تهران- ایرنا- کارشناس مطالعات زنان نوشت: در دهه‌ اخیر شاهد آن هستیم که اصطلاح «قتل‌های ناموسی» در راستای هجمه‌ گسترده به عنصر غیرت‌ورزی مردان رایج شده است؛ به گونه‌ای که دشمن در تلاشی هماهنگ به دنبال منفور جلوه دادن غیرت‌ورزی مردان است. 

امنیت اجتماعی زنان مولفه‌ای است که اغلب در میان سطور سیاست‌گذاری و نخبگانی مورد طرح و بحث قرار می‌گیرد؛ به طوری که عرصه‌ میدانی و روزمره‌گویی وجود خارجی ندارد و هیچگونه مسئولیتی متوجه افراد جامعه در راستای شکل گیری امنیت اجتماعی زنان در جامعه نیست.

در این سطور قصد داریم وجوه دیگری از مولفه‌ امنیت اجتماعی زنان را مورد وارسی قرار دهیم که باوجود مهم بودن این موضوع، مورد غفلت بسیاری از شهروندان جوامع کنونی قرار گرفته است. این مولفه را در مردان باید جست؛ مردانی که خود صاحب خانواده هستند و در جوامع رفت و آمد می‌کنند. چندسالی است که این مولفه به شکل های مختلف مورد هجمه‌های سنگین عده‌ای در داخل و خارج از کشور قرار گرفته و سبب ایجاد حس نفرت قابل توجهی نسبت به ماهیت این مولفه شده است. مولفه مدنظر ما «غیرت مردان» است.

طی چندین سال گذشته اتفاقات دلخراشی در خانواده‌هایی با سطح فرهنگی و دینی پایین اما تعصبات جاهلانه بالا، به وقوع پیوست که در طی آن دختر و یا زن آن خانواده توسط محارمش (پدر، برادر یا همسر) کشته شده است. گاه این تعصبات جاهلانه به قدری اعمال می‌شد که روح و جسم دختر و زن خانواده را مورد آزردگی فراوان قرار داده و سبب خودکشی او می‌شد.

اصطلاحی که بیشتر جامعه شناسان برای چنین بحران‌های دردناکی به طور مرتب به کار می‌برند، اصطلاح «قتل‌های ناموسی» است. اساسا ناموس تلقی شدن زنان برای مردان محارم‌شان به واسطه‌ «عنصر غیرت» در مردان رخ می‌دهد. عنصرغیرت از ویژگی های مورد تمجید مردان در فرهنگ کهن ایرانی و فرهنگ اسلام ناب محمدی بوده است.

البته باید چنین گفت که تعاریف غیرت در فرهنگ کهن ایرانی دارای اشکالات معنایی است، درحالی که در فرهنگ اسلامی، آن اشکالات و معنایی و رفتاری را ندارد. مثلا در فرهنگ ایرانی، غیرت با تعصبات کور به نوعی آمیخته است و حد افراط گونه‌ توامان با زورگویی و تحمیل نظرات مدنظر مردان خانواده بر زنان و دختران خانواده‌شان را به همراه خشونت و آسیب برای زنان و دختران به همراه دارد.

در غیرت‌ورزی‌های متعصبانه، مساله صرفا حفاظت از آبروی خانوادگی است اما در اسلام غیرت ورزی مرد در راستای حفاظت از دختر و زن صورت می‌گیرد. به همین دلیل خشونت، تعصب و آسیب رساندن به زن و دختر را به دنبال ندارد و این امر خود سبب علاقه زنان و دختران به آن مرد و حمایتگری محترمانه او منجر می‌شود.

در دو دهه‌ اخیر و به ویژه در دهه‌ اخیر شاهد آن هستیم که اصطلاح «قتل‌های ناموسی» در راستای هجمه‌ گسترده به عنصر غیرت‌ورزی مردان شده است؛ به گونه‌ای که با فراگیر شدن (ترند) هشتک‌هایی چون (#من-ناموس-کسی-نیستم) در تلاشی هماهنگ برای منفور جلوه دادن غیرت ورزی مردان بودیم؛ تلاشی که اغلب از سوی زنان ناآگاه از تفاوت تعصب با غیرت ورزی دینی مردان و نسبت آن با امنیت اجتماعی‌شان است.

این امر سبب شد تا برخی دختران و زنان جامعه به طور ناآگاهانه اما مستقیم و خودخواسته خط مسلم و مستحکم امنیتی خود را به واسطه خشونت تلقی شدن غیرت و تغییر مفهوم آن از حمایت به تعصب، به واسطه اصطلاح گذاری غلط ناشی از عدم شناخت دقیق فرهنگی جامعه را بشکنند.

زمانی که بر غیرت مردان، غیرت حمایتگری که اسلام آن را مدح می‌کند، برچسب خشونت زده و تعصب کور آن را می خوانند، شاهد بی‌تفاوت کردن مردان به حرمت داشتن حریم زنان در جامعه خواهیم بود. حال این زنان می‌خواهند از اعضای خانواده‌شان باشند یا از افراد جامعه.

جلوه‌گری‌ این بی‌تفاوتی صورت‌های مختلفی دارد و به چند شکل ظهور می‌کند. مثلا حجاب زنان را عنصر بی‌اهمیتی دانسته و جایگاه آن را به لباسی که نهایتا بخش‌هایی از بدن زن را بپوشاند، تقلیل می‌دهند؛ تقلیلی که تنها در پوشش فاصله‌دار از حجاب نمی‌ماند و به تقلیل حریم زن در جامعه منتهی می‌شود؛ امری که بروز آن را در مترو و اتوبوس‌های خطی مشاهده می‌کنیم. در مردانی که به خودشان این جرئت را می‌دهند در حریم واگن‌های مخصوص زنان وارد شوند، با نگاه‌ها، تنه‌ها و متلک‌های عامدانه‌شان حریم هر زنی را نقض کنند و ناراحت لکه‌دار شدن مردانگی خود نباشند!

علت آن است که زنان در پس ذهن آنان، ناموس نیستند و غیرت، عنصر خوبی نیست. زیرا تجلی تعصبات کهنه و محدود کننده زنان است. بر این اساس حتی تعدی مردان در مترو، اتوبوس، معابر و خیابان ها چه بسا لطف به زنان نیز برای مردان متعدی به دور از غیرت تلقی شود.

زیرا این امر دربر دارنده‌ آزادی زن است! به دور از تصور نیست که در انتهای چنین راه معیوبی روزی فرا رسد که مردان متعددی که پیشه آنان، مزاحمت در خیابان به شکل‌های مختلف شده حتی انتظار داشته باشند که زنان مورد آزارگری‌شان از آنان تشکر کنند که با تعدی و آزارگری‌شان؛ آزادی را برایشان به ارمغان آورده اند؛ همانطور که امروزه همراهی مردان در تردد بدون حجاب زنان و دخترانشان و گاه اجبار زنان و دختران به بی‌حجابی در جامعه توسط مردان خانواده‌شان، حرکتی در راستای آزادی و استقلال زنان عنوان می‌شود! برخی از این مردان نیز معتقدند حتی زنان و دختران‌شان در آینده از آنان بابت اجبار در بی‌حجاب تردد کردن و یا همراهی در این امر از آنان تشکر خواهند کرد!

مشاهده می‌کنیم که اصطلاحات و الفاظ، زمانی که برای پدیده‌ها به دقت انتخاب نشوند و به صورت مرتب استفاده شوند، نه تنها نمی‌توانند مشکلات اجتماعی را فهم و حل نمایند، بلکه مشکلی روی مشکلات جامعه می‌افزایند!