به گزارش ایرنا از روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست، حسن اکبری درباره حفاظت از حیات وحش در دوران پس از انقلاب اسلامی با اشاره به شکار تعداد زیادی از گونه های دشتی در دهه ۴۰ و ۵۰ در کشور افزود: این گونهها در دشتها زندگی میکردند و بیشتر در دسترس بودند و همین باعث میشود که بخش زیادی از آنها در همان سالها شکار شوند.
وی درباره اقدامات جلوگیری از شکار در آن سالها توضیح داد: اگرچه سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شده بود اما میزان حضور این سازمان در کشور به گونهای نبود که بتواند اقدامات پیشگیرانه و موثری را برای این زیستگاهها انجام دهد و فقط به صورت محدود برخی زیستگاهها و مناطق خاص که شکارگاههای مخصوص بودند، حفاظت میشدند.
اکبری بیان کرد: این در حالی است که بعد از انقلاب موضوع حفاظت محدود به این مناطق خاص و شکارگاههای معروف بود، اما ما شاهد هستیم که در تمام استانها تعداد قابل توجهی مناطق حفاظت شده داریم و توزیع مناسبی هم در کشور دارند به گونهای که هم از اکوسیستمهای خشک و کویری و بیابانی و هم مناطق کوهستانی و جنگلی را در شبکه مناطق حفاظت شده داریم و گستردگی این مناطق و توزیع مناسب آنها باعث میشود بتوانیم گونههای زیستی خود را بهتر حفظ کنیم.
بعد از انقلاب پروژه های متعدد تکثیر و احیای گونه را داشتیم که موفق بودند و موجب شد که گونه در زیستگاه خودش ثابت کند
وی تأکید کرد: بنابراین برعکس دوران قبل از انقلاب که بخش عمدهای از تنوع ژنی گونههای برجسته را در زیستگاه های دشتی از دست دادیم، پس از انقلاب این توزیع مناطق حفاظت شده در کل استانها باعث شد تا شیب کاهش تنوع ژنتیکی به شدت کاهش پیدا کند و به تدریج در برخی از مناطق شاهد تقویت جمعیتها باشیم.
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: این کاهش شدیدی که در جمعیت گونههای دشتی مثل آهو و جبیر در همان سالها اتفاق افتاد، در خصوص گونههای کوهزی ما مانند قوچ و میش و کل و بز نیز اتفاق افتاد و همه اینها باعث شد تا جمعیت گوشتخواران ما هم با یک تاخیر زمانی دچار کاهش جدی جمعیت شوند.
اکبری توضیح داد: به عنوان مثال وقتی گونهای مانند یوزپلنگ که وابستگی زیادی به گونههای دشتی مانند آهو و جبیر دارد عمده طعمههای خودش را در آن زمان از دست داد به شدت جمعیت آن رو به کاهش رفت، به گونهای که تمام تلاشهایی که بعد از انقلاب و مخصوصاً در دو دهه اخیر برای نجات یوز انجام شده است به دلیل اینکه ما جمعیتهای پایه را در زیستگاه های پایه از دست داده بودیم، عملاً آن نتایج بهینهای که مورد انتظار بود به دست نیامد.
وی اضافه کرد: بنابراین میتوان گفت که حلقههای زنجیره غذایی ما در طبیعت به واسطه تغییرات اساسی که بعد از پیدایش سلاحهای شکاری و توسعه آنها در دهه ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ اتفاق افتاد کار ما را بسیار دشوار کرد.
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست اضافه کرد: نکته مهم دیگر این است که قبل از انقلاب دو مورد تلاش برای احیای گونهها ثبت شده است که یکی برای گورخر بود که از توران زندهگیری و در خوش ییلاق رهاسازی شدند که ناموفق بود و منجر به نجات این گونه نشد، یک مورد هم مربوط به گوزن زرد ایرانی بود که در دشت ناز ساری تکثیر شد که این هم موفق بود.
اکبری ادامه داد: این در حالیست که پس از انقلاب تعداد زیادی طرح برای احیای گونههایی از جمله گوزن زرد ایرانی، آهو، قوچ، میش و گورخر انجام شده و الان در مورد گوزن زرد ایرانی در بسیاری از استانها سایتهای تکثیر داریم، در مورد گورخر نیز در بسیاری از استانها تکثیر صورت گرفته و دو مورد نیز رهاسازی به طبیعت در پارک ملی کویر و در سه نقطه در استان یزد انجام شده است، آهو نیز در بسیاری از زیستگاهها تکثیر شد و امسال آهو را به دشت مغان برگردانیم که کاملاً موفق بود.
وی گفت: در مجموع پروژههای متعدد تکثیر و احیای گونهها را پس از انقلاب داشتیم که بخش قابل توجهی از آنها موفق بوده است و منجر به این شده که ما گونه را در زیستگاه ثابت خودش احیا کنیم و یا اینکه حداقل جمعیت پایهای از آن را در شرایط اسارت داشته باشیم.