مقامات و شخصیت های حکومت سرپرست افغانستان بارها مدعی دستاوردهای بزرگ در حوزه امنیت و مبارزه و سرکوب عناصر تروریستی القاعده و داعش در خاک افغانستان شده اند و اگرچه راستی آزمایی این گونه ادعاها، سازوکارهای ویژه ای را می طلبد اما نگاهی کلی به اوضاع و احوال امنیتی افغانستان در بیش از دو سال اخیر و مقایسه آن با سال های قبل از ظهور دوباره حکومت کنونی طالبان در افغانستان، حکایت از بهبود نسبی امنیت و کاهش نسبی حملات و انفجارهای تروریستی در این کشور در دو سال اخیر دارد.
فصیح الدین فطرت، یک مقام نظامی حکومت سرپرست افغانستان به تازگی در سفر به ولایت بدخشان، نگرانی کشورهای آسیای مرکزی مبنی بر حضور نیروهای خارجی را در افغانستان بی اساس خوانده و گفته است که هیچ نیروی خارجی در افغانستان وجود ندارد و به کشورهای آسیای میانه اطمینان داده که از خاک افغانستان بر ضد آنان استفاده نخواهد شد.
این مقام نظامی طالبان تاکید کرده است که فعالیت گروه داعش در افغانستان مهار شده و سران این گروه سرکوب و از بین رفته اند و توان فعالیت و مقابله با نیروهای افغانستان را ندارند.
تلاش برای ایجاد و تقویت امنیت، یکی از نخستین و بدیهی ترین وظایف هر حکومت است و از حکومت سرپرست کنونی افغانستان نیز در زمینه مسائل امنیتی این کشور، انتظاری جز سرکوب حداکثری عناصر و گروه های تروریستی برای محقق کردن وعده های خود به مردم افغانستان و کشورهای همسایه هم نمی رود.
هر از گاهی رسانه ها و منابع افغانستان از حمله نیروهای امنیتی حکومت سرپرست به مواضع و مخفی گاه تروریست ها و کشته شدن تروریست ها خبر می دهند که بیشتر این موارد، به سرکوب عناصر منسوب به داعش مربوط می شود.
اینکه عناصر تروریستی داعش و القاعده هم اکنون چه میزان حضور فعال در افغانستان دارند و در کدام مناطق مستقر یا فعال هستند، خود موضوعی مفصل است که نیاز به مطالعات، تحقیقات و مستندات فراوان دارد و در این گزارش بنا نیست به آن پرداخته شود.
اگرچه دستاوردها و یا حداقل، تلاش های حکومت طالبان افغانستان را برای برخورد جدی با تروریست ها و عوامل ناامنی داخلی افغانستان و مرزهای این کشور با همسایگان را نباید نادیده گرفت، اما در کنار این مهم، موضوع های دیگری نیز هست که حکومت سرپرست افغانستان برای جلب توجه و رضایت بیشتر کشورهای همسایه، منطقه و جهان، ناگزیر به توجه جدی به آن است و فعالیت های ضدتروریستی طالبان اگرچه یک شرط لازم برای مقبولیت، مشروعیت و به رسمیت شناخته شدن این حکومت است و همچنان باید با جدیت دنبال شود، اما شرط کافی نیست.
تلاش حکومت سرپرست افغانستان برای مهیا کردن زمینه ها و امکانات لازم با هدف ترغیب و تشویق میلیون ها نفر از پناهجویان و مهاجران افغان به وطن خود، توجه جدی به حقوق آموزشی و اشتغال زنان و دختران، اقدام موثر و ملموس در حوزه مقابله موثر با تولید انواع مواد مخدر و قاچاق آن به کشورهای همسایه، توجه و پایبندی عملی به قراردادها و توافقنامه های دوجانبه با همسایگان از جمله قرارداد حقابه هیرمند و ... تنها بخشی از فهرست "باید" هایی است که طالبان موظف است در کنار توجه به امنیت و مبارزه با تروریسم، آن ها را نیز در الویت های خود قرار دهد.
اما نمی توان این مهم را نیز نادیده گرفت که حکومت سرپرست کنونی افغانستان، حکومتی نوپاست که جسورانه، اداره یک کشور جنگ زده با مسائل و مشکلات و گرفتاری های فراوان را عهده دار شده و در چنین شرایطی، نیازمند حمایت های همه جانبه جامعه بین المللی است.
جامعه جهانی مطالبات و خواسته هایی از حکومت طالبان دارد و مقامات طالبان هم بارها اعلام کرده اند تا زمانی که حکومت شان از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشود، این حکومت نیز خود را ملزم به رعایت مقررات بین المللی و خواسته های جامعه جهانی نمی داند.
این شرط گذاشتن های مصرّانه از سوی طالبان برای جامعه جهانی، می تواند تهدیدی برای سرنوشت افغانستان محسوب شود و باعث ادامه یک دور باطل و مملو از شرط و شروط هایی شود که ممکن است تا سالیان طولانی تداوم یابد و به یک مانع جدی در مسیر توسعه و بهبود اوضاع افغانستان به عنوان مطالبه ای مشترک از سوی مردم افغانستان و جامعه بین الملل تبدیل شود.
لذا "تعامل دوسویه" میان طالبان و جامعه جهانی "در فضایی از انعطاف پذیری" و عدم اصرار بر مواضع سخت گیرانه و بدون نتیجه، می تواند بستر لازم را برای حرکت تدریجی به سمت پذیرفته شدن مشروعیت حکومت سرپرست افغانستان فراهم کند.
فضای اتهام زنی های امنیتی متقابل میان افغانستان و برخی کشورهای همسایه و متهم کردن یکدیگر به تبدیل شدن به خانه امن تروریست ها، فضای سازنده ای به نظر نمی رسد و تعامل، همکاری و اعتماد متقابل و مبارزه مشترک علیه تروریسم و برداشتن گام های متحد برای حل مسائل، باید جایگزین فضاهای غیرسازنده شود.