پس از آنکه میانه تیرماه امسال عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای در نشست مجازی سران این سازمان به ریاست هند رسما اعلام شد، تهران گامهای بلندتری برای عضویت در بریکس برداشتهاست.
چند روز پیش «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه روسیه از سفر قریبالوقوع خود به ایران برای گفت وگو پیرامون برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و همکاری ایران با گروه بریکس با مقامات تهران خبر داد.
متعاقب آن، «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان دیروز دوشنبه (۱۶ مردادماه) در نشست خبری هفتگی خود با اصحاب رسانه گفت: خوشبختانه در سطوح مختلف آمد و رفتهای دیپلماتیک با فدراسیون روسیه بر قرار است و موضوعات مختلفی برای گفتوگو و تبادل نظر داریم و امروز معاون وزیر خارجه روسیه به تهران سفر میکند.
وی اضافه کرد: فردا نشست مهمی در وزارت خارجه داریم و کنفرانس برای بررسی ظرفیتهای کشورهای بریکس و بریکس پلاس تحت عنوان «کنفرانس ایران و بریکس، چشم اندازهای برای شراکت و همکاری» در وزارت خارجه برگزار میشود و سفرا و شخصیت های ارشد و دیپلماتها و سفرای این کشورها در تهران برگزار میشود.
حال این پرسش به ذهن میرسد که بریکس شامل چه کشورهایی است، چه پتانسیلهایی دارد و چه اهدافی را دنبال میکند؟
اهداف و ظرفیتهای نهفته و آشکار بریکس
«بریکس» نام ائتلافی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور است که از کنار هم قرار گرفتن حرف اول انگلیسی نام پنج کشور شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده است. در سال ۲۰۰۹ میلادی و هنگام برگزاری نخستین اجلاس، این ائتلاف «بریک» نام داشت اما سال بعد یعنی ۲۰۱۰ با الحاق آفریقای جنوبی به بریکس تغییر نام داد؛ رخدادی که نشان داد، بریکس قابلیت تسری و گسترش دارد.
بسیاری بریکس را در مقابل با غرب و ائتلافهای اروپایی- آمریکایی به تصویر میکشند. در شرایطی که آمریکا بعد از حوادث ۱۱سپتامبر به یکجانبهگرایی در نظام بینالملل روی آورد، کشورهای در حال توسعه همچون گروه بریکس، در پی ایجاد نظم نوینی مبتنی بر ساختاری چندقطبی با اولویت گذار از دوره سرمایهداری غربی در نظم بینالملل هستند.
در حقیقت، بریکس را میتوان یک باشگاه اقتصادی با گرایشات سیاسی و حتی فرهنگی تمدنی دانست؛ کشورهایی که فقط بازیگرانی در حال توسعه نیستند بلکه قطبهای اصلی ساختار چندقطبی آینده جهان به شمار میروند.
در تشریح ظرفیتها و پتانسیلهای بریکس نیز لازم است نگاهی به رکودزنیهای اعضای آن انداخت؛ برخورداری از بزرگترین و پرجمعیتترین کشورهای دنیا گرفته تا متنوعترین منابع و قدرتمندترین ارتشهای جهان. کشورهای عضو بریکس ۴۲ درصد جمعیت، ۳۰ درصد سرزمینها، ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی و ۲۰ درصد تجارت کالایی جهان را در اختیار دارند.
تنها کشور آفریقایی عضو بریکس، آفریقایجنوبی است که شاید در میان این غولها کوچک به نظر برسد اما از نظر تولید ناخالص داخلی دومین اقتصاد بزرگ آفریقاست، سومین ارتش بزرگ آفریقا را دارد هر چند از نظر مساحت و جمعیت حدود ۶۰ میلیونی، در این قاره ششم است. پایتخت آن ژوهانسبورگ ثروتمندترین شهر و پایتخت اقتصادی به خاطر برخورداری از بزرگترین معادن طلا و الماس آفریقاست.
ضمن اینکه کشورهای بریکس از مهمترین تولیدکنندگان کالا، خدمات و مواد خام در دنیا هستند و پیشبینی شده در آینده نه چندان دور بزرگترین شوند.
همچنین یکی از مهمترین رویکرهای اعضای بریکس این است که آنها حامی کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی است.
از لحاظ جایگاه سیاسی و اثرگذاری در سازرمانهای اثرگذار بینالمللی لازم به ذکر است که در حال حاضر دو کشور عضو بریکس یعنی روسیه و چین، عضویت دائم شورای امنیت را دارند؛ موضوعی که باعث شده بسیاری از بازیگران برای رهایی از فشارهای سیاسی غرب در مجامع بینالمللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل در صدد الحاق بر آن برآیند.
مزیتهای متقابل ایران و گروه بریکس
پس از آنکه در دولت سیزدهم، روند تغییر عضویت ایران در شانگهای سرعت گرفت و بالاخره تهران عضوی دائم از این ائتلاف شد، دولتمردان بریکس را هدفگذاری کردند که یکی از مهمترین گامها چند هفته پیش در آفریقای جنوبی برداشته شد.
در روزهای ابتدایی مردادماه، «علیاکبر احمدیان» دبیر شورای عالی امنیت ملی برای شرکت در نشست دبیران و مشاوران امنیت ملی کشورهای عضو و دوست بریکس به آفریقای جنوبی سفر کرد؛ سفری که در آن یک گام رو به جلو برای عضویت ایران در بریکس برداشته شد. البته با توجه به حضور وزیران امور خارجه چند کشور دیگر همچون عربستان سعودی، امارات و ... در نشست کیپتاون به نظر میرسد که سایر قدرتهای منطقهای نیز علاقهمند به عضویت در گروه بریکس باشند.
در ارتباط با مزیتهای تهران برای بریکس لازم به ذکر است که موقعیت جغرافیایی منحصر بفرد ایران و قابلیت ها و ظرفیت های بی نظیر آن در حوزه انرژی، تزانزیت و فعالیتهای تجاری و اقتصادی به گونهای است که اعضای بریکس نگاهی ویژه به تهران دارند و ایران از جذابیت بالایی برای کشورهای قدرت و قدرتهای نوظهور این گروه برخوردار است.
ایران به عنوان مسیر طلایی اتصال ترانزیتی شرق به غرب، سخت مورد توجه چین به عنوان یکی از بزرگترین صادر کنندگان کالا به اقصی نقاط جهان از جمله خاورمیانه و اروپاست تا از طریق ایران یکی از امنترین، ارزانترین و کوتاهترین مسیرهای صادرات خود را ایجاد و همین طور، مواد خام مورد نیاز خود را از ایران و دیگر کشورهای حوزه خاورمیانه از طریق مسیر ایران تامین کند.
در مقابل، عضویت در بریکس، فرصتهای اقتصادی- سیاسی قابل توجهی را در اختیار ایران قرار میدهد که به دلیل بدعهدی غرب در اجرای برجام، تحت شدیدترین تنگناها قرار دارد و چند دور مذاکره در دولت سیزدهم هم به دلیل زیادهخواهیهای آمریکا و متحدان اروپایی، بینتیجه مانده است.
بنابراین، بریکس میتواند به کمک ایران برای خنثی سازی تحریمهای غربی برآید. ضمن اینکه روسیه نیز به عنوان عضوی از شانگهای و بریکس که اینک تحت شدیدترین تحریمهای تاریخ آمریکا و اروپا قرار دارد، میتواند با استفاده از تجارب تهران، تحریمهای غرب را دور بزند.
بنابراین در چنین شرایطی که غرب با استفاده ابزاری از تحریم در مقابل کشورهای ناهمسو، سعی در دستیابی به مطالبات گزاف خود دارد، همکاری کشورهای نوظهور بزرگ، غنی و پرجمعیت میتواند محاسبات آنها را برهم بزند. در نتیجه بازیگران مختلف جهان به ویژه اعضای بریکس به این نتیجه رسیدهاند که با تعریف سازوکارهای پولی و اقتصادی مخصوص به خود از آسیبهای نظم آمریکایی-اروپایی مصون بمانند.