تهران- ایرنا- فعالیت‌های سیاسی در کشور باید دارای شفافیت باشد. شفافیت به مفهوم چرخش آزاد اطلاعات به گونه‌ای که در دسترس همگان باشد و پاسخگو بودن در برابر عملکردها است تا بر مبنای آن مردم بتوانند از رهگذر اجتماعی سیاسی گزینه‌های مورد نظر خود را برگزینند

تردید برای شرکت در انتخابات، سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است، «مردم در مسائل اقتصادی باید وارد بشوند، در مسائل سیاسی باید وارد بشوند، در انتخابات باید جدا وارد بشوند، حتی در مسائل امنیتی باید وارد بشوند» زیرا امام خمینی (ره) «نشان داد به مردم، یاد داد به مردم‌ که حضور آنها در صحنه معجزه‌آفرین است»؛ این جملات بخش‌هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار روز نوزدهم دی‌ماه با جمعی از مردم قم است که آخرین تاکید بر ضرورت مشارکت سیاسی مردم در انتخابات پیش رو به شمار می‌آید.

مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایندهای سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان، بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی صورت می‌گیرد. در واقع، موقعیت‌ها و شرایط، به علاوه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی می‌شود، که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی فکری خاص است.

اگر نهادهای انتخابی از شرایط کامل انتخاب بهترین‌های جامعه برای خدمت برخوردار نشوند، مسلما در حل مسائل و مشکلات جامعه به صورت سیستماتیک، اثر منفی می‌گذارند

در این راستا، چالش‌ها و آسیب‌های متعددی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی می‌شود. در این خصوص محمد آریانپور و همکارانش در مقاله‌ای با عنوان «بررسی چالش‌ها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این موضوع پرداخته‌اند. در ادامه گزیده‌ای از این مقاله را می‌خوانیم:

سه مساله انتخاباتی که در ضعف تحزب نمود می‌یابد

در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی به معنای واقعی آن فعال نیستند، مسائل متعددی متوجه نظام انتخاباتی کشور است که عبارتند از؛

۱- بومی‌گرایی

یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف به ویژه شوراها و مجالس به چشم می‌آید، این است که شهروندان تمایل دارند به نامزدی رأی بدهند که بومی ناحیه آنها است.

در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام پذیرد، در جریان انتخابات، یکی از شاخصه‌های مورد قبول مردم، بومی بودن نامزدها است. در ایران در برخی انتخابات خصوصا در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رأی دادن است و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کنند. در این صورت، شاخصه‌های دیگر نماینده چون داشتن تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و...، تحت الشعاع قرار می‌گیرد.

۲- قومیت‌گرایی

در ایران معمولا رأی‌دهنده به کسی رأی می‌دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه، می‌توان انتخابات حوزه انتخابی ایلام را مورد بررسی قرار داد. استان ایلام از نظر بافت اجتماعی دارای ۱۲ ایل و ۳۲ طایفه و مستقل است و بیشتر جمعیت استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است.

به نظر می رسد انگیزه مردم این استان تا حد زیادی ناشی از ملاحظات قومی است. البته این وضعیت نتایجی همچون افزایش مشارکت را هم به دنبال داشته است. مشارکت بیش از ۷۶ درصدی مردم استان ایلام در ادوار انتخابات مجلس، تحت تأثیر مؤلفه‌های مختلفی است که مؤلفه‌های احساسی و غیرنهادی، برجستگی بیشتری دارند. از این میان، مقوله قبیله و در ادامه آن وابستگی قوم و طایفه خاص، عامل مهمی در پیروزی نامزدها و آمدن مردم به پای صندوق های رأی است.

اسفندماه سال ۹۸ و بعد از انتخابات مجلس یازدهم، وزارت کشور میزان مشارکت در انتخابات را به تفکیک استان‌ها را اعلام کرد و در این آمار استان‌های کهگیلویه وبویراحمد با ۷۰.۶۶ در رتبه نخست و تهران با ۲۶.۲۴ در رتبه آخر قرار گرفتند.

لازم است در شرایط ضعف تحزب در ایران، کارویژه‌های احزاب مانند اطلاع‌رسانی، ارتقای فهم سیاسی و از بین بردن پدیده بی‌اعتنایی سیاسی را تشکل‌های دیگری مانند اصناف، انجمن‌ها، مساجد، مطبوعات و صداوسیما انجام دهند؛ به گونه‌ای که بتوانند فرهنگ سیاسی محدود و تبعی در بسیاری از مناطق ایران را به فرهنگ سیاسی مشارکتی تغییر دهند

۳- کاستی‌های مربوط اطلاعات و آگاهی سیاسی

از دید گروهی از تحلیلگران، در شهرها مشارکت مردم آگاهانه‌تر و عاقلانه‌تر صورت می‌پذیرد زیرا شهرنشینی باعث افزایش سطح آگاهی مردم برای مواجهه با رسانه‌های ارتباط جمعی می‌شود. در روستاها زندگی و فعالیت‌های اقتصادی مردم بیشتر در حوزه زراعت محدود می‌شود اما در شهر بالعکس، در حوزه‌های تجارت، تولید و دیگر مشاغل کلان، بسط و گسترش می‌یابد و همه علاقمند به پیگیری مسائل عمومی می‌شوند. همین امر موجب افزایش آگاهی و مشارکت سیاسی آگاهانه‌تر در زندگی شهری است. البته این دیدگاه با نظرات معارضی نیز روبرو است و برخی ناظران می‌گویند وضعیت ارتباطاتی در سال‌های اخیر فاصله شهر و روستا را به میزان ملموسی از میان برده است.

راهکارهای مشارکت عقلانی و آگاهانه در انتخابات

الف: اطلاع‌رسانی و آموزش سیاسی

رسانه‌ها باید سطح آگاهی سیاسی جامعه را به اندازه‌ای تعمیق بخشند تا افراد مسائل سیاسی جامعه را تشخیص دهند و بی‌دلیل یا توده‌ای، به سمت احزاب و جریانات حاکم حرکت نکنند.

علاوه بر آن، با جلوگیری از تسلط گروه‌های ذی نفوذ و انحصارطلب بر ارکان سیاسی و اقتصادی جامعه و حفظ عدالت اجتماعی می‌توان انگیزه تمایل عموم مردم را به مشارکت، تقویت کرد. همچنین باید تمایل نسبت به بی‌اعتمادی و نابرابری را در مردمی که آماج تبلیغات مبلغ قرار می‌گیرند، به تمایل به کسب بصیرت، درک محیط و وقایعی که در جهان به وقوع می‌پیوندد، مبدل کرد. برای این کار لازم است از تعلیم و تربیت، به میزان بسیار زیاد و سریع استفاده کرد و از این راه، سطح دانش و میزان معلومات و اطلاعات مردم را بالا برد.

ب: جامعه‌پذیری سیاسی

باید سعی شود فرهنگ مشارکت مردمی به نحو مطلوب نهادینه‌سازی شود. این امر از طریق جامعه‌پذیری سیاسی انجام می‌شود. جامعه‌پذیری سیاسی فرایندی است که طی آن، انسان‌ها با سیستم سیاسی در نظام اجتماعی آشنا می‌شوند و واکنش خود را در برابر پدیده‌های سیاسی تعیین می‌کنند. توجه به این نکته ضروری است، که ارزش‌ها و فرهنگ جامعه از طریق جامعه‌پذیری سیاسی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود.

ج: پاسخ‌گویی انتخاب‌شوندگان

افزایش پاسخگویی دولتمردان به گونه‌ای نهادینه، از جمله راهکارهای اساسی افزایش مشارکت آگاهانه سیاسی است که نیازمند تقویت نهادهای مدنی ارزیابی و نظارتی است. در این رابطه، وجود رسانه‌های مستقل و آزاد به شکلی که به افزایش پاسخگویی دولت مردان بیانجامد، می‌تواند کمک مؤثری باشد. فعالیت‌های سیاسی در کشور باید دارای شفافیت باشد. شفافیت به مفهوم چرخش آزاد اطلاعات به گونه‌ای که در دسترس همگان باشد و پاسخگو بودن در برابر عملکردها است تا بر مبنای آن مردم بتوانند از رهگذر اجتماعی سیاسی گزینه‌های مورد نظر خود را برگزینند.

د: اصلاح قوانین انتخاباتی

یکی از شاخصه‌های شناسایی نامزدها، شناخت سوابق عملکردی آنان است. می‌توان به راحتی با بررسی سوابق عملکردی یک نامزد و موفقیت‌ها یا ناکامی‌های وی در انجام وظایفش در گذشته، شایستگی وی برای کسب مقام نمایندگی مجلس را مشخص کرد اما در ابتدا لازم است، شرایط و ضوابطی برای احراز شایستگی و لیاقت نامزدهای انتخاباتی تدوین و بر نحوه اعمال آن، نظارت صورت پذیرد. بدین ترتیب، به ناچار می‌توان در نبود احزاب سیاسی، مساله آگاهی‌سازی مردم و آموزش سیاسی آنها را به سایر نهادها محول کرد و با آموزش صحیح مردم، عقلانیت و آگاهی را که پیش نیاز مشارکت سیاسی عاقلانه است، به وجود آورد. اگر آگاهی سیاسی ایجاد شود، بسیاری از چالش‌ها و آسیب‌های مشارکت سیاسی به ویژه چالش قومیت‌گرایی از بین می‌رود.

در حوزه انتخاب‌شوندگان، تعدد ثبت نام، تبلیغات غیرواقعی، عدم صداقت برخی از نامزدها، فقدان فرصت‌های برابر برای تبلیغ در کنار عدم نظارت موثر ارگان‌های ناظر انتخاباتی، چالش‌های فراوانی در مسیر مشارکت سیاسی عقلایی در سیستم انتخاباتی ایران را فراهم آورده است

نتایج و پیشنهادات

- در نبود احزاب سیاسی ممکن است، عقلانیت در رقابت بر سر قدرت کم شود و بسیاری از مردم، یا بی‌تفاوت به سرنوشت سیاسی خود شوند یا با ناآگاهی به مشارکت سیاسی روی آورند.

- مهم‌ترین آسیب‌های مشارکت انتخابات در ایران این است که افراد تحت تأثیر ملاحظات فرهنگی، قومی و مذهبی به این امر مبادرت می‌ورزند.

- یکی از مهم‌ترین ملاک‌های رأی شهروندان، قومیت‌گرایی است. مساله دیگر این است که بسیاری از افراد با نوعی تعصب، نقص اطلاعات، کمبود آگاهی و تحقیقات اولیه، دست به گزینش نامزد مورد نظر می‌زنند.

- در حوزه انتخاب‌شوندگان، تعدد ثبت نام، تبلیغات غیرواقعی، عدم صداقت برخی از نامزدها، فقدان فرصت‌های برابر برای تبلیغ در کنار عدم نظارت مؤثر ارگان‌های ناظر انتخاباتی، چالش‌های فراوانی در مسیر مشارکت سیاسی عقلایی در سیستم انتخاباتی ایران را فراهم آورده است. در این صورت ممکن است افرادی که دارای صلاحیت و تخصص لازم نیستند، به دلیل تمکن مالی، تبلیغات غیرواقعی و دلایل دیگر، جای افراد شایسته و کاردان را بگیرند.

- اگر نهادهای انتخابی از شرایط کامل انتخاب بهترین‌های جامعه برای خدمت برخوردار نشوند، مسلما در حل مسائل و مشکلات جامعه به صورت سیستماتیک، اثر منفی می‌گذارند.

- لازم است در شرایط ضعف تحزب در ایران، کارویژه‌های احزاب مانند اطلاع‌رسانی، ارتقای فهم سیاسی و از بین بردن پدیده بی‌اعتنایی سیاسی را تشکل‌های دیگری مانند اصناف، انجمن‌ها، مساجد، مطبوعات و صدا و سیما انجام دهند؛ به گونه‌ای که بتوانند فرهنگ سیاسی محدود و تبعی در بسیاری از مناطق ایران را به فرهنگ سیاسی مشارکتی تغییر دهند.

- از مهم‌ترین راهکارهای مشارکت عقلانی و آگاهانه در انتخابات، اطلاع‌رسانی و آموزش سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیازهای مردم، تبیین مبانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی نامزدهای انتخاباتی و معیارهای سختگیرانه‌تر در مرحله ثبت نام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات است.

- دولت‌ها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارت‌های دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راست‌گویی و درست‌کرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع‌گرایی، استواری و بردباری نامزدها را تحت مدیریت و راستی‌آزمایی قرار دهند.

پی‌نوشت:

محمد آریانپور و دیگران، «بررسی چالش ها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه سیاست‌پژوهی ایرانی، دوره ۱۰، شماره یک، فروردین ۱۴۰۲