جامعه معاصر توسعه پایدار را بهترین راه برای حل مشکلات پیچیده و درهم تنیده نسلهای حاضر و آینده در خصوص یکپارچگی کره زمین میداند. این در حالی است که خشکشدن تالابها، تخریب جنگلها، کمآبی و خشکسالیهای متعدد، آلودگی هوای شهرهای بزرگ و از بین رفتن گونههای گیاهی و جانوری هزینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیاری بر دولتها تحمیل کرده است.
به عبارتی استفاده بی رویه از انرژی و انواع مصنوعات یکبار مصرف، اتکا به وسایل نقلیه شخصی، استفاده از انواع آفت کشها، دفع مواد زائد به روش غیربهداشتی، جمعآوری نامناسب و تفکیک نکردن زبالهها برای بازیافت، همگی از بیتوجهی به اهمیت پایدار نگاه داشتن منابع طبیعی کشورها حکایت میکند که پیامد اساسی این رویه، بی توجهی به تخریب محیط زیست طبیعی است.
در این مسیر، مراکز آموزش عالی میتوانند با راهاندازی واحدهای تحقیقاتی، آموزشی و برقراری ارتباط با شرکتها، صنایع و گروههای دولتی، عملکرد بخش تولید؛ خدمات و توزیع را بهبود ببخشند و مصرف انواع انرژی را تعدیل کنند.
«صادق جهانبخش گنجه و همکارنش» در مطالعهای با عنوان «آموزش عالی ایران و محیط زیست پایدار از نگاه آگاهان کلیدی» به این موضوع توجه کرده و در گفت و گو با مسئولان و برنامهریزان به این موضوع پرداختهاند که مراکز آموزش عالی ایران چگونه میتوانند دغدغه محیط زیستی را پر رنگتر کند و آن را به یک مساله کلیدی و محوری تبدیل کنند. در ادامه مختصری از این مطالعه را میخوانید:
آموزش عالی پایدار
نخستین مفهوم سازی درباره آموزش عالی پایدار در سال ۱۹۹۰ در بیانیه تالورس بازتاب یافت. این امر زمانی رخ داد که رهبران دانشگاهها از ۳۲۰ موسسه آموزش عالی در ۴۷ کشور، بیانیه تالورس را امضا کردند و بر این پایه متعهد شدند که از طریق آموزش عالی به پایداری محیط زیست جامعهشان کمک کنند.
«جین مایر» رئیس دانشگاه تافتز ایالات متحده آمریکا، رهبران دانشگاهها را در فرانسه گرد هم آورد تا با بررسی وضعیت جهان سندی را در برگیرنده کنشهای کلیدی دانشگاهها برای آیندهای پایدار باشد، تدوین کنند. آنها نقش دانشگاهها را چنین مفهوم سازی کردند:
دانشگاهها افراد را برای توسعه و سازماندهی نهادهای اجتماعی آموزش میدهند. بنابراین، مسئولیت سترگی برای افزایش آگاهی، دانش، فناوری و ابزارهای توسعهای بر عهده دارند. به همین دلیل از دهه ۱۹۹۰، دانشگاههای سراسر جهان به طور فزایندهای جنبش توسعه پایدار را پذیرفتند.
در واقع؛ بیش از ۱۰۰۰ موسسه دانشگاهی در سراسر جهان اعلامیههای بینالمللی اجرای توسعه پایدار را امضا کردند. بر این اساس یکی از چالشهای بزرگ در قرن بیست و یکم برای موسسات آموزش عالی، آموزش متخصصانی است که هم خواهان پیشرفت جامعه و هم خواهان پایداری آن باشند.
یکی از چالشهای بزرگ در قرن بیست و یکم برای موسسات آموزش عالی، آموزش متخصصانی است که هم خواهان پیشرفت جامعه و هم خواهان پایداری آن باشند.
عناصر بنیادی آموزش عالی پایدار
«فلاگیتیس» عناصر بنیادی آموزش عالی پایدار را مشتمل بر تاکید بر مفاهیم اساسی از قبیل کیفیت زندگی و شادی انسان همسو و هماهنگ با هر فرهنگ خاص، صورتبندی مجدد مفهوم توسعه برای تمرکز بر تامین نیازها و پیگیری همه شهروندان جهان بر اساس برابری اجتماعی، عدالت، تکثرگرایی اجتماعی و تعادل بین انسانها و محیط زیست، نظم جدید اقتصاد جهانی مبتنی بر برابری، نبود استثمار، صلح و خلع سلاح، تاکید و تمرکز بر مسایل محیط زیستی و اجتماعی در مقیاس جهانی، در نظر گرفتن نسلهای آینده و در نهایت تغییر در نظامهای ارزشی و نگرشهای زندگی میداند.
آموزش عالی ایران برای تحقق توسعه پایدار چگونه میتواند نقش آفرینی کند
بر اساس جمعآوری نظرات مسئولان و متخصصان راهکارهای زیر برای تحقق توسعه پایدار در ایران پیشنهاد میشود:
مداخله برنامهریزی شده حاکمیت در حوزه محیط زیست
اگر قرار باشد نظام آموزش عالی ایران موضوع محیط زیست و توسعه پایدار را به یک دغدغه اجتماعی تبدیل کند، باید نظام سیاسی و حاکمیت با شناسایی مشکلات کشور در حوزه محیط زیست و استفاده صحیح و بهینه از منابع ملی با برنامهریزی دقیق وارد این حوزه شود و سیاستهای کلان خود را در این خصوص هدایت کند.
پیوستگی فرهنگی
چنانچه آموزش عالی بخواهد محیط زیست و توسعه پایدار را به اولویتهای خود تبدیل کند باید به منابع فرهنگی کهن ایرانی رجوع کند و به تقویت باورهای مردم و مسئولان در مورد اهمیت محیط زیست بپردازد. چنانچه آموزش عالی بخواهد محیط زیست و توسعه پایدار را به اولویتهای خود تبدیل کند باید به منابع فرهنگی کهن ایرانی رجوع کند و به تقویت باورهای مردم و مسئولان در مورد اهمیت محیط زیست بپردازد. پ
یوستگی فرهنگی باعث تثبیت هویت ملی، تقویت خودباوری، انباشت و نگهداشت تجربیات فرهنگی، افزایش توانایی و بهره بردن از سرمایههای ملی و انسانی شده و در جهت توسعه پایدار و حفظ منابع طبیعی در جامعه ایران موثر واقع میشود.
آمایش سرزمینی
آمایش سرزمینی به معنای بهرهبرداری از زمین و منابع آن با برنامهریزی همه جانبه به منظور برقراری تعادل بین روابط انسان و محیط در فضاهای مختلف جغرافیایی است.
بنابراین آموزش عالی باید با ورود به آمایش سرزمینی، امکانات و منابع طبیعی را ساماندهی کرده و با اصلاح فرایندهای آموزشی، ایجاد قطبهای علمی و آموزشی و اصلاح شیوه پذیرش دانشجو بر اساس آمایش سرزمینی و بسیج امکانات موجود در یک شهر یا استان در جهت پایداری گام بردارد.
گفتمان سازی در خصوص محیط زیست
امروزه جامعهشناسان محیط زیست با تاکید بر گفتمانهای محیط زیستی، درصددند نشان دهند که هم تصمیمات و سیاستگذاریهای کلان و هم نوع ارزشها و رفتارها و کنشهای محیط زیستی باید در انگارههای گفتمان شکل گیرند. بنابراین آموزش عالی ایران باید با گفتمانسازی و ایجاد بسترهای لازم و حتی ایجاد تغییرات در رویههای آموزشی در جهت پایداری جامعه گام بردارد.
اولویت بخشیدن به پژوهش درباره محیط زیست پایدار
آموزش عالی باید اولویتهای پژوهشی خود را بر موضوعهای محیط زیستی متمرکز سازد و با ایجاد مشوقهای لازم اساتید و دانشجویان را به پژوهش در این حوزه ترغیب نماید. آموزش عالی باید اولویتهای پژوهشی خود را بر موضوعهای محیط زیستی متمرکز سازد و با ایجاد مشوقهای لازم اساتید و دانشجویان را به پژوهش در این حوزه ترغیب نماید. برگزاری گردهماییها، سمینارها و نشستهای علمی درباره موضوعات محیط زیستی میتواند نافذ باشد.
تقویت همکاری بین بخشی در راستای محیط زیست پایدار
نظر به این که آرمان محیط زیست پایدار امری چندبخشی است، سازمانها و نهادهای مختلف باید در این زمینه با یکدیگر همکاری داشته باشند. چنانچه این تعامل به واسطه فعالیت مشترک آموزش عالی و دانشگاهها تقویت شود، نتایج بهتری حاصل میشود.
نقش متخصصان در تسریع توسعه پایدار محیط زیست
از آنجا که در دنیای معاصر تخصص گرایی اهمیت زیادی پیدا کرده، آموزش عالی باید از توان متخصصان محیط زیستی بیشتر و بهتر استفاده کند تا به این ترتیب کارایی اقدامها و فعالیت های خود را ارتقا ببخشد.
الگوبرداری از توسعه پایدار محیط زیست
امروزه استفاده از فناوریهای نوین تحققبخش به اصل پایداری و دوستدار طبیعت جایگزین روشهای سنتی شده است. برای جلوگیری از بحرانهای محیط زیستی در کشور، استفاده از این فناوریها لازم است.
به این منظور،سازمانها و از جمله آموزش عالی باید از تجارب جهانی در حوزه توسعه پایدار استفاده نماید و با الگوبرداری از کشورهای پیشرفته و البته بومیسازی این الگوها، فناوریها و مدنظر قرار دادن هدفهای جهانی در جهت پایداری جامعه ایران گامهای اساسی بردارند.
سازمانها و از جمله آموزش عالی باید از تجارب جهانی در حوزه توسعه پایدار استفاده نماید و با الگوبرداری از کشورهای پیشرفته و البته بومیسازی این الگوها، فناوریها و مدنظر قرار دادن هدفهای جهانی در جهت پایداری جامعه ایران گامهای اساسی بردارند.
استفاده از ظرفیت رسانه در نهادینه سازی توسعه پایدار محیط زیست
از آنجا که رسانه جمعی یا اجتماعی، ابزاری قدرتمند جهت اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به عموم مردم هستند، آنها نقش مهمی در تغییرات اجتماعی دارند. به این منظور ضروری است در دانشگاه از ظرفیت این قبیل رسانهها بیشتر و بهتر استفاده شود.
مدیریت سبز
مدیریت سبز به کارگیری موثر و کارآمد تمامی منابع مادی و انسانی برای هدایت و کنترل سازمان جهت نیل به هدفهای محیط زیستی با سازمان دهی و برنامهریزی است و سازمانها با بهرهمندی از مفاهیم و شاخصهای مدیریت سبز میتوانند در جهت نیل به وضعیت سبز که یکی از مصداقهای آن مصرف بهینه انرژی است، حرکت نمایند.
اگرچه آموزش عالی ایران تا حدودی در این راستا اقدامهایی انجام داده است، اما آنچنان که باید و شاید به این مهم نیز در آموزش عالی توجهی نشده است و شاید تنها در حد اقدامات جزئی کارهایی انجام شده باشد.
بنابراین با توجه به هدفهای مدیریت سبز از جمله حفاظت از منابع پایه و محیط زیست باید آموزش عالی به طور جدیتری به مقوله مدیریت سبز توجه کند.
جمع بندی
به طور کلی پارادایم انسان حاکم بر طبیعت، طبیعت را به وفور دیدن، ایمان به تکنولوژی، اعتقاد به پیشرفت به هر قیمت، مادی گرایی و اعتقاد به فردگرایی باید به پارادایم افزایش آگاهیهای زیست محیطی، دغدغه و نگرانی نسبت به پایداری محیط زیست و آموختن مهارت رفتار حمایت گرانه در تعامل با طبیعت و استفاده از ظرفیتهای نهادهای مدنی متحول شود.
در این باره، آموزش عالی ایران در حیطه کار خود، تاکنون برای حفظ محیط زیست اقدامی جدی نکرده است. این واقعیت از فاصله دانشگاههای ایران با نیازهای عینی و عملی جامعه حکایت میکند. به همین دلیل شایسته است عدالت زیست محیطی برای بهبود محیط زیست جامعه با حذف خطرات مسموم کننده و آلوده کننده مدنظر قرار گیرد.
منبع:
صادق جهانبخش گنجه، فاطمه جواهری و صادق صالحی، «آموزش عالی ایران و محیط زیست پایدار از نگاه آگاهان کلیدی»، مجله جامعهشناسی ایران، دوره ۲۳، شماره ۳: پاییز ۱۴۰۱