برای فهم بهتر این مطلب باید توجه داشت که به طور مثال عملیاتهای رژیم صهیونیستی در سوریه در واقع یک هدف راهکنشی را دنبال میکند تا از رهگذر تحقق آن هدف، هدفی راهبردی یعنی «توقف شکلگیری زنجیرههای مسلح در اطراف اسرائیل» را محقق سازد.
هرچند عملیاتهایی مانند «سیفالقدس و طوفانالاقصی» نشان دادهاند که اسرائیل تا اینجای کار از تحقق این هدف (با وجود موفقیت راهکنشی در انهدام و تلفات) ناموفق بوده و نه فقط این هدف محقق نشده بلکه پس از ١۵ مهر، این انتقال شدیدتر و سریعتر نیز شده است. حتی جبهه یمن که تا کنون عملیاتی نشده بود نیز در نبردهای طوفانالاقصی علیه این رژیم عملیاتی شد.
نخستین هدف ایران از پاسخ به صهیونیستها، بیشتر یک نوع نمایش قدرت بود تا نشان دهد، با یک موجی بسیار کوچک و قدیمی از توان و زرادخانه موشکی و پهپادی خود میتواند به راحتی از سد تلاش مشترک پدافندی آمریکا، اسرائیل، فرانسه، انگلستان و اردن عبور کندواکنش کوچک برای نمایش قدرت
ایران در گام نخست، از این اقدام یک هدف نمایشی در سر داشته است اما نه لزوما به معنای بد آن. این حمله بیشتر یک نوع نمایش قدرت بود تا نشان دهد، با یک موجی بسیار کوچک و قدیمی از توان و زرادخانه موشکی و پهپادی خود میتواند به راحتی از سد تلاش مشترک پدافندی آمریکا، اسرائیل، فرانسه، انگلستان و اردن عبور کرده و خود را به اورشلیم، نقب، تلآویو یا حیفا برساند.
اینها در شرایطی است که اسرائیل بدون کمک سوخترسانی هوایی و استفاده از حریم هوایی عربستان سعودی (اگر نگوییم غیرممکن) کار بسیار سختی برای هدف قرار دادن اهداف راهبردی در عمق ایران پیش رو دارد.
بعید است مجموع پرتابههای استفاده شده در این عملیات (اعم از بالستیک، کروز، پهپاد و اهداف پروازی غیرواقعی یا decoy) به ١٠٠ یا ١۵٠ عدد برسد. به ویژه که حمله تقریبا در یک موج انجام شد و با توجه به اشباع سامانههای پدافندی درگیر، اگر موج دوم یا سومی از حمله در کار میبود، میزان خسارات به شکل قابل توجهی افزایش مییافت. در نتیجه به نظر میرسد جنبه نمایشی این عملیات برای ایران خیلی پررنگتر از حتی جنبه راهبردی آن بوده باشد.
پیام راهبردی به صهیونیستها
اما در سطح راهبردی، شاید بیشتر قضاوتها مبنی بر این بود که ایران پاسخی محدودتر و در زمینهایی که به طور رسمی برای «اسرائیل» شناخته نشدهاند، بدهد. با این وجود به نظر میرسد بدنه تصمیمگیر در سطح کلان این درگیریِ نظامی، به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل (بهواسطه فشار راهبردی که هم از درگیریهای داخلی و هم درگیری در نوار غزه متحمل شده) ممکن است دست به قماری سنگینتر از حمله به کنسولگری ایران در دمشق بزند. در نتیجه ایران سطح تنش راهبردی را یک پله بالاتر برده با این پیام که «اگر تو دیوانهای، من از تو دیوانهترم.»
در نتیجه با توجه به تلاش اسرائیل و آمریکا برای محدود کردن بُعد رسانهای این حمله و تصریح آمریکاییها بر عدم تمایل به مشارکت در درگیری، بعید به نظر میرسد اسرائیل بخواهد یا بتواند پاسخی همسطح به ایران بدهد. هرچند ممکن است دست به عملیات و قماری دیوانهوار در سوریه، لبنان، عراق یا حتی بخشهای غربی خاک ایران بزند اما باز این مساله، اسرائیل را در موقعیت بازنده قرار خواهد داد زیرا شروعکننده این نزاع اسرائیل بوده و اقدام ایران نه یک اقدام تهاجمی که یک اقدام تدافعی محسوب میشود.
از منظر عملیاتی، حرکت ایران یک عملیات گسترده محسوب نمیشود بلَکه هدف قرار دادن اسرائیل از خاک ایران، بزرگترین هدف ایران بود که به آن دست یافتاز منظر عملیاتی، حرکت ایران یک عملیات گسترده محسوب نمیشود بلَکه هدف قرار دادن اسرائیل از خاک ایران، بزرگترین هدف ایران بود که به آن دست یافت. اسرائیلیها نیز بلافاصله بعد از پایان عملیات بامداد امروز، احتمالا مشغول بازسازی مواضع آسیبدیده شدهاند؛ وگرنه عبور تصاویر عملیات موشکی ایران از سد سانسور نظامی، اینقدر طول نمیکشید.
ایران به هدف خود - که نمایش و تهدید بود - رسید. شاید این عملیات اگر به نابودی چند فروند جنگنده روی زمین منجر میشد (هنوز نمیدانیم شده یا نه اما بعید است از ترس اصابت، جنگندهای روی زمین باقی گذاشته باشند) درصد موفقیت راهکنشی این عملیات افزایش پیدا میکرد اما با توجه به موشکهایی که از سد پدافند مشترک اسرائیل، آمریکا، انگلستان و فرانسه عبور کردند، «باید» این عملیات را یک عملیات موفق راهبردی برای ایران قلمداد کرد.
ایران به خوبی این پیام را منتقل کرد که «نیرویی نیست که بتوان با آن شوخی کرد و نباید صبر این کشور را دلیلی بر ضعف آن دانست.»
دو نکته مهم
۱. بعید است این عملیات، به توقف حملات اسرائیل به اهداف ایران در سوریه منجر شود. زیرا حضور ایران در مرزهای اسرائیل یک خطر راهبردی برای اسرائیل محسوب شده که از اساس چارهای به جز حملات در سوریه برای مواجهه با آن ندارد و دستکم امید دارد با این حملات، روند انتقال سلاح و نیروهای مسلح در اطراف خود را کندتر کرده و احتمال وقوع وقایعی همچون ١۵ مهر را کاهش دهد.
۲. پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی، یک پیام روشن و صریح به برخی کشورهای همسایه بود که ممکن است گاهی دچار توهم توازن یا همسطحی با ایران شوند. نیروهای هوافضای ایران بهخوبی نشان دادند که توان گذر از ترکیب هماهنگ بهترین پدافندهای جهان را داشته و به طریق اولی، امکان هدف قرار دادن اهداف متنوع و مختلف را در عمق هر مکانی که اراده کنند، دارند.