به گزارش ایرنا از وزارت نیرو، مروری بر تاریخچه مدیریت منابع آب سطحی و زیر زمینی در ایران نشان میدهد که پیشینیان ما در سدههای گذشته از روشهای محلی و سنتی مبتکرانهای برای کنترل و مدیریت آب بهره میبردند که نه فقط با اکوسیستمهای بومی مطابقت حداکثری داشت، بلکه به طرز قابل توجهی در بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی جوامع محلی موثر بود.
جدا از قناتهای طولانی و پرآبی که در زیر زمین حفر میشدند تا امکان استفاده حداکثری از آبهای زیر زمینی بهویژه در مناطق کویری و خشک را فراهم کنند، همچنین در مناطق ساحلی که شاهد بارشهای شدید و مقطعی هستیم نیز ساخت آبندانها و بهره برداری از این سازههای کوچک به منظور فعالیتهای اقتصادی همانند کشاورزی و پرورش ماهی از جایگاه مهمی برخوردار بوده است.
اگرچه قدمت ساخت آببندانها در ایران برای کنترل آبهای سطحی به ویژه در مناطق ساحلی به بیش از یکهزار سال میرسد، اما در یکصد سال اخیر با توجه ورود فناوری به چرخه اقتصادی کشور، به مرور نسبت به این سازههای کوچک و محلی در مدیریت منابع آب کشور کم توجهی شد و آرام آرام روند مدیریتی کشور به سمت سازههای بزرگ همانند سدها تغییر کرد.
با توجه به روند سریع خشکسالی و کمبود آب در کشور که متاثر از پدیدههایی مانند تغییر اقلیم شتاب گرفته و نقاط مختلف کشور را با مشکل جدی در کنترل و مدیریت منابع آب از طریق سازههای بزرگ مواجه کرده است، به نظر میرسد یکی از مهمترین راهکارها برای پاسخگویی به نیاز جوامع محلی در حوزه تامین آب و فعالیت اقتصادی ضمن توجه به چالشهای زیست محیطی حادث شده، توجه ویژه به آببندانها و توسعه و ترویج استفاده از این سازههای کوچک و محلی باشد.
سازههایی مفید و موثر در حوزه توسعه فعالیتهای کشاورزی و نیز گردشگری که توسعه آنها بهویژه در مجاورت سواحل کشور که بارشهای ناگهانی و سیل آسا در کنار کمآبی طولانیمدت مواجه هستند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
این موضوع از آن جهت مهم است که بدانیم پراکنش نامنظم بارندگیها و عدم تطابق زمانی این بارشها با فصول کشاورزی بهویژه در استانهای ساحلی به کم آبی و کمبود رطوبت خاک در اکثر ایام سال منجر میشود و به همین دلیل در صورت عدم احداث و توسعه آببندانها، فرصت افزایش بازده و استفاده حداکثری از منابع آب از مدیران و جوامع محلی گرفته میشود.
مشکل بزرگی که پیشینیان ما نیز بر همین اساس اقدام به احداث سازههای آبی کوچکی همچون آب بندانها کرده بودند و اکنون در سایه کاهش شدید منابع آب سطحی به نظر ضرورت دارد بار دیگر به این سازهها توجه شود.
پیشتر «مریم رحیمی» و همکارانش در مقالهای با عنوان «آب بندانها و مدیریت منابع آب در مناطق ساحلی ایران» به این مساله پرداختند و پیرامون چرایی ضرورت توجه به این سازهها به جای سازههای بزرگ مانند سدها به ویژه در استانهای شمالی نوشتند: شاید این سوال مطرح باشد که چرا به جای آب بندان ها، از سد و یا چاه نمیتوان در این مناطق استفاده کرد؟
پاسخ اینکه به طور مشخص در استانهای ساحلی شمال به دلیل نوع بافت زمین و مرتفع بودن زمینهای کشاورزی، حفر چاه نه تنها مقرون به صرفه نیست، بلکه در بسیاری از موارد آب اینگونه چاهها شور و تلخ است. همچنین محدودیت مکانی برای اجرای سدها و انجام مقدمات اولیه زمانبر در کنار کاهش شدید آبهای سطحی متاثر از پدیده تغییر اقلیم، ضرورت توسعه آب بندانها را بیش از پیش مهم کرده است.
به لحاظ زیست محیطی نیز همانطور که اشاره شد، آب بندانها مزایای فراوانی دارند که از جمله آنها میتوان به تطابق حداکثری آنها با اکوسیستمهای محلی اشاره کرد.
در مقاله یاد شده در این زمینه آمده است که آب بندانها دارای ارزشهای زیست محیطی زیادی هستند. به طور مثال آب بندانهای استان گیلان به عنوان زیستگاهی برای استراحت، تغذیه، زمستان گذرانی، لانه گزینی و زادآوری بسیاری از پرندگان بومی و مهاجر نقش آفرینی میکنند.
به غیر از عملکردها و ارزشهای طبیعی، این سازههای کوچک و محلی همچنین این امکان را برای کشاورزان و روستاییان به وجود میآورد تا از منابع اقتصادی قابل حصول همانند پرورش ماهی، گیاهان تالابی، تامین آب کافی برای کشاورزی و دامپروری و غیره کسب درآمد کرده و بخشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی خود را حل کنند.
جدا از همه این موارد، آب بندانها میتوانند در صورت توسعه و ترویج به صورت غیرمستقیم در حوزه گردشگری و اکوتوریسم نیز موثر باشند و از این حیث نیز به افزایش توانمندی جوامع محلی بهویژه ساکنان مناطق روستایی کمک کنند.
جمع بندی اینکه آب بندانها به عنوان سازههای کوچک و محلی که در کشور از سابقه دیرینی نیز برخوردار هستند، امروزه میتوانند به عنوان یک ابزار کنترلی و مدیریتی قوی به یاری مدیران منابع آبی کشور بیایند و با مشارکت مردم بومی فرصتهای جدیدی برای توسعه اقتصادی مناطق ساحلی کشور فراهم کنند.