به گزارش ایرنا، وجود بناهایی تحت عنوان "کاروانسرا" که از آن به چاپارخانه نیز یاد می شود در تاریخ پر فراز و نشیب کشور ما، به خصوص در بخش تجارت، از اهمیت دوچندانی برخوردار بوده، چرا که ایران به دلیل واقع شدن در جاده ابریشم به عنوان پل ارتباطی آسیا با اروپا و آسیا و همچنین موقعیت استراتژیکی خود همیشه مورد توجه قرار داشته است.
احداث کاروانسراها، به ویژه با هنر معماری به کار گرفته شده در آنها برای ساخت به دوران هخامنشیان بازمی گردد اما بدون شک، اوج و شکوفایی آنها مربوط به دوران صفویه بوده است.
قزوین که امروز به عنوان یکی از شاهراه های مهم ارتباطی کشور محسوب می شود، از گذشته های دور محل مهمی برای رفت و آمد کاروان ها و سواران بوده و به همین جهت تمهیدات خاص و مهمی را برای مسافران و به خصوص تجار و بار تجاری آنها در نظر گرفته بودند.
از جمله این تمهیدات می توان به کاروانسراهای این شهر اشاره کرد، مکانی برای نیاز غذا و استراحت مسافران و چارپایانشان بود و مهمتر از همه اینها مکانی امن برای جلوگیری از خطر راهزنان و حتی حیوانات بیابانی و سختی هایی که کاروان ها و مسافران آنها می کشیدند که حتی به ذهنشان نیز خطور نمی کرد.
امروزه بقایای حدود ۲۰ کاروانسرا در استان قزوین برجای مانده اما شواهد بیانگر آن هستند که این منطقه دارای چاپارخانه های بیشتری هم نیز بوده است.
قزوین، شاهراه مهم ارتباطی کشور
مهدی نورمحمدی، تاریخ پژوه، شهر قزوین را با توجه به موقعیت استراتژیکی که از نظر جعرافیایی دارد و در چهارراه مهم ارتباطی کشور نیز واقع شده، حایز اهمیت می داند و توضیح می دهد: از زمان ناصرالدین شاه قاجار به بعد که مبادلات تجاری با روسیه و اروپا رونق گرفت، ارزش و اهمیت شهر قزوین از نظر موقعیت تجاری و بازرگانی نیز افزایش یافت و تجارت در این شهر رونق گرفت.
وی با اشاره به اینکه بعضی اجناس از نقاط مختلف کشور به قزوین می آمد و اینجا جمع آوری می شد، ادامه می دهد: اجناسی مثل پنبه، مغز بادام، سبزه، کشمش، پسته، مغز کردو، حنا، روناس، تنباکو، پوست و تیماج از سراسر کشور به قزوین می آمد و از این شهر به رشت و سپس بندرانزلی و از آنجا هم به روسیه و اروپا صادر می شد.
این قزوین پژوه همچنین معتقد است بعضی اجناس از قبیل قند، شکر، نفت، کبریت، پارچه های نخی و پشمی، آهن آلات بلوک و تیرآهن نیز از روسیه به قزوین می آمد و در کشور توزیع می شد، وی به همین دلیل قزوین را محل تجمع کاروان های مختلف و قافله های تجارتی در آن زمان می داند و می افزاید: قزوین به عنوان یک بارانداز عمل می کرده و اجناس از قزوین به نقاط مختلف مثل تهران، قم، اصفهان، شیراز، تبریز ارسال می گردید.
نورمحمدی یادآور شد: همین مساله باعث شد که کاروانسراهای متعددی از دوره ناصرالدین شاه در قزوین ساخته شود، مانند سعدالسلطنه که از بهترین کاروانسراهای درون شهری کشور به حساب می آید.
به گفته وی، از دیگر سراهای موجود این شهر در گذشته می توان به سرای شاه، ضرابخانه، گلشن، حاج رضا، حاج معین، حاج میرزا اسد، کاروانسرای پنبه و سرای غیاث نظام اشاره کرد که متاسفانه از برخی سراها امروز هیچ اثری را نمی توان مشاهده کرد.
این تاریخ پژوه ادامه می دهد: آنقدر تجارت رونق گرفت و رفت و آمد خارجی ها و بازرگانان به قزوین زیاد شد که ناصرالدین شاه میهمانخانه مجللی نیز در خیابان دولتی آن زمان یا سپه کنونی ساخت که اولین میهمانخانه ایران نیز محسوب می شد، این میهمانخانه در سفرنامه مسافران خارجی گاه با یک قصر مقایسه شده است.
نورمحمدی همچنین اشاره می کند به اقامت هشت ساله روس ها در دروه مشروطیت در قزوین و مزاحمت هایی که برای اموال و نوامیس مردم ایجاد کرده بودند و توضیح می دهد: بعد از انقلاب بلشویکی، روس های تزاری از قزوین رفتند و پیش از رفتن، بازار قزوین را نیز غارت کردند.
وی این واقعه را مصادف با جنگ جهانی اول می داند که باعث شد اوضاع اقتصادی در قزوین به هم بریزد و تجارت مختل شود، چرا که به خاطر انقلاب بلشویکی، راه روسیه هم بسته شد و تجارت مختل شد و وضعیت نابسامانی در قزوین حاکم شد و خیلی از کاروانسراهای تجاری از رونق افتادند.
انواع کاروانسرا
نورمحمدی به نقل از کتاب "مینودر" نوشته محمدعلی گلریز، کاروانسراهای قزوین را به سه دسته تقسیم می کند و می گوید: نوع اول کاروانسراهایی بودند که کسبه و تجار در آن تردد داشتند، دوم کاروانسراهایی که بارانداز محسوب می شدند و کالاهای وارداتی و صادراتی در آن انبار می شد و سوم کاروانسراهایی بودند که دارای اسطبل و شترخوان بودند که برای اطراق مسافران هم فضایی داشتند.
وی اضافه کرد: کاروانسراهای قدیمی تر از دوران ناصری هم داریم که در دوره صفوی، محمدشاه و فتحعلی شاه قاجار ساخته شدند، مثل سرای حاج رضا، تیمچه رضوی و حاج چروک.
نورمحمدی درباره کاروانسرای حاج رضا توضیح می دهد: این کاروانسرا متعلق به سه برادر بود که از برادران حاج ملاعبدالوهاب دارالشفایی روحانی بزرگ عصر قاجار بودند.
به گفته وی، کاروانسرای پنبه امروز هم در بازار قزوین، جنب مسجد النبی و میدان سعادت قدیم این شهر واقع شده است.
وی اضافه کرد: اگرچه سرای غیاث نظام امروزه از بین رفته و بعدها تبدیل به گاراژی شد که ماشین های بین شهری از آنجا به تهران رفت و آمد می کردند، بانی این بنا حاجی خان غیاث نظام و رییس ایل غیاثوند بوده که در دوره مشروطه توسط مشروطه خواهان تیرباران می شود، این سرا در ضلع غربی سبزه میدان قزوین واقع شده و اکنون نیز متروکه است.
کاروانسرای حاج محمد حسن شاهرودی کاروانسرای دیگری است که در خیابان مولوی واقع بوده و نقش مهمی در انقلاب مشروطه در قزوین داشته، به این صورت که حدود ۸۰ نفر از مشروطه خواهان قزوینی به مدت ۲ ماه در آن تحصن می کنند و در حمله مشروطه خواهان گیلان به قزوین با سلاح هایی که داشتند به سقوط شهر کمک می کنند.
نورمحمدی معتقد است، سرای حاج میرزا حسن هم در دهنه دیمج واقع بوده و تا جنگ جهانی اول محل تجارت بازرگانان ارمنی بود چرا که قزوین در گذشته ساکنان ارمنی زیادی داشته است، سرای گلشن روبروی حسینیه امینی ها و به دست خاندان امینی ساخته شد و بانی آن خاندان امینی بودند و الان در اختیار خانواده خشکباری ها هست، سرای حاج رضا که در ۲ طبقه است، در جنوب بازار سنتی قزوین واقع شده و مدتی محل زندگی کردهای تبعیدی از باکو به قزوین بود.
به گفته وی، سرای شاه نیز در جنوب بازار قیصریه واقع است و از کاروانسراهای پررونق قزوین بوده و سرپوشیده می باشد و مرحوم گلریز در کتاب مینودر احتمال داده که از بناهای دوره صفویه باشد که شاه طهماسب آن را بنا کرده است.
این قزوین پژوه تعداد بالای کاروانسراهای قزوین را نشان از رونق تجارت در این شهر و نقش قزوین را در اقتصاد کشور نشان می دهد که از دوره مشروطه کمی رو به زوال رفته است.
کاروانسراهای بیرون شهر
حسین طحان، تاریخ پژوه دیگر قزوینی نیز درباره کاروانسراها اطراف شهر توضیح می دهد: کاروانسراهای محمدآباد خره، آوج و هجیب با معماری های اصولی خود در استان قزوین قرار دارند که نوع ساخت آنها نشان از قدمت تاریخی خود دارند.
طحان معتقد است: در گذشته که مسافت ها با چهارپایان طی می شد، معمولا در هر سه تا چهار کیلومتر یک کاروانسرا به دست دولت احداث می شد، البته این فاصله بین کاروانسراها در مناطق کوهستانی ممکن بود به ۴۰ کیلومتر هم برسد، هدف از احداث کاروانسراها آسایش و رفاه مردم بود.
براساس مطالعات طحان، کاروان ها در مسیر استراحتشان به این کاروانسراها می رسیدند و شب را در آنجا می ماندند، امکاناتی مانند فضای خواب برایشان رایگان بوده، اما تیمار اسب، نانوایی و سبزی فروشی هزینه هایی برای آنان به همراه داشته که از محل پرداخت آن توسط مسافران، درآمد کاروانسرا تامین می شده است، در کنار این موضوع بسیاری از کاروانسراهای مهم ایران این ظرفیت را داشتند که خدمات مختلفی ارایه دهند و به نوعی شبیه به مجتمع های بین راهی کنونی عمل می کردند.
طحان همچنین به نقل از سفرنامه شاردن، گردشگر اروپایی معتقد است که ایران و ترکیه دارای کاروانسراهای متعددی بوده اند که به نظر او، کاروانسراهای ایران از ترکیه بسیار بهتر و راحت تر بودند.
وی درباره معماری این کاروانسراها تصریح می کند: داخل کاروانسراها متفاوت بوده، مناطقی مثل کوهستان های اطراف شهر که کاروانسراهایی مثل کاروانسرای قاجاری پیچه بن از آن جمله هستند که به دلیل هوای سرد منطقه، نیازی به حیاط مرکزی نداشتند و شاهدیم که در معماریشان نیز این قضیه لحاظ شده است.
وی ادامه می دهد: اما کاروانسراهایی مثل آوج، محمدآباد و هجیب با حیاط مرکزی هستند و شیوه معماریشان شبیه به هم است، این کاروانسراها در مسیرهای پر ترددتری هم واقع بودند و همراه با کاروانسرای خروزان در جاده رشت که جزو معروفترین کاروانسراهای استان قزوین به شمار می روند.
طحان در مورد معماری و ساخت کاروانسراهای استان قزوین توضیح می دهد: پلان بعضی از آنها، مثل کاروانسرای زین الدین مدور بوده، ولی اغلب به صورت مربع و مستطیل ساخته شده اند.
به گفته این تاریخ پژوه، بعضی کاروانسراها نام ربات دارند به نام ربات شرف، چاهه و ماهی و به نظر کاربری نظامی داشتند و محل نگهداری اسب در آنها مشهود است.
طحان توضیح می دهد: کاروانسرای خروزان که به دست منوچهرخان معتمد الدوله در زمان قاجار ساخته شده، کاروانسرای تو در تویی است که در مسیرش به پاچنار یک چاپار خانه هم وجود دارد در سال ۱۳۷۷ به ثبت ملی رسیده است.
وی ادامه می دهد: همچنین کاروانسرای محمدآباد که در ۲۷ کیلومتری قزوین و در دوره پهلوی و اوایل جمهوری اسلامی به عنوان پاسگاه نیز از آن استفاده می شده و الان برای کاوش های بیشتر در اختیار دانشگاه تهران قرار دارد، این کاروانسرا دارای بنای آجری با ۲ برج مدور است که به پشت بام راه دارند.
وی خاطرنشان کرد: کاروانسرای سلطان آباد در ۱۰ کیلومتری قزوین با طرح مستعطیلی، که غیرثبتی بوده و نمای خارجیش هم فاقد تزیینات است و کاروانسرا آوج که داخل شهر واقع شده و طرح مستعطیلی شکل و با معماری خاص به خود، دارای ۲ ورودی شمالی و جنوبی و ۲ راهرو در داخل حجره ها است، این بنا در بالای قوس ورودی خود کتیبه ای به خط نستعیلق دارد که تاریخ ساختش را روی سنگ مرمر به سال ۱۰۴۰ قمری و زمان شاه صفی، پادشاه صفوی ثبت کرده اند، هجیب یا کاروانسرای مادرشاه نیز دارای یک حیاط مرکزی می باشد و در مسیر بویین زهرا به اصفهان واقع شده و در سال ۵۴ به ثبت ملی هم رسیده است.
خدا می داند این سازه های سنگی و خشتی در میانه راه کوهستان و بیابان، کنج امن چه جان هایی شده و چه افرادی را در خود پناه داده است، به گفته یکی از صاحبان این کاروانسراها که بسیار تولد و مرگ را در این بناها دیده، به تعداد موهای سرش مسافران را از سرما نجات داده و چتری بر سر بی سامان مردم شده است، همینطور خشت به خشت کاروانسراهای درون شهری چه اوضاعی از رونق تا کسادی بازار را شاهد بوده و اوج و افول بازار را به خود دیده اند.
این بناهای ارزشمند که نشان از یک تاریخ و فرهنگ و ماجراهای بی شمارش دارند، هنوز هم می تواند برای گردشگران جذاب و دیدنی باشد.