به گزارش روز دوشنبه ایرنا، این نشریه انگلیسی در گزارش مورد اشاره نوشت: پس از ۲ روز گفتگوی مقامها در نشست روز جمعه بحرین درباره طرح غزه پس از جنگ، نتیجه اجتناب ناپذیر این است که هیچ برنامهای وجود ندارد. منطقه ویران شده غزه برای تامین امنیت، بازسازی و خدمات اولیه به کمک خارجی نیاز دارد. اما هیچ کس نه اسرائیل، نه آمریکا، نه کشورهای عربی یا رهبران فلسطینی نمیخواهند مسئولیت آن را بپذیرند.
به نوشته اکونومیست، آمریکا امیدوار است که کشورهای عربی به نیروهای حافظ صلح پس از جنگ کمک کنند؛ پیشنهادی که برخی از مقامهای اسرائیلی نیز از آن حمایت میکنند. اما این ایده در میان خود اعراب از حمایت چندانی برخوردار نیست. ایمن صفدی، وزیر خارجه اردن در کنفرانس این موضوع را بهکلی رد کرد و گفت: «اجازه دهید خیلی واضح بگویم. هیچ نیروی عربی به غزه نخواهد رفت. هیچ یک. نمیخواهیم ما را به عنوان دشمن ببینند.»
در ادامه این گزارش آمده است: این بیمیلی قابل درک است. مقامهای عربی نمیخواهند ویرانیهای به جا گذاشته اسرائیل را پاک و به آن برای کنترل همکیشان عرب خود کمک کنند. اما آنها همچنین مایل نیستند که اسرائیل دوباره این منطقه را اشغال کند و حداقل در گفتوگوهای غیرعلنی اذعان میکنند که تشکیلات خودگردان فلسطین در حال حاضر ضعیف تر از آن است که کنترل کامل غزه را از سر بگیرد. اگر هیچ یک از آن گزینهها واقع بینانه یا مطلوب نباشد، مشخص نیست که چه گزینهای اینطور خواهد بود.
برت مک گورک مشاور جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در امور خاورمیانه اعلام کرده است: در دراز مدت «تشکیلات خودگردان فلسطینی احیا شده» باید کنترل غزه را از سر بگیرد.
اکونومیست نوشت: با این حال، برای تحقق این رویکرد، به ۲ تحول بعید نیاز است. نخست تلاش جدی اسرائیل برای دستیابی به راه حل دو دولتی است: محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین گفته است که بدون چنین راه حلی به غزه باز نخواهد گشت. اما بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی دوران سیاسی خود را صرف خرابکاری علیه راه حل دو دولتی کرده است و علاقهای هم به بازگشت اسرائیل به غزه ندارد.
این نشریه با بیان اینکه تحول دوم تلاشی جدی برای دستیابی به تشکیلات خودگردان «احیا شده» که مک گورک از آن صحبت کرد، مدعی است: «عباس که ۸۸ سال سن دارد در سال ۲۰۰۵ برای یک دوره چهار ساله به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان انتخاب شد. او یک رهبر بیاعتنا و متصلب است. او و دستیارانش که برخی از آنها جانشینان احتمالی او نیز در نظر گرفته میشوند، به طور گستردهای فاسد هستند. هیچ کس نمیتواند توضیح دهد که چگونه دولت او ممکن است احیا شود.»
این گزارش می افزاید: «حتی قبل از جنگ، کشورهای ثروتمند خلیج فارس از دیپلماسی دسته چک خسته شده بودند. آنها احتمالا تمایلی به تامین بودجه بازسازی غزه که میلیاردها دلار هزینه خواهد داشت، ندارند. یکی از دیپلماتهای غربی در منطقه ابراز داشت: آنها قبلا چندین بار غزه را بازسازی کردهاند. تا زمانی که این بخشی از یک روند جدی صلح نباشد، آنها پولی نخواهند داد.»
این نشریه گزینه آخر را خود حماس عنوان کرد و افزود: به نظر می رسد رهبران و بسیاری از نیروهای آن به جنوب غزه رفتهاند، منطقه ای که اسرائیل هنوز نیروهای زمینی را به آنجا اعزام نکرده است. ظاهرا در حال حاضر آنها غذا و سوخت کافی برای باقی ماندن در شبکه تونل های زیرزمینی غزه دارند.
یکی از مشاوران شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی مدعی شد: با توجه به فشار محاصره بر روی غیرنظامیان، نیروهای حماس اصلا تحت هیچ فشاری نیستند. برعکس، این مساله به حماس کمک میکند، زیرا آنها از آن برای ایجاد فشار بین المللی برای آتش بس استفاده میکنند.
اکونومیست در پایان نوشت: نزدیک به ۲ دهه است که غزه یک مشکل بدون راه حل بوده است. اسرائیل و مصر راضی بودند که پس از تسلط حماس، آن را تحت محاصره قرار دهند. عباس علیرغم اینکه گاه به گاه برای وحدت فلسطینیها تلاش میکرد، تمایلی به بازگشت به غزه نداشت و حماس خوشحال بود که کنترل خود را بر یک منطقه محاصرهشده حفظ میکرد. همه به دنبال حفظ وضع موجود بودند. این وضع موجود صبح روز هفتم اکتبر در هم شکست. مشکل بسیار بزرگتر شده است و راه حل ها دور از ذهن است. ناظران خوشبین امیدوارند که جنگ غزه فرصتی برای حل و فصل نهایی مناقشه اسرائیل و فلسطین باشد. با این حال، به احتمال زیاد این مساله طوری پایان خواهد یافت که غزه به عنوان یکی دیگر از مسائل شکست خورده خاورمیانه باقی میماند.