هفت بار به دور خانه خدا گشتیم یعنی طواف کردیم و دعاهایی را زمزمه می کردیم که سازمان حج و زیارت در قالب کتابچه هایی کوچک به زائران داده بود. ابتدای این کتابچه درباره مستحبات طواف نوشته شده بود: مستحب است حاجی در حال طواف، با کمال خلوص و توجه به خدا، در هر دوری از طواف های هفت گانه، راز و نیازی آهسته و آرام با حضرت حق داشته باشد. پس علاوه بر اذکاری که دارد، می تواند در هر شوط این دعاها را بخواند.
خدایا! من انبوهی از گناهان و لغزش ها دارم و تو انبوهی از رحمت و مغفرت داریدر دعای دور اول خدا را به برخی اسم هایش قسم می دهیم که ما را از خیر دنیا و آخرت بهره مند سازد. در دعای دور دوم می گوییم گدای تو و مسکین تو به در خانه ات آمده پس بهشت را به او عطا کن. سپس اینگونه نجوا می کنیم اللهم البیت بیتک و الحرم حرمک و العبد عبدک؛ خدایا خانه، خانه تو و حرم، حرم تو و بنده هم بنده توست. پس مرا و پدر و مادرم، خانواده ام، فرزندانم و برادران ایمانی ام را از آتش دوزخ آزاد ساز. به دور سوم که می رسیم، از خدا می خواهیم شر تبهکاران جن و انس را و شر همه فاسقان را از ما دور کند. در دور چهارم با صلوات بر محمد و آل محمد از پروردگار می خواهیم سلامتی و عافیت را روزی ما کند، دور پنجم هم با حمد الهی آغاز می شود و سپس از خدا می خواهیم که نیکان آفریدگانش را به زیارت کعبه رهنمون باشد و تبهکاران را از آن دور کند در دور ششم به محضر الهی عرض می کنیم خدایا! عمل ما ضعیف است و تو آن را چند برابر کن و در دور هفتم اینگونه به گناهان اقرار می کنیم که خدایا! من انبوهی از گناهان و لغزش ها دارم و تو انبوهی از رحمت و مغفرت داری. ای کسی که دعای دشمن ترین خلقت یعنی شیطان را مستجاب کردی؛ آن گاه که گفت انظرنی الی یوم یبعثون. دعای مرا اجابت کن.
راز و نیاز با زبان حال
دعاهای دیگری هم وارد شده و هر یک از زائران که به دور خانه خدا می چرخیدند، گاهی با زبان حال و گاهی با زبان قال با خدای خود راز و نیاز می کردند. عده ای دعای سلامتی امام زمان (عج) را می خواندند، برخی زیارت عاشورا یا جوشن کبیر ولی بیشترین دعایی که از زائران حرم امن الهی شنیده می شد، بخشی از آیه ۲۰۱ سوره بقره بود که همواره در قنوت نمازهایمان می خوانیم و در دور پنجم طواف هم به آن سفارش شده است؛ ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار. شنیدن این آیه و دعا از زبان زائران کشورهای دیگر به ویژه کشورهای شرق آسیا مثل هند، اندونزی و مالزی، حس عجیبی به انسان می داد. برخی از این طواف کنندگان با همان زبان و لهجه خودشان این آیه را تلاوت می کردند، به گونه ای که لهجه عربی و زبان شرقی درهم می آمیخت و یک جلوه ای زیبا از ترکیب صدای زائران به گوش می رسید.
یکنواختی صدای دعای برخی از کاروان های کشورهای شرقی که نمی دانم اندونزیایی بودند یا مالزیایی، هنگام طواف خانه خدا و همچنین در صفا و مروه، نشان از هماهنگی و یکپارچگی آنان می داد و هنگامی که بیشتر دقت کردم، متوجه گوشی هایی شدم که زائران داشتند؛ یعنی هر کدام از زائران یک گوشی در گوش داشتند و ظاهرا با یک سامانه همه به هم وصل بودند و دعاهای طواف را با هم می خواندند.
رنگ های پرده خانه خدا
از قدیم که زائران می خواستند حج واجب به جا بیاورند، پرده خانه خدا را بالا می بردند تا مردم از آن آویزان نشوندتوضیحات حاج آقای ابوطالبی در هتل الماسیه به قسمت ارکان کعبه رسید و قبل از آن درباره پرده کعبه مطالبی را بیان کرد. مثلا از قدیم الایام در زمانی که زائران می خواستند حج واجب به جا بیاورند، به دلیل جمعیت زیاد پرده خانه خدا را بالا می بردند تا مردم از آن آویزان نشوند ولی امسال (سال ۱۴۰۱) که کلی مانع گذاشته اند و دست کسی هم به آن نمی رسد، چرا پرده را جمع کرده اند؟
او از رنگ های پرده خانه خدا هم گفت که زمانی سفید و زمانی هم سبز بوده است. مثلا قریش در اواخر عصر جاهلیت، پرده ای سبز یا زرد می آویختند و حتی ۲۰۰ سال قبل از هجرت پیامبر(ص)، خانه خدا را با پارچه های یمنی قرمز راه راه می پوشاندند.
ابوطالبی بعد از توضیحاتی درباره نوشته های روی پرده خانه خدا مثل لااله الا الله، محمد رسول الله (ص) و سبحان الله به چهار رکن کعبه پرداخت و از رکن حجرالاسود شروع کرد. چهار رکن شامل چهار زاویه کعبه است که عبارتند از رکن شرقی یا رکن اسود، رکن شمالی که به آن رکن عراقی هم می گویند، رکن غربی یا شامی و رکن جنوبی که به رکن یمانی معروف است. رکن عراقی به سمت عراق است، رکن شامی به سمت سوریه و رکن یمانی هم به سمت یمن. یکی از فضیلت های رکن یمانی این است که پیامبر خدا (ص) هنگام طواف، رکن یمانی را استلام می کردند و روایت شده که دعا در رکن یمانی مستجاب می شود.
پیامبر به کدام سمت نماز می خواندند؟
در این میان ابوطالبی سوالی مطرح کرد که اگر قبل از هجرت، قبله مسلمانان به سمت مسجدالاقصی بوده، پس زمانی که رسول اعظم (ص) به مسجدالحرام می آمدند، به کدام جهت نماز می خواندند و سپس خودش اینگونه پاسخ داد که حضرت محمد (ص) در چنین مواقعی روبروی رکن یمانی می ایستادند، به طوری که خانه خدا بین آن حضرت و مسجد الاقصی واقع می شد. جالب بود.
حطیم مدفن بیش از ۹۰ پیامبر استحطیم یکی دیگر از مکان های مسجد الحرام است و آن، نیم دایره ای فرضی از حجرالاسود تا مقام ابراهیم و چاه زمزم است. ابوطالبی گفت حطیم بخشی از کف مسجد الحرام است که از حجر الاسود تا زمزم و مقام ابراهیم تا حجر اسماعیل است و در روایتی آمده امت هر پیامبری که قومش هلاک می شد، آن پیامبر به مکه می آمد و خدا را عبادت می کرد و در همانجا از دنیا می رفت. ظاهرا حطیم مدفن بیش از ۹۰ پیامبر است و رسول خدا (ص) فرمود بهترین و پاکیزه ترین مکان های روی زمین در نزد خدا بین رکن (حجرالاسود) و مقام (ابراهیم) است یا در روایتی دیگر آمده که اینجا باغی از باغ های بهشت است و هر کس در آنجا چهار رکعت نماز بخواند، خدا گناهانش را می بخشد.
بعضی از زائران با شنیدن این روایات افسوس می خوردند که ای کاش زودتر این احادیث را می دانستیم و در حطیم نماز می خواندیم که صحبت های ابوطالبی، خیال آن ها را راحت کرد. او گفت با توجه به این که این ایام همه برای حج واجب می آیند و مطاف یعنی محل طواف شلوغ است، کسی نمی تواند در قسمت حطیم نماز بخواند ولی می توان برای مراعات حال طواف کنندگان و به خاطر پرهیز از ایجاد مزاحمت برای آنها کمی عقب تر ایستاد و به نیت حطیم نماز خواند که قطعا خدا قبول خواهد کرد. چون اذیت کردن مردم حرام و نماز در حطیم مستحب است.
سلام بر ابراهیم و مقامش
مقام ابراهیم همان سنگی است که حضرت ابراهیم روی آن ایستاد و مردم را برای اقامه حج دعوت می کردنوبت به مقام حضرت ابراهیم رسید که ابوطالبی توضیحات این قسمت از خانه خدا را با آیه ۹۷ سوره آل عمران شروع کرد که مقام ابراهیم در قرآن آمده است و از نشانه های مسجد الحرام است. او آیه ۱۲۵ سوره بقره را هم قرائت کرد و گفت جای انگشتان پای حضرت ابراهیم به مرور زمان و دست کشیدن مردم پاک شده و بعدها اطراف این سنگ را با قاب نقره پوشانده اند تا این سنگ از بین نرود. در برخی روایات آمده سنگی در اینجا بوده که حضرت ابراهیم روی آن می ایستاده و کعبه را بنا می کرده است و برخی هم گفته اند مقام ابراهیم همان سنگی است که حضرت ابراهیم روی آن ایستاد و مردم را برای اقامه حج دعوت می کرد.
این ابراهیم کیست که خدا چنین مقام و جایگاهی به او داده و در قرآن هم گفته که حضرت ابراهیم در آخرت از نیکان است؟ ای کاش سالروز تولد یا وفاتش را می دانستیم تا شاید به این بهانه، رسانه ها به زندگی این بزرگ مرد و درس هایی بپردازند که قرآن به همه موحدان داده است. شاید برخی بگویند عید قربان بهترین مناسبت است تا به درس های حضرت ابراهیم بپردازیم ولی عید قربان فقط بخشی از سلوک و زندگی او را به تصویر کشیده است. نام ابراهیم ۶۹ بار در ۲۵ سوره از قرآن آمده است و ما فقط چند داستان آن هم به طور مختصر از بت شکنی ابراهیم و آزمایش های این مردی که به تنهایی یک امت بود، شنیده ایم یا خوانده ایم.
بگذریم. ابوطالبی در ادامه توضیح مقام ابراهیم به روایاتی اشاره کرد و گفت قیام امام زمان (عج) هم از بین رکن و مقام آغاز می شود و گفته شده که حضرت ابراهیم علی در اینجا با امام زمان (عج) قیام کرده و مردم را برای ایمان آوردن دعوت می کند.
مقام ابراهیم در مسجدالحرام پیشینه دیرینه ای دارد به گونه ای که ابوطالبی چند عکس قدیمی و جدید از این مقام را همراه با توضیحات نشان زائران می داد و یک تصویر جالب مربوط به ۱۱۰ سال پیش را به نمایش گذاشت و گفت: بنای قدیمی مقام ابراهیم به اندازه سه متر در ۶ متر بوده و یک ضریح به ابعاد سه متر در سه متر داشته و مردم در پشت آن که به مصلی معروف بوده، نماز می خواندند ولی این ساختمان را حدود ۵۰ سال پیش خراب کردند و به جای آن یک مقصوره را قرار دادند.
از باب بنی شیبه وارد شوید
باید از روی هر چیزی که نماد شرک و مبارزه با خداست، رد شدیکی از زائران درباره ورود به مسجدالحرام سوال کرد و ابوطالبی همین سوال را از بقیه کرد و هر کس نظری می داد و هنگامی که یکی از زائران به باب السلام اشاره کرد، ابوطالبی گفت: مستحب است که از باب بنی شیبه وارد مسجد الحرام شوید. در قدیم ورودی مسجد الحرام از بین خانه های مردم می گذشت و مهمترین ورودی از کنار خانه بنی شیبه بود و این ورودی به باب بنی شیبه معروف شد. پیامبر بعد از فتح مکه بت های معروف مشرکین را زیر این در، دفن کردند و برای این که به ما بگویند باید از روی هر چیزی که نماد شرک و مبارزه با خداست، رد شد، توصیه کردند که هر کس بخواهد وارد مسجد الحرام شود، از اینجا داخل شود. وی به بت های زمان حاضر هم گریزی زد و گفت اگرچه آمریکا و اسراییل نماد کفر و شیطان هستند ولی برخی افراد حاضر نیستند پایشان را روی نماد شیطان بزرگ بگذارند.
امروز دیگر خبری از باب بنی شیبه نیست و حاج آقای ابوطالبی برای این که نشانی این باب را به زائران بدهد گفت باب بنی شیبه حدود هفت متر عقب تر از مقام ابراهیم بود و بعدها که مسجد الحرام گسترش پیدا کرد، دیوارها و در را خراب کردند و به جای آن یک تاق نصرتی ساختند و این تاق نصرت سال ها وجود داشت و بعدها در توسعه مطاف این تاق نصرت را هم خراب کردند و برای این که جای آن را نشان بدهند، می گفتند اگر از باب السلام وارد مسعی شوید و به سمت مسجد الحرام بیایید، گویی از باب بنی شیبه وارد شده اید.
یکی دیگر از مکان های مسجد الحرام، حجر اسماعیل بود و در روایتی آمده شخصی از امام سوال کرد کجای مسجدالحرام نماز بخوانم که امام فرمود حطیم. آن فرد پرسید اگر نشد، فرمود پشت مقام ابراهیم و دوباره سوال کرد اگر نشد، فرمود حجر اسماعیل و در نهایت توصیه کرد که هر جا به کعبه نزدیک تر بود، نماز بخوانید.
جایگاه مقام زن در مسجدالحرام
حجر اسماعیل، خانه حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم بوده و در این خانه، حضرت اسماعیل و هاجر و دختران اسماعیل و برخی دیگر دفن هستند. هنگامی که صحبت از حجر اسماعیل شد، ابوطالبی اینگونه نکته ای در مقام زن گفت. محدوده طواف بین رکن و مقام است که به آن حطیم گفته می شود و قبر ۹۰ پیامبر در آنجا مدفون است و به فتوای برخی فقهاء اگر هنگام طواف از این منطقه خارج شوید، طواف شما باطل می شود ولی وقتی کمی جلوتر می آیید، گفته می شود که اینجا مزار هاجر است و اگر پایتان را روی قبر این زن بگذارید، طواف شما باطل می شود. هاجر چه کاری کرده بود که خدا چنین مقامی به او داده است که در طول تاریخ همه باید به دور قبرش بچرخند؟
ابوطالبی به سراغ ناودان طلا رفت و گفت: زمانی که پیامبر در مدینه بود و می خواست به سمت مکه نماز بخواند، می فرمود محرابی علی المیزاب. به عبارت دیگر اگر از مدینه یک خط مستقیم به سمت خانه خدا بکشیم، این خط به ضلعی از کعبه می رسد که ناودان طلا در آن قرار دارد و آن همان جایی است که حجر اسماعیل در آن قرار دارد.
در حجر اسماعیل بود که عبدالمطلب جد پیامبر اکرم (ص) دستور داده شد تا زمزم را حفر کند. عبدالمطلب به عنوان بزرگ قریش دارای جایگاهی بوده که در حجر اسماعیل قرار داشت و در همین حجر بود که به حضرت ابوطالب بشارت ولادت امیرمومنان (ع) را دادند و این یک مدال شرف و افتخاری است که خدا به علی (ع) داده است. حاج آقای ابوطالبی لابلای صحبت هایش هم گفت که خدا با همه عظمتش و در حالی که ۱۲۴ هزار پیامبر فرستاده و به یک نفر مدال امیرالمومنینی عطا کرده لذا شایسته است ما که از محبان ایشان هستیم، حضرتشان را همیشه با عنوان امیرالمؤمنین بخوانیم.
تاملی در شکاف رکن یمانی
مستجار هم از مکان هایی در مسجد الحرام است که حاج آقای ابوطالبی گفت طبق روایات محل اجابت دعاست و همچنین محل ورود فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی (ع) به کعبه است که در اینجا شکافی وجود ندارد و جای درِ کعبه در زمان قبل از پیامبر (ع) است. به عبارت دیگر خانه خدا دو در داشته است. یکی همین در که الان وجود دارد و در دیگر روبروی آن بوده است. وقتی سیل، کعبه را خراب کرد، قریش پول نداشت در بسازد و لذا آن را تیغه کرد و جای آن مشخص است و همین جا را مستجار می گویند و هیچ اثری از شکاف روی کعبه نیست. برخی می گفتند شکاف مستجار را با نقره پر کردند که این مطلب هم صحت ندارد.
وی تاکید کرد: برخی می گویند عربستان می خواهد این شکاف را پر کند ولی نمی تواند در حالی که بارها کعبه تخریب و دوباره بازسازی شده است. در هیچ کتاب تاریخی و سفرنامه ای هیچ کسی اشاره ای نکرده که وقتی به مکه رفته، شکافی در کعبه دیده باشد. اگر این شکاف در طول تاریخ وجود داشت، حتما کسانی به آن اشاره می کردند.
ابوطالبی گفت: سال گذشته یعنی ۱۴۰۱ به اتفاق برخی افراد به منزل یکی از عالمان مکی رفته بودند که وهابی هم نبوده و تحقیقات فراوانی درباره مکه داشت و کتابی در این زمینه نوشته بود. و زمانی که بعد از تشریق از وی سوال کردم که چرا رکن یمانی با سایر رکن ها تفاوت دارد، پاسخ داد به خاطر زائران است که خیلی استلام می کنند و به مرور سنگ سائیده می شود و مجبور می شوند آن را ترمیم کنند.
او به زین العابدین کاشانی مجتهد شیعی هم اشاره ای کرد که ۴۰۰ سال پیش، پس از سیلی که در مکه آمد، توفیق بازسازی کعبه را پیدا کرد و در کتابی که به نام مفرحه الانام فی تاسیس بیت الله الحرام نوشته، هیچ اشاره ای به این شکاف نکرده است. خانه خدا از سنگ بنا شده و ده ها میلیون بار این سنگ استلام می شود و طبیعی است که به مرور ساییده شود و از بین برود، همانند ضریح ائمه که نقره ای و پر از نقش و نگار است و بعد از چندین سال صاف می شود و لذا آن را بازسازی می کنند. اگر می خواهیم فضیلتی برای امیرمومنان (ع) در مسجدالحرام نقل کنیم، نیازی به نقل این مطالب نیست. چون حضرت علی (ع) به قدری نشانه هایی در خانه خدا دارند که نیازی به طرح این مسائل نیست.
ابوطالبی به فیلم هایی که همچنان در فضای مجازی پخش می شود، اشاره کرد و گفت: محل تولد حضرت علی (ع) در مستجار بوده است و جایی که این کارگر در فیلم کار می کند، رکن یمانی است و فاصله آن تا مستجار یک متر است. تنها رکنی که همه زائران به طور مکرر استلام می کنند، رکن یمانی و حجر الاسود است. چون برای استلام این دو خیلی سفارش شده و ثواب بسیاری دارد ولی چون حجر الاسود شلوغ است، معمولا زائران، رکن یمانی را استلام می کنند.
نوبت به ملتزم رسید که طبق روایات شیعه بخشی از مستجار است و اعمالی برای آن گفته شده است که مهمترین عمل، اقرار به گناه است. در اسلام اقرار به گناه جایز نیست مگر به درگاه الهی و ملتزم همان جایی است که توبه آدم پذیرفته شد. وقتی حضرت آدم آرامش پیدا کرد، به درگاه الهی عرضه داشت خدایا! وضعیت فرزندان و افراد مسلم چه می شود که خدا فرمود هر کسی بیاید اینجا و اقرار به گناهانش کند و لب به استغفار بگشاید، او را می بخشد. در سیره امام صادق (ع) هم آمده است که هر بار به ملتزم می آمد، می فرمود از من فاصله بگیرید که می خواهم دعا کنم. آن حضرت معمولاً بعد از شوط هفتم طواف یا بعد از طواف این کار را می کردند به گونه ای که دو دست خود را باز کرده و صورت و سینه خود را به کعبه می چسباندند.
تصاویر سیاه و سفید و رنگی، پشت سر هم برای زائران به نمایش درمی آمد و ابوطالبی توضیحات لازم را برای هر عکسی می داد و هنگامی که تصویری بزرگ از مسجدالحرام نشان داد، به توسعه جدید خانه خدا و اطراف آن اشاره کرد و گفت، شما زائران هر بار که می خواهید به طواف بروید، باید کلی پیاده روی کنید و امسال (۱۴۰۱) راه زائران را دورتر هم کرده اند.در واقع با وجود این همه ساخت و ساز هنوز رفت و آمد برای زائران بهتر نشده که بدتر شده است. چون حدود ۲۰ سال است که مسجد الحرام را توسعه می دهند.
صفا و مروه دیده ام
پس از طواف و نماز طواف به صفا و مروه رفتیم و هفت بار بین این دو کوه که دیگر تقریبا چیزی از کوه باقی نمانده را طی کردیم؛ همان جایی که هاجر برای سیراب کردن اسماعیل به دنبال آب می گشت و چاه زمزم زیر پای اسماعیل در نزدیک کعبه پدیدار گشت. چرا حضرت ابراهیم فرزندان خود را در بیابان رها کرد؟ آیا ما هم حاضریم در امتحان های الهی، از زن و فرزندان خود بگذریم و آنچه را که خدا گفته اجرا کنیم؛ مثل رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که معنای هجرت و جهاد را به ما آموختند و از زندگی و دنیای چرب و شیرینی که نداشتند، گذشتند.
یکی از همین رزمندگان می گفت وقتی به صفا و مروه می رسم، ناخودآگاه این شعر را زمزمه می کنم «گرد حرم دویده ام، صفا و مروه دیده ام؛ هیچ کجا برای من کرببلا نمی شود» هر سال تعدادی از جانبازان دفاع مقدس در قالب کاروانی از جانبازان به سفر حج عازم می شوند که با وجود تمام محدودیت ها و مشکلات، همچون ۳۰ سال پیش روحیه ایثارگری آن ها را می توان از زبان پزشکان و همراهان آن ها شنید.
حاج آقای ابوطالبی عکسی از ۱۲۰ سال پیش خانه خدا نشان داد که از سمت کوه صفا گرفته شده بود و یک عکس هم از روبروی مستجار که نشان می داد در گذشته زائران چگونه مراسم حج را به جا می آوردند و امروز چگونه. ابوطالبی در میان صحبت هایش رگه هایی از ریشه های اختلاف افکنی دشمنان و تفرقه میان مسلمانان را برشمرد و گفت هر یک از چهار مذهب اهل سنت در مسجد الحرام برای خود جایگاهی داشتند و هر کدام بر اساس مذهب خود مجزا نماز می خواندند. یعنی هر کدام از مذهب به سمت یکی از دیوارهای خانه خدا نماز می خواندند. به قول ابوطالبی دیدن چنین صحنه ای یک داستان و فیلمی برای خودش بود. یکی این طرف می گفت الله اکبر، دیگری آن طرف به رکوع می رفت؛ گروه دیگر در سجده بودند؛ آن یکی از سجده بلند می شد و برخی در قیام بودند و در کتاب های تاریخی نقل های زیادی در این زمینه آمده است.
دغدغه آیت الله بروجردی برای وحدت امت اسلامی
خدا رحمت کند آیت الله بروجردی را که ۵۰ سال پیش به شیخ شلتوت بزرگ الازهر نامه نوشت که این چه بساطی در مسجد الحرام است و عملا با وحدت مسلمانان منافات دارد. لذا پیشنهاد کرد نمازهای جماعت مسجد الحرام یکی شود و این را هم اضافه کرد که اگر خیلی علاقه دارید، همه مشارکت کنند، هر نمازی را یک مذهب بخواند. یعنی پنج نماز را پنج مذهب بخواند به طوری که حنبلی ها یک نوبت پیش نماز شوند؛ یک نوبت حنفی ها، یک وعده شافعی ها، یک نماز هم مالکی ها و یک نماز هم به شیعیان واگذار شود.
اینگونه بود که مدتی بعد حاکمان مکه چهار نماز در مسجد الحرام را یکی کردند ولی به جای اینکه امام جماعت را به صورت گردشی از هر یک از مذاهب بگذارند، همه را به حنبلی ها دادند و روی ساختمان زمزم هم جایگاهی برای شافعی ها قرار دادند، روبروی حجر اسماعیل هم حنفی ها بودند، روبروی مستجار هم مالکی ها و روبروی ضلع بین رکن یمانی و حجر الاسود هم حنبلی ها بودند. زائران در آن زمان بعد از اعمال، لباس های احرام خود را با آب زمزم می شستند و روی شن های کف مسجد الحرام پهن می کردند تا خشک شود و این وضعیت تا ۱۳۵۹ شمسی ادامه داشت.
در آن زمان فقط مطاف یعنی از کعبه تا مقام ابراهیم از سنگ پوشیده شده بود و بقیه کف مسجد الحرام را شن ریخته بودند. نکته ای که ابوطالبی برای تبلیغات وهابی ها به آن اشاره کرد این بود که اگر هر عکسی از مسجد الحرام و مسجد النبی دیدید که شلوغ است و جمعیت زیادی در آن است، مربوط به حج واجب است و قدیم به این اندازه به عمره اقبال وجود نداشت. به اقرار مخالفان انقلاب اسلامی، این انقلاب گرایش به معنویت را در جهان افزایش داد که یکی از آثار آن اقبال مسلمانان به عمره است و الان همیشه عمره شلوغ است. نکته دیگر اینکه بعد ازانقلاب امام خمینی (ره) به سران سعودی نهیب زدند که اگر نمی توانید حرمین را در شأن مسلمانان اداره کنید، اجازه دهید مسلمانان خودشان این کار را انجام دهند. لذا عمده توسعه های حرمین بعد از این فرمایش امام راحل آغاز شده است.
حاج آقای ابوطالبی در پایان صحبت هایش توضیحاتی درباره جهت قبله ایران داد که جنوب شرقی ترین منطقه ایران، سراوان است که دقیقا به سمت حجر الاسود منتهی می شود و شمال غربی ترین منطقه ایران یعنی خوی دقیقا به سمت رکن عراقی است. پس قبله کشور ایران دقیقا به سمت حجر الاسود و رکن عراقی است و امام باقر (ع) درباره حطیم فرمود حضرت حجت (عج) قیام خود را بین رکن و مقام آغاز می کند و در روایتی دیگر آمده است حضرت تکیه به کعبه می کند و مردم را به بیعت با خودشان دعوت می کنند. پس شاید روی آن حضرت به ایران است.