تهران- ایرنا- مدیر پژوهش انجمن دیاران با بیان اینکه افزایش تعداد مهاجران افغانستانی بعد از ۱۴۰۰، یک حقیقت است، می‌گوید: تعداد آنها احتمالا حدود ۶ تا ۷ میلیون نفر است که ۴ میلیون نفر رسمی هستند، منتها حتما باید به دسته‌بندی‌های مهاجران افغانستانی توجه کنیم، زیرا یکدست پنداشتن آنها مساله را غیر قابل‌حل می‌کند.

طی ماه‌های اخیر، شواهد از افزایش حضور اتباع افغانستانی در ایران حکایت دارد؛ پدیده ای که با گذشت مدتی از حاکمیت طالبان در افغانستان و مشکلات ایجادشده برای مردم این کشور پررنگ‌تر از گذشته شده و برخی از هموطنان را نگران کرده است.

در همین راستا دفتر پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا در نشستی با حضور «دکتر مصطفی جهانبخش» کارشناس مرکز پژوهش‌های مجلس، «پیمان حقیقت‌طلب» مدیر پژوهش انجمن دیاران و «سیدمحمد موسی کاظمی» پژوهشگر مسائل اجتماعی به بررسی چالشهای افزایش حضور مهاجران افغانستانی در ایران پرداخته است.

طی ماه‌های اخیر، برخی مدعی افزایش حضور اتباع افغانستانی در ایران هستند. آیا این برداشت واقعیت دارد و آیا شواهد و مستندات محکمی از این افزایش حضور دارید؟

کاظمی: نمی‌توان در این مورد شواهد دقیق و مطمئن مطرح کرد. طی یک سال گذشته برخی رسانه‌ها عنوان کردند جمعیت نسل‌های گذشته افغانستانی‌هایی که طی چند دهه گذشته بعد از انقلاب در ایران حضور داشتند، حدود ۴.۵ تا ۵ میلیون نفر بوده و اظهار نظرهای رسمی هم به نوعی این امر را تایید می‌کند. برای مثال وزیر امور خارجه پارسال اعلام کرد حدود ۵ میلیون نفر افغانستانی در ایران هستند. اما برخی رسانه‌ها ارقام بالاتر تا حدود ۱۰ میلیون نفر را عنوان کردند و برخی هم مشاهدات عینی خود را دارند. برای مثال عنوان می‌کنند برخوردهایشان با افراد افغانستانی بیشتر شده است.

حضور ملموس افغانستانی‌ها، مثل احساس تورم

مساله افغانستانی‌ها چیزی شبیه مساله فقر و تورم است. دولت رقمی را به عنوان آمار رسمی مطرح می‌کند و بعد مردم بر اساس آنچه در واقعیت با آن مواجهند، نظر متفاوتی دارند. خیلی از مردم هم براساس مشاهدات در مترو، صف خرید و.. معتقد به افزایش حضور مهاجران هستند و نمی‌توان این نظر را نادیده گرفت. اما موضوع افغانستانی‌ها در ایران را در چند سطح می‌توان بررسی کرد. البته این پدیده هم آثار مثبت و هم آثار منفی دارد.

کاظمی: حضور افغانستانی‌ها در ایران مثل اضافه وزن نسبت به قد باعث عدم تعادل و فشار مضاعف می‌شود و البته تاثیرات اقتصادی، اجتماعی آن بر جامعه ایران تحمیل می‌شود و این مردم هستند که بیشتر با آنها مواجهند و مسئولان درک ملموسی از آن ندارند

اگر بخواهیم یک تمثیل ارگانیک داشته باشیم، می‌توانیم حضور افغانستانی‌ها در ایران را مثل اضافه وزن نسبت به قد بدانیم که باعث عدم تعادل و فشار مضاعف به بدن می‌شود و البته تاثیرات آن از نظر اقتصادی، اجتماعی و سایر ابعاد بر جامعه ایران تحمیل می‌شود و این مردم هستند که بیشتر با آنها مواجه هستند و مسئولان درک ملموسی از آن ندارند.
برای مثال در حاشیه شهرها در صف‌های اتوبوس و یا نانوایی بیشتر به چشم می‌خورد. یکی از روزنامه‌ها نوشته بود شرایطی که افغانستانی‌ها در حاشیه شهرها ایجاد کرده‌اند (مانند سکونت چند خانواده در یک واحد آپارتمانی) باعث شده نرخ اجاره بها به شدت بالا برود.
در مورد بیکاری فرصت‌های شغلی که ایرانیان می‌توانستند داشته باشند، به واسطه حضور آنها کمتر شده و در مجموع شرایطی که اکنون با آن مواجه هستیم، مطالبه‌ای را نزد مردم ایجا کرده است. در روزهای منتهی به نشست با بسیاری صحبت کرده‌ام و نظر آنها را در این مورد می‌پرسیدم و همه به نوعی خواستار بازگشت آنها به کشورشان بودند.

رویکرد حاکمیت در مورد مهاجران افغان شفاف نیست

یک مساله دیگر این است که رویکرد شفافی وجود ندارد. برای مثال عنوان می‌کنند که افغان هراسی و یا افغان ستیزی نباید باشد و از طرف دیگر خواستار بازگشت آنها به کشورشان هستند. رویکرد حاکمیت در مورد مهاجران افغان مشخص نیست.
در این فضا شرایطی پیش می‌آید که بسیاری از صحبت‌ها که پشتوانه منطقی ندارند، مثل حق رای به مهاجران مورد پذیرش قرار بگیرند. بنابراین به نظرم باید یک رویکرد شفاف اتخاذ شود که اولا قرار است با موج جدید مهاجران افغانستانی چه کار کنیم؟ ضمن اینکه الان باید دید اینها مهاجر محسوب می‌شوند یا نه؟ مهاجر کسی است که از مرزهای کشور به صورت قانونی وارد می‌شود و مراحلی خاص را طی می‌کند و مشخصاتی از آنها ثبت می‌شود. واقعا چند درصد افغانستانی‌ها اوراق اقامت در ایران دارند؟ این مسائل سبب شده یک مطالبه بسیار جدی صورت بگیرد که بخشی معطوف به ساماندهی افغانستانی‌هاست و بخشی مربوط به بازگشت آنها به کشورشان است.

یکی از مشکلات در این زمینه، نبود آمار دقیق از افغانستانی‌هاست. آیا شما آمار دقیقی در این زمینه دارید؟ چند درصد از افغانستانی‌ها اجازه اقامت دارند؟

جهانبخش: ما آمار دقیقی در این زمینه نداریم و آمارها همه براساس حدس و گمان است. از ۵ میلیون تا ۶، ۷ میلیون گفته می‌شود. اما در دوره اخیر که طالبان از سال ۱۴۰۰ مجددا مستقر شد، قطعا ما با سیل مهاجرت مواجه شده‌ایم. از ابتدای انقلاب تا کنون، ۴ تا ۵ موج مهاجرت افغان‌ها را داشتیم که اولی با حمله جماهیر شوروی به افغانستان انجام شد. بعد جنگ‌های داخلی و قدرت‌گیری طالبان، حمله ایالات متحده و اخیرا هم قدرت‌گیری مجدد طالبان باعث شد سیل مهاجرتی پیش بیاید. در شرایط جدید قطعا مهاجران جدیدی وارد کشور شده‌اند.

آمار ۶ تا ۷ میلیون افغانستانی در ایران به واقعیت نزدیک‌تر است

جهانبخش: نمی‌توان آمار دقیق داد، زیرا بسیاری از اتباع به صورت غیرمجاز وارد شده‌اند و آمارهایی هم که وجود دارد، بیشتر حدس و گمان است. اما آمارهای نزدیک به واقعیت هم وجود دارد. به نظرم آمار ۶ تا ۷ میلیون افغانستانی در ایران به واقعیت نزدیک‌تر استتخمینی در مورد تعداد آنها زده شده است؟

ما نمی‌توانیم تخمین بزنیم و آمار دقیقی هم در این مورد وجود ندارد. زیرا بسیاری از اتباع به صورت غیرمجاز وارد شده‌اند و آمارهایی هم که وجود دارد، بیشتر حدس و گمان است. اما آمارهای نزدیک به واقعیت هم وجود دارد. به نظرم آمار ۶ تا ۷ میلیون افغانستانی در ایران به واقعیت نزدیک‌تر است.

تقریبا از سال ۵۹ که اتباع افغانستانی به صورت گسترده وارد کشور ما شدند، این سیل مهاجرت چند سری تکرار شده و شیوع پیدا کرده است. اما در این مورد، دو مطلب بسیار مهم است: یکی بازنمایی این مساله در جامعه ایرانی از طریق رسانه‌ها که سبب شده به این مساله بیشتر توجه شود. بخش دیگر روند جهانی است.
بر اساس آمارهای جهانی، بعد از تغییرات اقلیمی، در آینده نزدیک، مهاجرت یک مساله جهانی است. یعنی اولین چالش جهانی ما تغییرات اقلیمی است که یکی از مبانی شکل‌گیری مهاجرت هم هست. دومی، حضور سیل مهاجرت‌هایی است که در دنیا شکل می‌گیرد. برای مثال جنگ، بلایای طبیعی، قدرت‌گیری دولت‌های دست راستی افراطی در غرب، طرفداری از ترامپ به دلیل دیوار مکزیک و ... سبب افزایش مهاجرت و بازنمایی آن شده است.
در نتیجه یک فضای ضد مهاجرتی نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا ایجاد شده است و قطعا این موضوع بازتاب‌هایی هم در کشور ما دارد. به نظر من موضوعات مطرح در رسانه‌ها که انعکاس زیاد دارد، اتفاقات جدیدی نیست. قبلا هم بوده و حالا شاید مقداری بیشتر شده باشد. من قبول دارم که خیرا حضور افغانستانی‌ها بیشتر شده اما این طور هم نبوده که قبلا وجود نداشته است. بحث بازنمایی و نشان دادن این موضوع است.

حقیقت‌طلب: به طور معمول وقتی ۴، ۵ سال از سرشماری می‌گذرد، تعداد مهاجران قانونی با مهاجران غیرقانونی برابر می‌شود. یعنی اگر مثلا ۲ میلیون نفر مهاجر قانونی داریم، می‌توان نتیجه گرفت که ۴ میلیون نفر مهاجر در ایران حاضر هستند
شما ابتدا برداشت خود را از آمارها بگویید. آیا انجمن شما آمار قابل اعتنایی در این باره دارد؟

حقیقت‌طلب: مجموعه اندیشکده دیاران در سال ۱۳۹۶ با هدف تسهیل زیست مهاجران در ایران تاسیس شد. انجام پژوهش‌های مهاجرتی، تغییر نگرش نسبت به مهاجران و بهبود قوانین مهاجرتی ایران، سه ماموریت اصلی این پژوهشکده است.
فکر نمی‌کنم هیچ نهادی بتواند آمار دقیقی از مهاجران افغانستانی در ایران بگوید. اما ما یک سری شاخص داریم. آخرین سرشماری که در مورد مهاجران افغانستانی انجام شده، سال گذشته، از فروردین تا تیر ماه ۱۴۰۱ بوده است.
وزارت کشور اعلام کرد هر کسی که مدرکی ندارد، ثبت نام کند و مدرکی به آنها داده شد به اسم برگه سرشماری. طبق گفته وزیر کشور در آن زمان، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از مهاجران بدون مدرک در آن طرح سرشماری شرکت کردند.
این به غیر از کسانی بود که مدرک اقامتی در ایران داشتند. مرکز ملی آمار ایران هم در سال ۱۳۹۵ گفته بود ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر مهاجر افغانستانی دارای مدرک اقامتی در ایران هستند. ۷۶۰ هزار نفرشان کارت آمایش دارند، ۴۰۰هزار نفر دارای پاسپورت هستند و این‌ها را وقتی با هم جمع می‌زنیم حدود ۴ میلیون نفر دارای مدرک اقامتی تا ۱۴۰۱ بودند. البته با برگه سرشماری هیچ خدمتی ارائه نمی‌شود و تنها مشخصات آنها ثبت شده و اخراج نمی‌شوند.

این سرشماری‌ها در ایران سابقه دارد. به طور معمول هر چند سال یک بار تعداد مهاجران بدون مدرک زیاد می‌شود و وزارت کشور سرشماری انجام می‌دهد. اگر بخواهیم آمارهای ۲۰ سال اخیر را بررسی کنیم، یک سرشماری در سال ۱۳۸۰ صورت گرفت که ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر شناسایی شدند.
سرشماری بعدی برای سال ۱۳۸۹ بود که تعداد مهاجران افغانستانی زیاد شده بود و مدرکی به نام گذرنامه خانوار به آنها داده شد. دوباره در سال ۱۳۹۳ بعد از فرمان رهبری که همه کودکان مهاجر حق تحصیل دارند، تعدادی از خانواده‌ها که اصلا مدرکی نداشتند، آنها هم سرشماری شدند.
پس از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۱ ما هیچ سرشماری دیگری نداشتیم. یعنی اکثر مهاجرانی که وارد کشور می‌شدند، بدون مدرک بودند. معمولا وقتی ۴، ۵ سال از سرشماری می‌گذرد، تعداد مهاجران قانونی با مهاجران غیرقانونی برابر می‌شود. یعنی اگر مثلا ۲ میلیون نفر مهاجر قانونی داریم، می‌توان نتیجه گرفت که ۴ میلیون نفر مهاجر در ایران حاضر هستند.

سه دسته متفاوت مهاجران افغانستانی

بعد از سال ۱۴۰۰ این یک حقیقت است که تعداد مهاجران افغانستانی بیشتر شده است. من با دکتر جهانبخش هم نظر هم هستم که تعداد آنها احتمالا حدود ۶ تا ۷ میلیون نفر است که ۴ میلیون نفر رسمی هستند و داده‌هایشان ثبت شده است. اما وقتی در مورد مهاجران افغانستانی صحبت می‌کنیم، حتما باید به دسته‌بندی‌های آنها توجه کنیم. اینکه آنها را یکدست بپنداریم، مساله را غیر قابل حل می‌کند.

در یک دسته‌بندی خیلی کلی آنها را سه دسته می‌کنیم: یک دسته مهاجرانی که مقیم هستند و سابقه حضور طولانی در ایران دارند و نسل دوم، سوم و چهارم آنها در ایران متولد شده اند. در سرشماری سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر از مهاجران افغانستانی متولد ایران بودند که اکنون تعدادشان بیشتر شده است.
دسته دوم مهاجران کاری هستند که انگیزه ورودشان کاری است و معمولا بین ایران و افغانستان در رفت و آمد هستند و پول به افغانستان می‌برند. ما بعد از طالبان یک موج مهاجرتی بسیار بزرگ به ایران داشتیم و برآورد این بود که تعدادشان دو برابر شد. سه الی چهار ماه بعد از ورود طالبان، انگیزه ورود مهاجران، امنیتی هم بود. ترس از جان باعث می‌شد افراد مختلفی از دسته‌های مختلف از افغانستان به ایران مهاجرت کنند. اما بعد از استقرار طالبان و امنیت نسبی در آنجا، وضعیت اقتصادی افغانستان بود که باعث می‌شد آنها به ایران مهاجرت کنند. از طرف دیگر نیاز بازار کار ایران هم این روند را تکمیل کرد.

بسیاری از مهاجران که در موج اخیر از افغانستان به ایران آمده‌اند، حتی کابل هم نرفته‌ و یعنی شهر را درک نکرده‌اند و از روستاهای افغانستان آمده‌اند. رفتارهای اصطکاک‌برانگیز میان ایرانیان و آنها، ناشی از همین استدسته سوم هم پناهجویان هستند؛ یعنی کسانی که از بیم جان آمده‌اند و عموما با خانواده هستند و مهمترین ویژگی آنها این است که زمان طلایی بازگشت آنها ۵ سال نخست حضورشان در کشور است. اگر آنها تا ۵ سال نخست مهاجرت به کشورشان بازنگردند، ماندگار می‌شوند.

ما باید جلوی یک سری مسایل را در مورد دسته‌های اول و دوم می‌گرفتیم، اما رها کردیم که این مساله را پیچیده‌تر می‌کند. مسایل انباشته آنها وجود دارد و مسایل مهاجران تازه وارد هم به آنها اضافه شده و این حل مساله را دشوارتر می‌کند.

بسیاری از مهاجران موج اخیر، حتی کابل هم نرفته‌اند

یکی از ویژگی‌های مهاجران تازه وارد، این است که بسیاری از مهاجران که در موج اخیر از افغانستان به ایران آمده‌اند، حتی کابل هم نرفته‌اند. یعنی شهر را درک نکرده‌اند و از روستاهای افغانستان آمده‌اند. در نتیجه رفتارهای اصطکاک‌برانگیز میان ایرانیان و آنها، ناشی از همین است. در دهه ۵۰ و ۶۰ هم این امر را در ایران تجربه کردیم.
عامل دیگر که باعث پیچیدگی موضوع شده است، نحوه ورود است. وقتی از قانونی و غیرقانونی صحبت می‌شود، بیشتر به مناسک ورود ارتباط پیدا می‌کند. اما وقتی فردی روند قانونی را طی می‌کند، همین طی کردن مراحل قانونی و مطلع شدن از کشور مقصد سبب می‌شود آن مهاجر حواسش را بیشتر جمع کند. یعنی سعی کند خود را بیشتر منطبق کند، اما این امر در مورد بسیاری از مهاجران تازه وارد رخ نداده است.
نکته جالب این که مهاجران مقیم که مدتهاست در ایران هستند هم اتفاقا از مهاجران تازه وارد شکایت دارند. چون تازه نگرش مردم ایران به افغانستانی‌ها داشت تغییر پیدا می‌کرد، اما اکنون با ورود مهاجران تازه، در عمل نگاه به اینها هم مخدوش شده است.
ادامه دارد.. .

برچسب‌ها