نماز و توسعه فردی؛ (۲۹)

جهت‌گیری در زندگی با نماز

۱۸ دی ۱۴۰۲، ۸:۵۵
کد خبر: 85342672
حامد فتوت‌احمدی | پژوهشگر علوم قرآن و حدیث
جهت‌گیری در زندگی با نماز

تهران- ایرنا- نماز به صورت نمادین باعث می‌شود تا انسان جهت‌گیری‌ خود را به سوی خدا تغییر ‌دهد و همین تغییرِ جهت‌گیری می‌تواند در تغییر افکار و اعمال ما مؤثر باشد. 

خودروهای امروزی به انواع علامت‌های اخطاردهنده و بازخوردها مجهز شده‌اند تا راننده با توجه به آنها از خطر تصادف و انحراف از جاده مصون‌ باشد. اگر شما در بین خطوطِ جاده حرکت نکنید، بعضی از آنها بوق هشدار را به صدا در می‌آورند و علائمی را روی صفحه نشان می‌دهند. اکثر آنها در سرعت‌های بالای ۱۲۰ کیلومتر در ساعت، هشدار می‌دهند. اگر در هنگام پارک، خودرو بیش‌ از حد به مانعی نزدیک شود، صدای بوقِ اخطار بلند می‌شود و هرچه به مانع نزدیک‌تر شود، صدای بوق، هشداردهنده‌تر می‌شود. همۀ این‌ها برای آن ‌است که شما در محدودﮤ درست حرکت‌ کنید و با انحراف، به خود و دیگران آسیب نرسانید.

شما می‌توانید تمام این هشداردهنده‌ها را غیرفعال کنید و به آنها توجه نکنید. در مقابل، می‌توانید به خوبی از آنها استفاده کنید. کدام بهتر است؟ انتخاب با شماست. برای حرکتِ درست در هر مسیری، نیاز به بازخورد داریم. بازخوردها به ما می‌گویند که چه کارهایی را باید ادامه‌ دهیم و از چه کارهایی دست بکشیم. کجا گاز بدهیم و کجا ترمز کنیم.

برای ماندن در مسیر مستقیم، باید به خیلی چیزها «نه» گفت و از راه‌هایی که برخی به اشتباه پیموده اند بازگشت. معمولا بازخوردهای منفی بیش از بازخوردهای مثبت هستند. نه تنها نباید از بازخوردهای منفی، شکست‌ها و اشتباهات، ناراحت شد، بلکه باید از آنها حداکثر استفاده را کرد. برای پی ‌بردن به این موضوع، آزمایش زیر را انجام دهید:

در یک محوطۀ بزرگ مثل پارک که موانع و درختان و جوی آب دارد، چشمان خود را ببندید و به دوست خود بگویید که ۱۰۰ متر دورتر از شما در نقطه‌ای که شما نمی‌دانید، بایستد. به او بگویید شما را راهنمایی کند تا مسیر رفتن به سوی او را بیابید. اگر درست می‌روید، فقط بگوید «درست» و اگر اشتباه می‌روید فقط بگوید «اشتباه». ممکن است در این بازی به درختان برخورد کنید یا در جوی آب بیافتید اما خواهید دید که اگر به سخنان راهنما درست دقت نکنید، بدون شک به او نمی‌رسید.

او به شما بازخورد حرکتتان را می‌گوید و شما بر آن اساس، مسیر را اصلاح می‌کنید. تقریبا در هرقدم، شما نیاز به بازخورد او دارید تا مسیر را اشتباه نروید. می‌توانید بشمارید اما معمولا بازخوردهای منفی بسیار بیشتر از مثبت است. یعنی بیش از اینکه کلمه «درست» را بشنوید، کلمه «اشتباه» را می‌شنوید. همین بازخوردهای منفی است که در نهایت شما را به مقصد می‌رساند. شما می توانید از اشتباهات بفهمید که راه درست کدام است. در هرقدم چندین مسیر وجود دارد که می‌توانید انتخاب کنید اما فقط یکی از آنها درست و بیشتر آنها «اشتباه» هستند.

جهت‌گیری در زندگی با نماز

در زندگی، هرکس از این بازخوردها استفاده نکند یا نخواهد استفاده ‌کند، جزءِ «ضالین» و «مغضوب علیهم» خواهد بود. نمازگزار هر روز از اینکه راهش را گم‌ کند، به خدا پناه می‌برد و از او می‌خواهد که او را در مسیر منحرفان قرار ندهد. برای رسیدن به این مقصود، باید با هوشیاری به خودش و جهت‌گیری‌اش در زندگی نگاه کند. باید گوش کند، ببیند و حس‌کند که در کجای کار اشتباه کرده ‌است. مهم‌ترینِ این ملزومات، هوشیاری است. نماز این هوشیاری ‌را ایجاد و از آن نگهداری می‌کند. اگر انسان در طول روز، حرکت در جهت درست را فراموش‌ کند، در اولین وقتِ نماز، این جهت‌گیری اصلاح می‌شود.

نماز به صورت نمادین باعث می‌شود تا انسان جهت‌گیری‌اش را به سوی قبله و کعبه - که سوی خداست - تغییر ‌دهد. همین تغییرِ جهت‌گیری می‌تواند در تغییر افکار و اعمال ما مؤثر باشد. این وقفه‌های چند دقیقه‌ای، انسان را وادار می‌کند تا در مسیر حرکتِ خود متوقف شود و به جهت‌های دیگر هم نگاهی بیاندازد. چه ‌بسا در این وقفه‌ها، صدای هشدارها را در هیاهوی روزمره بشنود و متوجه اشتباهات مسیر شود. رویکرد خود را تغییر ‌دهد و دوباره بین خطوط بازگردد یا اینکه اصلا نماز، وجدانش را برانگیزد و او را متوجه خطایش کند.

بازخوردها به روش‌های مختلف به انسان می‌رسند. مثلا قضا شدن نماز می‌تواند انسان را به فکر فرو ‌ببرد که چرا نمازم قضا شد؟ مگر چه کرده بودم؟ گاهی کسالت در نماز، گاهی از ‌دست ‌دادن توفیق یک کار خیر و دیگر اتفاقاتی که برای انسان می‌افتد، می‌تواند علائم راهنما برای برگشتن به مسیر یا تصحیح جهت‌گیری باشد. در نماز هنگامی که از خدا می‌خواهیم تا ما را در زمرﮤ منحرفان و مغضوبان قرار ندهد، باید با خود بیاندیشیم که آیا ما اکنون در راه آنان نیستیم؟ آیا راه ما درست است؟

در مورد نادیده گرفتن بازخوردها، می‌توان به داستان‌هایی از قرآن اشاره ‌کرد. داستان اقوامی که به دلیل توجه نکردن به این نشانه‌ها و آیات، هلاک شدند. مانند قوم فرعون که انواع نشانه‌ها از قبیل طاعون، شپش، ملخ و انواع عذاب‌ ها بر آنها نازل شد. آنها هر بار قول دادند که هدایت شوند ولی نشدند. بالاخره هم غرق شدند و از بین رفتند.

برخی از دوستانِ دوران دبیرستانم در مدارس مذهبی درس می‌خواندند و نمازخوان و اهلِ رعایت بودند. پس ‌از اینکه وارد دانشگاه شدند، کم‌کم تغییر کردند. به نماز کمتر اهمیت می‌دادند و گاهی شیطنت می‌کردند. کمی بعد دوستانشان به کلی عوض شدند و از آن به بعد دیگر با خدا و پیامبر رابطه‌ای نداشتند. بعضی از آنها به دلیل تضادهای درونی که پیدا کردند، کارشان به طلاق کشید و زندگی خانوادگی‌شان هم نابود شد. اگرچه در ظاهر دکترها و مهندس‌های موفقی شدند اما از درون، افسرده و کلافه‌اند. هرکدام از این مراحل برای آنها یک بازخورد بوده است؛ بازخوردهایی که به آنها دقت نکردند.

کسی که نمازخوان است، ناگهان نماز را کنار نمی‌گذارد. اول حال نماز ندارد، بعد نمازهایش قضا می‌شود، نمازهای قضا را هم به ‌جا نمی‌آورد و کم‌کم نمازهایش را فقط در ماه رمضان یا شب های جمعه‌ می‌خواند. دست آخر همان‌ها را هم دیگر نمی‌خواند. اگر کسی به همان بازخورد اول یعنی از ‌دست‌ رفتن حال نماز دقت ‌کند و خودش را اصلاح کند، دیگر به مراحل بعد نمی‌رسد. در موارد دیگر هم همین‌طور است. تغییر دوستان باعث تغییر رفتار و حالات انسان می‌شود. انسانی که از غیبت کردن ناراحت می‌شود، در اثر همنشینی با دوستانی که غیبت بحث اصلی محفل‌شان است، به‌ تدریج دیگر با غیبت مشکلی ندارد و حتی از آن لذت می‌برد.

برخی افراد نه ‌تنها به بازخوردها نگاه نمی‌کنند و از آنها درس نمی‌گیرند، بلکه حتی راه و روش خود را درست و نیکو می‌دانند و همه‌چیز را به گونه‌ای برای خود توجیه می‌کنند. قرآن می‌گوید هیچ امیدی برای هدایت چنین افرادی که بازخوردها را نمی‌بینند و به دنبال شیطان و یارانش حرکت می‌کنند، نیست. زیرا آنها راه خود را بهترین راه می‌دانند نشانه‌ها را طور دیگری تعبیر می‌کنند و بازخوردها را عمدا نمی‌بینند. (برگرفته از آیه ۳۰ سوره اعراف)

قرآن به گمراهان، صفاتی چون کر و کور و گنگ نسبت می‌دهد. گویی آنها هیچ نشانه‌ و بازخوردی را برای هدایت نمی‌بینند. خدا روش‌های فراوانی برای برگرداندن انسان از ظلمت و گمراهی به نورِ هدایت دارد. البته این روش‌ها مخصوص نمازگزاران و کسانی است که همواره به یاد خدا هستند.(سوره احزاب، آیات ۴۱ تا ۴۳) طبیعی است کسی که در مقابل یاد و نام خدا و پرستش او مقاومت می‌کند، هیچ‌گاه نمی‌تواند از الطاف واقعی و پایدار او در جهت هدایت به سوی آرامش، توانگری، حالِ خوب و انرژی مثبت برخوردار شود.

کسی که نماز نمی‌خواند و ذکر خدا را نمی‌گوید، با صدای بلند در عالم اعلام می‌کند که من نیازی به دریافت هدایت و بازخوردهای الهی ندارم

خدا وعده می‌دهد که مؤمنان را از ظلمات به نور وارد کند اما شرط آن، ذکر خدا و نماز است. اگر نماز، درست خوانده شود، او انسان را از تاریکی‌ها خارج می‌کند و به نور می‌رساند. البته می‌دانیم که خدا این کار را با ابزار انجام می‌دهد و یکی از ابزارها همان بازخوردهاست. شما باید با ذکر خدا و مداومت در نماز، حالت توجه و هوشیاری را که لازمۀ استفاده از این بازخوردها است، در خود نگه‌دارید.

به محض اینکه ذکر خدا و نماز قطع شود، دریافت بازخوردهای اختصاصی نیز قطع خواهد ‌شد. زیرا کسی که نماز نمی‌خواند و ذکر خدا را نمی‌گوید، با صدای بلند در عالم اعلام می‌کند که من نیازی به دریافت هدایت و بازخوردهای الهی ندارم و برایم فرقی نمی‌کند در نور باشم یا ظلمت! از آن به بعد بازخوردهایی وجود دارد اما آنها از سوی خدا نیست و اگر باشد، دیگر توسط آن فرد درک نمی‌شود.

آن کانال ارتباطی که خدا برای ارتباط بین خود و انسان‌ها قرار داده، ذکر و نماز است. این کانال از سوی خدا همواره باز است اما گاهی بندگان این کانال را می‌بندند. گویی با خدای مهربان قهر می‌کنند. وقتی خدا صدایشان می‌کند، روی برمی‌گردانند و نمی‌خواهند صدایش را بشنوند. مانند هواپیمایی که ارتباط خود را با برج مراقبت قطع می‌کند و حاضر نیست بی سیم خود را روشن کرده و راه درست را از برج مراقبت بگیرد. عاقبتِ این هواپیما جز سقوط یا فرودی خطرناک و خونین نیست.

جهت‌گیری در زندگی با نماز

وقتی این ارتباط از بین رفت، افراد از بزرگ‌ترین موهبت و رحمت الهی، یعنی هدایت و خروج از ظلمات به نور، محروم می‌شوند. مگر جز خدا کسی هست که بتواند انسان را به سوی سعادت واقعی در دنیا و آخرت هدایت کند؟ آنها طبیعتا یکی از ابعاد وجودشان را که فقط در پرتوی نورِ الهی رشد می‌کند، کوچک نگه ‌می‌دارند و در ابعاد دیگر رشد می‌کنند. این عدم تناسب در رشد ابعاد وجودی، مشکلات فراوانی در جسم و روان آنها ایجاد می‌کند. انگار به دنبال گمشده‌ای می‌گردند.

هرکدام سعی می‌کنند به نوعی آن مشکلات را کمتر کنند؛ با فرار به سوی لذت‌های دنیوی، زیاده‌روی در کار، بازی و سرگرمی، بی‌خبری با مصرف مسکّرات و مخدّرات، پناه بردن به معبودهای خودساخته، انکار مشکل، پناه‌ بردن به عرفان‌های دروغین، ساختن تئوری‌ها و اوهاماتی چون هوش کیهانی و کالبد ذهنی و مانند آن دست به هر کاری می‌زنند تا مشکل را حل کنند اما حاضر نیستند برای حل مشکلاتشان این کانال ارتباطی را باز ‌کنند. هرکدام از این دستاویزها، مانند آبِ آلوده، تشنگی را فرو می‌نشاند اما مرض‌های دیگری را در جسم و جان‌شان ایجاد می‌کند.

شنیدن، بازخوردی مخصوص خاشعان

نمازگزاران واقعی چون اهل کبر و غرور نیستند و در مقابل، اهل خشوع و خضوع هستند، از نصیحت یا نهی دیگران عصبانی نمی‌شوند

یکی دیگر از بازخوردهای مهم، «امربه معروف و نهی از منکر» است اما برای اینکه دیگران شما را امر به معروف کنند، باید طوری عمل کنید که شما را به عنوان شخصی اهل معروف و کارِ درست بشناسند. در غیراین صورت، دیگران ممکن است ندانند و شما را در مواردی از قلم بیاندازند و به سوی معروف نکشانند. نمازگزاران واقعی چون اهل کبر و غرور نیستند و در مقابل، اهل خشوع و خضوع هستند، از نصیحت یا نهی دیگران عصبانی نمی‌شوند. به سخن‌ها گوش می‌کنند و اگر درست باشد، به کار می‌بندند.

در قرآن، خدا به پیامبرش می‌فرماید تو فقط کسانی را می‌توانی هشدار دهی و مسیرشان را اصلاح کنی که عظمت خدا را درک می‌کنند و آن را در خلوت، احساس و ابراز می‌کنند؛ کسانی که در مقابل او اظهارِ وجود و سرکشی نمی‌کنند و اهل اقامۀ نماز هستند. هرکس پندهای تو را بپذیرد و در راه اصلاح خود و تنظیم مسیرش به سوی صراط مستقیم تلاش کند، به نفع خودش عمل کرده ‌است و خداوند از این امر نفع یا ضرری نمی‌بیند. (برگرفته از آیه ۱۸ سوره فاطر)

برخی اوقات لازم است از دیگران هم کمک بخواهیم؛ از اساتید و دوستانی که از خلوص آنها مطمئن هستیم که ما و رفتارمان را نقد کنند. سپس متواضعانه آن نقد را بکار بندیم و به سوی رفع نقایص خود و اصلاح مسیرمان حرکت کنیم. این کار برای نمازگزاران که بسیار تمرین خشوع کرده‌اند، آسان است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha