به گزارش روز سهشنبه ایرنا، ماه گذشته و به دنبال شکست احزاب چپگرا در انتخابات محلی و منطقهای توسط احزاب محافظهکار و راستگرای اسپانیا، نمایندگان پیروز توافقنامهای را امضا کردند که پیامدهایی برای آینده اسپانیا و سایر اروپا به همراه خواهد داشت. فرصت برای پیروزی نامزد محافظهکار حزب مردمی در شهر کوچک الچ (Elche) واقع در جنوب شرقی اسپانیا اگر چه فراهم بود اما به حزب راستگرای ووکس نیاز داشت و در ازای حمایت از این حزب، سمت معاون شهردار را دریافت کرد.
«پابلو روس ویانوئِوا» (Pablo Ruz Villanueva) شهردار جدید الچ با اشاره به انتخابات آتی اسپانیا که اکثر نظرسنجیها نشان میدهند که «پدرو سانچز» نخست وزیر لیبرال اسپانیا از حزب «سوسیالیست کارگران» احتمالا برکنار خواهد شد، گفت: این مدل ائتلاف میتواند الگوی خوبی برای کل اسپانیا باشد. «آئورورا رودیل مارتینز» (Aurora Rodil Martínez) معاون شهردار جدید الچ از حزب ووکس از این فراتر رفت و گفت: حزب من هر کاری که لازم باشد برای تحقق این امر انجام خواهد داد.
چنانچه خواسته این معاون شهردار مبنی بر پیوستن ووکس به ائتلافی با محافظهکاران میانهروتر محقق شود، این نخستین حزب راستگرا پس از دیکتاتوری «فرانسیسکو فرانکو» (Francisco Franc) خواهد بود که وارد دولت ملی اسپانیا میشود.
برخی استدلال میکنند که جناح راست باید به حاشیه رانده شود، چنان که بیش از نیم قرن پس از جنگ جهانی دوم این اتفاق افتاد. ظهور ووکس بخشی از روند رو به رشد احزاب راستگرا در اروپا است که هر روز از محبوبیت بیشتری برخوردار میشوند و در برخی موارد، با راه یافتن به دولتها به عنوان شرکای کوچکتر، قدرت را به دست میآورند.
این احزاب اگر چه اختلافهایی دارند اما به طور عمده، از پیامدهای اقتصادی جهانی شدن بیم دارند و معتقدند کشورهایشان، هویت ملی خود را به موجب مهاجرت (اغلب از کشورهای غیر مسیحی و یا با اکثریت غیر سفید پوست) از دست خواهند داد. رویکرد احزاب راست اگر چه در کشورهای مختلف، یکسان نیست اما عموما بر سر بستن مرزها به روی مهاجران توافق دارند. طرفدار سیاستهای تجاری حمایتگرایانهتر هستند و به موضوعاتی مانند ناتو، تغییرات آبوهوایی و ارسال سلاح به اوکراین مشکوک هستند.
برخی استدلال میکنند که جناح راست باید به حاشیه رانده شود، چنان که بیش از نیم قرن پس از جنگ جهانی دوم این اتفاق افتاد. برخی دیگر از این بیم دارند که جناح راست به اندازهای قدرتمند شده باشد که توانی برای کنار زدن آن وجود نداشته باشد و تنها گزینه در دسترس، به قدرت رسیدن آنها به امید عادیسازی باشد.
در حال حاضر، دولت سوئد به آرای پارلمان با ریشههای نئو- نازی وابسته بوده و این گروه در امر سیاستگذاری قدرت یافته است. در فنلاند، جناح راست به ائتلاف دولت صعود کرده و حزب ملیگرای فینز (Finns party) به اندازهای با خطر بیثباتی مواجه شده است که یکی از وزرای کلیدی از حزب راست افراطی، ماه گذشته و به دنبال اینکه مشخص شد با سلام نازی «هایل هیتلر» شوخی کرده است، استعفا کرد.
جمعه گذشته، دولت هلند به رهبری «مارک روته» محافظهکار که طولانیترین نخست وزیر تاریخ این کشور است، سقوط کرد؛ چرا که اکثریت احزاب میانهرو در ائتلاف دولت، اقدامات روته برای مهار معضل مهاجرت را سختگیرانه تلقی کردند.
در ایتالیا، راست افراطی قدرت را به تنهایی در دست گرفته است. هر چند تا کنون، عملکرد «جورجیا ملونی» نخست وزیر این کشور که او را پرورش یافته در احزاب با ریشههای فاشیستی و متحد نزدیک حزب ووکس اسپانیا میدانستند، معتدلتر از انتظارات بوده است. تحلیل عملکرد ملونی، این استدلال را تقویت میکند که حکومتداری میتواند یک نیروی تعدیلکننده باشد.
احزاب راستگرای تندرو همچنین در حال نفوذ در کشورهایی هستند که به نظر میرسید مهار شده باشند.
در فرانسه، حزب «مارین لوپن» رهبر راست افراطی، به عنوان حزبی که زمانی به حاشیه رانده شده بود، به نیرویی تثبیت شده تبدیل شده است؛ چرا که آتش خشم دیرینه علیه «امانوئل مکرون» رئیسجمهوری فرانسه به تازگی بر سر مسائلی مانند افزایش سن بازنشستگی فوران کرده است. سالها تا انتخابات فرانسه فاصله است اما پیشتازی لوپن نسبت به مکرون در برخی نظرسنجیهای اخیر، لیبرالها در سراسر اروپا را تحت تاثیر قرار داد.
و در آلمان، وضعیت مبهم اقتصادی و افزایش جدید ورود پناهجویان به احیای حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» (Alternative for Germany party) کمک کرده است. طبق نظرسنجیها، این جبهه سیاسی، اکنون حزب پیشرو در ایالتهای شرقی سابق کمونیست است و حتی در غرب کشور در مناطق ثروتمندتر و لیبرالتر محبوبیت کسب میکند.
در حالی که تصویر سیاسی قاره اروپا در ظاهر در حال تغییر است، «اورسولا فون در لاین» رئیس کمیسیون اروپا، هفته گذشته در اسپانیا گفت که اتحادیه اروپا برای مقابله با نیروهای «افراطی» نیاز به ارائه نتایج ملموس دارد.
چنان که بسیاری در اروپا معتقدند زمان برای جدیتر گرفتن احزاب راست فرا رسیده است. در اسپانیا، «حزب مردمی» (Partido Popular) محافظهکار از شانس بالایی برای کسب مقام نخست در انتخابات آینده برخوردار است و «گونزالس پونز» (Esteban González Pons) یکی از مقامهای برجسته این حزب معتقد است که وارد کردن احزاب راستگرای تندرو مانند ووکس به دولت، راه خوبی برای خنثی و مهار کردن آنهاست. وی با این حال اذعان کرد: این استراتژی، خطراتی نیز به همراه دارد؛ سناریوی بد اینکه ما میتوانیم به ووکس مشروعیت بخشیم و شانس دوم اینکه میتوانیم ووکس را عادیسازی کنیم.
در حال حاضر، وضعیت در اسپانیا سیال است و نشانههایی وجود دارد که سانچز و متحدان چپ او در حال جلب حمایت هستند. همچنین به نظر میرسد که ووکس در حال از دست دادن موقعیت خود است، چرا که کمپین سانچز و هنرمندان و لیبرالهای معروف در سراسر اسپانیا بر تهدید محافظهکارانی که ووکس را وارد دولت میکنند تمرکز کردهاند.
اسپانیا در سالهای اخیر نقطه روشنی برای لیبرال ها به نظر میرسید. در دوران سانچز، اسپانیا تورم را پایین نگه داشته، تنشها با جداییطلبان کاتالونیا را کاهش داده و نرخ رشد، حقوق بازنشستگی و حداقل دستمزد را افزایش داده است. او همچنین به طور کلی در اتحادیه اروپا محبوب است.
با این حال، اتحاد بین سانچز و جداییطلبان و نیروهای چپ افراطی که به شدت قطبی شدهاند، خشم بسیاری از رایدهندگان را برانگیخته است.
گونزالس پونز معتقد است که نگرانیها در مورد پیوستن ووکس به نیروهای محافظهکار حزب مردمی چندان بیمعنا نیست. وی گفت: ما طرفدار اروپا هستیم و ووکس نیست. ووکس چیزی مانند برگزیت عمومی را ترجیح میدهد تا همه کشورها حق حاکمیت خود را بازیابند. این مقام ارشد حزب مردمی همچنین گفت ووکس دیدگاههایی درباره حقوق اقلیتهای جنسی و خشونت علیه زنان دارد که «برای ما خط قرمز هستند».
«سانتیاگو آباسکال» رهبر حزب ووکس در بحبوحه رسوایی مالی در سال ۲۰۱۳، از حزب مردمی جدا شد. محبوبیت این حزب در سال ۲۰۱۸ و همزمان با رسیدن شمار زیادی از مهاجران از طریق دریا به اسپانیا (که بیش از هر کشور اروپایی دیگر به اسپانیا رسیدند) افزایش یافت.
اما وکس در میان اسپانیاییهایی که از تغییر تدریجی کشورشان در مورد تغییرات آبوهوایی و مسائل اجتماعی از جمله حقوق اقلیتهای جنسی و نژادی ناراضی هستند، حمایت میشود.
چنان که بسیاری در اروپا معتقدند زمان برای جدیتر گرفتن احزاب راست فرا رسیده است.