از دوستان و اطرافیانتان بپرسید که چرا نماز میخوانند؟ شاید پاسخ ۶۰-۷۰ درصد این باشد «برای اینکه شکر خدا را به جای آوریم». من این سؤال را پرسیدهام، شما هم بپرسید. این پاسخ اشتباه نیست اما محدود کردنِ کارکرد نماز است و باعث میشود جنبههای مؤثر دیگر نماز را نادیده بگیریم. با این وجود، من در این فصل میخواهم نشان دهم حتی اگر فقط همین یک بُعدِ نماز را هم در نظر بگیریم، خودش بسیار مهم و پربرکت است. همۀ ما با سورﮤ کوثر آشنا هستیم. در این سوره امر به نماز برای شکر نعمت است.
«إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ ٱلْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنْحَرْ؛ ما به تو [چشمۀ] کوثر دادیم. پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن» (آیه دوم سوره کوثر) معلوم میشود از نظر قرآن هم، یکی از کارکردهای نماز، شکرگزاری است. این که تشکر از دیگران باعث فراوانی در زندگی میشود، به صورت تجربی تأیید شده است. روانشناسانِ موفقیت یکی از راههای رسیدن به موفقیت و فراوانی را تشکر و قدردانی از دیگران میدانند تا جایی که بعضی افراد به صورت مبالغهآمیزی بر اهمیت آن تأکید میکنند.
نویسندﮤ یکی از کتابهای پرفروش موفقیت میگوید «وقتی برای اولین بار قدرت تشکر کردن را فهمیدم، واقعا تحت تأثیر قرار گرفتم اما گاهی آن را فراموش میکردم. هنوز تشکر کردن برای من تبدیل به یک عادت پایدار نشده بود. یک روش ارزشمند به کار بردم تا این عادت را در خود پایدار کنم. آن تکنیک این بود که چند کاغذ یادداشت کوچک را هر روز در جیبم میگذاشتم و هر بار که کسی را مورد تأیید و قدردانی قرار میدادم، یک علامت روی کارت میگذاشتم. اجازه نداشتم در آخر شب به رختخواب بروم مگر اینکه حداقل از ۱۰ نفر تشکر کرده باشم. اگر دیر وقت بود و من ۱۰ علامت در جیبم نداشتم، از همسر و فرزندانم تشکر میکردم. چند ایمیل تشکرآمیز برای کارمندانم میفرستادم یا نامهای به مادر و ناپدریام مینوشتم. هر کاری که لازم بود انجام دادم تا سرانجام تشکر کردن به یک عادت در ضمیر ناخودآگاه من تبدیل شد. در طول ۶ ماه هر روز این کار را انجام دادم تا دیگر نیازی به کارتهای یادآوری نداشتم.»(مبانی موفقیت، ص۴۹۲.)
آنهایی که نماز میخوانند، حداقل برای تشکر کردن از خدا نیازی به کارتهای یادآوری ندارند. آنها این عادت را که چندین بار در روز از خدا تشکر کنند، در ضمیر ناخودآگاهشان ثبت کردهاند.
به نظر شما چرا تشکر از دیگران باعث حال خوب، فراوانی و ازدیاد نعمت میشود. برای پاسخ به این سؤال، ابتدا به اثرات تشکر از دیگران میپردازم، سپس با همین اطلاعات، جنبهای فراتر و والاتر، یعنی تشکر از خدا را بررسی میکنم:
وقتی بابت چیزی تشکر میکنیم، یعنی آن را بهتر میبینیم. بعضی وقتها ما چیزهای خوب را به کلی نمیبینیم و از آنها لذّت و بهره نمیبریم
۱- وقتی ما از چیزی تشکر میکنیم، یعنی آن را بهتر میبینیم. بعضی وقتها ما چیزهای خوب را به کلی نمیبینیم و از آنها لذّت و بهره نمیبریم. انگار اینها مال ما نیستند. فرضکنید یک روز عصر به خانه آمدهاید و خانمِ خانه (مادر یا همسرتان) آن را مثل گل تمیز و زیبا کرده و غذای خوبی هم پخته است. ممکن است شما بیتفاوت و خسته روی مبل بیافتید و بیتوجه به اتفاقاتی که در خانه افتاده، غرق در افکار روزانۀ خود باشید. معلوم است شما از این خانۀ زیبا و تمیز و نیز غذای گرم و آماده و از همه مهمتر، گرمیِ محبت در آن فضا، لذّت چندانی نمیبرید، مگر اینکه آن را ببینید و احساسش کنید. وقتی آن را دیدید، کمی بیشتر لذّت میبرید اما هنوز احساستان را بروز ندادهاید.
سطح بالاترِ لذّت، وقتی است که آن را ابراز کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید. وقتی آن را بیان میکنید، طعم آن را چند برابر میچشید
سطح بالاترِ لذّت، وقتی است که آن را ابراز کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید. وقتی آن را بیان میکنید، طعم آن را چند برابر میچشید. از این هم بالاتر، وقتی است که نه تنها آن را ببینید و بیان کنید، بلکه از عاملِ آن زیبایی یا محبت، قدردانی هم بکنید. اگر این قدردانی را به خودش ابراز کنید، نوعی از لذت را میچشید و اگر در مقابل دیگران از او قدردانی کنید، نوعی دیگر را می یابید که البته فراتر است.
اگر امتحان کنید، بهتر متوجه میشوید. از یک موضوع کوچک شروع کنید. در اولین مهمانی که شرکت کردید، سعی کنید از غذاها، سلیقۀ میزبان یا مهماننوازیِ گرم او تا آنجاییکه میتوانید تشکر و قدردانی کنید. نمیخواهم مبالغه شود اما هرچه بیشتر بهتر. در حین تشکر، خوبیهایی را که میبینید و حس میکنید، با صدای بلند بیان کنید.
مثلا اگر برنج، خوب دم کشیده یا به خوبی تزئین شده است، اگر خورِش، خوب جا افتاده یا اگر سعی شده در حد توان، سفرۀ مناسبی برای شما تهیه شود، همه را با دقت پیدا کنید و با زبان تشکر کنید؛ به حال خوبی که در آن مهمانی پیدا میکنید، به صفا و صمیمیتی که در آن احساس میکنید، دقت کنید. آیا با مهمانیهای دیگر فرق نمیکند؟ این حالت حتما برای میزبان هم اتفاق میافتد. او وقتی لذّت شما و دقّتتان را در دیدن زحماتش میبیند، حتما از میزبانی شما بیشتر لذّت میبرد و شما را در اولویت مهمانیهای بعدی قرار میدهد.
آیا این فراوانی نیست؟ آیا نعمتهای شما از این طریق بیشتر نمیشود؟ شما به یک مهمانی مثل سایر مهمانیها رفتهاید اما چندین برابر، لذت بردهاید. کسی که به این خوبیها و زیباییها فکر نکرده و احساس خود را با دیگران به اشتراک نگذاشته است، با شما بسیار فرق دارد. در حقیقت دیدن آن همه خوبی و زیبایی، روزی آن شخص نبوده است. بنابراین بیشک به شما بیش از او خوش گذشته است.
یکی از خویشاوندان من، سرِ میز مهمانی آن قدر از خوبی و خوشمزگی غذاها با انرژی صحبت میکند و از میزبان تعریف و تشکر میکند که دیگران هم به وَجد میآیند و غذاها را با لذّت بیشتری میخورند. وقتی ایشان از غذایی تعریف میکند، دیگران گرچه آن را یک بار خوردهاند، دوباره علاقمند به امتحان کردن آن میشوند. گویی دفعۀ پیش آن را نخوردهاند. انگار این بار بیشتر متوجه طعم خوب آن میشوند. او با انرژی پرقدرتی که تزریق میکند، هم باعث لذّت بیشتری برای خودش میشود و هم کاری میکند که دیگران بیشتر ببینند و لذّت ببرند. به دلیل این انرژی مثبتی که او به جمع منتقل میکند، بیشتر میزبانان دوست دارند او را دعوت کنند و در اکثر مهمانیها، او جزء دعوتشدگان است!
با تشکر، پیامی قدرتمند به ضمیر ناخودآگاه ارسال میکنیم. به او پیغام میدهیم که این همان چیزی است که میخواهیم
۲- با تشکر، پیامی قدرتمند به ضمیر ناخودآگاه ارسال میکنیم. به او پیغام میدهیم که این همان چیزی است که میخواهیم. بدون اینکه شما بدانید، ضمیر ناخودآگاه برای به دست آوردنِ نعمتی که مورد قدردانی قرار گرفته، با قدرت بیشتری اقدام میکند. هنگام تشکر، شما بر روی چیزی که از آن لذت بردهاید، تمرکز دارید و با تمام وجود آن را احساس میکنید.
بنابراین ضمیر ناخودآگاه تحت تأثیر قرار گرفته و به گونهای برنامهریزی میشود که درک کند این احساسِ خوب، از آن نعمت است. در آینده باز هم او میخواهد شما را به همین حالت بازگرداند تا دوباره به آن نعمت برسید و لذّت ببرید.
این چرخه، باعث ایجاد یک مارپیچ بالارونده از «احساس لذت»، «تشکر» و «داشتن آن نعمت» میشود و شما را به فراوانی در آن نعمت میرساند. نعمت، تشکر را میآورد و تشکر، ضمیر ناخودآگاه را فعال میکند. درنتیجه نعمت دوباره میآید. برای نعمت جدید، تشکر میکنیم و احساس خوب ما، بارِ دیگر ضمیر ناخودآگاه را برنامهریزی میکند. این بار او با نیرویی مضاعف به سوی آن نعمت میرود. پس احتمالا مقدار بیشتری از آن نعمت به دست میآید. اگر مقدار تشکر نیز افزایش یابد، همینطور فراوانی بیشتر و بیشتر میشود.
۳- وقتی بابت هدیه یا محبتی از دیگران تشکر میکنیم، احساسات طرف مقابل نیز برانگیخته میشود. انسانها از اینکه مورد قدردانی قرار بگیرند، لذّت میبرند؛ به خصوص اگر در حضور افراد دیگر باشد. کسی که از او تشکر کردهایم، علاقمند میشود که باز هم به ما لطف کند یا حداقل ما را در اولویت قرار میدهد تا مورد قدردانی و تشکر ما قرار گیرد. البته این قدردانی باید شایسته، متعادل، صادقانه و متناسب باشد. با قدردانی و تشکر، بیش از آنچه دریافت کردهایم، میگیریم و ضمنا تشکر و قدردانی علاوه بر خودِ نعمت، محبت دیگران را نیز به ارمغان میآورد.
تشکر باعث ایجاد تواضع و از بین رفتن غرور و استکبار میشود
۴- تشکر، اقرار به نقش دیگران در به دست آوردن نعمتهاست. پس تشکر باعث ایجاد تواضع و از بین رفتن غرور و استکبار میشود. درنتیجه موجبِ از بین رفتن برخی موانع در رسیدن به نعمتها میشود.
همانطور که ملاحظه میکنید، تشکر از دیگران در زیاد شدن نعمت، چه به صورت کمّی و چه به صورت کیفی تأثیر فراوانی دارد. تشکر از خدا اما آثار قویتر و عمیقتری دارد. در ادامه، خاصیتهایی را که برای تشکر در بالا ذکر کردیم، برای نماز بررسی میکنیم
۱- دیدن نعمتها باعث فراوانی کیفی آنها میشود. وقتی ما از دیگران تشکر میکنیم، فقط یکی از نعمتهایی را که در اختیار داریم، میبینیم و طعم آن را بهتر حس میکنیم اما هنگام تشکر از خدا، باید تمام آنچه را که در زمین و آسمان است ببینیم و از او بابت آنها تشکر کنیم. این تشکر حتی چیزهایی که مستقیما برای شخص ما آفریده نشده و جنبۀ عمومی دارند، مانند آفتاب، مناظر زیبا و آب گوارا را نیز در برمیگیرد. با تشکر از این نعمتها، بار دیگر به آنها نگاه میکنیم و مجددا از وجود آنها و از اینکه میتوانیم از آنها استفاده کنیم، لذّت میبریم.
مثلا کسی که در مقابل یک منظرﮤ زیبای طبیعی، خدا را شکر میکند، یک بار از دیدن آن منظره لذت برده است و یک بار هم از یاد کردن و بر زبانآوردن آن. چنین شخصی، هم از درک شکوه و عظمت و قدرت خالق آن لذّت برده است و هم خدا را به این علت شکر میکند که او را مورد محبت خود قرار داده و یکی از آثار زیبای خود را به او نشان داده است. به علاوه وسایلی برای او فراهم کرده که به آن نقطه سفر کند و آن منظره را ببیند.
دیدن نعمتهای خدا و شکر آنها شیرینی زندگی را چندین برابر میکند. بزرگان سعی میکردند همۀ نعمتها را ببینند و شکر کنند. به اندازۀ نعمتهای خدا، دلیل برای لذت بردن و خرسندی وجود دارد. به همین دلیل انسانِ شکرگزار، همیشه پرانرژی و خرسند است. چرا که نه؟ او این همه نعمت برای دیدن و شکر کردن دارد.
ابتدای دعای عرفه یکی از بهترین درسها برای آموزش شکرگزاری است. امام حسین(ع) از همهچیز شکر میکند، حتی از صفات خدا؛ از چیزهایی که همۀ انسانها دارند و مخصوص شخص خاصی نیست! مانند رگ، پوست، لب و دست و پا. هنگامی که ما میخواهیم شکر کنیم، فقط به نعمتهایی فکر میکنیم که مخصوص ما هستند اما ایشان از ریزترین و نادیدنیترین نعمتها، مثل شیری که در نوزادی برایشان فراهم شده است، شکر میکنند! این دعا آموزش بینظیری است و حال انسان را خوب میکند. با خواندن آن، انسان احساس میکند که در فراوانی و نعمت بیشتری قراردارد.
۲- در مورد دوم که فرستادن پیامی قوی به ضمیر ناخودآگاه است، تفاوت چندانی بین تشکر از خدا و تشکر از دیگران وجود ندارد. فقط تشکر از دیگران، اگر بیش از اندازه باشد، ممکن است موجب سوء تفاهم شود اما تشکر از خدا محدودیت ندارد. برای راهنماییِ ضمیر ناخودآگاهمان باید در حالی که از نعمتی لذت میبریم، به تکرار شکر کنیم. همانطور که به خاطر دارید، برای برنامهریزیِ ضمیر ناخودآگاه به عناصر آگاهی، تکرار و احساس نیاز داریم و در اینجا همگی فراهم هستند.
ضمیر ناخودآگاه از این تکرارِ همراه با احساس، پیغامی قوی میگیرد و میفهمد که به دست آوردن آن نعمت، موجب خرسندی است. پس به سوی آن هدف حرکت میکند و همانطور که گفتم، مارپیچ بالاروندﮤ احساس لذت، تشکر و داشتن آن نعمت تشکیل میشود و ما را به فراوانی میرساند.
۳- تشکر، احساسِ طرف مقابل را برمیانگیزد اما وقتی خدا طرف مقابل باشد، کمی فرق میکند. خدا در قرآن به ما وعده میدهد که اگر از او تشکر کنیم، نعمتهایمان را زیاد میکند. تشکر از خدا باعث قرار گرفتن ما در رحمت بیشتر میشود و پردههایی را که مانعِ رسیدن رحمتش به ما میشود، کنار میزند و هنگامی که رحمت بیشتر شد، نعمت و برکت هم فراوانتر میشود.
۴- تشکر از خدا به انسان یادآوری میکند که هرچه دارد از اوست و این نعمتها هیچکدام طلب او از خدا نبوده و همگی حاصل فضل و رحمت خداست. چنین انسانی آمادگی خضوع و خشوع را در مقابل پروردگار مییابد و همین خشوع، باعث جلب رحمت بیشتر میشود. شاید یکی از دلایلی که در نماز و بعد از شروع با نام خدا، حمد و ستایش و شکر او مطرح میشود، این است که انسان نعمتهایش را به یادآوَرد و متوجه شود که در برابر چه کسی ایستاده است.
یکی از صفات خدا «شاکر» است. هنگامی که شما شکر او را به جا میآورید، حتما حس خواهید کرد که او نیز از شما تشکر میکند؛ نه به خاطر اینکه ما کاری برای او کردهایم، بلکه به این خاطر که با شکرِ خدا، پیام توحید را به جهان هستی مخابره کردهایم، یک قدم در مسیر درست هستی برداشتهایم و با این کار، سایر مخلوقاتِ خدا را نیز خشنود کردهایم. نورِ این حرکتِ توحیدی، از ما منعکس می شود و تمام موجودات هستی از آن بهرهمند میشوند.
این نور باعث گرما، هدایت و رحمت برای موجودات هستی است. آنها این نور را میبینند و بیش از پیش از آن لذّت میبرند. شبیه همان خویشاوندِ من که به اطرافیان انرژی مثبت میداد، ما هم به سوی مخلوقات انرژی مثبت ارسال میکنیم. حالا که ما به مخلوقات خدا بهرهای رساندهایم، او هم از ما تشکر خواهد کرد و این تشکرِ او گنج بزرگی نصیب ما خواهد کرد. این آیه را ببینید. «مَّا یَفْعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَءَامَنتُمْ وَکاَنَ ٱللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا؛ اگر سپاس بدارید و ایمان آورید، خدا می خواهد با عذاب شما چه کند؟ و خدا همواره سپاس پذیر [حق شناسِ] داناست.» (آیه ۱۴۷، سوره نساء)
تصور کنید خدا با تمام قدرت و عظمتش، از کسی تشکر کند. مسلما تشکر خدا از نوع زبانی نبوده و تشکری متناسب با شأن ربوبی اوست. او شما را غرق رحمت خواهد کرد. هرچه شما در این امر پیشرفت کنید، بالاتر می روید تا جایی که میتوانید خودتان رحمت و برکتی برای عالمیان باشید.
مولوی به شکلی بسیار زیبا به موضوع شکر پرداخته و میگوید شکرِ نعمت بهتر از خودِ نعمت استنماز باعث شکرگزاری مرتب انسان از خدا و ضامن ادامۀ رحمتش نسبت به انسان است. گفتیم که رحمت، کلید گنج موفقیت است و شکر، موجب جلوگیری از موانع بزرگی چون کبر، غرور و خودپسندی در راه جلب رحمت و حرکت به سوی موفقیت است. مولوی به شکلی بسیار زیبا به موضوع شکر پرداخته است. او میگوید شکرِ نعمت بهتر از خودِ نعمت است. شکرِ نعمت ما را در مسیر درست قرار میدهد و انسان را به ولینعمتش نزدیک میکند. نعمت به تنهایی، ما را دچار غفلت و منیّت میکند. وقتی نعمت را نگرفتهایم، به صاحب نعمت نیاز داریم و به سوی او میرویم ولی وقتی آن را گرفتیم، این بینیازی، ما را از او دور میکند اما شکر، به ما آگاهی میدهد.
شکر و ستایش برای هر آنچه که خدا به ما داده و نداده، ما را به آن وجود بینهایت وصل میکند. اگر خدا ببیند که ما بعد از گرفتن نعمت و احساس بینیازی نه تنها دور نمیشویم، بلکه با شکرگزاری، خود را نزدیکتر هم میکنیم، ما را لایقِ داشتن نعمت بیشتر میداند. در این صورت میتوانیم از این راه، به فراوانی در نعمت برسیم. آن زمان است که ما تبدیل به واسطۀ نعمت برای همۀ جهانیان خواهیم شد. هم از نعمت فراوان برخورداریم و هم به مقام قرب خدا رسیدهایم. این دو، رسیدن به موفقیت را برایمان تضمین میکنند.
شکر نعمت خوش تر از نعمت بود؛ شکرباره (اهل شکر، مبالغه در شکرگزار بودن) کِی سوی نعمت رود
شکر، جان نعمت و نعمت چو پوست؛ زانکه شکر آرد ترا تا کوی دوست
نعمت آرد غفلت و شکر انتباه؛ صید نعمت کن به دام شکر شاه
نعمت شکرت کند پر، چشم و میر؛ تاکنی صد نعمت، ایثار فقیر
سیر، نوشی از طعام و نقل حق؛ تا رود از تو شکم خواری و دق
انسانهای موفق افراد هوشمندی هستند. آنها قدرت و اهمیتِ تشکر از دیگران را دریافتهاند. آنها افراد شاکری هستند؛ هم نسبت به خدا و هم نسبت به خلق خدا. نماز، انسان را شاکر و سپاسگزارِ خدا تربیت میکند. انسانهای نمازگزار باید احساس کنند که همواره در حال سپاسگزاری و شکرِ او هستند. این یکی از رموز نهفته در نماز است که انسان را به موفقیت میرساند. برای دیدن کارکرد نماز در شکر خدا و ستایش او، به جدول زیر نگاه کنید:
میبینید که ما در شبانهروز به واسطۀ نماز دست کم ۹۱ بار خدا را شکر میگوییم. اگر «الحمدللّه» در تسبیحات زهرای مرضیه (س) را که بعد از هر نماز میخوانیم به این تعداد بیافزاییم. این رقم به ۲۵۶ عدد در روز میرسد. البته نمازگزاران به این تعداد هم اکتفا نمیکنند و در طول روز به هر نعمتی که میرسند، شکر میگویند. این شکرگزاری رمز حالِ خوب و انرژی مثبت انسانهای شکرگزار است.