران و علامه و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در محل پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به مناسبت شناخت ابعاد علمی شخصیت دکتر مجتهدی در حال برگزاری است.
دکتر مجتهدی نیز با ارسال پیامی مکتوب به این همایش زندگی خود را شامل سه مرحله بنیادی عنوان کرد و گفت: مرحله اول تحصیلاتی که در دانشگاه سوربن پاریس داشتهام که حدود ۱۲ سال به طول انجامید. البته حدود یک سال قبل از رساله دکتری به ایران برگشته بودم. من در این دانشگاه بیشتر به زبان فرانسه و اندکی انگلیسی و آلمانی و حتی دستور زبان لاتین را یاد گرفتم. رشته اصلی من فلسفه بود که در دوره کارشناسی شامل چهار مدرک اصلی میشد ولی من به سبب علاقه به کارم در نهایت هفت مدرک گرفتم و بعضی از آنها را در ادامه ذکر میکنم که شامل جامعه شناسی، اخلاق، روانشناسی و علوم رفتاری، شناخت روش علوم و منطق، مقدمات فلسفه، تاریخ فلسفه، فلسفه عمومی و فلسفه هنر میشود.
وی افزود: در این مرحله، دانشجو در واقع فقط با کلیات آشنا میشود و این درسها با اینکه توسط استادان سرشناس تدریس میشد هیچگاه کافی و کامل به نظر نمیرسیدند. در دوره کارشناسی ارشد دانشجو باید به نحو تخصصی با چند فیلسوف بزرگ جهان آشنا شده و درباره یکی از آنها رسالهای را به رشته تحریر در میآورد. استادان فقط موظف، بودند دانشجویانی را انتخاب کنند که لیاقت آنها محرز و شناخته شده میبود. من برای تهیه این رساله کانت فیلسوف آلمانی را انتخاب کرده بودم و تازه همان سال فهمیدم که این متفکر تا چه اندازه عمق دارد و چگونه علوم جدید نیوتنی را منوط و وابسته به مقولات فاهمیه ذهنی انسان کرده است و اصل علیت به چه لحاظی قاطعیت پیدا میکند و علوم طبیعت را تحصلی و معتبر میسازد. باید نشان داده میشد که چگونه فلسفهای جدید، در نقطهای با علوم جدید تقاطع پیدا میکنند و مسائل مابعه الطبیعی از لحاظ دیگر جایگاه خود را به دست میآورند.
در فلسفه کانت فاهمه به جهان طبیعت و عقل به جهان مابعه الطبیعی نظر دارد. شناخت مابعه الطبیعی و پی بردن به اعتبار آنها تا حدودی نیز از ضروریات ذهنی عقلانی انسان است. کانت از طرف دیگر عقل عملی یعنی اخلاق را از عقل نظری جدا میسازد و اصول اخلاقی را معتبر میداند. در کتابی دیگر کانت از هنر نیز سخن به میان آورده است و مقولات دیگری برای هنر در نظر میگیرد. بعد از دوره کارشناسی ارشد، مدت کوتاهی برای تهیه مقدمات کار تحقیق به تهران بازگشتم و دوباره به فرانسه رفتم.
دکتر مجتهدی یادآور شد: استادان دانشگاه سوربن پیشنهاد کردند برای اخذ دکتری یک موضوع تطبیقی انتخاب کنم و بالاخره با مشورت با پروفسور هانری کربن که در قسمت تحصیلات عالیه، استاد مسلم فلسفههای شرق و خاصه ایران بود، به بحث تطبیقی میان افکار افضل الدین کاشانی و سنت هرمسی غربی اقدام کردم. چهار رساله از سنت هرمسی به زبان عربی و لاتین از قدیم موجود است و غربیان از قرون وسطی آنها را میشناختند. افضل الدین کاشانی ۳ رساله از این رسالهها را از زبان عربی به زبان فارسی ترجمه کرده است.
استاد سابق دانشگاه تهران افزود: مرحله دوم بعد از بازگشت به ایران است مدارک، نوشتهها و مقالاتی که به زبان فرانسه به چاپ رسانده بودم به حضور مرحوم دکتر یحیی مهدوی در دانشگاه تهران بردم و ایشان بعد از مدتی تحقیق و مطالعه مرا جهت گذراندن امتحانی دعوت کردند و خود ایشان آثار افضل الدین کاشانی را در دانشگاه تصحیح و به چاپ رسانده بودند و از این بابت مایل بودند ترجمههای مرا به زبان فرانسه مطالعه کنند. به هر ترتیب امتحان برگزار شد و بعد از امتحان کتبی ۳ نفر از اساتید سرشناس وقت دعوت شدند و از من امتحان شفاهی کردند. نظر آنها هم مساعد بود و من دعوت شدم آزمایشی در یک کلاس تدریس کنم و قرار شد راجع به برگسون فیلسوف فرانسوی سخنی بگویم. صحبت من یک ساعت طول کشید و بعد از آن به اتفاق دکتر مهدوی به اتاق استادان بازگشتیم و دکتر مهدوی فرمودند خب مطالب بد، نبود ولی شما باید اندکی فارسی خود را تقویت کنید و با اصطلاحاتی که ما در دانشگاه تهران به کار می بریم اشنا شوید این موضوع برای من نیز مسلم بود. نزدیک به ۳۵ سال من در دانشگاه تهران تدریس کردم و سالهای متمادی و تقریباً حدود ۴۰ ساعت در هفته در کلاسهای مختلف دانشگاه اعم از روزانه یا کلاسهای شبانه تکرار میکردم و گاهی در مدارس عالیه وقت، نیز تدریس داشتم.
کتابهایی که از این دوره از من چاپ شده، بیشتر انتشارات امیر کبیر چاپ کرده است. اکثر این کتابها همان جزوههای درسی من بودهاند که بعد از چند بار تدریس و اصلاح و جابه جایی بعضی از الفاظ و اصطلاحات انتشار یافتهاند. این کتابهای صرفاً درسی با استقبال خوانندگان روبرو شدند. بعضی از آنها مثل فلسفه کانت حدوداً ۱۰. مرتبه، هگل و فلسفه او، دکارت و فلسفه او نزدیک به ۹ مرتبه انتشار یافتهاند. انتشار بعضی دیگر هیچگاه کمتر از ۳ مرتبه نبوده است و در آخرین دوره نمایشگاه کتاب که در اردیبهشت ماه اخیر برگزار شد عرضه شدند.
همیشه خود را دانشجو دانستهام
وی ادامه داد: این عنوان (دانشجوی فلسفه) همیشه شعار من بوده است و من نیز اعم از اینکه فیلسوف باشم یا نه خود را همیشه دانشجو دانستهام. همچنین در بنیاد حکمت صدرا که افتخار عضویت را داشتهام با افکار این متفکر بزرگ ایرانی ملاصدرا آشنایی اجمالی پیدا کردهام و به مرور با مقایسه تفکرات او با بعضی از متفکران غربی از جمله لایب نیتس، این نظریه به ذهن من خطور کرده که شاید از این رهگذر بتوان امکان نزدیک سازی تفکر ایرانی را با علوم جدید دست یافت. بر خلاف گفته ارسطو امر بالقوه و امر بالفعل دو امر جدا از نیستند و فقط شاید بتوان از لحاظ اثباتی آن دو را از هم جدا دانست. اما از لحاظ ثبوتی آن دو برهم منطبق هستند.
دکتر مجتهدی تاکید کرد: در اواخر قرن ۱۷ و اوایل قرن ۱۸ میلادی لایپ نیتس، فیلسوف و دانشمند، آلمانی از ۲ مفهوم توانایی (conatus) (کناتوس) و از پویایی (impetus) سخن به میان آورده است. این ۲ مفهوم با انطباق با یکدیگر معنای اصلی خود را نمایان میسازد؛ یعنی توانایی و پویایی با هم، معنای واقعی دارند. این همان مطلبی است که ملاصدرا با قائل شدن به حرکت جوهری بیان میکند. یعنی جهان فعلیت محض است. طبیعت فعلیت محض است. جسم، فعلیت محض است. نفس فعلیت محض است. عقل، فعلیت محض است و حتی روح همان فعلیت محض است. روح در فرهنگ، نمود و انعکاس پیدا میکند.
وی یادآور شد: روح در توانایی و پویایی فرهنگ مؤثر است نظر ملاصدرا وقتی نشان میدهد حرکت جوهری همان کمال یابی است، شاید منظور این باشد که، فرهنگ در درجه اول اهمیت قرار میگیرد. منظور از گفتن این مطالب بیشتر اشاره به این نکته است که ما فرهنگیان مسئولیت بزرگی به دوش داریم و نباید از آن غافل شویم.
به گزارش ایرنا، استاد کریم مجتهدی (متولد شهریور ۱۳۰۹ در تبریز) فیلسوف ایرانی و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است. وی دانشآموخته فلسفه از دانشگاه سوربن پاریس در مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری است. وی در سال ۱۳۴۳ موفق به اخذ درجه دکتری شد و همان سال به ایران بازگشت. مجتهدی در تهران به پیشنهاد و راهنمایی مرحوم یحیی مهدوی در گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول تدریس شد و بیش از ۳۵ سال تا بازنشستگی (بهار ۱۳۸۲) به این کار ادامه داد.
مجتهدی با آثار مکتوب زیادی در ذهن و زمانه دانشجویان و استادان فلسفه ماندگار شده است. کتاب فلسفه نقادی کانت که اول بار سال ۱۳۶۳ چاپ شد وی را به عنوان کانتشناس به جامعه دانشگاهی فلسفه ایران شناساند. وی در این کتاب ابتدا روش استعلایی و عقل از نظر کانت را توضیح میدهد، سپس رابطه قوا در نقد عقل محض، نقش تخیل، عقل قانون گذار، عقل سلیم زیباشناختی، نظریه قوا و نظریه غایات را بیان میکند.
وی همچنین در سال ۱۳۸۱ به عنوان چهره ماندگار معرفی شد. در سال ۱۳۸۹ در مقام محقق پیشکسوت در علوم انسانی، تقدیرنامه یونسکو و مدال طلای جهانی ابنسینا را دریافت کرد. در سال ۱۳۹۰ نیز از سوی بنیاد ملی نخبگان به عنوان استاد ممتاز معرفی شد.