به گزارش خبرنگار ایرنا، مشارکت سیاسی از جمله مؤلفههای اصلی توسعه سیاسی به شمار میآید و با توجه به اینکه جامعه دانشگاهی چه استاد و چه دانشجو از کارگزاران توسعه سیاسی محسوب میشوند، شناخت علایق و جهتگیریهای سیاسی آنان از اهمیت فزآیندهای برخورداراست.
در عصر کنونی، رفتار سیاسی شهروندان در جوامع گوناگون تحت تأثیر رسانهها، فناوریهای جدید ارتباطاتی و گروههای مرجع و نخبگان قرار گرفته و تغییر شکل و ماهیت داده است.
یکی از مهمترین رفتارهای سیاسی شهروندان، مشارکت سیاسی و رفتار رأیدهی آنان است که اگر جامعه دانشگاهی ورود به موقع و مناسبی داشته باشند می توانند در تعیین راهبرد و رفتار مشارکت سیاسی شهروندان نقش ایفا کرده و آنان را به سمت انتخاب اصلح سوق دهند تا فرد گرفتار انتخاب قومی و قبیله ای نشود و از سوی دیگر با شکل دهی یک نهاد قوی (مجلس شورای اسلامی، دولت، شورای شهر و ...) زمینه توسعه و پیشرفت را تسهیل کنند.
برای معرفی دیدگاه دانشگاهیان، میزگرد انتخاباتی ایرنا با حضور «حامد قادرزاده» رئیس دانشگاه کردستان، «شاهین فکور» رئیس دانشگاه جامع علمی، کاربردی کردستان و «مریم مهدیعراقی» رئیس دانشگاه پیام نور واحد کردستان برگزار شد، که مشروح آن در ادامه میآید.
آقای قادرزاده راجع به شرکت در انتخابات و مزایای آن صحبت کنید.
قادرزاده: انسان برای توفیق باید انتخاب کند؛ چون گزینههای مقابل همواره متنوع بوده و انتخاب بهینه نیازمند شناخت است؛ در بیشتر موارد تلاش میشود که افراد حق انتخاب نداشته باشند و برایشان تصمیم بگیرند در حالیکه جوامع مدرن و پیشرفته، جوامعی است که در آن جمهور مردم نظر و رای خود را برای تصمیم گیری بیان میکنند.
در دین اسلام هم دست خدا با جمهور و مردم است؛ در قرآن کریم، خداوند اشاره دارد به جمهور مردم یا مجموعه مردمی که اعلام نظر می کنند، در جوامع پیشرفته، از نظر علمی، تلاش بر این است که مسائل جامعه به رای عموم گذاشته شود؛ چون هر یک از افراد جامعه براساس شناختی که دارند، زاویهای را از موضوع می بینند و در صورت مشارکت بیشتر مردم، می توان گفت زوایای مختلف یک موضوع، بیشتر و کاملتر دیده می شود و انتخابی که صورت می گیرد، انتخاب اصلح است.
حال باید دید وقتی صبحت از انتخاب می شود باید دید انتخاب یک تحمیل است یا یک فرصت؟
قطعا انتخاب یک فرصت است و از نظر علمی چنانچه برای یک موضوع تعداد بیشتری از افراد، اعلام نظر کنند، نتیجه آن کار به مراتب بهتر از مواردی است که تعداد اندکی یا یک نفر اعلام رای کنند.
در علم آمار هم میگوییم حتی جامعه نامتقارن باشد ولی تعداد نمونه از حد خاصی بالاتر باشد، نتیجه متقارن یا نرمال خواهد بود.
آنچه که بسیار حائر اهمیت است تنها صرفا مشارکت در انتخابات نیست بلکه مشارکت فعال و اثرگذار در انتخابات بیشتر اهمیت دارد.
آقای دکتر فکور، ابتدا درباره انتخابات و اهمیت شرکت در این رویداد سیاسی بفرمایید.
فکور: در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و یا حتی توسعه نیافته، مفهوم توسعه پایدار یک مفهوم اجتناب ناپذیر است؛ ما عنوان می کنیم اگر شرایط فعلی در جهت تامین رفاه مردم با حفظ منابع و توانمندی های نسل های آینده باشد، توسعه پایدار اتفاق می افتد.
این توسعه پایدار در چهار بعد مطرح است: یکی توسعه اقتصادی که همان پایداری اقتصادی است، یکی توسعه اجتماعی که ناظر بر عدالت اجتماعی است، دیگری توسعه زیست محیطی و آخرین آن توسعه سیاسی است.
توسعه سیاسی مولفه های مختلفی دارد یکی از مهمترین مولفه های توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی است؛ مشارکت سیاسی هم انواع مختلفی شامل تشکیل احزاب، فعالیت احزاب سیاسی، جلسات احزاب، مطبوعات و نشریات احزاب، سخرانی سیاسی در دانشگاه ها، فعالیت سیاسی اساتید و دانشجویان در دانشگاههاست.
یکی از مهمترین، سادهترین و در عین حال فراگیرترین و اثرگذارترین نوع مشارکت سیاسی، انتخابات است؛ یعنی افراد براساس نظام انتخاباتی حاکم در کشور و اصل حکومت مردم سالاری با واسطه، فرد یا افرادی را انتخاب میکنند، حال هر چقدر این مشارکت در انتخابات، پررنگتر باشد، بُعدی که مربوط به توسعه پایدار است، قویتر میشود.
سه سطح تاثیرگذار بر مشارکت در انتخابات، قائل هستم؛ سطح اول در ارتباط با خود نامزدهای انتخاباتی است، وقتی یک نماینده با پشتوانه رای بالاتر در کارش را شروع کند، قدرت رایزنی و اقتدار بیشتری خواهد داشت.
امروزه در بحث پارلمانها، شاخص ضریب تاثیرگذاری نماینده بسیار مهم است و نماینده زمانی می تواند ضریب تاثیرگذاری داشته باشد، فراتر از خصوصیات رفتاری، فردی و تخصصیاش، یک پشتوانه عمومی هم داشته باشد.
سطح دوم اقتداری که می تواند مشارکت حداکثری ایجاد کند، در همین انتخابات مجلس، سطح استانی است. استان هم از مشارکت حداکثری از نظر حتی کمی برخوردار باشد، قدرت مطالبه گری و رایزنی نه تنها نماینده، بلکه متولیان بحش اجرایی استان را افزایش و دیدگاه حاکمیت را نسبت به استان تغییر دهد.
سطح اقتدار سوم، ملی است. یعنی اگر هر ۳۱ استان کشور کنار هم بگذارید و مشارکت قابل توجهی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اتفاق بیفتد، در نهایت کشور ما می تواند از میانگین قابل توجهی در مشارکت برخوردار باشد و اقتدار ملی مشکلات داخل و بیرون را حل می کند.
خانم مهدیعراقی شما بفرمایید چرا برخی به این فکر می کنند که رای ندهند؟
مهدی عراقی: نگاه به مشارکت باید از بعد مطالبه گری باشد. به نظر می آید برای چاره جویی مسائل و مشکلات باید توده مردم به سمت انتخابات بیایند.
مهمترین اصل در این میان، مطالبه گری است و اینکه نکته مهم است که آیا قبل از انتخابات یا حین آن باید به مطالبه گری پرداخت؟ خیر، در اصل باید در طول کل سال به آن پرداخت.
یکی از مطالبی که در این زمینه در رسانه ها به شدت نخ نما شده است، پرداختن به بعد مقایسه ای است، مثل مقایسه شرایط الان با چندین سال قبل و پیشرفتهای بسیار خوب فعلی.
نکته و سوال اینجاست که آیا این پیشرفتها برای توده مردم و قشر خاکستری انتخابات هم ملموس است؟ خیلی وقتها همین مساله باعث می شود تا واکنش ها کاملا برعکس شود.
مردم باید راهی طولانی را طی کنند تا مبدا و مقصد را بشناسند که این مسیر از منظر مطالبهگری می گذرد.
نکته دیگر این است که ما چه کسانی را راهی مجلس می کنیم.
مساله دیگر نارضایتی ها از نمایندگان ادوار است که در این برهه زمانی به هیچ عنوان به آن پرداخته نمی شود در حالیکه از عوامل اصلی عدم مشارکت محسوب می شود و فضای شفافی از عملکرد نمایندگان ادوار را شاهد نیستیم و این مختص استان کردستان نیست.
مردم در برهه های سخت و حساس نمایندگان را در کنار خود احساس نمی کنند و یا دسترسی به فرد منتخب خود مردم، توسط مردم خیلی سخت می شود و یا نظارتی که در دوران نمایندگی باید باشد، بسیار کم است و لذا مردمی که این شرایط را می بینند، دست از انتخاب می کشند.
این پرورش روحیه مطالبه گری و توضیح خواستن و توضیح دادن این مسیر را شفاف میکند؛ از سوی دیگر پاسخگویی نهادهای نظارتی و رسانه ای کردن آن در این زمینه بسیار موثر است.
قادرزاده: ارزیابی ها نشان می دهد تعداد تاییدشدگان نهایی و میزان آنان برای نامزدی در انتخابات مجلس دوازدهم، به مراتب بالاتر از گذشته است و اتفاقا این یک فرصت مناسب است که انتخابات رقابتی تر شود.
شاید مواردی را مطرح کنند که در برگزاری انتخابات شوراها چون تعداد شرکت کنندگان خیلی زیاد است، مشارکت هم در آنجا بالا می رود ولی اتفاقا افرادی که برای شوراها شرکت می کنند با رای کمی بالا می روند.
در بحث انتخابات مجلس قضیه فرق می کند، من یک ارزیابی در حوزه انتخابیه سنندج، کامیاران و دیواندره داشتم که ۶۵ نفر نامزد نهایی شدهاند و تقریبا نسبت به دورههای گذشته بی سابقه است.
تنوع سلایق وجود دارد و از سویی ارزیابیها نشان میدهد که شرکت بانوان در انتخابات مجلس دوازدهم، به مراتب بیشتر از گذشته و از مجموع تمام دورهها این عدد بالاتر است.
هم رقابت در میان تفکرهای مختلف وجود دارد و هم رقابت در حوزه های انتخابیه. طبق اطلاعیه وزارت کشور، ۵۱ نفر برای هر کرسی در کشور رقابت می کند؛ آیا این تعداد نامزد کافی نیست؟
به نظر بنده این دور از انتخابات کاملا رقابتی خواهد بود چرا که تنوع مدارک تحصیلی، جنسیتی و تفکرهای مختلف وجود دارد؛ افراد از روستاها و شهرهای کوچک و مناطق مختلف حضور دارند؛ اما حواسمان باشد، راهنمایی درست به ویژه از طریق رسانه و الگوهای نقش و راهبر اجتماعی، بسیار مهم است که قشر خاکستری که سعی می کند به افراد پیشرو اعتماد کند، بیشتر در این حوزه ورود کنند.
جامعه دانشگاهی و نخبگی باید به میدان بیایند و پرچمدار باشند؛ یک اصل اقتصادی داریم در نظریه پول داریم که که میگوید: " پول بد، پول خوب را از بازار خارج می کند"؛ در عدم رقابت و تقارن اطلاعاتی هم، انسانهای بد انسانهای خوب را از بازار خارج میکنند و تنها در سایه مشارکت بیشتر است که می توان این را حل و فصل کرد.
آقای فکور چالش ها و مشکلاتی که ممکن است مشارکت حداکثری را تحت تاثیر قرار دهد، چیست؟
فکور: نگاه گسترده و وسیع به این موضوع، عوامل بسیاری را در بر دارد که از نگاه ملی و فراملی به نگاه جزیی و عملکردی میرسیم و بعد هم نگاه جاری در کشور.
از نگاه فراملی واقعیت این است که ایران اسلامی یک قدرت تاثیرگذار نه تنها در منطقه بلکه در جهان است و کشور ما با توجه به ژئوپولوتیک حساس و دکترین سیاسی و نظامی و در مباحث دیپلماسی یک تهدید برای بیگانگان در منطقه است.
این را در حساسیت دشمنان ایران اسلامی به ویژه آمریکا میشود دید؛ به صورتی که هر هفته یک گزینه روی میز آنها علیه ایران وجود دارد.
وقتی ایران به عنوان یک قدرت جهانی در کنار روسیه و چین میتواند یک تهدید برای قدرتهای بزرگ دنیا باشد، شکی نیست که بزرگترین چالش و تهدید برای مشارکت اقتدار ملی در کشور به منصه ظهور برسد، فعالیتهایی است که آن سوی مرز از طرف دشمنان در حال انجام است.
این یک سوی قضیه است که با یک نگاه ساده به عملکرد رسانهها و شبکههای غربی میشود آن را دریافت.
حضور حداقلی مردم در انتخابات جزو آرمانها، آرزوها و آمال غربیهاست که رسانههای آنان بر بوق آن میدمند و این نشان از اقتدار کشور ماست و از سوی دیگر اگر مشارکت کاهش یافته و اقتدار ملی کمرنگ شود آنها به این خواسته خود جامه عمل خواهند پوشید.
در ارتباط با نگاه درونی و در داخل کشورمان یکی از این چالشها میتواند این باشد که از منظر غایبان انتخابات به انتخابات نگاه شود.
من مطالعهای درباره یک نظرسنجی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ داشتم که موضوع آن به غایبان انتخابات اختصاص داشت.
به برخی نتایجی که درباره عدم حضور این افراد به دست آمده بود، (قابل دسترسی در مرکز پژوهش های دانشگاه تهران) اشاره می کنم. یک عده عنوان کرده بودند که انتخابات به عقیده ما در سرنوشت کشور هیچ تاثیری ندارد، دسته دوم گفته بودند انتخابات تاثیر دارد ولی رای ما نه، دسته دیگری گفته بودند رای ما تاثیر دارد ولی برای این سمت، افرادی از پیش تعیین شدهاند و رای ما از این نظر بی تاثیر است، عده ای گفته بودند افراد ناتوان منتخب می شوند و توانمندها به حاشیه می روند، یک عده هم گفته بودند انتخابات مهندسی می شود، عده ای تقلب را مطرح کرده بودند و عده ای نداشتن مدارک شرکت در انتخابات را علت عدم مشارکت عنوان کرده بودند.
این نظرسنجی علت عدم حضور این ۹ دسته در انتخابات ۱۴۰۰ را ناشی از نداشتن آگاهی نسبت به بحث انتخابات و تاثیر انتخابات، بی اعتمادی و نارضایتی اعلام کرده بود.
این سه عامل را می شود علت غیبت در انتخابات دانست و برای مواجهه با این چالش باید آگاهی بخشی، اعتمادسازی و رضایت بخشی را تقویت کرد که بخشی به رسانه، گره و جوامع و بخش دیگر به دولت بر می گردد.
در محاورههای روزمره آحاد مردم و در مباحث اقتصادی و معیشتی، می شود دریافت که یک نماینده مجلس تا چه اندازه در مباحث اقتصادی، فرهنگی، هویتی و دیگر بخش ها تاثیرگذار باشد؟ متاسفانه آنچه که این سوال را با پاسخ مبهم مواجه می کند، عملکرد نمایندگان ادوار است. با همه احترامی که برای آنها قائل هستم متاسفانه در برخی حوزه های تاثیرگذاری و اختیاراتی که قانونگذار برای نمایندگان تعیین کرده، در دوره های گذشته دیده ایم که نمایندگان ما نتوانسته اند ورود پیدا کنند.
یک مصداق ساده از این مورد را مطرح می کنم. طرحهای مستقل استانی از جمله آنهاست یعنی یک نماینده استان کردستان آنقدر در شبکه مجلس تاثیرگذاری دارد که می تواند با خودش ۱۴ تا ۱۵ نفر را همراه کند و یک طرح مستقل توسعه ای را برای استان به یکی از کمیسیون ها ارجاع و بعد از تایید کمیسیون و شور اول در صحن علنی به یک قانون برای توسعه کردستان تبدیل شود، آیا نمایندگان استانهای غرب و کردنشین توانسته اند چنین طرحی را داشته باشند؟
جواب اینها می تواند همان انباشته چالش هایی باشد که عدم مشارکت را بیشتر متجلی کند.
من در کنار کار معلمی دانشگاه، یک کار تشکیلاتی در حوزه سیاسی نیز بر عهده دارم و در این روزها با برخی از نامزدها صحبتهایی کرده و از آنان برنامه خواسته ایم و جالب اینجاست که عنوان می کنند که " چون تو آمدی من رای می دهم و اگر نمی آمدی رای نمی دادم" که این ادبیات باید اصلاح شود.
این جمله نه تنها هیچ امتیازی برای نامزد نیست بلکه بازخوانی سناریوی دشمن است.
یک نامزد باید بیاید در سخنرانی و تبلیغات خود امید و اعتمادآفرینی ایجاد کند و این امتیاز ویژه است.
در استان کردستان، ما انباشت محرومیت و عدم توسعه را از سالهای گذشته داریم و بدون ریا و به عنوان یک دانشگاهی میگویم که در دولت سیزدهم شاهد تغییر نگاه حاکمیتی به کردستان در زمینه توسعه را شاهد هستیم و حرکت قطار توسعه کردستان بر روی ریل استان شتاب گرفته است و نامزدها باید، دستاوردهای انقلاب اسلامی و دولت را به ویژه در ۲ سال اخیر، بیان کنند و در کنار آن از ضعفهایی که حتما وجود دارد، هم حرف بزنند ولی این هم بیان شود که با ایجاد امید و اعتماد و حضور در انتخابات است که تغییر اتفاق می افتد و شاخص توسعه استان به استانهای برخوردار نزدیک می شود.
خانم مهدی عراقی نقش جامعه دانشگاهی در تشویق مردم به مشارکت و عمل به مسئولیت اجتماعی چیست؟ آیا در این برهه زمانی، دانشگاهیان در بحث انتخابات ورود کردهاند؟
مهدی عراقی: قبل از پاسخ به این سوال می خواهم درباره این بگویم که به عقیده من یک تفاوتی بین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی وجود دارد.
در انتخابات ریاست جمهوری مسائل را کلان دیده و درباره اقتدار ملی حرف بسیاری زده می شود.
در حوزه انتخابات مجلس نمی شود با مردم از مسائل کلان حرف زد و فردی که در یک شهر کوچک زندگی می کند باید چشم انداز روشنی را به واسطه فعالیت گروههای مرجع و رسانه ها پیدا کند و آن هم بر اساس مسائل بومی هر استان و هر حوزه انتخابی باید باشد البته نه به معنای تفکیک از کل کشور بلکه به عنوان جزئی از این کل به بازخوردهای بهتری دست پیدا کنیم.
درباره مسائل دانشگاهی یک حقیقت وجود دارد و آن تغییرات سریع این دوره نسبت به دوره های قبل است.
جامعه دانشگاهی ما به واسطه کرونا سه سال تمام از این محیط دور بود و در فضای مجازی حضور داشت و آموزش ها غیرحضوری بود.
بعد از برگشت، استان ما وارد یک فضای خاص و برای همین فعالیتهای فرهنگی کمرنگ شد و البته رفته رفته دارد پررنگ تر می شود.
بارها در جلسات هم گفته ایم که یک قشر خاص دانشجویی در همه برنامه ها حضور فعال و مستمر دارد و بقیه در حاشیه هستند و باید ما فکری به حال این قشر کنیم.
علقه اینها را باید با دانشگاه حفظ کنیم و در این بازی هر مسئول دانشگاهی باید به برد – برد فکر کند که همین هم چالش برانگیز است و باید سختی ها را به جان خرید تا موفق بود.
در حوزه انتخابات، دانشگاه آن شرایط فرا دستی جامعه را ندارد و از این جایگاه خطدهی به جامعه و خانواده فاصله گرفته است.
در کرسیهای آزاداندیشی و تریبون آزاد دانشگاهی تنها در چند نمونه، دانشجویان از خود حرف دارند و در بقیه عرصهها حرفها برگرفته از فضای مجازی و عامیانه است و عمیق نیست.
برای احزاب هم همین عقیده را دارم که فعالیت آنها در فصل انتخابات است و برای دانشگاهیان نیز همین است و اگر قرار است بحث فضای باز و مطالبه گری باز باشد، این مهم باید در طول سال ادامه داشته باشد.
نمایندگانی که در ادوار گذشته بعد از انتخاب سری به دانشگاه نزده اند یکی از عواملی است که باعث می شود تا دانشجو درباره انتخاب دچار تشکیک شود.
آقای قادرزاده به نظر شما چه مسائل و چالشهایی ممکن است مشارکت در انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد؟
قادرزاده: کسانی یا کشورهایی که از توسعه ایران احساس آسیب می کنند، از طریق مجموعه رسانه های متعدد تلاش می کنند بگویند انتخابات مهندسی و از قبل فرد تعیین شده است و نامزدها توانایی کار ندارند و اینها اگر به مجلس هم بروند، خیلی نمی توانند اظهار نظر کنند. این فرافکنی هایی که وجود دارد.
یا ممکن است رای دهنده را دلسرد کند و بگوید من هم اگر رای بدهم چه اتفاقی می افتد؟ اما حتی اگر کسانی تلاش کنند فرد یا گروه خاصی را بر مسند مجلس بنشانند، که اغلب در تمام دنیا و وقتی انتخابات صورت می گیرد، چون رقابت موجب افزایش زمینه انتخاب اصلاح و رقابت موجب افزایش رفاه برای تولید کننده و مصرف کننده می شود، کسانی که احساس می کنند منافعشان در رقابت تضعیف می شود سعی میکنند خرید و فروش رای انجام دهند و با حمایت از نامزدها آنها را مطیع و مدیون خودشان کنند که اگر انتخاب شدند مطیع باشند تا اینکه به دنبال نیاز جامعه باشند که این موضوع ممکن است کاهنده مشارکت باشد.
یا بحث تبعیض های قومی و مذهبی که برخی رسانهها دارند برجسته میکنند این موارد ممکن است موجبات کاهش مشارکت را دنبال کند اما وظیفه ما، دانشگاهیان و الگوهای نقش و رهبران اجتماعی، محلی، احزاب و گروههای سیاسی چیست؟ وظیفه ما این است که به واقعیت بپردازیم.
درست است که در مدت زمانی هم ممکن است نظری به دلیل عدم وجود تقارن اطلاعاتی موفق شود اما همانطور که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «زمان مهمترین قاضی در مدیریت جامعه خواهد بود».
امروز این الگوهای نقش و جامعه دانشگاهی و همه و همه باید واقعیت ها را به عموم مردم بگویند.
بگویند که مشارکت پایین یعنی غلبه گروههای ناسالم، مشارکت پایین یعنی سواستفاده بیگانگان بدخواه توسعه کشورمان؛
اینجاست که دانشگاهیان و رهبران محلی و اجتماعی باید تلاش کنند تا مردم را با اهمیت مشارکت بالا و موثر آشنا کنند.
انواع رسانه داریم اگر امسال رسانه ملی تمام قد می خواهد جلو بیاید به دلیل اینکه جبهه بیرون از کشور و معاندین معمولا علیه رسانه ملی کار میکنند، رسانه های مکتوب، چاپی، آنلاین و سازمانهای مردم نهاد و کسانی که صدایشان به گوش مردم می رسد و مقبولیت دارند، نه به عنوان مکمل بلکه به عنوان موثر، برای معرفی ویژگی های انتخاب اصلح به میدان بیایند و مغلوب مسائل نشده و به صورت کج روانه از کسی حمایت نکنند و نگارندگان این رسانه ها در جهت تخریب فرد یا افراد تلاش نکنند، این یعنی کمک به جهتدهی رفتار انتخاباتی درست.
کسی که قرار است نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی شود، آن فرد ضمن اینکه نماینده حوزه انتخابیه خود است، در قانونگذاری و اصلاح قانون قرار است نظر بدهد.
یک کشور مدیریت یکپارچه می خواهد و نامزد ضمن اینکه باید شناخت به قانون اساسی و قوانین موضوعی و مصوب مجلس داشته باشد، در اینجا وظیفه رسانه است که فرد با دانش را معرفی کند؛ مخصوصا رسانه هایی که دل در گرو توسعه پایدار ملی دارند.
طبق فرموده رهبرمعظم انقلاب، یک فرد وقتی وارد مجلس می شود، برای چهار سال قانونگذاری نمی کند اثر یک قانون درست در مجلس، می تواند تا دهه ها یا حتی قرن باقی بماند و اگر قانونگذاری غلطی صورت بگیرد، پیامدهای آن بیشتر در آینده نمایان خواهد شد.
آقای فکور شما بفرمایید که دانشگاه و مراکز علمی در رابطه با انتخابات چه وظیفهای دارند؟
فکور: در تایید فرمایش همکارم دانشگاه می تواند خیلی مهم باشد. در جامعه مدنی مسئولیت اجتماعی اجتناب ناپذیر است و همین مسئولیت را در سه سطح مسئولیت اجتماعی فردی، مسئولیت اجتماعی دولتی و مسئولیت اجتماعی تشکیلاتی یا نهادی می شود دستهبندی کرد که دانشگاه و رسانه ها در دسته سوم جای می گیرد.
درباره مسئولیت اجتماعی فردی می شود گفت تکالیف یا تعهدی است که یک فرد در قبال اجتماع خود دارد و همان مسئولیت شهروندی است که از حفاظت از محیط زیست تا شرکت در انتخابات را می شود در حوزه این مسئولیت قرار داد.
در نقطه مقابل مسئولیت اجتماعی فردی، ما یک مسوولیت اجتماعی فردی داریم، یعنی دولت با سیاستگزاری و اجرای برنامه، یک حقوقی را با عنوان حقوق شهروندی برای مردم تدوین و اجرا می کند مثل تامین مسکن؛ آموزش بهداشت و رفاه و ایجاد تاثیرگذاری یک فرد در سرنوشت کشور خود که همان برگزاری انتخابات می شود.
پس انتخابات هم یک مسوولیت شهروندی و هم یک حق شهروندی است.
در جوامع توسعه یافته گفته می شود این دو مسئولیت به هم نزدیک تر شده و توازن بیشتری داشته باشد، آن جامعه توسعه یافته تر است و حلقه واسط و کاتالیزور بین این ۲ مسئولیت، مسئولیت اجتماعی تشکیلاتی است که همان نهادها هستند.
در تعریف نهاد در حوزه علوم رفتاری گفته شده که نهاد یک نظام سازمان یافته و پایدار و جزو الگوهای اجتماعی است که کارکرد تربیتی دارد
یعنی هم می تواند مسئولیتها را به آحاد جامعه یادآوری کند و هم می تواند حقوق آنان را بیان کند یکی از این نهادها دانشگاه است.
اولین نهاد خانواده، بعد مدرسه و بعد دانشگاه است و در این میان دانشگاه خیلی می تواند در مسوولیت اجتماعی فردی را به دولتی مرتبط کند.
در بحث انتخابات دانشگاه در پیش و پس از انتخابات می تواند تاثیرگذاری بسیاری داشته باشد یکی از مشکلات ما در زمینه نمایندگان ادوار در بخش پسا انتخابات است که رها می کنیم و با آنان کاری نداریم
اما دانشگاه پیش از انتخابات چکار می تواند بکند؟ رفتار انتخاباتی را اگر یک مثلث در نظر بگیریم، سه راس دارد شامل مردم به عنوان انتخاب کننده، نامزدها به عنوان انتخاب شونده و دولت به عنوان اجرا کننده
دانشگاه در حوزه اجرا دخالتی ندارد ولی روی دو راس دیگر یعنی مردم و نامزدها می تواند تاثیرگذار باشد.
دانشگاه در زمینه راس مردم می تواند به ارتقای آگاهی مردم پیش از انتخابات و یادآوری میزان تاثیرگذاری هر رای و نیز بیان مسوولیت فردی و حقوق شهروندی و اینکه تحول در حوزه های مختلف و تغییر آن با رای دادن به وجود می آید و با قهر کردن با صندوق رای اتفاقی نمی افتد، کمک کند.
اینکه مجلس شورای اسلامی در پیشبرد برنامه های دولت چه جایگاهی دارد، وظیفه دانشگاهیان است و بیان اینکه آیا مجلس شورای اسلامی تنها وظیفه تقنینی و نظارت دارد؟ نه خیلی وظایف دیگر دارد که ذیل آن می تواند تاثیرگذار باشد در ریل گذاری برای دولت و این فرد عامل در مجلس را شما مردم انتخاب می کنید.
خانم مهدیعراقی، دیدگاه شما درباره نحوه فعالیت احزاب و عملکردشان چیست؟
مهدیعراقی: اجازه بدهید ابتدا به نکته ای اشاره کنم. وقتی در حوزه دانشگاهی صحبت می کنیم که رای دادن یا ندادن شما چه نتایج و پیامدهایی دارد، امکان دارد آن دانشجو سوال کند من دوره قبلی رای ندادم، چه نقصی به وجود آمد؟ که مطالبات برایشان گنگ است. ما نماینده را رها کردیم. ما تا چقدر از عملکرد نماینده اطلاع داریم. من چقدر از کارهای نماینده در مجلس و تاثیرگذاری وی در مصوبات اطلاع دارم؟ نماینده داشتیم به ما و دانشجویان کمک نکرده ولی در عوض کار بزرگی برای یکی از سازمان های پولساز کشور کرده است. عملکرد نمایندگان است که روی مشارکت مردم تاثیرگذار است.
در مورد احزاب، در کار سیاسی نیستم ولی از دور نظاره گر بودم؛ احزاب باید وقتی گروه خاصی در انتخابات مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری رای می آورد، آیا باید در کادرسازی هم شرکت کنند یا نه؟ این تعارض عمده است یعنی خیلی مواقع در زمان انتخابات و اتفاقات مهم استانی، ممکن است نیاز به حضور احزاب وجود داشته باشد اما بعد از آن احزاب آیا کنار گذاشته می شوند یا خیر و دوباره موقع انتخابات به سراغشان می رویم که مشارکت ها را افزایش دهیم.
در مورد احزاب تفکرات مختلف وجود دارد که برخی احزاب می گویند ما این کار را انجام دهیم فقط برای اعتلای میهن و کادرسازی نمی کنیم و در مقابل در طول زمان برخی احزاب کادرسازی ها خوبی انجام می دهند و این تعارض در بدنه اصلی احزاب وجود دارد. زمانی که بستر اجتماعی وسیاسی چندان برای حضور احزاب وجود نداشته باشد و فقط در موقع انتخابات و مواقع حساس به آنان توجه شود، قطعا کارایی خود را از دست می دهند.
در این میان احزاب چه نقشی دارند؟ آیا توانستهاند در فضای انتخاباتی موجود، تاثیرگذاری لازم را داشته باشند؟
قادرزاده: نقش احزاب در استانهای مختلف، متفاوت است مثلا در تهران، فارس، یزد، کرمان وآذربایجان شرقی، که سهم قابل توجهی در جمعیت و اقتصاد کشور دارند، اگر احزاب درست کار کنند می توانند موثر باشند اما در کردستان راهبران اجتماعی بیشتر از احزاب می توانند انتخابات را مدیریت کنند ولی به مرور میتوان با افزایش مشارکت جامعه نخبگی جایگاه احزاب را معنی دار و موثر در هر انتخاباتی و در تصمیم گیریها دید.
من به عنوان یک شهروند و بر اساس تجربه زیستی که با قوانین و چشماندازها دارم، اعتقاد دارم که روز به روز توانستهایم برای رسیدن به نیازهای واقعی جامعه گام موثرتری برداریم و هر چه هجمه دشمن سنگین تر بوده نشان دهنده موفقیت بیشتر ما بوده است.
اگر امروز علیه نظام و برنامه های کشور هجمه وجود دارد، یعنی کشور دارد پیشرفت می کند و چنانچه جوانان ما به ویژه رای اولیها، جامعه دانشگاهی، بازاریان، اصناف و همه و همه مشارکت بیشتری در انتخابات داشته باشند، تقارن اقتصادی در کشور بیشتر خواهد شد و فاصله مرکز و حاشیه منطقی خواهد بود که تا بتواند زمینه توسعه پایدار و رسیدن همه به سهم عادلانه را فراهم کند.
دانشگاه برای راس دوم یعنی نامزدها چکار می تواند بکند؟
فکور: دانشگاه در این حوزه نیز می تواند رویکرد مشورتی داشته باشد، ببینید امروز حضور نامزدهای ما در عرصه انتخابات هم بدون برنامه و هم عقبه سیاسی است.
یعنی یک فرد وارد عرصه انتخاباتی شده ولی برنامه ندارد و یک شبه وارد شده است.
مردم فرهنگی کردستان آگاه هستند و امیدواریم که انتخاب آنان شخص محور نباشد و برنامه محور باشد
دانشگاهها می توانند به تدوین برنامه یک نامزد و نماینده کمک کنند تا متناظر با هر سالی که در مجلس حضور دارد یک برنامه اجرایی کند.
شبکه سازی اجتماعی و کمیته های مشورتی برای نماینده الزام آور است و دانشگاهها یکی از این کمیته های مشورتی به شمار می روند و می تواند به تدوین برنامه کند.
ما برای یک مشکل حقوقی می رویم با یک وکیل تا مرحله حل آن مساله قرارداد می بندیم و همراهی می کنیم و اطلاعات و مشورت می دهیم و مطالبه می کنیم.
در پسا انتخابات نیز دانشگاه نقش دارد، یعنی وقتی یک نامزد، نماینده شد، دانشگاه نیز باید نقش موکل داشته باشد و من اینجا سوال می کنم که بعد از انتخاب یک فرد ما چندبار می بینیم مشورت می دهیم، همفکری و نقد منصفانه و از او مطالبه داریم؟ جواب این است هیچ! ما وکیل خود را رها می کنیم.
پس اگر چناچه عملکرد نمایندگان نیز بصورت نسبی ضعفی داشته که به عنوان یک چالش روی مشارکت تناثیر منفی داشته، بخشی از آن به ما بر می گردد.
چرا احزاب در کشورمان ضعیف عمل میکنند؟ به نظر شما ویژگی یک حزب قوی چیست؟
فکور: در مورد احزاب نیز یکی از دلایل طی ۶ سال اخیر از نظر کمی درصد مشارکت ها را پایین می بینیم بخشی برمی گردد به انباشت مطالبات در سال های گذشته به ویژه دولت گذشته داشتیم. اما امروز وقت این است به این فکر کنیم توقف کار تشکیلاتی می تواند روی مشارکت تاثیر مستقیم داشته باشد یعنی هر چقدر کار تشکیلاتی و احزابی متوقف شود، قطعا روی مشارکت در عرصه های اجتماعی نیز تاثیرگذار خواهد بود.
متاسفانه در کشور ما فعالیت احزاب ضعیف است و یکی از نکاتی که در بحث تایید صلاحیت ها مطرح می شود در کشور ما هیات نظات و شورای نگهبان کار احزاب در کشورهای دیگر را انجام می دهند و در مظان اتهام قرار گرفتن آحاد جامعه را می پذیرند. در تمام کشورهای دنیا نظام انتخاباتی طوری است که آنها نیز همین رد و تایید صلاحیت ها را دارند. اگر می گوییم صلاحیت ها اینگونه تایید یا رد می شود و نظارت استصوابی وجود دارد واقعا به دلیل عدم آگاهی ما نسبت به قانون اساسی خیلی از کشورهای اروپایی است که با ایران مقایسه می کنیم و عدم آگاهی نسبت به نظام انتخاباتی آنهاست.
در مقاله ای آمده است که کشورهای اروپایی و آمریکا در ارتباط با تایید صلاحیت های انتخاباتی، سه نهاد نظارتی برای تایید نامزدهایشان دارند. دادگاه قانون انتخابات و شورای قانون انتخابات و مجلس نمایندگان و کنگره است. در هر کشور نهادهای نظارتی تفاوت دارد. مثلا در فرانسه و نروژ تایید یا رد صلاحیت نامزدها را شورای قانون انتخابات و در آمریکا، مجلس سنا و کنگره انجام می دهند.
پس باید در ایران برای مردم تببین شود که کار احزاب را شورای نگهبان و هیات های نظارت و اجرایی انجام می دهد و اگر احزاب فعال شوند، این کار توسط آنان صورت خواهد گرفت.
در کردستان هم افتراق های قومی و سیاسی و مذهبی داریم که فعالیت های حزبی را محدود می کند.
اگر می خواهیم مشارکت ها گسترده باشد، باید اجازه دهیم فعالیت های حزبی در کشور رونق یابد و مهمترین چالش احزاب این است. ۲ الزام باید برای فعالیت اجزاب داشته باشیم. اول برنامه محور بودن و دوم استمرار فعالیت؛ که اگر این ۲ ویژگی را حزب داشته باشد، فعالیت احزاب فصلی، انتخابات محور و تشکل الدوله نخواهد بود.
مردم احزابی را می خواهند استقلال حزبی و فکری داشته باشند و این لازمه اش برنامه محور بودن و فعالیت مستمر است. یکی از برنامه های احزاب می تواند مناسبتی و انتخابات باشد.
آقای قادرزاده چکار باید کرد که انتخاب اصلح داشت؟
قادرزاده: مشارکت بیشتر در انتخابات به نتیجه متقارن قطعا کمک خواهد کرد اما اگر مشارکت کنندگان با آگاهی از آنچه که دارند، رای بدهند، نتیجه بهتر خواهد شد.
مثلا در شهری مثل سنندج ۵۰ نفر خود را نامزد کرده اند که برای قبول یک مسئولیتی ورود پیدا کنند، برای شناخت بهتر این تعداد نامزد، باید از مراجع رسمی و افراد قابل اعتماد که نظرشان صحیح است و حب و بغض در آن نیست، استفاده کنیم که در این صورت هرچه جلوتر داریم می رویم، زمینه ارائه درست مشخصات و توانمندی های افرادی که قرار است در موردشان رای داده شود، بیشتر فراهم می شود.
به نظر من اقدام اخیر در قانون جدید انتخابات که همه نامزدهای انتخاباتی از فرصت های برابر برای تبلیغات استفاده کنند، بسیار ارزشمند است.
فرصت استفاده نامزدها از رادیو، تلویزیون، مناظره ها در جاهای مختلف، به ایجاد اطلاعات متقارن منجر و رای دهنده باید همت کرده و نظرش براساس شناخت باشد.
مشارکت بالا و فعال و موثر، انتخاب اصلاح را به دنبال دارد و این انتخاب در چند مرحله صورت می گیرد، مرحله اول معتمدانِ مردم هستند که به این افراد در هیاتهای اجرایی رای میدهند که این افراد می توانند به عنوان نامزد وارد حوزه انتخابات شوند.
مرحله بعدی منبع اطلاعاتی رسمی است که در خصوص این افراد وجود دارد که ممکن است بر افراد جامعه پوشیده باشد.
و آخرین مرحله هم استفاده از منابع محلی و اطلاعاتی درست بدون حب و بغض است که منجر به انتخاب اصلح میشود.
اما اگر تعداد اندکی در انتخابات مشارکت کنند، شانس انتخاب اصلح به شدت پایین می آید و شانس خرید و فروش رای و گروهگرایی و دستهگرایی در جامعه بالا می رود.
و صحبت پایانی شما؟
مهدی عراقی: کاش نظرسنجی را انجام بدهیم که ضمن احترام به تمام نگاه های ویژه و تلاش های ویژه و حاکمیت برای کردستان که ببینیم این نگاه ها به چشم مردم چگونه است؟ آیا رئیس جمهور با وجود فشردگی برنامه ها، در عرض چند ماه ۲ بار به کردستان سفر می کند، این موضوع برای مردم استان وزنه اش بیشتر است یا توجهی که حاکمیت به تفاوت های مذهبی و قومیتی کردستان می دهد؟ موقعی که بحث انتخابات پیش می آید، آیا محاسن به معایب می چربد و آیا نگاه حاکمیتی خاص که بسیار مثبت است، دیده می شود که البته در عامه مردم و قشر خاکستری پررنگ است.
همین تعداد زیاد نامزدهای تایید صلاحیت شده، برای قشر خاکستری شمشیر دولبه است. رسانه خیلی نقش دارد و قشر دانشگاه.
هر چقدر در سنگر دانشگاه و رسانه بر مطالبه گری تاکید کنیم و بپرورانیم امکان مشارکت یبشتر می شود. یعنی باید بگوییم این مسائل و مشکلات در کردستان وجود دارد و استان باید به شکوفایی برسد و راه آن مطالبه گری و مطالبه گری همین انتخابات است.
مشارکت مردم کردستان در انتخابات ۱۱ اسفند چطور ارزیابی میکنید؟
فکور: کردستانیها معمولا در انتخابات مختلف در طول ۴۵ سال از عمر انقلاب، حضورشان معنادار بوده و حتی اگر به درصد مشارکتشان به شکل کمی در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی نگاه کنیم، همیشه خروجی از صندوق رای کردستان، عجین با یک پیام بوده است. حتی در انتخابات ریاست جمهوری در دولت های گذشته هم نگاه کنید، این پیام وجود داشته است، گاهی اوقات بالاترین مشارکت را در کشور داشتیم و گاهی اوقات هم همراه با سیستان و بلوچستان کمترین مشارکت داشته است.
حضور در انتخابات و میزان مشارکت می تواند پیام آور مطالبه و هم پیام آور تقدیر و تشکر باشد.
اگر به شاخص های توسعه در کشور و استان کردستان نگاه کنیم، بی تردید با میانگین کشوری فاصله داریم که بخش مهمی به انباشت در عدم برخورداری ها در دولت های گذشته به دلایل مختلف وجود داشته است.
به عنوان مثال بعد از جنگ تحمیلی خیلی از استان های کشور با دلار ۹۹ تومان و ۱۰۰ و ۱۲۰ تومان توسعه پیدا کردند. اما به دلیل جنگ و جنگ داخلی آسیب دیدیم. امروز مدیران استان تخصیص بودجه قابل توجهی برای استان قائل می شونند و با ارز ۵۷ هزار تومان باید استان را توسعه دهیم.
با وجود این، خوشبختانه نگاه ویژه ای در دولت و حاکمیت نسبت به استان کردستان وجود دارد.
همین سفر رئیس جمهور در طی یکسال ۲ بار سفر به استان کردستان و سفر وزیر نیرو ۶ بار به استان کردستان طی کمتر از هشت ماه و افتتاح پروژه های مهم در ۲ سال گذشته، نشان دهنده نگاه خاص دولت به استان کردستان است و انعکاس این خدمات را در استقبال مردم کردستان از آقای رئیسی دیدیم که نشان می دهد مردم استان، قدرشناس هستند.
اگر به استان کردستان نگاه ویژه باشد و خدمت به مردم شود، مردم بدون تردید با حماسه های حضورشان ابراز خواهندکرد.
بی شک در انتخابات هم فاصله با شاخص های توسعه در کشور نگاه کنیم باید بگوییم مردم انتظار دارند نگاه خاصتری به استان شود و این نگاه خاص و ویژه مستلزم حضور حداکثری مردم در انتخابات است.
از منظر دیگر هم نگاه تقدیر داشته باشیم که مردم کردستان قدرشناسی هستند و طی ۲ سال اتفاقات خوبی صورت گرفته است. با توجه به درایتی که در کردستان هست، احساس می کنم خوشبین هستم و مشارکت خوبی خواهیم داشت.
۵۹.۸ درصد افرادی که به عنوان نامزد ثبت نام کردند، تایید صلاحیت شده اند و تقریبا اکثر سلایق سیاسی و فکری در بین آنان دیده می شود. ۱۹۵ نفر در کردستان وارد عرصه انتخاباتی به عنوان نامزد شده اند که اگر تقسیم بر ۶ کرسی کنیم، ۳۰ نفر است. به ازای هر کرسی ۳۰ نفر رقابت می کنند و نظر کمی و روی کاغذ انتظار است رقابت وجود داشته باشد و مشارکت بالا باشد و با توجه به منظر که مردم مطالبه دارند که فاصله شاخص های کشوری کمتر شود و هم نگاه به کردستان ویژه است و روند توسعه را در استان داشته باشیم، مردم باورشان این است که با حضور در عرصه های اجتماعی و انتخابات، نگاه به استان معطوف تر خواهد شد، لذا در مشارکت تاثیرگذار خواهد بود.
امیدواریم از نظر میانگین کشوری از یک مشارکت بالاتری برخوردار باشد و بنده به عنوان یک معلم دانشگاه به شهروندان این را عرض می کنم انتخابات و رای دادن هم مسئولیت است هم حق است.
کم داریم یک پدیده ای در اجتماع که هم مسئولیت و هم حق باشد؛ اگر چنانچه مسئولیتمان را به خوبی ایفا کنیم و به آن حقی که قانونگذار برای ما تعریف کرده خواهیم رسید و حق ما داشتن استان توسعه یافته است چون مزایا و فرصت ها و ظرفیت ها و نیروی انسانی مستعد و کوشا داریم.
در پایان امیدواریم روز ۱۱ اسفند رفتار انتخاباتی صحیح و در شان مردم کردستان داشته باشیم.