به گزارش ایرنا، اتاق کوچک کاهگلی با تیرهای چوبی پُر از احساس یک روز خوب را نمایان و بوی تار و پود فرش، نسیمی از اصالت و هنر را تداعی میکند، این معجزه رجهای قالی بر روی صندلی چوبی است که زندگی «آبادان گزل چچی زاده» را در این گوشه از خراسان رقم میزند.
او دلش را با ریشه قالی گره زده و رجهایی که میبافد نماد عینی معجزهای از دستان هنرمندی است که زینتبخش موزههای معتبر جهان و بازارهای بین المللی می شود.
«آبادان گزل» با نقش و نگار رویایی که بر فرش دورو خلق میکند تار و پود زیبایی شناسی عصر حاضر را در قالب هنر شکل میدهد و بدون این که خود بداند جلوه های هنری زیبا از سنت را در دنیای مدرن فرش های ماشینی به رخ جهانیان می کشد.
وقتی صحبت از فرش نفیس دو رویه تمام ابریشم می شود اولین محلی که میتوان برای خرید این هنر تصور کرد، روستای "دویدوخ" در شهرستان راز و جرگلان است و جالب است بدانید این روستا در نقطه صفر مرزی، میان خراسان شمالی و کشور ترکمنستان واقع شده است که مردمان آن از سالیان دور این هنر خاص را آغاز کرده و رمزو رازهای هنر دست خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده اند.
خانم “آبادان گزل چچی زاده” به نوعی مبدع و گسترش دهنده اصلی این نوع فرش می باشد که از بچگی کار بافت قالی را در روستای دویدوخ آغاز کرد و توانست پس از آموزش بافت این قالی به فرزندان، نوه ها و عروس هایش این فرش دستباف خاص را به شهرت برساند.
سفر پر از خیال و هیجان به منطقه ناشناخته جرگلان در شمالی ترین نقطه خراسان برای دیدار با «آبادان گزل چچی زاده» آغاز می شود در یک روز از ماه آبان که فالش بر خوشرویی و مهربانی ترسیم شده است نوید سفری خوب را می دهد.
راز و و جرگلان بر تابلوی کنار جاده ای دوراهی پیش قلعه در ۳۵ کیلومتری شرق بجنورد مرکز خراسان شمالی نقش بسته است و با گذر از این تابلو وارد دنیای ناشناخته ای میشوی که زوایای پنهان اجتماعی، فرهنگی و محیطی از زندگی اقشاری از مردم ترکمن در این منطقه از شمالشرق کشور نمایان می شود.
چند کیلومتری که پیش می رویم به رودخانه اترک می رسیم که از نگاه بومیان، روزگاری پرآب بوده و امروز رودخانه فصلی نامگذاری می شود و ناگفته پیداست که اندک آبی که در این رودخانه جاری است، جوابگوی این اراضی و کشتزارهای گندم، جو و کلزا در این منطقه نیست.
با گذر از جاده با گله های شتر در بین درختان انبوه اُرس و ساربانهایی با کلاه پشمین ترکمنی فضای جذابی خلق می کند؛ اما شوق مناظر زیبا با حرکت در این جاده های باریک و با دست اندازهای خطرناک و پیچ های فراوان، زیباییهای این منطقه بکر را در کام تلخ می کند.
شهرستان راز وجرگلان که هممرز با کشور ترکمنستان است، از جمعیت ۶۰ هزار نفری ترکمن با آداب و رسوم خاص تشکیل شده است و در این منطقه رنگ ها با انسان ها سخن می گویند و چهره زنان و مردان با لباس های رنگارنگ و اصیل به همراه اسامی باقلق، دویدوخ و یکه صعود بر تابلوهای کنار جاده ای حس دیداری هر بیننده ای را به وجد می آورد.
اینجا سبزی درختان اُرس بر دامنه های دشت اترک نقش بسته و در کنار سپیدی برف زمستان، مناظر دیدنی از دنیایی متفاوت را بر رهگذران نمایان می کند و در این خطه کوچ با زندگی عشایر گره خورده است و زندگی عشایری در کنار جاده ها همراه با صحنه های بسیار زیادی از حضور ساربان و گله های اسب و شتر را خواهی دید که کمتر جایی مشاهده می شود.
صدای یکنواخت با ضرباهنگ سنت، فضای آرام را در این منطقه بکر به یادگار گذاشته و هر جا چشم بگردانی، هارمونی زیبایی از رنگ ها؛ نگاهت را خیره می کند و این مسکن های طبیعی، بهشتی برای حضور گردشگران برای فرار از هیاهوی و دردسرهای زندگی شهرنشینی را خلق کرده است.
بخش وسیعی از این شهرستان مناطق کوهستانی و درههای نه چندان عمیق دارد که از نظر اقلیمی تحت تاثیر توده هوایی دریای مازندران قرار دارد و این منطقه از حوضههای آبریز رود سومبار، رود جرگلان و رود غلامان در شمال منطقه و حوضه آبریز رود تنگه ترکمن در جنوب محدوده شهرستان فضایی متفاوت را دشت های جرگلان ایجاد کرده است.
آوازه فرشبافی و پرورش اسب در مردمان این منطقه به دوردست ها رسیده و هر بوم و خانه ای با رنگ فرش های دست باف تزیین شده است، حتی این هنر در زنگوله های اسب و شتر هم نقش بسته است.
اینجا حیات سنتی جریان دارد و آرامش موج می زند؛ باید محیط خانه را رها کرد و دل به طبیعت سپرد و در راز و جرگلان خراسان شمالی است که گنجینه معرفت ها و رنگ ها را خواهی دید.
مسافت ۱۵۰ کیلومتری بجنورد تا دویدوخ جرگلان پر از سایه و روشن های تاریخی است و مسجد تاریخی قاولقا، گورستان باغلق و بهمن سنگ هر کدام زوایایی پنهان از تاریخی را نمایان می کند که سرشار از اصالت و افتخار است.
در "دویدوخ" صدای یکنواخت زندگی روستایی با ضرباهنگ سنت، فضای آرام را در این منطقه بکر به یادگار گذاشته و هر جا چشم بگردانی، هارمونی زیبایی از رنگ ها؛ نگاهت را خیره می کند و لباس های رنگارنگ بانوان روستا، بهشتی برای حضور گردشگران برای فرار از هیاهوی و دردسرهای زندگی شهرنشینی را خلق کرده است.
آوازه فرشبافی و پرورش اسب در مردمان این منطقه به دوردست ها رسیده و هر بوم و خانه ای با رنگ فرش های دست باف تزیین شده است، حتی این هنر در زنگوله های اسب و شتر هم نقش بسته است.
آوازه خانه ای که در بالادست دویدوخ و در انتهای کوچه ای قرار دارد که درب های چوبی قدیمی با آن زنگوله هایش نمادی اصیل از فرهنگ و تاریخ ایرانی اش را جلوه می کند اینک جهانی شده و این روستا را با «آبادان گزل» می شناسند.
منزل قدیمی این بانوی هنرمند پر از هنر و سلیقه است به هر جای این دیوارهای کاهگلی که نگاه می کنی رنگ و بوی فرش سرمستت می کند و دیوارها پر از نقش هایی از فرش است که دنیای فرش بافی را معنا می بخشد.
انگشتانش را با مهارت تمام بر سینه فرش می رقصاند، چشمان تو رفته و چین خورده اش را با وسواس تمام می چرخاند بعد از اینکه دست های چروکیده اش را بلند می کند رنگین کمانی از بنفش، نارنجی، آبی، سبز و قرمز نه در دور دست که در فضای نمور اتاقک دنج و قدیمی نمایان می شود.
«آبادان گزل» مبدع فرش دوروی ترکمنی در جهان است و فرشی را تولید کرده است که آوازه اش به دوردست ها در استرالیا، آلمان، ایتالیا و دیگر کشورها رسیده و همچنان از این مشتریان سفارش دارد.
این بانوی هنرمند ترکمن از ۱۵ سالگی هنرفرشبافی را با بافت قالیچه دو رو آغاز کرده و اینک که 85 سال سن دارد هنوز هم دست از این هنر نمی کشد چرا که معتقد است اصالت تار و پورد فرش در وجودش نهادینه شده و بخشی جدابافته از تن هنرمندش است.
او ٩ فرزند دختر و ۲ فرزند پسر هم دارد که این هنر را به تک تک آنها آموخته است و فرش بافی را به پیشه ای خانودگی تبدیل کرده است و او وظیفه اش را در مقابل اصالت این هنر به خوبی نشان داده و تمام وجودش را برای ماندگاری این هنر ایرانی گذاشته است، اما این روزگار است که دست نامردی خود را رو می کند و توان ادامه عشق و هنر را از او می گیرد و این گرد پیری است که بر رخسار او می نشیند و چشمانش را برای خلق آثار برتر کم سو می کند.
«آبادان گزل» دیگر آن زن جوان ترکمن نیست که با هر رَج شکوهی از هنر را خلق می کرد چرا که انگشتانش دیگر به مانند گذشته توان ادامه را ندارد و هر از چندگاهی دست به دفه می برد و بیشتر مواقع تنها در گوشه ای آرام به فرش هایی نگاه می کند که هر کدام دنیای از عشق و زیبایی را به تصویر می کشند.
فرش دوروی او نه تنها در داخل بلکه در بسیاری از کشورهای استرالیا، آلمان و حتی ژاپن خواهان خود را دارد و او دیگر شهره جهانی یافته و توانسته مرزهای این هنر زیبا و کم نظیر را به دیگر قارها وصل کند.
بافت قالیچه ابریشم دورو کار آسانی نیست و زمان نسبتا زیادی برای تولید آن صرف می شود، مثلا اخیرا سفارشی از استرالیا گرفته است که بافت آن حدود ۲ سال طول می کشد و قیمت قالیچه ها نیز بستگی به ابعاد و نقش سخت آن دارد و از ۵۰۰ میلیون ریال تا ۱۰ میلیارد ریال متغیر است.
ابریشم مورد نیاز برای بافت قالیچه ها نیز در این منطقه تولید می شود اما چون کفاف بافندگان را نمی دهد مقداری از مشهد خریداری می شود.
«آبادان گزل» ما را به اتاقی دیگر از منزلش می برد که فرش های بافته را بر روی هم انبار کرده است و هر یک را باز می کند و با چنان علاقه ای به ما معرفی می کند که گویی در حال ورق زندن برگی از وجودش است چرا که ذوقی وصف نشدنی بر چهره اش می شیند و لبخندی پر از حرف بر لبانش نقش می بندد.
همچنان که «آبادان گزل» به همراه پسرش فرش ها را یکی یکی از هم جدا می کند آفتاب در این روستای مرزی از پس کوه های دویدوخ غروبی دل انگیز را خلق می کند و من را در فکری فرو می برد که هنر بخشی جدانایافتنی از وجود هر ایرانی است و در هر جای این کره خاکی کشانی هستند که با خلق آثارشان جهانیان را شگفت زده کنند.
خراسان شمالی به لحاظ تنوع قومیت ها و فرهنگ ها، ظرفیت های بسیار بالا در تولید فرش دستباف دارد و شاهد تنوع در این زمینه از جمله فرش کردی، ترکی و ترکمن هستیم و فرش ابریشم دو رو که در منطقه راز و جرگلان این استان تولید می شود هم ظرفیت بسیار بالایی برای این منطقه محسوب می شود.
امروزه پنج هزار بافنده فرش ترکمن در خراسان شمالی و اغلب در منطقه جرگلان فعالیت دارند؛ پنج هزار نفری که بیشتر آن ها را زنان و دختران تشکیل می دهند و ۵۰۰ نفر از این بافندگان به بافت قالیچه دورو مشغولند و سالانه تا ۳ هزار متر قالیچه نیز تولید می کنند.
خراسان شمالی دارای ۳۰۱ کیلومتر مرز مشترک با کشور ترکمنستان است که بیشتر این مساحت در شهرستان راز و جرگلان واقع است.
شهرستان مرزی ۷۰ هزار نفری راز و جرگلان که در فاصله ۱۲۰ کیلومتری شمال بجنورد واقع است، سه بخش و ۶ دهستان دارد و ۷۵ درصد جمعیت این منطقه روستایی هستند.