به گزارش روز یکشنبه ایرنا، نشریه اکونومیست گزارش داد: زمانیکه بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ پایان یافت، خوشبختانه ابرقدرتها از لبه پرتگاه عقب نشینی کردند و بر سر قراردادهای کنترل تسلیحاتی که در نهایت ذخایر هستهای را کاهش داد به توافق رسیدند. این نشریه اشاره کرد که پس از چندین دهه جهان در حال ورود به یک مسابقه تسلیحات هستهای جدید است.
آمریکا خود را محق میداند که به مدرن سازی نظامی در زمین، دریا و هوا ادامه دهد، با اینحال مدعی است که محدودیتها در مورد تعداد کلاهکها را رعایت میکند، مشروط بر اینکه روسیه نیز همین کار را انجام دهد.
بر این اساس واشنگتن باید پیشنهاد خود را برای گفتوگو بدون پیش شرط با چین و روسیه که با آنها در رقابت هستهای است، باز نگه دارد.
قدرت های بزرگ باید در مورد تمام جنبههای فعالیت هستهای خود، از جمله دفاع موشکی، موشکهای کروز دریا پایه و سلاح های تاکتیکی بحث کنند. آنها همچنین باید به فکر فضا و فضای سایبری باشند، جایی که ممکن است اولین گلوله در جنگ بعدی در آنجا شلیک شود.
پیشینه
آمریکا، چین و روسیه سه قدرت هستهای بزرگ در جهان هستند هر چند ظرفیت کلاهکهای هستهای چین نسبت به ۲ کشور دیگر در حال حاضر بسیار کمتر است. این سه کشور دارای زرادخانههای هستهای قابل توجهی هستند و نقش مهمی در مالکیت جنگ افزارهای هستهای جهان ایفا میکنند.
پس از آغاز جنگ اوکراین و وخامت روابط واشنگتن و مسکو، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه به صراحت تعلیق مشارکت این کشور در پیمان نیواستارت را اعلام کرد.
این پیمان تعداد کلاهکهای هستهای مستقر ۲ کشور را به یکهزار و ۵۵۰ و موشکهای بالستیک و بمب افکنهای سنگین مستقر را به ۷۰۰ محدود میسازد.
واشنگتن و مسکو اعلام کردند که پس از انقضای این توافق به آن پایبند خواهند بود درحالیکه تعلیق مشارکت روسیه در این پیمان صرفا مانع از بازرسی از سایتهای هستهای شده است.
اگر پیمان کنترل تسلیحات اتمی پس از انقضا ادامه پیدا نکند و جایگزینی برای آن نباشد، اولین باری خواهد بود که از سال ۱۹۷۲ هیچ توافقی برای نظارت بر ذخایر راهبردی آنها وجود ندارد.
در همین حال چین هیچ گاه وارد توافق کنترل اتمی نشده و هیچ نشانهای از کاهش برنامههای تسلیحات هستهای وجود ندارد. حتی با وجود ابراز تمایل آمریکا برای ورود به مذاکره با چین و روسیه در مورد یک توافق کنترل سلاح هستهای، پکن تمایلی به این اقدام ندارد.
از همین رو در برهه فعلی چند دهه پس از بحران موشکی کوبا، یک شرایط خطرناک تنش هستهای به وجود آمده است. چرا که چین برنامههای هستهای خود را به سرعت پیش میبرد و روسیه نیز با پیچیدهتر شدن معادلات در جنگ اوکراین تهدید به استفاده از سلاح هستهای تاکتیتال میکند که به نظر تحلیلگران تهدید خیلی جدی نمیآید.
اهمیت موضوع
اکنون جهان در حال ورود به یک مسابقه تسلیحات هستهای جدید است؛ مسابقهای که امکان دارد متوقف کردن آن دشوارتر باشد و بیثباتی به دلیل تهدیدات هستهای پوتین در اوکراین و روند ساخت تسلیحات چین در حال افزایش است و کنترل تسلیحاتی در حال نابودی است.
روسیه و آمریکا مبادله اطلاعاتی در مورد تسلیحات هستهای را ذیل پیمان نیواستارت متوقف کردند. این توافق به منظور محدودکردن زرادخانههای هستهای ۲ کشور است.
این معاهده در فوریه ۲۰۲۶ منقضی میشود و هیچ نشانهای وجود ندارد که تمدید شود یا جایگزینی برای آن باشد. چین هرگز به چنین محدودیتهایی اهمیت نداده است. آمریکا، چین و روسیه باید از هم اکنون، قبل از وقوع یک بحران دیگر به سبک کوبا، گفتوگو را آغاز کنند.
بر این اساس مفهوم «نابودی حتمی طرفین» که در طول جنگ سرد توسعه یافت، منطق بسیار پیچیدهای را در بردارد. اما اکنون مفهوم بازدارندگی به دلیل چشماندازهای سه قدرت هستهای حتی پیچیدهتر میشود.
همچنین انواع جدیدی از موشکها و حسگرها و امکان تأثیرگذاری هوش مصنوعی بر تصمیم گیریها، «موازنه وحشت» را برهم زده است.
تا کنون، آمریکا و روسیه محدودیتهایی را بر اساس برابری میپذیرفتند، با این فرض که زرادخانههای آنها با ظرفیت پنج تا ۶ هزار کلاهک برای هر کدام به منظور بازدارندگی در مقابل یکدیگر و تهدیدهای کوچکتر کافی است.
چین پیشتر به "بازدارندگی حداقلی" چند صد کلاهک تکیه کرده بود. اما خواهان تسلیحات بیشتر و حفظ آنها در سطح بالاتری از آماده باش است. به گفته پنتاگون، چین می تواند تا سال ۲۰۳۵ یکهزار و ۵۰۰ کلاهک داشته باشد.
روسیه و چین با توجه به "دوستی بدون محدودیت" خود میتوانند به عنوان متحد نظامی در یک بحران عمل کنند.
برخی از کارشناسان در مورد اینکه "آیا آمریکا باید با زرادخانههای ترکیبی روسیه و چین برابری کند؟" فکر میکنند که واشنگتن دستکم به سلاحهای بیشتری نیاز دارد. از سال ۲۰۲۶ آنها می خواهند کلاهکهایی را که در حال حاضر در انبار نگهداری میشوند، روی موشکها و بمب افکنهای مستقر بارگذاری کنند. بسیاری در کنگره خواستار یک موشک کروز هستهای دریا پایه (slcm-n) هستند تا شکاف ایجاد شده در نردبان رقابت را برطرف کنند.
ارزیابی
چنین حرکاتی میتواند همه چیز را بدتر کند. چین یا روسیه ممکن است تلاش کنند تا با زرادخانه بزرگتر آمریکا هماهنگ شوند از سوی دیگر هند میتواند در واکنش به اقدامهای چین قدرت هستهای را افزایش دهد. این روند به صورت دومینو وار با واکنش پاکستان به هند و نمونههای دیگر میتواند ادامه داشته باشد.
در صورت فقدان یک توافق در دنیای رقابت هستهای، کشورهایی هم که برنامه هستهای نظامی ندارند برای ایجاد بازدارندگی به فکر حرکت به سمت سلاحهای نابودکننده میافتند.
برخی تحلیلگران نیز معتقدند در این فضا عربستان نمونهای است که در قبال عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به شدت به دنبال پیشبرد برنامه اتمی نظامی است هرچند این کشور تاکید دارد که این برنامه فقط غیرنظامی است.
حال در صورت مهیا شدن این شرایط برای عربستان، رقابت هستهای به سراسر منطقه خاورمیانه و متعاقب آن به جهان سرایت خواهد کرد. هر چند خود آمریکا، چین و روسیه همواره با احساس خطر از گسترش این قابلیتها، در موقعیت اضطراری به دنبال ساز و کارهایی به منظور جلوگیری از این مساله میافتند.