تهران- ایرنا- بسیاری معتقدند امروز بیش از هر زمان دیگری به اندیشه‌ورزی و گفتمان‌سازی امام صادق (ع) نیاز داریم و بسیاری از آیات قرآن نیز به تفکر و اندیشه‌ورزی تاکید می‌کند.

زمانی که ناپلئون بناپارت به مصر حمله کرد، دستور داد تا قرآنی برای او بیاورید تا آن را بخواند و پس از خواندن آیاتی از کلام وحی گفت که اگر این پیامبر، برحق نبود، اینقدر در قرآن دعوت به عقل و علم نمی کرد. تاریخ گواهی می دهد معمولا کسانی که می خواهند دیگران را فریب دهند، بر جهل مردم سوار می شوند نه بر عقل و علم آنها. قرآن هم همه انسان ها را به شنیدن و انتخاب بهترین سخن دعوت می کند. ائمه معصومین هم همواره بر یادگیری و به کارگیری عقل سفارش کرده اند، به گونه ای که مرحوم کلینی در ابتدای کتاب چهار جلدی اصول کافی که یکی از چهار کتاب مهم حدیثی شیعه است، فصلی را به نام باب عقل و جهل آورده است تا اهمیت و جایگاه علم و اندیشه را بیان کند.

اسلام بر خلاف سایر ادیان تاکید بسیاری بر تفکر، اندیشه ورزی و توجه به عقلانیت و گفت و گو دارد. در واقع بحث علم، بینش و شعور در فرهنگ اسلامی اهمیت بسیاری دارد و آنچه اسلام را متمایز می کند، پرداختن به همین امور است. چون ادیان دیگر به مسائلی همچون اطاعت کردن، عبادت کردن، معنویت، عرفان و توصیه های اخلاقی می پردازد.

از طرف دیگر امام صادق (ع) به عنوان پایه‌گذار نهضت علمی در جهان اسلام شهره هستند و چهار هزار شاگرد از علم آن حضرت بهره برده و دیگران را هم بهره مند کرده اند. البته امام صادق (ع) در یک فرصت بسیار طلایی و در جریان نزاع های دو جریان سیاسی و اجتماعی دوران بنی امیه و بنی عباس به تربیت شاگرد پرداختند. آن زمان را می توان عصر گفت و گو و تبادل آرا بین ادیان و مذاهب دانست و آزادی بیان در بین گروه های مذهبی و دینی به گونه ای بود که چه انسان های بی دین و چه پیروان ادیان مسیحیت و حتی دانشمندان زرتشتی و صائبین و مجوس نظرات خود را بیان می کردند و دوره ای بود که شبهات و مسائل مختلف بسیاری در میان مسلمانان مطرح می شد و امام با توجه به وضعیت آن دوره نیازهای زمان، شاگردانی را تربیت کردند که در رشته های اعتقادی، علوم طبیعی و تجربی دانشمند شدند.

حجت الاسلام جلال نوری کاخکی در این زمینه به ایرنا گفت: جهان بشریت همواره یک دوران انحطاط و دوران رشد داشته است. در زمانی که اروپاییان در انحطاط و دوره قرون وسطی به سر می بردند، حرکت های امام ششم و تربیت شاگردان دانشمند، باعث شد تا این دانشمندان در سطح جهان اسلام شاگردانی را تربیت کنند که در آن زمان نهضت علمی رشد و آگاهی در جهان اسلام را به اوج برسانند.

وی به سابقه وضعیت علم و اندیشه در زمان ائمه اشاره ای کرد و گفت: در دوران ائمه معصومین (ع) فضاهای مختلفی از نظر سیاسی و اجتماعی وجود داشت. مثلا امیرمومنان (ع) مشغول مبارزه با گروه های مختلف مانند قاسطین، مارقین و ناکثین شدند، در زمان امام حسن مجتبی (ع) سیاست مذاکره شکل گرفت و فضای نهضت و بیدارگری با پرچمداری امام حسین (ع) در رابطه با جامعه ای شکل گرفت که به نام دین پر از فساد شده بود اما در دوران امام صادق (ع) که رئیس مذهب تشیع هستند یک فضای علمی معرفتی توام با آزادی بیان و اندیشه شکل گرفت.

نوری افزود: آن دوران زمانی بود که آوازه اسلام به فرهنگ و ادیان مختلف رسیده بود و دانشمندان از مکاتب مختلف با این سوال روبرو بودند که مبانی دین اسلام چیست و کم کم جریان های سیاسی، رنگ و بوی علمی و معرفتی به خود گرفت و بحث های مربوط به ظهور فرقه ها و ادیان مختلف مطرح شد. امام صادق (ع) در آن فضا یک فرصتی را برای تضارب آرا و اندیشه ها ایجاد کردند تا عقاید مختلف و شبهات گوناگون مطرح شود. در این زمان قرآن کم کم از آن حالت سطحی نگری که فقط به قرائت آن اکتفا می کردند، به طرح مباحث علمی و معرفتی آیات الهی در میان دانشمندان متفکر گسترش یافت و مسائلی مطرح شد که برای بسیاری از دانشمندان ادیان تازگی داشت.

نوری ادامه داد: در آن زمان فرهنگ هندوچین به مسلمانان نزدیک شده بود ولی آنان از نظر اعتقادی شبهات بسیاری داشتند و بحث جبرگرایی را مطرح می کردند اما قرآن به مسائلی همچون قضا و قدر، جبر و اختیار یا مبدا و معاد به خوبی پرداخته بود؛ دنیای امروز به این جمع بندی رسیده است که بشر، صاحب اراده و اختیار است و می تواند در سرنوشت خود تاثیر بگذارد.

این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: در کنار این جریان شاهد هستیم که آرا و اندیشه های مردم و نقش سیاسی و مشارکت اجتماعی مردم در کشورهای مختلف فراگیر شده و بسیاری از کشورهای دنیا موضوعاتی مانند انتخابات، آزادی بیان و آزادی رسانه ها را مطرح می کنند اما با وجود این پیشرفت ها شاهد آن هستیم که هدایت جریان های فکری همچنان با خلأ روبروست در حالی که در زمان امام صادق (ع) تشتت آرا، آشفتگی در بیان عقاید و شبهات فراوان در موضوعات مختلف وجود داشت ولی امام ششم هدایت این جریان را با محوریت قرآن به دست گرفت و همین مساله باعث می شود که آن حضرت نهضت علمی را پایه ریزی کند و با تربیت شاگردانی به آنان اجازه فتوا می دهد و مبانی اندیشه های کلیدی و راهبردی قرآن را تشریح می کنند.

وی افزود: اخیرا فیلمی به نام پزشک در آلمان به نمایش درآمده که سال ۱۰۲۱ میلادی یعنی حدود هزار سال پیش و قرون وسطی را نشان می دهد و آن زمانی است که اروپاییان با خرافات می خواستند مشکلات و بیماری های خود را درمان کنند و یک پزشک به نام جسی می بیند که افرادی مشغول طبابت بودند که همزمان آرایشگری هم می کردند و پیشرفت آنها در زمینه علمی در حد کشیدن دندان، جا انداختن استخوان و قطع انگشتان سیاه بود.

نوری ادامه داد: در این فیلم، جسی متوجه می شود که مسلمانان در علم پزشکی پیشرفت های فراوانی دارند و به همین دلیل به ایران مسافرت می کند و در شهر اصفهان با شخصی به نام پورسینا یعنی بوعلی سینا آشنا می شود و مسائل بسیاری در زمینه علوم پزشکی را از او فرا می گیرد و زمانی که از ابن سینا درباره آخرین اطلاعات مربوط به درد گوش می پرسد، ابن سینا او را به قفسه ای از کتابخانه راهنمایی می کند که تمام کتاب های آن درباره عفونت گوش بود. دانشمندانی همچون بوعلی سینا، زکریای رازی، ابوریحان بیرونی و علمای بزرگ قرن های سوم تا دهم، حاصل نهضت علمی امام صادق هستند. چون قرن سوم همان قرنی است که شاگردان امام صادق (ع) به تربیت شاگردان می پرداختند و به عبارت دیگر نهالی که امام ششم کاشته بودند، کمتر از یک قرن میوه داد.

این کارشناس رسانه افزود: متاسفانه ساختار نظام سلطنتی، دعواهای سیاسی و وارد کردن مسلمانان در مسائل مربوط به اختلافات فرعی مذهبی و درگیر شدن در تعصبات مختلف باعث شد تا جهان اسلام از رشد و بالندگی خود عقب بیافتد در حالی که نهضت ترجمه و رشد علم در اروپا مرهون رشد علمی جهان اسلام است. در عصری که مسلمانان درگیر مسائل سیاسی بودند و خفقان شدید پس از عاشورا به گونه ای بود که دانشمندان و طرفداران اهل بیت با آنان ارتباط نداشتند، می بینیم که امام سجاد (ع) نتوانستند شاگرد تربیت کنند ولی از زمان امام باقر تربیت شاگرد شروع می شود و امام صادق (ع) به صورت علنی شاگردان بسیاری مانند جابر بن حیان، ابوحنیفه، هشام بن حکم، هشام بن سالم و مومن طاق را تربیت می کنند.

وی با اشاره به وضعیت آزادی بیان در آن دوران گفت: آزادی بیان و تسامح دینی در آن زمان به گونه ای بود که اگر کسی نظر مخالف داشت، به بند کشیده نمی شد و همین فضا باعث شد که استراتژی راهبردی اسلام در سایه ساختار اندیشه ورزی و گفت وگو رشد پیدا کرده و مباحثی مانند تدبر، تفکر و استدلال ورزی شکل گیرد، به گونه ای که امام صادق (ع) این نهضت علمی را پایه گذاری کردند.

حال می توان این سوال را مطرح کرد که اگر امام صادق (ع) در دوران کنونی حضور داشتند، همین جریان دینی را دنبال می کردند که ما دنبال می کنیم یا نه؟ حجت الاسلام نوری معتقد است در چنین وضعیتی آن حضرت به اندیشه ورزی توجه می کردند. نوری گفت: ما فقط به مسائل مذهبی و مناسک توجه داریم و از بحث و تبادل نظر کمتر بهره مند می شویم و به اندیشه ورزی و توجه به آرای مختلف کمتر توجه می کنیم. اگر امام ششم در همین عصر بود، نگاهی دیگر داشتند. به عنوان نمونه هنوز وحدت حوزه و دانشگاه در معنای کامل خود شکل نگرفته و هنوز شاهدیم که تعصبات مذهبی هنوز در بین مردم وجود دارد.

وی افزود: الان منطقه غرب آسیا به امام صادق (ع) احتیاج دارد. اگر شاهد ظهور گروه های افراطی و تکفیری هستیم، به این دلیل است که به تفکر امام صادق (ع) مثل ساختار گفت و گو و استدلال ورزی، تبیین مسائل از طریق اندیشه ورزی و توجه به آگاهی و ادراک مسلمانان کمتر توجه می شود و بیشتر گروه های مسلمان گرفتار تعصبات مذهبی و عقاید مذهبی خودشان شده اند.

این روزها که شاهد برگزاری سی و هفتمین کنفرانس بین المللی وحدت هستیم، بسیاری از سخنرانان داخلی و خارجی از ضرورت دوری از تعصبات نابجا و اهمیت همگرایی و وحدت مسلمانان در مسائل مشترک سخن می گویند. در واقع امروز بیش از هر زمان دیگری به گفتمان سازی امام صادق (ع) نیاز داریم و آنچه در این گفتمان سازی، ملاک و معیار یک مسلمان است، همان چیزی است که قرآن از ما خواسته است. چون قرآن بیشتر به آیات تفکر در عظمت خلقت توصیه می کند و پیرامون هر امری که به ما سفارش می کند و می فرماید افلاتعقلون یا افلاتتفکرون.

نوری در این زمینه گفت: قرآن در هر امری از ما می خواهد که با آگاهی و شعور اقدام کنیم. قرآن فقط به علم توصیه نمی کند. چون دانشی که مبتنی بر بینش نباشد، طبق آیه پنجم سوره جمعه به انسان تذکر می دهد کسانی که دانشی دارند ولی بینش ندارند مانند الاغی هستند که کتاب بر بار خود می برند. این آیه از آیات فوق العاده صریح و شفافی است که خدا به بشریت تذکر می دهد که ای انسان هایی که فکر می کنید، رشد و پیشرفت کرده اید، مَثل شما مثل کسانی است که دانش را حمل می کنند ولی هیچ بهره ای از آن نمی برند.

این کارشناس رسانه اضافه کرد: امروزه دانش بشری در حوزه های مختلف مانند فیزیک، شیمی، ریاضی، پزشکی، راهسازی در خدمت جسم انسان است و پیشرفت های بسیاری کرده است ولی بشر هنوز از شناخت خود و معرفت شناسی غافل است و از مسائل ابتدایی مانند اخلاق گفت وگو عقب است. انسان هنوز به معنویت عرفانی توجهی ندارد و در جهان دینداری شکلی حاکم است.

وی افزود: این که قرآن چنین راهبردهای بزرگی را مطرح می کند و امام صادق (ع) این راهبردها را به کار بردند و یک نهضت علمی را در جهان اسلام پایه ریزی کردند، نشان می دهد تجربه تاریخی برای ما زمینه پیشرفت و توسعه را فراهم کرده است. این تجربه را ما داشته ایم و در سابقه تاریخی جهان اسلام وجود دارد و چرا دوباره به این ساختار برنگردیم که سلاح اصلی جهان اسلام، سلاح آگاهی و اندیشه باشد و به جایگاهی برگردیم که حرف اول جهان اسلام حرف اخلاق و معنویت و انسانیت باشد.

نوری اضافه کرد: الان بشریت در خلاء معنویت به سر می برد. بی اخلاقی در دنیای بشریت بی داد می کند و اسارت در تعصبات مذهبی پراکنده بدون مبنا و ترویج خرافات فراوان است و لذا در عصر حاضر بیش از هر زمانی به امام صادق (ع) نیاز داریم و این مساله نشان می دهد که مبنای حرکت امام ششم (ع) یک حرکت اندیشه ورزی و علمی و توجه به تضارب آراست که باید به آن توجه داشته باشیم و اجازه بدهیم عقاید مختلف مطرح شود تا مسیر اندیشه ورزی و گفت و گو شکل بگیرد.

وی همچنین گفت: باید بر بدنه اجتماع، تفکر امام صادق (ع)، معنویت، اخلاق، خودسازی و فروتنی حاکم باشد و تا زمانی که آموزه های اخلاقی در جامعه نهادینه نشود، نمی توان کاری کرد. تا زمانی که فرهنگ و هنر ما از سیستم خودشیفتگی خارج نشود، چنین مشکلاتی خواهد بود و هنرمندان، چهره ها (سلبریتی) و ورزشکاران باید الگوهای اخلاقی جامعه باشند نه الگوهای ثروت و شهرت، به گونه ای که همه بگویند ای کاش ما هم ثروت آنان را داشتیم. باید شاهد آن باشیم افرادی در این وضعیت قرار می گیرند که خودشان در رتبه اخلاق قرار دارند.

نوری اضافه کرد: جامعه ما به قهرمانی همچون نوجوان ۱۶ ساله ای به نام علی لندی نیاز دارد. وقتی فرزندان ما مرد عنکبوتی، سوپرمن یا فیلم های خارجی در رابطه با قهرمانان می بینند، دچار خودباختگی می شوند ولی اگر سرگذشت علی لندی را به فیلم سینمایی و سریال تبدیل کنند، فرهنگ ایثار، فداکاری، معنویت و اخلاق در جامعه رشد پیدا می کند.

فرهنگ تدریس امام صادق(ع) مبتنی بر تعلیم و تربیت بود

این پژوهشگر مذهبی اظهار داشت: وقتی یک موضوعی به عنوان جرقه علمی و برای اولین بار میان دانشمندان مطرح می شود، از اهمیت خاصی برخوردار است و هیچ دینی به اندازه اسلام، بارش افکار و جرقه فکری را بین مردم ایجاد نکرده بود و به همین دلیل شاهد آن هستیم که امام صادق (ع) نقش محوری را در یک اعتلای معنوی، فرهنگی و معرفتی ایجاد می کنند و اصول اعتقادی اسلام را به عنوان این که اسلام یک دین توحیدمحور است و مبتنی بر عدالت، اخلاق و عقلانیت است، تشریح می کنند و با ادیان دیگر که عمدتا بشر را به انقیاد و سرسپردگی کورکورانه دعوت می کردند یا پر از خرافات و انحرافات فکری بودند، اسلام به عنوان یک دین معرفتی و عقلانی جای خود را میان ملت ها باز می کند.

وی افزود: امام صادق (ع) در آن دوران با پایه ریزی کلاس های درس و ایجاد کرسی های علمی، این کار را مدیریت و رهبری کردند؛ با این تفاوت که فرهنگ تدریس در نهضت علمی امام ششم مبتنی بر تعلیم و تربیت بود ولی امروز در دنیای تعلیم به سر می بریم. یعنی از تربیت خبری نیست و به عبارت دیگر آموزش وجود دارد ولی پرورش بسیار کمرنگ شده است. همین مساله باعث شده که با وجود افزایش سطح علمی، فرهنگی و دانش و حتی مدارک تحصیلی بسیار بالا، همچنان با خلأ ارزش های اخلاقی روبرو هستیم.

نوری با اشاره به نظام تربیت طلبه در حوزه های علمیه گفت: کسانی که وارد حوزه های علمیه می شوند، قبل از این که مشغول فراگرفتن دروس دینی شوند، تربیت اخلاقی و معنوی آنان مطرح می شود و این همان چیزی است که در دنیای معاصر که دوران مدرنیته و پست مدرن را پشت سر می گذاریم، وجود ندارد و به همین دلیل شاهد خلأ معنویت و اخلاق هستیم. مثلا در همین ایام انتخابات که معمولا نامزدها جزو نخبگان کشور هستند و عهده دار مدیریت اجرایی کشور نیز بوده اند، شاهد هستیم که چگونه به خود اجازه می دهند تا گاهی به کارهای غیراخلاقی تن دهند یا تهمت بزنند و دروغ بگویند یا وعده هایی بدهند که نتوانند اجرا کنند.