آپاراتچی، نمونه خوبی برای فیلمی سالم و دغدغهمند با موضوع فیلمسازی است؛ البته که تاریخ سینما، سابقه چند پرداخت از این دست را دارد که حالا آپاراتچی میتواند ادامه آبرومندانهای برای آثاری چون حاجی آقا آکتور سینما، وقتی همه خوابیم، سینما شهر قصه و . . . باشد.
آپاراتچی نگاهی اخلاقی به مقوله فیلمسازی دارد. تلاش بسیاری انجام داده تا با افتادن به ورطه شوخیهای کلامی رایج، از دایره اخلاق خارج نشود که این رویکرد، زمینه سلامت کار را فراهم کرد. هرچند که نویسنده و کارگردان هوشمندی درستی به خرج دادند و بدون ورود به داستانکهای فرعی، زمینه بهرهمندی کامل از موقعیتی بامزه را فراهم آوردند.
هوشمندی دیگری که در این فیلم به خرج داده شد، عدمتمرکز داستان بر فرآیند فیلمسازی جلیل است. نقاط عطف به درستی مهندسی شد تا مخاطب با مشاهده چندین برهه از فیلمسازی جلیل، با موقعیتهای مختلف مواجه شده و طراوت بیشتری از بابت این پرداخت، بر فضای فیلم سوار باشد.
این سیاست سبب شد تا فیلم، درگاههای متعدد و مختلفی برای قصهپردازی داشته باشد. در زیرلایه میتواند آسیبشناسی جزئیتری از مناسبات دهه ۶۰ و ضوابط حاکم به عمل بیاورد. همچنین بهخوبی تصمیم گرفت تا تنها در مقام راوی، یک داستان پرریتم را روایت کرده و از تاکید بر درست یا اشتباه بودن تصمیمات جلوگیری کند.
این عملکرد سبب شد تا آپاراتچی، برخلاف آن حسرتی که در سرتاسر اثر در مخاطب رسوب میکند، به پایان تلخی منتهی نشود. گرچه مخاطب به خوبی میبیند که پایان خوبی در انتظار جلیل و پروسه فیلمسازی وی وجود ندارد اما فیلمنامه به ژانر وفادار میماند و ژستی روشنفکرانه نمیگیرد و اجازه میدهد تا درام، پرداخت نرمال و طبیعی خود را طی کند تا چنین فصل فینالی بر اثر مترتب شود.
نخستین ساخته سینمایی قربانعلی طاهرفر با تمام شوخوشنگیهایش، یک فیلم ظریف و صدالبته فکرشده است. نوید خوبی است برای ورود یک کارگردان تازهنفس و البته چند جوان مستعد در بازیگری که تا همینجا، از بسیاری از آثار بزرگ جشنواره چهلودوم و عوامش، بهتر درخشیدهاند و حرفهایتر عمل کردهاند.
اگرچه عمدتا اتفاقهای خوبی برای فیلمهایی با محوریت فیلمسازی در سینمای ایران رخ نداده اما باید امیدوار بود که آپاراتچی، این رشته را قطع کرده و به حق واقعی خود در جشنواره و گیشه عمومی برسد.