در بسیاری از موارد، گرفتن مالیاتها، انتخاب اقتصادی افراد را تحت تأثیر منفی قرار میدهد و موجب بروز ناکارآمدی در اقتصاد خواهد شد. اگر نیروی کار، ساختمان، ماشینآلات یا کارخانهها مشمول مالیات قرار گیرند، انگیزه مردم برای انجام فعالیتهای اقتصادی و سازنده کاهش یافته و کارایی به واسطه اضافهبار مالیاتی، کاهش مییابد.
نظام مالیاتی مطلوب چیست؟
همچنین نظام مالیاتی مطلوب دارای اهدافی از جمله کسب درآمد، تخصیص بهینه منابع و بازتوزیع درآمد است. از شرایط لازم برای تحقق نظام مالیاتی مطلوب «انتخاب پایههای مالیاتی کارا، عادلانه و کمهزینه» در اجراست. بنابراین منابع مالیاتی که این ویژگیها را داشته باشند، برای دولتها از اهمیت بالایی برخوردارند.
زمین یکی از پایههای مالیاتی است که همه ویژگیهای یادشده را دارد؛ بنابراین به عنوان یک پایه مالیاتی مناسب تلقی میشود زیرا اعمال مالیات بر آن بسیار کمهزینه است و موجب افزایش کارایی و تولید خواهد شد و در نتیجه نتیجه آن تحقق عدالت است. اعمال مالیات بر ارزش زمین موجب ترغیب مالکان زمینهای بایر به عرضه زمینهای تحت مالکیت آنها خواهد شد زیرا با اعمال این مالیات، مالکان به منظور تامین هزینههای مالیاتی، زمین و منابع خود را در قالب عقود اجاره، مساقات، مزارعه، مشارکت در تولید و یا مبایعه عرضه میکنند.
اعمال مالیات برارزش زمین میتواند به عنوان عاملی برونزا سبب انتقال منحنی عرضه شود و انتقال منحنی عرضه نیز سبب کاهش قیمت نهاده زمین خواهد شددر حقیقیت اعمال مالیات برارزش زمین میتواند به عنوان عاملی برونزا سبب انتقال منحنی عرضه شود و انتقال منحنی عرضه نیز سبب کاهش قیمت نهاده زمین خواهد شد؛ در نتیجه کاهش قیمت نهاده زمین، گامی اساسی برای کاهش قیمت مسکن، کاهش هزینه تولید محصولات زراعی و کاهش هزینه تولید هر محصول (اعم از تولید و خدمات) بوده که به نهاده زمین وابسته است.
مالیات بر ارزش زمین به عنوان یکی از پایههای مالیاتی مؤثر و قدرتمند در تأمین درآمد، در کنار مزایایی مانند تثبیت بازار زمین و مسکن، میتواند به افزایش ساختوساز منجر شود و نیز با اعمال این مالیات، همه بار مالیاتی بر مالک زمین منتقل میشود که نشاندهنده کارایی این مالیات است.
اجرای مالیات بر ارزش زمین، تغییری در فرایند بازار ایجاد نمیکند و نه فقط تأثیری در کاهش سطح تولید جامعه نخواهد داشت بلکه میتواند موجب افزایش بهرهوری سرمایه از طریق افزایش عرضه نهاده و کاهش هزینه آن شودکاهش قیمت زمین با افزایش عرضه
در حقیقیت اجرای مالیات بر ارزش زمین، تغییری در فرایند بازار ایجاد نمیکند و نه فقط تأثیری در کاهش سطح تولید جامعه نخواهد داشت بلکه میتواند موجب افزایش بهرهوری سرمایه (MPK) از طریق افزایش عرضه نهاده و کاهش هزینه آن شود. در نتیجه با اعمال این مالیات، ناکارآمدی در اقتصاد و تصمیمهای سرمایهگذاران و متقاضیان ایجاد نخواهد شد و به افزایش عرضه زمین از سوی مالکان منجر میشود.
به دلیل کمکشش بودن منحنی عرضه زمین، همه بار مالیاتی زمین برعهده مالکان خواهد بود و در نتیجه در صورت اعمال مالیات بر ارزش زمین، رفاه از دست رفته قابل توجهی ایجاد نخواهد شد و میتواند درآمد مالیاتی قابل توجه و مستمری برای دولت حاصل شود. سازوکار اتخاذ مالیات بر ارزش زمین به این صورت است که درصدی از قیمت زمین به صورت سالیانه در قالب مالیات به دولت مرکزی یا دولتهای محلی و شهرداری ها پرداخت میشود که در صورت معطل ماندن زمین، این درصد میتواند بیشتر شود.
دولت در اجرای این مالیات با هدف ترغیب بیشتر طرف عرضه، میتواند از شیوه مالیات پلکانی نیز استفاده کند، بهگونهای که از مالکانی که زمین خود را معطل و بدون استفاده نگه میدارند درصد مالیات بیشتری بگیرد. همچنین در صورتی که مالکان زمینها از زمین خود در راستای قعالیت مولد و تولیدی بهرهبرداری میکنند، دولت میتواند مالیات را با نرخ کمتری از مالک گرفته یا او را معاف از مالیات کند.
دولت در راستای تحقق بیشتر عدالت در فرآیند اخذ مالیات بر ارزش زمین میتواند نرخ مالیات بر ارزش زمین اشخاص را متناسب با بهرهبرداری آنها از خدمات شهری و دسترسیهای بهتر، تعیین کند. همچنین میتواند برای افزایش انگیزه مودیان مالیاتی، درآمد حاصل از مالیات بر ارزش زمین را صرف اقداماتی از جمله، تأمین برخی هزینههای شهری و بازسازی و آبادانی شهر، راهکاری برای کاهش تراکمفروشی و یا کاهش هزینههای فعالیتهای تولیدی (مانند کاهش هزینه پروانه ساخت) کند.