امروز پنجشنبه ۲۳ شهریور برابر با ۲۸ صفر سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) است؛ امامی که حدود هفت سال از دوران زندگی پیامبر (ص) را درک کرد و پس از آن حضرت، حدود ۳۰ سال با پدر بزرگوارشان علی بن ابی طالب (ع) ملازمت داشت؛ همان امامی که از آغاز بیعت مردم با حضرت علی (ع) تا لحظه شهادت آن حضرت یعنی سال چهلم هجری در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد و در سه جنگ جمل، صفین و نهروان حاضر بود؛ همان امامی که بعد از شهادت پدر به مدت ۱۰ سال عهده دار مقام امامت بود و حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن(ع) گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود معاویه از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن(ع) بود وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید امام حسن(ع) روبرو خواهد شد. بر این اساس تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام (ع) را به شهادت برساند و پس از بررسی های زیاد، جعده همسر امام حسن (ع) دختر اشعث بن قیس را مناسب ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید.
معاویه به صورت محرمانه ۱۰۰ هزار درهم برای جعده فرستاد و به او قول داد که اگر امام (ع) را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد و جعده به طمع وعده معاویه، آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، کریم اهل بیت در ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری در سن ۴۷ سالگی به شهادت رسید.
امام مجتبی(ع) را کریم اهل بیت هم می گویند و اگر بخواهیم سیمای آن حضرت را از جایگاه فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دینی به تصویر بکشیم، زیارت جامعه کبیره گویاترین سندی است که هم محبت و تولی را در شیعیان و محبان آن حضرت افزایش می دهد و هم صف دشمنان آن حضرت را از دوستانش جدا می کند. در حدود ۲۵ شاخص در این زیارتنامه برای دشمن شناسی ائمه ذکر شده است. در این زیارتنامه خطاب به امام حسن مجتبی(ع) می گوییم دشمن شما، دشمن خداست یا هر کس به مخالفت با شما برخیزد، جایگاهش جهنم است یا هر کس که با شما بجنگد، در صف مشرکان است و از طرف دیگر موقعیت خود را نسبت به امام اعلام کرده و می گوییم ما به دشمن شما کافریم و بغض دشمنان شما را به دل داریم و همچنین تاکید می کنیم که آب ما با غیر شما در یک جوی نمی رود.
مروری بر بدعت های معاویه
معاویه را باید در راس دشمنان ائمه دانست که از یک طرف با بدعت های خود اسلام را به انحراف کشاند و از طرف دیگر با حیله و فریب دادن جعده، دستش را به خون امام حسن (ع) آلوده کرد و عذاب آخرت را به جان خرید؛ همان معاویه ای که مادرش به هند جگرخوار معروف بود و با تبدیل حکومت به سلطنت استبدادی و موروثی باعث شد تا فرزند ناصالحش، مقدمات حادثه کربلا را رقم بزند.
معاویه فرزند ابوسفیان که پنج سال قبل از بعثت به دنیا آمد، نخستین حاکم اموی بود که پس از صلح امام حسن(ع) تا سال ۶۰ قمری، حدود ۲۰ سال، در دمشق خلافت کرد. او که در فتح مکه اسلام آورد و از طُلَقاء (آزادشدگان) بود، در زمان خلیفه اول در فتح سرزمین شام حاضر بود و در زمان خلیفه دوم استاندار اردن و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد.
خونخواهی خلیفه سوم و عَلم کردن پیراهن عثمان یکی از نیرنگ های معاویه بود. او که در شورش مردم علیه خلیفه سوم قول یاری به عثمان داده بود، به یاری او نرفت و بعد از کشته شدن عثمان، در زمان خلافت حضرت علی(ع) به اسم خونخواهی عثمان، جنگ صفین را به راهانداخت و پس از شهادت امیرمومنان در معاهده صلح با امام حسن(ع)، خلافت مسلمین را به دست گرفت و دمشق را پایتخت حکومت خود کرد. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای بیعت گرفتن برای پسرش یزید، تلاشهای فراوان کرد. او برای اداره کشور، دیوانهای جدیدی را بنا نهاد و با شورشهای خوارج و شیعیان مواجه بود و آنها را سرکوب کرد. برخی معتقدند معاویه را که در ۱۵ رجب سال ۶۰ از دنیا رفت، در شام دفن کردند اما پس از غلبه عباسیان بر شام، قبر او را نبش کردند و به جز خاکستر در آن نیافتند. البته برخی معتقدند قبری در قبرستان باب الصغیر در دمشق به وی منسوب است.
معاویه برای پیشبرد اهداف خود و تحکیم پایه های مقام و موقعیّت خود به احکام اسلامی دست اندازی کرد و بدعت هایی را در دین پدید آورد که از مهم ترین آن ها انحراف خلافت اسلامی از مسیر صحیح خود و تبدیل آن به سلطنت استبدادی و موروثی، مخصوصاً انتخاب فرزند آلوده و ناصالحش برای ولایت عهدی بود. این خطر به قدری جدّی و مهم بود که امام حسین (علیه السلام) در جمع گروهی از صحابه و انصار و فرزندان آنها در سرزمین منا، با آن که جاسوسان معاویه همه جا مراقب اوضاع بودند، فرمود «من بیم آن دارم که (در اثر اعمال معاویه) دین اسلام فرسوده گشته و به طور کامل ریشه کن شود.» البته خود معاویه نیز تصریح می کرد که خلافت را نه با محبّت و دوستی مردم و نه رضایت آن ها از حکومت، بلکه با شمشیر به دست آورده است.
دگرگونی در روش زندگی خلفا و استفاده از روش پادشاهی روم و ایران یکی دیگر از بدعت های معاویه بود و همچنین شکل مصرف بیت المال را تغییر داد. زیرا در دوران معاویه بیت المال به صورت ثروت شخصی او و دودمانش درآمد و کسی نمی توانست درباره حساب و کتاب بیت المال از حکومت وی بازخواست کند.
دوران سلطنت معاویه را باید پایان آزادی ابراز عقیده و امر به معروف و نهی از منکر دانست که معاویه این روش را با کشتن «حجر بن عدی» صحابه رسول خدا(ع) آغاز کرد. او علاوه بر این که به آزادی دستگاه قضایی اسلام پایان داد، تعصّبات نژادی و قومی را زنده کرد و خواسته های شخصی را بر قانون ترجیح داد. «ابن ابی الحدید» درباره خلاف کاری ها و بدعت های معاویه می گوید: اعمال خلاف و آشکار معاویه از قبیل پوشیدن حریر، استعمال ظروف طلا و نقره، جمع آوری غنایم برای خود، اجرا نکردن حدود الهی و مقرّرات اسلام درباره اطرافیان و کسانی که مورد علاقه اش بودند، کشتن حُجر بن عدی و یاران پاک او، توهین به ابوذر و او را سوار بر شتر برهنه کردن و فرستادنش به مدینه، ناسزا گفتن به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) و ابن عبّاس بر روی منابر و همچنین ولیعهد قراردادن یزید شراب خوار و قمار باز دلیل بر کفر و الحاد اوست».
معاویه، نخستین کسی بود که آشکارا به شرب خمر و خریدن آن اقدام کرد و در محیط اسلام فحشا را اشاعه داد. او نخستین کسی بود که ربا را حلال شمرد و ازدواج با دو خواهر را در یک زمان اجازه داد. در منابع تاریخی از معاویه به عنوان نخستین کسی یاد می کنند که سنّت پیامبر را در باب دیات تغییر داد، لبّیک را در مراسم زیارت خانه خدا ترک کرد، از اجرای حدود الهی سرباز زد، اموالی را برای جعل حدیث اختصاص داد، به هنگام بیعت با مردم بیزاری از علی(علیه السلام) را شرط می کرد، سرِ یکی از اصحاب پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) (عمرو بن حَمِق) را جدا کرده و در شهرها گردش داد و نخستین کسی بود که دستور داد شهر مدینه را غارت کنند.
همچنین او نخستین کسی بود که ناسزاگویی به علی(علیه السلام) را رواج داد و خطبه نماز عید را بر خلاف دستور پیامبر بر نماز عید مقدّم داشت تا بتواند قبل از متفرّق شدن مردم، ضمن خطبه خود، علی(علیه السلام) را سبّ کند.
حجت الاسلام حامد کاشانی درباره معاویه می گوید: معاویه گاهی خطاهای فاحشی میکرد. مثلاً وقتی دید در منطقهای زندگی میکند که بت پرست زیاد است، به بهانه کارآفرینی، کارخانه تولید بت درست کرد. حاکمی که میخواهد امام مسلمین بشود، برای بت پرستها بت تولید میکرد یا ربا میخورد، آن هم از نوع واضحترین آنها. یعنی صد نخود طلا میدادند و ۱۲۰ نخود طلا میگرفتند.
جعده، زنی که خدا او را رسوا کرد
جَعده دختر اشعث بن قیس کندی بود؛ همان کسی که در به شهادت رساندن حضرت علی(ع) شریک بود که به تحریک معاویه با وعده ازدواج با یزید و ۱۰۰ هزار درهم، همسر خود یعنی امام حسن(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند اما معاویه به وعده خود وفا نکرد. در روایتی آمده است وقتی جعده نزد معاویه آمد و خواستار ازدواج با یزید شد، معاویه به او گفت «برو، دور شو! زنی که برای حسن (علیه السلام) شایسته نباشد، برای پسرم یزید نیز شایسته نخواهد بود».
هنگامی که امام حسن علیهالسلام مسموم شد، به جعده فرمود: تو مرا کشتی، خدا تو را بکشد! سوگند به خدا! تو به آرزویت نمیرسی و خداوند، تو را رسوا خواهد کرد!
جعده، پس از به شهادت رساندن امام حسن علیهالسلام، با مردی از خاندان طلحه، ازدواج کرد و از او دارای فرزندانی شد ولی هرگاه میان فرزندان جعده و سایر افراد قریش، نزاعی میشد، به فرزندان جعده میگفتند «یا بنی مسمة الأزواج!» یعنی ای پسران آن زنی که شوهران (خود) را زهر میخوراند.
جعده پس از شهادت امام مجتبی(ع) با یعقوب بن طلحه بن عبیدالله ازدواج کرد و برای او سه پسر به نامهای اسماعیل، اسحاق و ابوبکر به دنیا آورد که اسماعیل و اسحاق به هنگام حیات پدر از دنیا رفتند. یعقوب بن طلحه در واقعه حره در سال ۶۳ کشته شد. جعده پس از او با عباس فرزند بزرگ عبدالله بن عباس ازدواج کرد و برای او پسری به نام محمد و دختری به نام قریبه به دنیا آورد که از این دو نسلی باقی نماند.
از روایات تاریخی برمیآید که ازدواج امام حسن مجتبی(ع) با جعده در زمان حکومت حضرت علی(ع) و بین سالهای ۳۶ تا ۴۰ هجری قمری در کوفه بوده است؛ چرا که اشعث هنگام صحبت با امام علی(ع) درباره این ازدواج، ایشان را «امیرالمؤمنین» خطاب کرده است. افزون بر آن، اشعث در زمان عثمان، حاکم آذربایجان بود و پس از جنگ جمل به کوفه آمد. در منابع تاریخی، فرزندی برای جعده از امام حسن ذکر نشده است.