به گزارش ایرنا، ایوان الاند در یادداشتی در این نشریه آمریکایی نوشت: بسیاری در مکتب سیاست خارجی واقع گرایانه معتقدند که حتی باوجود جنگ اوکراین و یک جنگ کوچکتر در خاورمیانه، چین در حال توسعه همچنان بزرگترین تهدید برای امنیت آمریکا است. برخی از تحلیلگران نگرانند از اینکه چین تلاش غیرمطمئن آمریکا برای کمک به اوکراین را به عنوان نشانهای در نظر بگیرد مبنی بر اینکه تعهد واشنگتن در حمایت از تایوان در صورت تهاجم احتمالی پکن به این جزیره، نامشخص خواهد بود.
وی افزود: یک تهدید خطرناکتر این است که اگر ارتش اوکراین نیروهای روسیه را از مناطق اوکراینی بیرون نکند، کییف جنگ را خواهد باخت و مسکو برای حمله به سایر کشورهای اروپایی از جمله کشورهای حوزه بالتیک و لهستان، جسور میشود. هرچند عملکرد به شدت نامناسب ارتش روسیه و تلفات بزرگ در جنگ (بیش از ۵۰۰ هزار کشته تخمین زده میشود) باید پوتین را نسبت به پیشرویهای نظامی آینده نگران کند. درحالیکه دفع موفقیتآمیز تهاجم روسیه توسط فنلاند در سال ۱۹۴۰، یک نمونه خوب برای آینده اوکراین است.
الاند، در ادامه واگذاری حمایت مالی از اوکراین را به کشورهای اروپای غربی ثروتمند پیشنهاد داده و به عنوان یک راه حل طولانی مدت که به دو طرف جنگ اجازه میدهد وجهه خود را حفظ کنند، پیشنهاد برگزاری یک همه پرسی عادلانه، آزاد و تحت نظارت بینالمللی در مناطق اشغالی اوکراین را مطرح می کند، همه پرسی که ممکن است بخشی یا تمام آن مناطق را به قسمتی از خاک روسیه تبدیل کند. تا زمان رسیدن به یک توافق برای یک مناقشه به بن بست خورده، حمایت مالی برای هرگونه مبارزه بیشتر از سوی اوکراین باید به صورت کامل به کشورها اروپای غربی ثروتمند واگذار شود؛ نگه داشتن اوکراین به دور از دستان روسیه برای کشورهای اروپایی ثروتمند نسبت به امنیت آمریکا بسیار راهبردیتر است.
او معتقد است که تاکنون در مورد این تهدیدهای خارجی مورد ادعا اغراق شده است. چون دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا در اظهارنظرهای اخیرش به درستی تهدیدها برای امنیت امریکا را ارزیابی کرده و گفت: تهدید از جانب نیروهای خارجی خیلی کمتر از تهدید از جانب داخل است.
نویسنده مشکل را در آنجا می بیند که ترامپ تایید نکرد که خودش تهدید اصلی برای جمهوری آمریکایی است. در عوض، رئیس جمهوری سابق رقبای سیاسی خود را «جانوران موذی» توصیف و تهدید کرد از نظام قضایی برای محکومیت آنها استفاده میکند.
الاند در پایان چنین نتیجه گرفت: طبق ادعای ترامپ بند ۲ قانون اساسی که مربوط به قوی مجریه است، به او حق میدهد تا هرکاری که بخواهد انجام دهد. نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ از پایان دادن به حاکمیت قانون اساسی آمریکا برای منفعت خود حمایت کرد. آزار دهندهتر این است که ترامپ به عنوان بخشی از یک کودتای گستردهتر برای باقی ماندن غیرقانونی در قدرت، حتی موجب بروز یک شورش در این کشور نیز شده بود. ژس به خوبی میدانیم ترامپ در صورت انتخاب مجدد چه خواهد کرد، آمریکاییها نمیتوانند حواسشان را به جنگها و «بحرانهای» خارجی پرت کنند، زیرا جمهوری آمریکایی بیش از همه از داخل توسط یک عوامفریب قدرتمند و خطرناک که در انتخابات ۲۰۲۴ احیا میشود، تهدید میشود.