آیا پیامبر اکرم (ص) به عنوان رسول خدا و جد امام حسین (ع) از ایشان برتر نبود؟ آیا علی (ع)، پدر امام حسین و امیرمومنان، از امام حسین برتر نیست؟ آیا فاطمه زهرا (س)، مادر تمام ائمه اطهار و پاره قلب رسول خدا(ص) از امام حسین(ع) برتر نبودند؟ آیا تمام ائمه اطهار نور واحد نیستند؟ آیا معتقد نیستیم چنانچه هر کدام از ائمه در زمان و شرایط امام حسین بودند، همان اقدام را انجام داده و قیام میکردند؟ اگر امام صادق، امام باقر و امام حسن عسکری علیهم السلام در زمان و شرایط امام حسین بودند، قیام نمیکردند و اگر امام حسین در زمان هر کدام از ائمه دیگر بودند، همان اقدام امام آن زمان را انجام میدادند؟ پس چرا اربعین فقط برای امام حسین (ع) است؟
آیا جنگهای صدر اسلام مثل احد، خندق و خیبر که شخص رسول خدا (ص) فرماندهی آن را عهدهدار بودند و در آن جنگها دندان ایشان شکست، پیشانی حضرت شکافت و علی (ع) بیش از صد ضربه و زخم کاری برداشتند، مهمتر و اساسیتر از جنگ روز عاشورا نبود؟ آیا فتح خیبر که به قول پیامبر (ص) "ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین" یا جنگهای نهروان و صفین در مقابل خوارج، معاویه و امثالهم از جنگ کربلا مهمتر نبود؟!
چرا اربعین این همه مورد توجه و عنایت سایر ائمه، علما و بزرگان دین بوده است؟ چرا احیای اربعین از علائم پنجگانه شیعه شمرده شده و چرا باوجود فشار حکومتهای مختلف در دوره های گوناگون و به ویژه در سالهای طولانی اختناق و فشار بعثیها، شیعیان با سختی ها و مشکلات فراوان، به سفر اربعین می رفتند و برخی نیز در این مسیر به شهادت میرسیدند؟
شاید در این مورد بتوان گفت حسین بن علی (ع) هر آنچه داشت در راه خدا فدا کرد، از جان و مال و خاندان، از جوان ۱۸ ساله تا خردسال شش ماهه، از برادر رشیدی همچون حضرت عباس تا برادر زاده ای نوجوان چون قاسم بن حسن، از یاورانی کهنسال چون مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر، جوان مسیحی تازه مسلمان شده همچون وهب، از عزیزانی چون مسلم بن عقیل و هانی بن عروه تا غلام سیه چردهای چون جون... مگر به اسارت رفتن امام سجاد (ع) و زینب کبری (س) و اهل بیت علیهم السلام مسئله سادهای است؟
مگر حضور ایشان در مجلس یزید و عبیدالله قابل تصور است؟ زینب دختر علی و فاطمه است! زینب سمبل حیا، پوشش، تقوا و بزرگ منشی است. امام سجاد (ع) حجت خدا بر روی زمین است. حضرت زین العابدین، امام زمان عصر روی زمین است، نواده رسول خداست. شهادت در این خانواده میراث الهی و عادت خانوادگی بوده است؛ از رسول خدا تا علی مرتضی، از فاطمه زهرا تا حسن مجتبی، اما اسارت آل الله، بیسابقه است. سرِ بازار شام به تماشا رفتن و در خرابه خانه گرفتن بیسابقه است...
امام حسین (ع) از همه چیز و تمام سرمایهاش گذشت و به عبارتی هرچه داشت در راه خدا گذاشت. امام جعفر صادق (ع) فرمود: بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وحَیرَةِ الضَّلالَةِ... امام حسین (ع) خون قلبش را در راه خدا فدا کرد تا بندگان خدا را از جهالت و حیرت گمراهی نجات دهد. لذا خدا نیز در مقابل، هر چه خیر و پاداش و برکت و ثواب و هر آنچه دارد، به حسینش بخشیده است، در تربتش شفا قرار داده، دعا را تحت قبهاش مستجاب مینماید، ثواب حج و عمره برای زائرانش مینویسد و عمر، زمان زیارت زائر را جزو عمر طبیعیاش محسوب نمیکند. به این دلیل است که اربعین، پاسداشت حرمت دین و زنده نگه داشتن اسلام است و برپایی باشکوه این مراسم، احیای دین و سنت و حدود است.
نکته دیگر اینکه امام حسین (ع) حلقه وصل از ابتدای خلقت تا انتهای قیامت است. در زیارت نامه ایشان می خوانیم: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ، ... ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی و عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی.... امام حسین (ع) سمبل انسانیت، قله بزرگی و بزرگواری و روح حریت و آزادگی و تمامی ارزش های والای انسانی است، حتی در آخرین کلام خویش در گودال قتلگاه و در هنگامه شهادت، دشمنان خویش را به انسانیت و آزادگی فرا میخواند که "اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ فکونوا احراراً فی دنیا کم" و احیای اربعین، احیای ارزشهای بزرگ انسانی و خدایی است.
سیدالشهدا(ع) معرف و عامل شناسایی حضرت مهدی(عج) است، حضرت صاحب الزمان در هنگام ظهور تکیه بر کعبه میزنند و در جملاتی در معرفی خویش میفرمایند "إن جدّی الحسین قتلوه عطشانا" یعنی امام حسین (ع) معرف و عامل شناخته شدن حضرت مهدی (عج) است. لذا وظیفه ما به عنوان شیعه، معرفی کامل امام حسین به جهانیان است که وقتی حضرتش خودش را به نام امام حسین معرفی میکند، این نام برای مردم جهان شناخته شده باشد و نقش اعلای مراسم اربعین همین شناساندن امام حسین و مکتب حسینی و عاشورایی به جهان است و اهمیت اربعین این است که حلقه وصل میان عاشورا تا ظهور است. لذا میتوان این مراسم را مانوری برای آمادگی ظهور نامید.
از سوی دیگر واقعه عاشورا صحنه رویارویی مطلق حق و باطل است، صحنه کامل مبارزه ظالم و مظلوم است؛ مسیر تقابل و رویارویی انسانیت و سبعیت است، صحنه به نمایش آمدن اوج مظلومیت در عین اقتدار، اوج از خود گذشتگی و ایثار و برترین مرحله اثبات حق برادری، لطف خواهری، حب مادری و محبت پدری است. عاشورا اوج فضیلت است، اوج حقانیت است، اوج مظلومیت است، اوج آزادگی و حریت است و اربعین زنده نگه داشتن تمام این صفات خوب و شایسته و انسانی و الهی است و هر چه باشکوهتر برگزار شود، در تجلی و نشان آنها بیشتر نقش خواهد داشت.
اربعین فرصت دیگری است برای آنانی که از عاشورا جا ماندهاند، تاخیر کردهاند، تردید نمودهاند... و به کاروان حسینی نرسیده اند، فرصتی است تا تلاش کنند و مجدداً خود را به این کاروان ملحق سازند. اربعین حرکت از نجف، سایهسار نخل ولایت علوی به سوی کربلا، مظهر ولایت حسینی است.
اربعین گذر از یک زیارت احساسی و عاشقانه در عاشورا به یک زیارت منطقی، عاقلانه، آگاهانه و معرفتی در اربعین است و چنین است که هر ساله میلیونها نفر با فریادهای لبیک یا حسین و با تقدیم مخلصانه هر آنچه در اختیار دارند، در جهت پذیرایی از زوار امام حسین (ع) در این اجتماع بزرگ الهی جمع میشوند، تا ضمن اعلام دلبستگی و دلدادگی و نام نبوی به شعائر الهی قیام حسینی و تلاش در جهت معرفی سیدالشهدا(ع) در هدف قیام کربلا، آمادگی و استعداد خویش را برای ظهور فرزند امام حسین (ع)، حضرت مهدی اعلام کنند و اربعین را به عنوان مانوری برای آمادگی ظهور به منصه ظهور برسانند و با فریادهای رسا و بلند اعلام کنند که آماده استقبال از ظهور ایشان هستیم. امید داریم که از این سفر بر معارف دین خویش بیافزاییم و بصیرت خویش را افزون کنیم و با آمادگی بیشتر علمی، بصیرتی و معرفتی روحی به شهرهای خود برگردیم.