به گزارش ایرنا، گردشگر جوان ابتدا به دهدشت؛ مرکز شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد رفت، او با قدمهای آهسته در کوچههای پر پیچ و خم دهدشت قدم میزد. آفتاب سوزان تابستان، بر سرش میتابید و گرد و غبار هوا، نفس کشیدن را برایش دشوار میکرد.
او، از دور، خانههای تاریخی را میدید که در میان خرابهها و ویرانیها، خودنمایی میکردند. دیوارهای ترک خورده، سقفهای فرو ریخته و پنجرههای شکسته، نشان از سالها بیتوجهی و غفلت داشتند.
این گردشگر، با حسرت، به این خانههای تاریخی نگاه میکرد. این خانهها، یادگاری از گذشتهای درخشان بودند که اکنون در حال نابودی بودند.
او، از کنار یک خانه قدیمی گذشت که در حال فرو ریختن بود. یک خانه پرشکوه اما نیمه ویرانه را که مشاهده می کرد با خود گفت:"این خانه مطمئنا، متعلق به یکی از بزرگان دهدشت بود که در دوران صفویه میزیست. او، بی شک یکی از بازرگانان موفق دهدشت بود و در زمینه تجارت، شهرت زیادی داشت."
گردشگر جوان، با تصور این موضوع، اندوهگین شد. او، فکر میکرد که اگر مسئولان و مردم دهدشت در گذشته و حتی اکنون، به بافت تاریخی این شهر توجه بیشتری میکردند، این خانهها، هنوز پابرجا بودند و یادگاری از گذشتهای پرافتخار بودند.
دهدشت، پایتخت امیرالامرایی کهگیلویه
دهدشت، شهری تاریخی در استان کهگیلویه و بویراحمد است که قدمت آن به بیش از هزار سال میرسد. این شهر، در دوران صفویه، پایتخت امیرالامرایی کهگیلویه بود. امیرالامرایی کهگیلویه، یکی از حکومتهای محلی ایران در دوران صفویه بود که بر بخشهای بزرگی از ایران، از دزفول تا خلیج فارس و از بصره تا سپیدان فارس، حکومت میکرد.
حکومت امیرالامرایی کهگیلویه، در دوران صفویه، یکی از حکومتهای محلی مهم و قدرتمند ایران بود. این حکومت، توسط خاندان های مختلفی اداره میشد.
امیرالامرایی کهگیلویه، با صفویان روابط خوبی داشت. این حکومت، در طول دوران صفویه، به عنوان یکی از متحدان مهم صفویان در جنوب ایران محسوب میشد.
دهدشت، در دوران صفویه، پایتخت امیرالامرایی کهگیلویه بود. این شهر، در آن زمان، یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران بود. دهدشت، در آن زمان، دارای بازارهای پررونق، مراکز تجاری و فرهنگی و بناهای تاریخی متعددی بود.
اگر فرض کنیم که در دهدشت، ۴۰۰ سال پیش، امیرالامرایی کهگیلویه بر بخشهای بزرگی از ایران حکومت میکرد، آنگاه این شهر، یکی از شهرهای مهم و پررونق ایران بود. دهدشت، در آن زمان، پایتخت یک حکومت محلی قدرتمند بود و به عنوان یکی از مراکز مهم تجاری و فرهنگی ایران محسوب میشد.
میتوان تصور کرد که دهدشت، در آن زمان، شهری پر از زندگی و جنب و جوش بود. کوچههای این شهر، مملو از مردمی بود که برای خرید و فروش، تجارت و کار به این شهر میآمدند. بازارهای دهدشت، پر از کالاهای مختلف از سراسر ایران و جهان بود. مراکز فرهنگی دهدشت، محل برگزاری جشنها و مراسمهای مختلف بود.
امروز
دهدشت، امروز، نیز شهری تاریخی و مهم در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این شهر، دارای جاذبههای تاریخی و گردشگری متعددی است. بافت تاریخی دهدشت، یکی از جاذبههای مهم این شهر است. این بافت، شامل خانههای تاریخی، مساجد، حسینیهها و بناهای تاریخی متعددی است.
اما دهدشت امروز، دیگر پایتخت امیرالامرایی کهگیلویه نیست و حتی نامی از آن به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران برده نمی شود.
مساحت بافت تاریخی دهدشت، ۳۷ هکتار است. این بافت، در مرکز شهر دهدشت واقع شده و شامل خانهها، مساجد، حسینیهها و بناهای تاریخی متعددی است.
در سال ۱۳۶۴، بافت تاریخی دهدشت، در فهرست آثار ملی ایران و کاروانسرای آن شهریور ۱۴۰۲ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
یزد
گردشگر جوان، از کوچههای دهدشت خارج شد و به سمت یزد حرکت کرد. او، با دیدن بافت تاریخی یزد، شگفتزده شد. این بافت، با خانههای تاریخی، بادگیرهای سر به فلک کشیده و کوچههای باریک، چشم هر بینندهای را خیره میکرد.
او، با قدمهای تند، در این بافت قدم میزد و از دیدن این همه زیبایی، لذت میبرد. او، از کنار خانههای تاریخی گذشت که با دقت و ظرافت خاصی بازسازی شده بودند.
او، وارد یکی از خانههای تاریخی شد. این خانه، به یک موزه تبدیل شده بود و آثار تاریخی ارزشمندی را در خود جای داده بود. گردشگر جوان، با دیدن این آثار، بیشتر مجذوب این خانه شد.
او، از راهنمای موزه پرسید:"چرا بافت تاریخی دهدشت، اینقدر متفاوت از بافت تاریخی یزد است؟"
راهنمای موزه، پاسخ داد:"مسئولان و مردم یزد، به اهمیت بافت تاریخی این شهر آگاه هستند. آنها، در سالهای اخیر، اقدامات زیادی برای حفظ و احیای بافت تاریخی یزد انجام دادهاند. اما مسئولان و مردم دهدشت، به بافت تاریخی این شهر توجه کافی ندارند. همین امر باعث شده است که بافت تاریخی دهدشت، در حال نابودی باشد."
راهنمای موزه، ادامه داد:"بافت تاریخی دهدشت، به اندازه بافت تاریخی یزد ارزشمند است. این بافت، میتواند به یک جاذبه گردشگری مهم تبدیل شود و برای مردم دهدشت، درآمدزایی کند. اما برای این کار، نیاز به سرمایهگذاری و برنامهریزی است. مسئولان و مردم دهدشت، باید به اهمیت این بافت پی ببرند و برای حفظ و احیای آن تلاش کنند."
گردشگر جوان، با شنیدن سخنان راهنمای موزه، احساس ناراحتی کرد. او، فکر میکرد که مسئولان و مردم دهدشت، باید قدر این میراث فرهنگی را بدانند و برای حفظ آن تلاش کنند. او، تصمیم گرفت که پس از بازگشت از سفر، در مورد بافت تاریخی دهدشت تحقیق کند و در مورد اهمیت آن، با دیگران صحبت کند.
او، در پایان سفر خود، به این نتیجه رسید که بافت تاریخی دهدشت، یک فرصت ارزشمند برای توسعه گردشگری این شهر است. او، امیدوار بود که با تلاش مسئولان و مردم دهدشت، این بافت، از نابودی نجات پیدا کند و به یک جاذبه گردشگری مهم تبدیل شود.