تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۵

تهران- ایرنا- نویسنده در کتاب «معنای زندگی از دیدگاه فلاسفه بزرگ» تلاش کرده درباره آنچه فلاسفه بزرگ راجع‌به معنای زندگی گفته‌اند، مجموعه‌ای ارائه دهد که برای کسانی که علاقه به درک معنای زندگی دارند، آسان کند.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، همچنان که قرن بیستم پیش می‌رفت، و دوران شکوفایی اثبات‌گرایی (Positivism)به خاطرهای پیوسته دورتر تبدیل می‌شد، تعداد رو به رشدی از فیلسوفان انگلیسی‌زبان برای پرداختن به این فرض که دست‌کم پرسش‌های فلسفی خوبی در این زمینه وجود دارد آماده شدند. در گذر زمان، معنای زندگی رفته‌رفته نامزد اول بازگشت به صحنه به نظر می‌رسید؛ و این بازگشت عملا تنها در طول دو دهه اخیر و اساسا به لطف اثر پیشتازانه سوزان وولف و تادیوس متز رخ داد – که با پذیرش جدی عبارت «معنای زندگی» اطمینان حاصل کردند که نمی‌توان به مقاصد آنها بی‌توجهی کرد.

با این حال آنچه بحث تحلیلی جدید درباره معنای زندگی تا کنون از آن بی‌بهره بوده تاریخچه‌ای هدایت‌گر است، به همین سبب این بحث در معرض این خطر است که وظایف متعدد شبیه اختراع دوباره چرخ را به خود تحمیل کند. در راستای جنبه تاریخ دادن به پرسش معنای زندگی برای نسل جدید اثر آسان‌فهم جولیان یانگ، کتابی است که تاکید می‌کند در وهله اول در فلسفه قاره‌ای قرون نوزدهم و بیستم چه تعداد دیگاه تاثیرگذار و متمایز درباره معنای زندگی می‌توان یافت.

نویسنده تلاش کرده درباره آنچه فلاسفه بزرگ راجع‌ به معنای زندگی گفته‌اند، کتابی ارائه دهد که برای کسانی که علاقه به درک معنای زندگی دارند، آسان کند. این کتاب همچنین به این منظور تنظیم شده که تریبونی را برای نویسندگان فراهم آورد تا دیدگاه‌هایی را فاش کنند که در این زمینه از نظر پنهان مانده یا نادیده انگاشته شده است.

این کتاب نظرات مبسوط ۳۵ فیلسوف بزرگ درباره معنای زندگی را در قالب مقالاتی گردآوری کرده است که هر کدام یک فصل را به خود اختصاص می‌دهد. نتیجه این کار منبعی غنی از گزاره‌های قابل فهم درباره معنای زندگی از دیدگاه گروه برگزیده‌ای از فلاسفه بزرگ شرق و غرب، کهن یا معاصر، و برای طیف وسیعی از خوانندگان عام یا دانشجویان حوزه فلسفه و اخلاق است.

این کتاب با عنوان The Meaning of Life and the Great Philosophers در سال ۲۰۱۸ توسط انتشارات راتلج منتشر شده است.

جلد اصلی کتاب

قسمتی از متن کتاب

دازاین

معنای تحت‌اللفظی «دازاین» «آنجا بودن» یا «اینجا بودن» است – این‌که کدامیک ازاین‌ها ترجمه تحت‌اللفظی بهتری است روشن نیست، اما دازاین نه این‌جاست، نه آن‌جا – و در زبان آلمانی رایج دازاین به معنای «زندگی» یا «اگزیستانس» است. هایدگر تعریف فنی خودش را از ان ارائه می‌دهد: دازاین هستنده‌ای است که هستی‌اش برای او مساله است. در واقع دازاین انسان یا زندگی بشری است، چراکه تا آنجا که می‌دانیم، هستی تنها برای انسان‌ها مساله است. من یک دازاین نیست، سگ تو هم نیست، اگر سگی داشته باشی. سگ‌ها درباره چیزهایی مثل هستی و معنای زندگی نمی‌اندیشند. پس من در ادامه بحث گاه علاوه بر «دازاین» از اصطلاحات جایگزین مانند «انسان»، «شخص»، «اگزیستانس»، و «زندگی» به جای «دازاین» استفاده می‌کنم. (و) از «سگ» استفاده نخواهم کرد.

دازاین، انسان، هیچ ماهیتی ندارد. آنچه هست به انتخاب‌ها و اعمال او بستگی دارد. ما در درجه اول کنشگریم (نه ناظران جدا افتاده یا سوژه‌های شناسا). آنچه هستیم با آنچه انجام می‌دهیم متعین می‌شود.

افراد مختلف انتخاب‌های متفاوتی دارند و کارهای متفاوتی انجام می‌دهند. بنابراین هستی یک فرد (تاحدی) متفاوت با هستی دیگری است. و معنای زندگی یک فرد ممکن است کاملا متفاوت با معنای زندگی دیگری باشد. «هرکس (به پرسش معنای هستی) به تنهایی پاسخ می‌دهد؛ و از این رو پاسخ ما هموارده برای دیگران کارا نیست»

چیزی به عنوان دازاین درونی وجود ندارد. ما اذهان محبوس در سرهای خویش نیستیم که سعی بر بیرون آمدن داشته باشیم، و از خود بپرسیم آیا واقعا جهان «خارج» وجود دارد، و اگر هست، چگونه باید به آن دست یافت. مساله به نام « مساله معرفت ما به جهان خارج» وجود ندارد. خود تمایز داخلی- خارجی در این بستر شک‌انگیز است. خود هستی دازاین ذاتا در-جهان-بودن است.(صفحه ۴۰۰ و ۴۰۱)

کتاب «معنای زندگی از دیدگاه فلاسفه بزرگ» ویراسته استیون لیچ و جیمز تارتاگلیا و ترجمه صبا ثابتی در ۵۶۰ صفحه و شمارگان ۱۱۰۰ نسخه، در قطع رقعی در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.