عدلان مارگویف استاد گروه مطالعات شرقشناسی دانشگاه روابط بینالملل مسکو در مصاحبه با ایرنا از جایگاه ایران در شکلگیری جهان چندقطبی با توجه به افول هژمونی آمریکا، سناریوهای محتمل در خصوص آینده نوار غزه و تاثیر عضویت اخیر ایران در بریکس و سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای در گسترش روابط دوجانبه تهران و مسکو سخن گفته است.
-شکلگیری نظم نوین جهانی در شرایط افول ابرقدرتهای سنتی یکی از موضوعات روز ادبیات سیاسی دنیاست. نقش ایران را در این نظم نوین جهانی چطور میبینید؟
به عقیده من جهان چندقطبی، هنوز دنیای واحدی نیست که همه ما همزمان در حال ساخت آن هستیم. هر بازیگر در منطقه خود یک نظم منطقهای را میسازد و از کنار هم قرار گرفتن اینها تصویر بزرگ نظم چندقطبی شکل میگیرد. تحقق این روند دستکم دو دهه به طول خواهد انجامید و از دو مرحله تشکیل شده است. در گام اول ما برخی کشورها را میبینیم که تلاش میکنند در مقابل آن دسته از کشورهایی بایستند که از نظم موجود در جهت منافع شخصی خود بهره میبرند. در وهله دوم پارامترهای جدید برای همکاری شکل خواهند گرفت.
در مرحله نخست ایران حضور فعال بینالمللی دارد و با محور مقاومت، بازیگری خود را به تصویر میکشد، به عنوان مثال در خصوص شرایط غزه شاهد این موضوع هستیم. نقش ایران در مرحله دوم پیدایش جهان چندقطبی به شکل مثبتی از دیگر کشورهای منطقه متمایز است، چرا که ایران ایدههای جدید مانند طرح صلح تنگه هرمز را ارائه میدهد که به خوبی با تصویر مدنظر روسیه از نظم منطقهای و جهانی نیز مطابقت دارد. طرح روسیه در خصوص امنیت در خلیج فارس نیز در جهت ساخت یک سیستم جامع با حضور تمام بازیگران منطقهای و حفظ منافع همگان تعریف میشود. به همین دلیل است که من نقش ایران را در جهان چندقطبی بسیار مهم میبینم که صرفاً به شکستن نظم جهانی قدیمی منحصر نشده، بلکه به دنبال ساخت جهانی نوین با مبانی سازنده است.
-این روزها بحران غزه و تبعات دردناک آن مهمترین مساله خاورمیانه به حساب میآید. شما چه تصوری در خصوص آینده غزه دارید؟
متاسفانه باید بگویم نوار غزه در آینده نزدیک شرایط ناراحتکنندهای دارد. حتی در صورت توقف حملات نظامی، بازسازی زندگی و شرایط زیرساختی نرمال و بازگشت آوارگان به فلسطین به حداقل یک دهه زمان نیاز دارد. برای تحقق صلح در غزه باید به یک راهحل سیاسی پایدار برسیم.
-با این اوصاف نسبت به آینده غزه خوشبین نیستید.
کارشناسان روابط بینالملل عموماً بدبین هستند. اگر بخواهیم صرفاً بر اساس امیدهایمان صحبت کنیم، آنها ما را به سمت توهم میبرند و نمیتوانیم به خود اجازه بدهیم مرتکب چنین اشتباهی بشویم. بنابراین از نقطه نظر حرفهای باید گفت که راهحل سریع و بلندمدت برای بحران غزه در شرایط فعلی دیده نمیشود. این پروسه به زمان زیادی نیاز دارد.
-به نظر شما عضویت ایران در بریکس و سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای تا چه حد میتواند در گسترش روابط دوجانبه ایران و روسیه موثر باشد؟
ترجیح میدهم روابط ایران و روسیه را جدای از همکاری دوجانبه آنها در ساختارهایی مانند بریکس و سازمان شانگهای بررسی کنم. ما نباید همکاری نزدیک دو کشور در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل متحد را در خصوص مسائل مختلف جهانی فراموش کنیم.
به عقیده من تقویت زیرساختهای روابط دوجانبه مهمترین وظیفه ایران و روسیه در حال حاضر است. این زیرساختها شامل توسعه راهگذر حمل و نقل «شمال-جنوب»، تواناییهای لجستیکی، تسهیل تبادلات مالی و همکاریهای بانکی، اجرای توافق تجارت آزاد ایران و اوراسیا و البته تدوین نهایی برنامه همکاری جامع بلندمدت دو کشور میشود. این مسائل باید همین حالا مورد توجه قرار گیرند.
کارشناسان باید در خصوص ایده ارتقای همکاری ایران و روسیه در سازمانهای چندجانبه مانند بریکس و سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای این نکته را در نظر بگیرند که به ثمر رسیدن پروسههای چندجانبه سالها زمان میبرد. به عنوان مثال اتحادیه اروپا برای آن که تبدیل به سازمانی با مکانیسمهای مشخص و نتایج موثر شود، حدود ۷۰ سال زمان صرف کرد. اگر ما در ایران و روسیه منتظر نتایج فوقالعاده به دنبال همکاریهای چندجانبه خود در سازمانهای اقتصادی منطقهای باشیم، ممکن است که خیلی زود ناامید شویم. در صورتی که نتایج عملی از چنین ساختارهایی حدود سال ۲۰۳۰ میتواند نمایان شود و البته برای آنکه به این نقطه برسیم باید بسیار کار کنیم.