به گزارش ایرنا، سوار تاکسی شدم تا در روز شهادت حضرت زهرا(س) قلبم را با بدرقه آلالههای فاطمی تسلی دهم و در هوای مرده شهر با استشمام عطر شهید خوشنام نفس تازه کنم.
راننده که از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است، نوحه «شهید گمنام سلام؛ صفا دادی به شهرمان» را گوش میکند. بغض و حسرت عجیبی در گلو و نگاهش بود. انگار مهمانانی که امروز کوچه و پس کوچههای شهرمان را عطرآگین کردهاند، کهکشان خاطرش را ققنوسوار روانه روزهای خون و گلوله کرد.
آهی کشید و گفت: «چی میخواستیم و چی شد» و بعد ادامه داد: آن زمانها جوانها برای رفتن به جبهه لحظهشماری میکردند کسی جلودارشان نبود حتی از دستکاری شناسنامههایشان هم ابایی نداشتند طوری برای رفتن به جبهه سرودست میشکستند که انگار آنجا حلوا پخش میکنند. نه اینکه از جنگ و عواقب آن بیخبر بودند. نه! میدانستند اما همه عاشق شهادت بودند.
خانمی که کنارم نشسته بود گفت: «ای مادر! جوان امروز کجا جوانان دیروز کجا» و سپس نگاهش را به بیرون چرخاند .
تاکسی در حوالی میدان شهرداری ایستاد . از تاکسی پیاده شدم تا از استشمام فضای عطرآگین شهر بینصیب نمانم. داشتم به حرفهای آن مادر سالخورده در تاکسی فکر میکردم که به ناگاه حضور جوانان در مراسم تشییع شهدای گمنام نگاهم را به خود جلب کرد؛. همه آمده بودند از جوانان دهه هفتادی گرفته تا دهه نودی. مداح زمزمه میکرد و جوانان هم زیر لب میگفتند: «شهید خوشنام، گمنام منم، ناکام منم».
جوانان دهه هشتادی و نودی با حضور پرشور خود در مراسم تشییع شهدای خوشنام بار دیگر دشمنان را ناکام گذاشته و با صدای رسا فریاد زدند که تا آخرین نفس پای خون شهدا و انقلاب اسلامی میایستند و هرگز مغلوب جنگ فرهنگی و ترکیبی دشمن نمیشوند.
جوانان امروز کنار جوانان دیروز در یک صف ایستاده بودند. یکی سربند یا فاطمهالزهرا روی پیشانی داشت و دیگری در حالی که تسبیح در دست گرفته بود بیرق سیاه عزای فاطمی را روی دستانش نگه میداشت و زیباترین سکانس حضور پرشکوه مردم در دستهروی امروز، دو شهید خوشنامی بودند که به آن توسل میکردند.
با خودم فکر کردم جوانی که اینگونه زیر تابوت شهدای گمنام اشک میریزد زندگیاش برگفته از فرهنگ دفاع مقدس است. دشمن اگر توانست عاشورای سال ۶۰ هجری را از خاطرات محو کند پس میتواند ذهن جوانان ما را هم وارد دنیای بیبندوباری کند اما این آرزوی محال مستکبران است. این ملت با تربت حسین(ع) کام گرفته و در تربت حسین(ع) کفن میشوند اما خاک نمیدهند و پیامشان این است هر چقدر که «بکشید ما را بکشید اسلام زندهتر میشود.»
امروز دارالمومنین گرگان در ایام فاطمیه میزبان ستارههایی است که عاشقانههایشان را در وصف جانان خود فریاد کردند و انعکاس فریادشان حتی آن خواببرده از فرط گناه را هم بیدار کرده است.
در بدرقه قهرمانان بینشان همه آمده بودند تا از شهدا بیاموزند که چطور با وجود کم سن و سالیشان راه پیران عارف را از آنِ خود ساختند.
گوش تا گوش مراسم تشییع شهدای گمنام مملو از جمعیت است و در میانه جمعیت افراد زیادی هستند که امید دارند باران اشکهایشان در غربت شهدای خوشنام و مادرشان زهرای اطهر، دشت خشکیده آنها را آباد کند.
همه آمدهاند تا مسیر آسمان را از مهمان بهشتی جویا شوند تا پرواز را از آنها بیاموزند و بالهای شکسته خود را برای رسیدن به معبود بگشایند.
براساس برنامهریزی پیکر یکی از شهدای گمنام به صدا و سیما مرکز استان و پیکر شهید دیگر برای خاکسپاری به دانشگاه جامع گلستان واقع در مسیر جاده گرگان - سرخنکلاته منتقل خواهد شد.
این ۲ شهید گمنام طی چند روز گذشته مهمان تمامی شهرستانهای استان بودند و گلستان را از عطر ایثار و معنویت خود متبرک کردند.
در حال حاضر ۲۲۰ شهید گلستان مفقودالاثر و جاویدالاثر هستند.
همچنین مطابق داده دستگاههای مرتبط در گلستان، نزدیک به ۳۳ هزار رزمنده از این استان در جنگ تحمیلی شرکت داشتند و نیز این استان شمالی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس چهار هزار شهید تقدیم کرده و افزون بر این ۱۳ هزار جانباز و هزار و ۱۷۸ آزاده دارد.