عابد اکبری کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی ایرنا درباره آخرین تحولات سرزمینهای اشغالی متعاقب عملیات «طوفان الاقصی» از سوی نیروهای مقاومت حماس، گفت: طی سالهای اخیر همواره یکی از چالشهای اصلی پیش روی رژیم صهیونیستی مشاهده نشانههایی مبنی بر کاهش اعتماد عمومی به ارتش این رژیم به عنوان یک نهاد برجسته در ساختار دولت یهود بوده است.
این کارشناس مسائل منطقه گفت: البته برخی از علائم این بی اعتمادی گسترده از فضای عمومی در حال تغییر جامعه اسرائیل ناشی میشود که به طور گستردهای فردگراتر شده و کمتر به ارزشهای جمعی یهود اولویت میدهد.
اکبری تصریح کرد: طی سالهای گذشته به طور سنتی، نیروهای ارتش اسرائیل از بالاترین میزان اعتماد عمومی میان هر نهادی در اسرائیل برخوردار بودند، اما نظرسنجیهای انجامشده توسط موسسات تحقیقاتی در سرزمینهای اشغالی در ماههای اخیر نشان میداد که اعتماد عمومی به ارتش اسرائیل کاهش چشمگیری یافته است.
وی افزود: چرایی این پدیده را میتوان در موضوعات مختلفی مشاهده کرد از جمله آنکه در ماههای گذشته ارتش درگیر یک چالش در موضوعات اقتصادی بود. در فضایی متفاوت سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هم دچار چالشهای زیادی بودند و روند اعتماد عمومی نسبت به این نهادها نیز روبه افول بود.
مدیر عامل موسسه مطالعات و تحقیقات بین الملل ابرار معاصر ادامه داد: اتفاقات رخ داده در ۱۵مهر در سرزمینهای اشغالی این روندهای رو به زوال را با سر و صدای زیادی نمایان ساخت. شاید قبل از این ماجرا ارتش و نهادهای اطلاعاتی رژیم می توانستند با تغییر سیاست یا تغییر در برخی سیاستگذاران زخم های ایجاد شده بر پیکره این سازمانها را ترمیم کنند، اما رخداد اخیر به نوعی «ضربه مهلکی بر اعتماد عمومی» نسبت به این سازمانها بود به نحوی که امروز کمتر کسی در سرزمین های اشغالی میتواند به راحتی در خصوص «احساس امنیت» از زیستن در سرزمینهای اشغالی سخن بگوید و «ترمیم نشدنی»ترین بخش ماجرای تحولات اخیر همین عدم احساس امنیت گستره در بین ساکنان سرزمین های اشغالی خواهد بود.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: کلیت رژیم صهیونیستی و بهویژه ارتش و نهادهای اطلاعاتی این رژیم طی ماههای گذشته (اواسط ۲۰۲۱) با «عملیات نگهبان دیوارها» (Guardian of the Walls) علیه حماس، به دنبال یک کارزار افزایش اعتماد عمومی برای خود بودند که هدف آن متقاعد کردن مردم به عالی بودن نتایج عملیات بود، در حالی که در عمل نتایج عملیات برجستگی قابل توجهی نداشت.
اکبری افزود: جامعه اسرائیل این شکاف در اعتبارسنجی را تشخیص داد و در نتیجه دامنه بیاعتمادی افزایش یافت، اما ساکنان سرزمینهای اشغالی همچنان انتظار داشتند تا دولت بتواند به تعهداتش عمل و امنیتشان را تامین کند.
وی افزود: تحولات اخیر در شرایطی رخ داد که مقامات نظامی و امنیتی روند نزولی اعتماد جاری افکار عمومی نسبت به خود را ناچیز جلوه می دادند و به نوعی «دچار خطای محاسباتی شدید» در توان بازدارندگی خود در مقابله با تهدیدات بودند.
این کارشناس مسائل منطقه گفت: در چنین شرایطی نیروهای حماس و مقاومت توانستند از فضای ضعف شناختی حاکم بر سران رژیم نهایت بهره برداری را ببرند و اخبار را به گونه ای به آنها منتقل نمایند که احساس کنند همه چیز طبق رویههای برنامه ریزی شده توسط آنها پیش می رود و بر همین اساس به سران رژیم توصیه می کردند که سیاستهای منطقهای خود را توسعه داده و «روند عادیسازی در قالب پیمان ابراهیم» را دنبال کنند.
اکبری افزود: این خطای راهبردی یک فضای کاملا متفاوت برای رژیم ایجاد کرده بود لذا غافلگیری بوجود آمده توانست «ضربه مهلکی به ساختارهای اساسی» آن وارد آورد.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: در برابر تلاشهای برخی از سران خودفروخته غرب آسیا و آفریقا، افکار عمومی در این منطقه و به ویژه در کشورهای اسلامی با رشدی چشمگیر مطالبه گر حقانیت و مظلومیت مردم فلسطین بوده است و این موضوع یک شبکه گسترده و همنوا ایجاد کرده که خواهان پایان سلطه جویی و اشغال گری و ظلم صهیونیستها هستند.
وی خاطرنشان کرد: قطعا اقدامات اخیر بدون همکاری این شبکههای مردمی امکان پذیر نبوده و نیست. پذیرش این موضوع و اذعان به فراگیری خواست مردمی گسترده در غرب آسیا در نفی ظلم صهیونیستها، روایت ایجاد شده طی سالهای اخیر مبنی بر خواست عمومی در منطقه جهت سازش با رژیم را به چالش میکشد و به همین دلیل و در یک ساده سازی ناشیانه، اقدام اخیر گروههای مقاومت فلسطین را صرفا به حمایت جمهوری اسلامی ایران محدود کردهاند.