تفاوت‌ و شباهت‌ ما با آمریکایی‌ها در مواجهه با مهاجران

تهران- ایرنا- مهاجرت هر چند در نفس خود و با توجه به دلایل و انگیزه‌ها و نیز پیامدهایش در جامعه مقصد می‌تواند عاملی انکارناپذیر در ارتکاب جرم باشد اما این سبب نمی‌شود که مهاجران را به چشم مجرمان بالقوه بنگریم.

عوامل مختلفی در پیدایش آسیب‌های اجتماعی دخیلند اما از میان عوامل گوناگون شاید بتوان گفت نقش مهاجرت در گسترش و به وجود آمدن شکاف‌ها و آسیب‌های اجتماعی پررنگ‌تر به نظر می‌رسد. میان مهاجرت و حاشیه‌نشینی رابطه تنگاتنگی وجود دارد. درآمد پایین، شغل‌های نامتعارف، ناآشنایی با محیط، شرایط نامطلوب اقتصادی در همه ابعاد سبب جذب مهاجران به مناطق حاشیه‌ای و اطراف شهرهای بزرگ می‌شود.

آمریکا هرچند کشور مهاجرپذیری است اما در دوره‌هایی که بیکاری به اوج می‌رسد، نظر عموم مردم نسبت به همه چیز به ویژه مهاجرت محدود و تنگ‌نظرانه می‌شود. البته بیشتر آمریکایی‌ها از مهاجرت قانونی حمایت می‌کنند

مهاجرت از کشورهای کمتر توسعه‌یافته به کشورهای توسعه‌یافته نیز بعضا با چنین حالتی روبرو است. حتی در صورت مهاجرت قانونی باز هم تبعیض میان فرد مهاجر و همکار بومی وی از نظر درآمد و استفاده از امکانات و خدمات جانبی شهروندان، چشمگیر است. با توجه به این واقعیت، مقاله «خوانشی تحلیلی-توصیفی بر دلایل مهاجرت و تاثیر آن بر افزایش جرم؛ مطالعه موردی مهاجرت به آمریکا»[۱] نوشته «عبدالوحید زاهدی» استادیار گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب و «ناهید سلیمانی» دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب در نظر دارد با واکاوی دلایل مهاجرت به بررسی تاثیر آن بر افزایش جرم در کشور پذیرنده بپردازد و در این میان کشور آمریکا به عنوان یکی از اصلی‌ترین مقاصد مهاجران نمونه بسیار مناسبی برای این بررسی محسوب می‌شود.

مهاجرانِ کشورساز

آمریکا بومی‌ترین سرزمین مهاجران در دنیا است که توانست جامعه آمریکایی را بدون حضور آمریکاییان واقعی پایه گذارد و این سرزمین پهناور را به قلمرو مهاجران جهانی مبدل سازد.

آمریکا از بدو تاسیس مهاجرپذیر بوده است و بیشتر ساکنان این کشور را افراد مهاجر یا فرزندان آنها تشکیل می‌دهند. بسیاری از آمریکایی‌ها در ظاهر به این واقعیت افتخار می‌کنند. مهاجران این کشور را از پایه ساخته‌اند و همچنان به پیشرفت آن کمک می‌کنند و عامل تغییر در کمیت و ترکیب جمعیت، اقتصاد و بازار، کار، سیاست جامعه و فرهنگ آمریکا به شمار می‌آیند. در ابتدای شکل‌گیری کشور آمریکا، شرایط پذیرش مهاجر به ظاهر آسان بوده و حتی مردم به آن تشویق می‌شدند.

به گفته جان اف کندی آمریکا کشور مهاجران است و کسانی که شجاعت مهاجرت به قاره جدید، استقامت و تحمل بردگی را داشتند، این کشور را ساختند. در سال ۱۹۷۰ جمعیت آمریکا ۷۶ میلیون نفر بود و کمتر از ۴ میلیون نفر(۴.۸درصد) از آنها مهاجر (مهاجر نسل جدید) محسوب می‌شدند. برپایه آمار سرشماری جمعیت آمریکا در سال ۲۰۱۹ میلادی، ۱۳.۱۷ درصد از کل ۳۲۸ میلیون نفر (حدود ۴۵ میلیون نفر) را مهاجران تشکیل می‌دادند.

چرا به آمریکا می‌روند و آمریکایی‌ها چه نظری درباره آنان دارند؟

در بسیاری از مهاجرت‌ها بین گذشته فرهنگی فرد مهاجر و فرهنگ محل مهاجرت تفاوت و چه بسا تعارض فرهنگی وجود دارد. وجود این اختلافات فرهنگی، سازگاری فرد مهاجر را با محل جدید دشوار می‌کند و به همین سبب هنجارهای جامعه جدید از سوی مهاجران نقض شده و نرخ جرم بالاتر می‌رود

در نتایج به دست آمده از پژوهش‌های مختلف معلوم شده که برای مهاجران از مبدا کشورهای توسعه‌یافته مهم‌ترین ملاحظه مهاجرت، پس از هزینه‌های مالی مهاجرت، مهاجرت سال‌های گذشته و داشتن روابط خویشاوندی در کشور مقصد و همچنین بالاتر بودن سطح سرانه تولید ناخالص داخلی آمریکا نسبت به کشور خودشان است اما برای کشورهای در حال توسعه مهم‌ترین علت مهاجرت، افزون بر مشکلات اقتصادی، بیکاری، پایین بودن رفاه، امنیت سیاسی و اجتماعی، افزایش سطح تحصیلات مردم یا به عبارت بهتر افزایش سطح سواد و آگاهی مردم و همچنین عدم رضایت نخبگان از شرایط علمی و پژوهشی کشور خود جهت ادامه تحصیل یا انجام پژوهش است.

در سوی مقابل باید گفت آمریکا هرچند کشور مهاجرپذیری است اما در دوره‌هایی که بیکاری به اوج می‌رسد، نظر عموم مردم نسبت به همه چیز به ویژه مهاجرت محدود و تنگ‌نظرانه می‌شود. البته بیشتر آمریکایی‌ها از مهاجرت قانونی حمایت می‌کنند و گزارش‌ها حاکی از رابطه خوب آن‌ها با مهاجرانی است که می‌شناسند.

در همین حال، آمریکایی‌ها نظر مثبتی به مهاجرت غیرقانونی و مهاجران فاقد ویزا ندارند. همچنین این مساله برای برخی آمریکایی‌ها تبدیل به موضوع سیاسی و احساسی مهمی شده است. مهاجرت غیرقانونی و این باور که مهاجران چه قانونی و چه غیرقانونی از تسهیلات دولتی استفاده می‌کنند در حالی که کاری برای آن انجام نداده‌اند موجب ایجاد و گسترش جنبش‌های راستگرایانه شده است.

نگاهی گذرا به مسائلی که گریبانگیر مهاجران است

تاثیر روانی مهاجرت در وقوع جرائم در سال ۱۹۵۸ و در مجمع جهانی بهداشت روانی در وین، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و تبعات اندوه و دلتنگی دوری از زادگاه و اضطراب و نگرانی از بیکار شدن، بیش از عوامل اقتصادی در عدم انطباق اجتماعی و حتی عدم تطابق حرفه‌ای، موثر اعلام شد.

مهاجرت به عنوان یک پدیده انسانی دارای پیامدها و بازتاب‌هایی است که یکی از آن‌ها ارتکاب جرم و اختلال در امنیت سرزمینی و ملی کشور محل اقامت مهاجران است. به عبارت دقیق‌تر مهاجرت‌های بین‌المللی و به ویژه مهاجرت غیرقانونی دارای بازتاب‌ها و پیامدهای مختلف امنیتی، جزایی‌اند.

با وجود آن که مهاجرت فرصت‌ها و فواید پرشماری را برای مهاجران، جوامع مبداء و میزبان فراهم می‌آورد اما اگر از راه‌های نامتعارف صورت گیرد و مقررات و شرایط حاکم بر آن روشن و آشکار نباشد، می‌تواند به چالش‌هایی همچون عدم‌پذیرش، نبود پشتیبانی کافی از مهاجران در کشورهای میزبان به دلیل غفلت از تخمین ورود غیرمنتظره آنان و مرگ مهاجران در سفرهای خطرناک منجر شود.

تفاوت‌ و شباهت‌ ما با آمریکایی‌ها در مواجهه با مهاجران

عدم سازگاری و تطابق با محیط عاملی بسیار قوی در ارتکاب جرم از ناحیه مهاجران است. البته نباید تصور کرد که مشکلات مربوط به سازگاری تنها دامنگیر طبقه خاصی از مهاجران مانند کارگران است. همه مهاجران از هر گروه سنی و جنسی با هر طبقه اجتماعی، به نحوی مشمول تبعیض‌های کشور پذیرنده هستند.

این باور که مهاجرت با خود مجرمیت به دنبال دارد و مهاجران صرف نظر از قانونی یا غیرقانونی بودن مستعد ارتکاب هر نوع جرمی هستند تنها محدود به ایران نیست. آمریکاییان مدت‌ها بر این باور بودند که مهاجران سبب افزایش جرم هستند

درست است که ماهیت سازگاری از فردی به فرد دیگر و از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است ولی همه مهاجران در کشور پذیرنده در یک احساس شریک هستند و آن اینکه در جایی به سر می‌برند که وطن آنان نیست. این احساس و دیگر برداشت‌های عاطفی و روانی مهاجران در طول زمان و در مکان‌های مختلف با تغییراتی که که در مقصد مهاجرت حادث می‌شوند، به صورت متفاوتی بروز می‌کنند. به هرحال اگرچه واکنش مهاجران ممکن است در برابر تبعیض‌های موجود در جامعه مهاجرپذیر متفاوت باشد آثار منفی و دیرپایی بر روی رفتارهای مهاجران به جای می‌گذارد.

مهاجران چگونه نرخ جرم را بالا می‌برند؟

مهاجرت مولفه غیرقابل انکاری است که در خود و با خود فرهنگ مهاجر را به همراه دارد و هیچ بعید نیست در جامعه مقصد این تعارض خود را بنماید. از دید طرفداران این نظریه در بسیاری از مهاجرت‌ها بین گذشته فرهنگی فرد مهاجر و فرهنگ محل مهاجرت تفاوت و چه بسا تعارض فرهنگی وجود دارد. وجود این اختلافات فرهنگی، سازگاری فرد مهاجر را با محل جدید (مقصد مهاجرت) دشوار می‌کند و به همین سبب هنجارهای جامعه جدید از سوی مهاجران نقض شده و نرخ جرم بالاتر می‌رود.

تحت تاثیر نظریه بی‌نظمی اجتماعی، ادعا می‌شود که مهاجرت به این دلیل که موجب بی‌ثباتی جمعیتی یا دگرگونی مسکونی می‌شود، ممکن است با افزایش میزان جرم در محلات رابطه مستقیم داشته باشد. این تغییر در وضعیت سکونت خود باعث افزایش جرم می‌شود چرا که همبستگی اجتماعی را تضعیف کرده و کنترل اجتماعی غیررسمی را کاهش می‌دهد که همین موارد، عوامل اصلی در مبارزه با جرم به شمار می‌آیند.

در مهاجرت‌های دوره حاضر به ایالات متحده آمریکا شاهد تفاوت مهمی هستیم که افزون بر ریشه‌های ملیتی است. مهاجران کنونی برخلاف مهاجران دوره‌های پیشین که در مناطق مادرشهری ساکن می‌شدند اکثرا غیر سفیدپوست هستند، زبان‌هایی غیر از انگلیسی صحبت می‌کنند، دارای گستره عظیمی از موقعیت اجتماعی، دین و فرهنگ هستند و حتی از لحاظ موقعیت‌ها نیز متفاوت‌اند.

در این بین جرایم ارتکابی توسط مهاجران و پناهجویان غالبا به عنوان نشانه‌ای از بیگانگی و تفاوت فرهنگی آنها از جمعیت‌های بومی انگاشته می‌شود. این برداشت که جرم ارتکابی توسط مهاجران تا حدی نتیجه خصایص جرم‌زا، پیشینه فرهنگی، کمبود همانندسازی و کمبود ارزش‌های به اصطلاح غربی است، به ایده رایج مناظرات سیاسی و رسانه‌ای معاصر تبدیل شده است.

این باور که احتمال مجرم بودن مهاجران بیش از اهالی است و نیز اینکه مهاجران فاقد ویزا اصولاً مجرم‌اند، خاستگاه اساسی ایدئولوژی ضدمهاجرت در آمریکاست. این کلیشه درباره مجرمیت مهاجران افزون بر انگ زدن‌های ناجوانمردانه، به بیشتر مهاجران قانونمدار به وضع قوانین سختگیرانه درباره مهاجران انجامیده است.

اگرچه ورود غیرقانونی شمار زیادی از افغانستانی‌ها به ایران و ارتباط شماری از آنها با شبکه قاچاق موادمخدر ناخودآگاه ورود غیرقانونی مکزیکی‌ها به آمریکا و مافیای موادمخدر را به یاد می‌آورد، عموما هر دو دسته از مهاجران در اشتغال، مسکن، درآمد و رفاه نسبی زندگی از حداقل‌ها برخوردار بوده‌اند

این قوانین سختگیرانه به دستگیری تعداد زیادی افراد منجر شده که در بازداشتگاه‌ها یا زندان‌ها می‌مانند و در نهایت اخراج می‌شوند و بالاترین رقم اخراج از آمریکا در تاریخ را رقم زده‌اند. پلیس به طور روزانه، آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار را به عنوان مظنونان برخی جرائم در نظر گرفته، بدون وجود دلایل معقولانه در گشت‌های روزانه خود، آنها را به طرز نامناسبی متوقف و بازداشت می‌کند.

ایران، آمریکا و مساله مهاجران

بی‌تردید اگر میان هنجارها و باورهای شخص مهاجر و جامعه مقصد تعارض و تقابل شدید وجود داشته باشد، اگر فرد مهاجر امکان اشتغال یا زندگی سالم را در جامعه مقصد نداشته و یا خود دارای پیشینه یا زمینه ارتکاب جرم باشد به سادگی می‌توان پیش‌بینی کرد که مهاجرت با افزایش جرم ارتباط مستقیمی دارد.

در عین حال عواملی چون مدت مهاجرت، فاصله بین مبدا و مقصد مهاجرت، خواست مهاجر بر جرم‌زایی و قانونی یا غیرقانونی بودن مهاجرت بر رابطه میان مهاجرت و افزایش جرم تاثیر می‌گذارد. پژوهش‌ها گواه این مدعا است که انگیزه مهاجرت در کشورهای توسعه‌یافته کمتر اقتصادی است و این مردم جوامع در حال توسعه هستند که با انگیزه‌های اقتصادی مهاجرت می‌کنند. در این حالت، مهاجران فاقد تخصص و مهارت خاص‌اند و گاه در جامعه مقصد برای نیل به مقاصد اقتصادی دست به ارتکاب جرم نیز می‌زنند. مهاجرت‌ها که معضل اصلی فقر اقتصادی است به گسترش حاشیه‌های شهری و حاشیه‌نشینی دامن زده است.

این باور که مهاجرت با خود مجرمیت به دنبال دارد و مهاجران صرف نظر از قانونی یا غیرقانونی بودن مستعد ارتکاب هر نوع جرمی هستند تنها محدود به ایران نیست. آمریکاییان مدت‌ها بر این باور بودند که مهاجران سبب افزایش جرم هستند. شمار مهاجران بسیار زیاد اعم از قانونی و غیرقانونی که همه ساله به آمریکا وارد می‌شوند، آنها را مستعد دریافت چنین باوری کرده است.

در ایران باز هم با توجه به دلایل و انگیزه‌های مهاجرت و بدتر از همه نبود ساماندهی قانونمند برای مهاجران، نفس مهاجرت با ارتکاب جرم پیوندی ندارد و این رابطه به واسطه ارتکاب جرم از ناحیه مهاجران در مناطق مهاجرنشین، به شدت تقویت شده است.

اگرچه ورود غیرقانونی شمار زیادی از افغانستانی‌ها به ایران و ارتباط شماری از آنها با شبکه قاچاق موادمخدر ناخودآگاه ورود غیرقانونی مکزیکی‌ها به آمریکا و مافیای موادمخدر را به یاد می‌آورد، عموما هر دو دسته از مهاجران در اشتغال، مسکن، درآمد و رفاه نسبی زندگی از حداقل‌ها برخوردار بوده‌اند. هرگاه دولت‌ها در پی حل معضلات و مشکلات مربوط به مهاجران برآمده و به ساماندهی آنان پرداخته‌اند، نتایج روشن و سودمندی حاصل شده که زیست مسالمت‌آمیز مهاجران و بومیان را کنار هم تسهیل کرده است.

پی‌نوشت

[۱] عبدالوحید زاهدی و ناهید سلیمانی، «خوانشی تحلیلی-توصیفی بر دلایل مهاجرت و تاثیر آن بر افزایش جرم؛ مطالعه موردی مهاجرت به آمریکا»، دوفصلنامه پژوهش‌‍‌های نوین در مطالعات علوم انسانی اسلامی، دانشگاه لرستان، سال دوم ، شماره سوم، ۱۴۰۲

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha