تهران- ایرنا- کتاب «فلسفۀ شادکامی» از فلسفه شادکامی فراتر می‌رود و به طرح پرسش‌های مهمی در مورد روان‌شناسی و اقتصاد شادی، نقش آن در سیاست‌گذاری عمومی و برخی از چالش‌هایی که مطالعه میان رشته‌ای شادی با آن مواجه است، می‌پردازد.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب فلسفه شادکامی مقدمه‌ای درباره این حوزه است. این کتاب درباره فلسفه شادکامی، علم، اقتصاد و جنبه سیاسی شادی و موضوع‌های کاربردی را شامل می‌شود. این کتاب مروری کلی به پژوهش‌های انجام شده در زمینه شادی است.

این کتاب، شادی را از منظری معاصر پوشش می‌دهد. شادی از دیرباز جایگاهی متعارف و برجسته در گفتمان‌های تاریخی در سراسر جهان داشته است. این کتاب از فلسفه شادکامی فراتر می‌رود و به طرح پرسش‌های مهمی در مورد روان‌شناسی و اقتصاد شادی، نقش آن در سیاست‌گذاری عمومی و برخی از چالش‌هایی که مطالعه میان رشته‌ای شادی با آن مواجه است، می‌پردازد.

این کتاب از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول کتاب با عنوان «نظریه»، به کاوش نظریه‌های فلسفی پیش‌رو در مورد چیستی شادی می‌پردازد. این بخش با نگاهی به تفاوت میان شادی و به‌زیستی آغاز می‌شود و سپس به نظریه‌های فلسفی لذت‌باوری، نظریه حیات هیجانی و نظریه‌های رضایت شادی می‌پردازد.

بخش دوم کتاب با عنوان «چه چیزی سبب شادی ما می‌شود؟» بیشتر بر ماهیت میان رشته‌ای این موضوع متمرکز است و به بررسی مسائل گوناگونی می‌پردازد که با شادی مرتبط هستند. بخش سوم با عنوان« بافتار شادی» به بررسی تاثیر پژوهش شادی در زمینه‌های روان‌شناسی، اقتصاد و سیاست‌گذاری عمومی و همچنین مشکلات موجود در انجام پژوهش‌های تجربی درباره شادی می‌پردازد.

قسمتی از متن کتاب

بررسی‌های مبتنی بر خودگزارشی، نوعی اندازه‌گیری از به‌زیستی ذهنی ارائه می‌کنند که به گزارش سوژه از شادی خود وابسته و از این جهت غیرمستقیم است. با توجه به محدودیت‌های گزارش‌دهی ذهنی، بسیاری در پی ایجاد معیارهایی از شادی هستند که با گذر از خودگزارشی‌ها، به گونه‌ای مستقیم‌تر به اندازه‌گیری به‌زیستی ذهنی بپردازد. اگرچه اندازه‌گیری مستقیم چیزی نظیر «رضایت از زندگی» چالش برانگیز است، اما پیشرفت‌های فراوانی در جهت اندازه‌گیری مستقیم عاطفه حاصل شده است. این معیارها هم به عنوان وسیله‌ای برای درک وقوع به‌زیستی ذهنی و هم برای تایید اعتبار و تکمیل خودگزارشی‌ها از شادی مورد استفاده قرار گرفته اند.

مستقیم‌ترین راه برای اندازه‌گیری عاطفه، بررسی وقوع فیزیولوژیکی آن است. دانشمندان علوم اعصاب با بررسی الگوهای مغزی مرتبط با تجربۀ عاطفۀ مثبت، به طور کلی در مورد نشانگرهای فیزیولوژیکی عاطفۀ مثبت به اتفاق نظر رسیده‌اند. این امر به پژوهشگران امکان می‌دهد تا با بکارگیری روش‌های تصویربرداری مغزی نظیر مطالعات نوار مغزی یا ام.آر.آی مستقیماً به بررسی عاطفۀ مثبت بپردازند. این روش‌ها ابزاری را برای اندازه‌گیری وقوع عاطفۀ مثبت و مبنایی را برای درک فرایندهای عصب‌شناختی که تضمین کنندۀ بسط عاطفۀ مثبت هستند، در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهند.

یکی از یافته‌های مهم در این خصوص، مفهوم انعطاف‌پذیری عصبی یا توانایی مغز برای تقویت شبکه‌های عصبی از طریق به کارگیری آن شبکه‌ها است. ریچارد دیویدسن، عصب‌شناس، که در فصل نهم به بررسی کارهای وی در زمینه هم‌دردی پرداختیم، از این روش‌ها برای شناسایی مدارهای عصبی مهم در شکل‌گیری شادی و نیز بررسی این موضوع که چگونه می‌توان این مدارها را با پرورش مهارت‌هایی نظیر مراقبه و تاب‌آوری تقویت کرد، استفاده کرده است. (صفحه ۳۵۸ و ۳۵۹)

کتاب فلسفه شادکامی، مقدمه‌ای میان رشته‌ای، نوشته لورین ال.بسر و ترجمه پروانه یوسفی با شمارگان هزار نسخه در ۴۵۴ صفحه در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.