به گزارش روز چهارشنبه ایرنا به نقل از این نشریه آمریکایی، حزب سیاسی «بهارتیا جنتا» که نارندا مودی به آن تعلق دارد، در یک دهه گذشته توانسته است روابط موفقی را با جهان عرب برقرار کند اما جنگ اخیر بین رژیم صهیونیستی و حماس، به تغییر در رویکرد هند در تعادل دیپلماتیک بین «خاورمیانه جدید» و حمایت سنتی این کشور از مساله فلسطین منجر شد.
به نوشته این گزارش، هند در رویکرد جدید خود در قبال مساله خاورمیانه در حال نزدیک شدن به سیستم امنیتی ایالات متحده است. مشارکت هند در دیپلماسی اقتصادی جدید خود از جمله مشارکت در گروهی با حضور اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده، و همچنین همکاری در کوریدور قتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که در حاشیه نشست گروه ۲۰ در سپتامبر معرفی شد، از جمله مصادیق تغییرات آشکار در رویکرد دهلی نو در قبال منطقه خاورمیانه است.
بنظر می رسد هدف اصلی آمریکا از پیشنهاد چنین طرحی، منزوی کردن چین در خاورمیانه باشد چرا که همکاری پکن با کشورهای منطقه در سالهای اخیر در حال افزایش است.
ایده اولیه چنین طرحی برای نخستین بار در سال ۲۰۲۱ در جریان اجلاس تجاری «آی تو یو تو» (I2U2) با مشارکت هند، رژیم صهیونیستی و امارات آغاز شد. هدف اصلی این طرح، گفتوگو در خصوص پروژه های زیرساختی در خاورمیانه بود و عربستان بعداً به این گفتگوها پیوست.
بر اساس این گزارش، هند از زمان استقلال خود حامی قاطع مساله فلسطین بوده و دلیل این امر را نیز حمایت اخلاقی از استقلال فلسطین و به عنوان یک جنبش ضداستعماری توصیف می کرد.
در سال ۱۹۷۵، هند اولین کشور غیرعربی بود که وضعیت دیپماتیک کامل را به سازمان آزادیبخش فلسطین اعطا کرد. همچنین یاسر عرفات رئیس وقت این سازمان به طور منظم به دهلی نو در رفت و آمد بود.
بعد از دههها حمایت از جهان عرب، در سال ۱۹۹۲، پی.وی. ناراسیما رائو نخستوزیر وقت هند، روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل را برقرار کرد. این اتفاق در زمانی رخ داد که هند در حال تغییرات عظیمی در منطقه زیرقاره بود و می کوشید اقتصاد خود را پس از سالها بحران اقتصادی احیا کند.
بر اساس این گزارش، در دهه های گذشته رژیم صهیونیستی همواره از هند حمایت کرده است. اسرائیل در سال ۱۹۷۱ در جنگ هند با پاکستان، کمکهای نظامی فراوانی به دهلی نو کرد.
به گزارش فارن پالیسی، در طول چند دهه گذشته هند کوشیده است سیاست عادیسازی روابط میان جهان عرب، اسرائیل و ایران را در پیش بگیرد چرا که ارتباط با آنها از اهمیت فراوانی برای دهلی نو برخوردار است.
جهان عرب بزرگترین میزبان بیش از ۷ میلیون کارگر هندی است که میلیاردها دلار از درآمد مهاجرتی را به اقتصاد هند سرازیر می کند. رژیم صهیونیستی همچنان یک شریک حیاتی در زمینه فناوری و صنایع دفاع برای هند به شمار می آید. همچنین موقعیت استراتژیک ایران به بهبود منافع هند در منطقه آسیای مرکزی کمک فراوانی می کند.
بر اساس این گزارش، در شرایطی که هند می کوشد اقتصاد خود را شکوفا تر کند و تا سال ۲۰۳۰ میلادی به سومین اقتصاد جهان تبدیل شود، خاورمیانه، از دیدگاه سیاست خارجی این کشور از اهمیت فراوانی برخوردار است.
در سال ۲۰۱۷، مودی اولین نخستوزیر هند بود که به تلآویو سفر کرد. او در سال ۲۰۱۹، در زمان فاجعه قتل جمال خاشقجی، میزبان ولیعهد عربستان محمد بن سلمان بود. در نهایت، مودی پنج بار از سال ۲۰۱۵ تاکنون به امارات متحده عربی سفر کرد و اغلب از رئیس جمهور امارات، شیخ محمد بن زاید آل نهیان بهعنوان «برادر» یاد میکرد.
ایجاد اتحاد I2U2 از دیگر سو، گروهی که شامل هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و آمریکا است، تلاشی بی سابقه برای تعمیق روابط دیپلماتیک و اقتصادی بین چهار کشور است که هرگز یک پلتفرم مشترک نداشته اند، حتی اگر روابط دوجانبه با یکدیگر داشته باشند.
به نوشته فارن پالیسی، طرح جدید کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که در حاشیه نشست گروه ۲۰ در دهلی نو رونمایی شد هم به روابط کشورها وابسته است و هم به منظور کمک به روند عادی سازی روابط میان عربستان-اسرائیل به کار گرفته می شود.
نارندرا مودی، نخست وزیر هند، همچنین آشکارا از رژیم صهیونیستی در برابر حملات حماس حمایت کرده است.
پیش تر رسانه هندی هندوستان تایمز در گزارشی تحلیلی درباره حملات اخیر حماس به شهرک های صهیونیست نشین، نوشت: به نظر می رسد حمله بی سابقه حماس به رژیم صهیونیستی که مورد استقبال برخی کشورها قرار گرفته است، با هدف پیچیده کردن روند عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی صورت گرفته که در منطقه در حال انجام است و ظرفیت تغییر چشمگیر ژئوپلیتیک جهانی را دارد.
این رسانه اضافه می کند: واکنشهای اولیه همسایگان عرب سرزمین های اشغالی به حملات حماس نشان میدهد که اگرچه آنها به سیاست حمایت از فلسطینیها که پیش از این اعلام کردند پایبند هستند اما نمیخواهند اجازه دهند تحولات کنونی چشمانداز عادی سازی روابط کاملاً از دسترس خارج شود، اما آیا ریاض میتواند مسیر خود را ادامه دهد و آیا برنامه های تلآویو میتواند برای عادیسازی با دیگر همسایگان خود، حتی زمانی که جنگی را در خاک فلسطین آغاز میکند، داوم یابد؟ این موارد متغیرهای مهمی خواهد بود که باید در هفتهها و ماهها مورد بررسی قرار گیرد.
این گزارش در ادامه می گوید: این بدان معنا نیست که ریشه های تاریخی درگیری، وحشیگری اسرائیل در غزه، چرخش به راست افراطی در تل آویو و پیامدهای نامطلوب آن برای آمادگی امنیتی خود اسرائیل، تلاش حماس برای قدرت نمایی، اختلافات داخلی، موقعیت اطراف مسجد الاقصی، نگرانیهای فلسطینیها و عدم پیشرفت راهحل دو کشوری شدن منطقه، عوامل اساسی در بازی نیستند، اما حملات حماس علیه اسرائیل باید در این مقطع خاص در سیاست غرب آسیا مورد بررسی قرار گیرد.