منصور رشیدی عصر جمعه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا از روزهای گذشته و ایام حرفهای فوتبال خود یاد کرد و به لحظاتی اشاره داشت که با یک تصمیم اشتباه از حضور در جامجهانی ۱۹۷۸ باز ماند. رشیدی در این گفتوگو به موضوعات زیادی پرداخت که مشروح آن را با هم میخوانیم.
از حضور رشیدی در تیم ملی تا روز وداع با مستطیل سبز
سال ۱۳۵۰ برای اولین بار افتخار پوشیدن لباس تیم ملی فوتبال ایران را داشتم که آن زمان، هدایت تیم ملی برعهده زندهیاد پرویز دهداری بود. در نخستین بازی برابر کویت درون دروازه ایستادم که موفق شدیم ۲ بر صفر برنده از زمین بازی خارج شویم. آخرین بازی من اواخر سال ۱۳۶۳ و در تورنمنت چین برای تیم ملی بود و در سن ۳۹ سالگی به جرگه مربیان پیوستم تا تجربیاتم را در اختیار بازیکنان جوان قرار بدهم.
رکوردی که نزدیک به نیمقرن به نام رشیدی حفظ شد و همچنان هم باقی است
بازیهای جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۷۶ به میزبانی تهران بود. در آن دوره ۱۳ گل زدیم و گلی هم دریافت نکردیم تا با ثبت یک رکورد که تا امروز هم دست نخورده مانده است، قهرمان آسیا شویم. البته سال ۱۹۷۲ به المپیک مونیخ رفتم و ۱۹۷۶ در المپیک مونترال هم بازی کردم. ۱۳۵۳ قهرمان بازیهای آسیایی تهران شدیم و در جام ملتهای ۱۳۵۶ آسیا هم بازی کردم.
قهرمانی در آسیا و حسرت صعود به جامجهانی
قهرمان آسیا شدیم تا برای حضور در جامجهانی ۱۹۷۴ آلمان به مصاف استرالیا برویم. بازی رفت را ۳ بر صفر باختیم و در بازی برگشت ۲ بر صفر برنده شدیم اما نتوانستیم به آن دوره از مسابقات برسیم چراکه در آن ایام فقط یک تیم میتوانست به جامجهانی برود اما الان شرایط خیلی فرق کرده است و هر تیمی که بخواهد میتواند به جامجهانی برود.
بازیکنانی که ارزش چندانی ندارند، میلیاردی پول میگیرند
فوتبال با گذشته خیلی فرق کرده است. الان پول فراوانی در این ورزش دست به دست میشود و بازیکنانی که ارزش چندانی هم ندارند، پولهای میلیاردی میگیرند. آن روزها فوتبال رنگی نبود و رفاقت و همدلی حرف اول و آخر را میزد. اولین قرارداد من ۳ هزار تومان بود و ماهی ۲۰۰ تومان هم میگرفتم و وقتی به تیم ملی رفتم، ۵۰ تومان به آن اضافه شد. وقتی هم با استقلال قرارداد بستم دریافتی من ۱۲ هزار تومان شد.
خوبهای استقلال را دادیم اما جایگزین مناسبی نداشتیم؛ قایدی و محبی حیف بودند
در مورد وضعیت و شرایط استقلال باید بگویم انتقادهایی وارد است. ۲ سال است که به شرایط باشگاه و پستهایی که داده میشود، انتقاد دارم. استقلال از نظر دفاعی و ساختار آن مشکل دارد و این را در بازیهای مختلف دیدهایم. این تیم ۲ مهاجم خوب داشت که از دست داد و نتوانست برای آنها جایگزین مناسبی پیدا کند. مهدی قایدی در فوتبال امارات توپ میزند و محمد محبی هم به تیم روستوف روسیه پیوست. از سوی دیگر علی کریمی و امید ابراهیمی ۲ هافبک جنگنده، دونده و خلاق را داشتیم که برای آنها هم جایگزین مناسبی پیدا نشد.
شانس استقلال برای قهرمانی بیشتر است
با توجه به شرایط جدول و وضعیت تیمها استقلال شانس بیشتری برای قهرمانی دارد به شرط آنکه بتواند از نظر خط دفاعی هماهنگی لازم را بین نفرات خود ایجاد و ساختار مناسبی پیدا کند. بازگشت رافائل سیلوا به ترکیب استقلال و سپری کردن دوران مصدومیت این بازیکن هم میتواند به استقلال کمک کند و باید دید در ادامه لیگ چه اتفاقاتی رقم میخورد اما اعتقاد دارم این تیم میتواند قهرمان شود.
فدراسیون باید پاسخگوی بدرفتاریهای فوتبالی باشد
متاسفانه در این روزها شاهد اتفاقاتی در فوتبال هستیم که خوب نیست. این رفتارها زیبنده ورزشی که میلیاردها هوادار دارد، نیست و فدراسیون فوتبال در مورد بدرفتاریهای که دیده میشود، باید پاسخگو باشد. نگاه من رنگی نیست اما اعتقاد دارم باید چیدمان تماشاگران به گونهای باشد که هواداران نتوانند با هم درگیر شوند و به یکدیگر آسیب برسانند. در گذشته این چنین مسائلی نبود و رفاقت حرف اول و آخر را میزد اما الان همه چیز عوض شده و دیگر از همدلیها خبری نیست.
مهار پنالتی گربه سیاه آسیا
شیرینترین خاطره فوتبالی من به بازی برابر کره شمالی باز میگردد. در دور انتخابی بازیهای المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و در ورزشگاه آزادی تهران باید به مصاف کرهشمالی میرفتیم. یک بازی در کره داشتیم و بازی برگشت در تهران بود. آن زمان کره خیلی قوی بود و به گربه سیاه شهرت داشت. این تیم در جامجهانی ۱۹۶۶ ایتالیا را هم شکست داده بود و در یک مسابقه و در ۴۵ دقیقه نخست، سه بار دروازه پرتغال را باز کرده بود. در بازی برگشت و در مقابل هواداران تیم ملی در ورزشگاه آزادی یک پنالتی شد که من آن را مهار کردم که هنوز هم برخی از دوستان از آن بازی و مهار پنالتی صحبت میکنند.
یک اشتباه بچهگانه و جامجهانی که از دست رفت
تلخترین خاطره من به اشتباه بچهگانهام در جامجهانی ۱۹۷۸ باز میگردد که مقصر اول و آخر آن خودم بودم. یک تصمیم غیرمنطقی و به دور از تعقل حرفهای که باعث شد از جامجهانی دور بمانم. هیچکس مقصر نبود و به تنهایی این اشتباه را کردم و در شرایطی که میتوانستم در این جام بازی کنم، با دست خودم همه چیز را خراب کردم. در آن ایام در آمریکا بازی میکردم و با نظر موافق مسوولان وقت به ایران آمدم تا در تیم ملی بازی کنم. قبل از جامجهانی به تورنمنت پاریسنژرمن رفتیم و در یک بازی که در چهارچوب دروازه بودم ۳ بر ۲ نتیجه را واگذار کردیم. روحیه خوبی نداشتم و به این فکر افتادم که پس از بازگشت به تهران از تیم ملی کنار بروم.
هیچکس به من ایرادی نگرفت و حرفی هم نزد اما یک اشتباه و انصرافم از تیم ملی باعث شد در جامجهانی حضور نداشته باشم. هدایت تیم با حشمت مهاجرانی بود و حتی با من تماس گرفت اما نرفتم و این یک تصمیم اشتباه بود. اگر به گذشته برگردم آن تصمیم را نخواهم گرفت و همراه تیم ملی خواهم ماند. به هر حال تصمیم ایام جوانی تبعاتی دارد که من آن را تجربه کردم.
به رحمتی گفتم اشتباه من را تکرار نکن و با کیروش حرف بزن
بعدها و زمانی که سیدمهدی رحمتی با کارلوس کیروش دچار مشکل شد، به او گفتم اشتباه من را تکرار نکرده و موضوع را حل و فصل کند. من همین اشتباه را کرده بودم و طعم پشیمانی آن را سالها بعد چشیدم. اینکه در دوران حرفهای فوتبال و در دوران جوانی بتوانید تصمیمهای درست بگیرید خیلی مهم است. من پیشنهادهایی از تیمهای بزرگ و مطرح آن ایام داشتم اما هر کدام را بنا به دلایلی رد کردم. میتوانستم در فوتبال استرالیا بازی کنم یا با تیمهای اروپایی به میدان بروم، مدتی هم همراه بایرنمونیخ تمرین کردم اما شرایط به گونهای دیگر رقم خورد و اگر تصمیمهای بهتری گرفته بودم، شرایط امروز متفاوت بود.
الان هم ۹ سالی است که فوتبال را کنار گذاشتم. این هم بر اساس جبر روزگار است چراکه به دلیل مشکلات قلبی نباید به خودم فشار بیاورم. سالها در کنار تیمملی، تیم امید، استقلال و سایر تیمهای دیگر حضور داشتم اما الان وقت استراحت اجباری است.
باورش سخت است اما از تیمهای آسیایی عقب ماندیم
تیم ملی فوتبال ما باید با تیمهای رقابت کند که از نظر امکانات و تجهیزات به هیچ عنوان در شرایط یکسان نیستند. متولیان فوتبال به این فکر کردهاند که با کدام تجهیزات قرار است با تیمهای تا دندان مسلح رقابت کنیم؟ کشورهایی مثل قطر، عربستان و حتی امارات از نظر زیرساخت و تجهیزات در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارند و یک تیم چند زمین تمرین و سالن اختصاصی ورزشی دارد ولی ما سالیان سال است که ورزشگاه آزادی و امجدیه سابق را در تهران داریم که پیر و فرسوده و بارها برای بازیهای مختلف هم دیدیم دچار مشکل شدهاند. ایران کشوری ثروتمند است. امروز دست کم باید ۱۰ ورزشگاه پیشرفته و به روز در کشور داشته باشیم، مانند همان امکاناتی که در قطر بود و توانست میزبانی جامجهانی و جامملتهای آسیا را بگیرد.
آکادمیها ماشین چاپ پول شدند
در مورد آکادمیها باید قبول کرد بحث اصلی پول است و مباحث فنی و استعدادیابی دغدغه اصلی نیست. وقتی در زمینی که ابعاد کوچکی دارد و چمن مصنوعی یا حتی موکت دارد و ۴۰ نوجوان دور هم جمع شده و در فضایی کوچک و غیراستاندارد بازی میکنند، انتظار چه چیزی داریم؟ تمرینات پیشپا افتاده و نحوه رفتارها نشان میدهد در این آکادمیها چه میگذرد و نباید انتظار معجزه داشت. ما در کشورمان جوانهایی داریم که سرشار از استعداد و نخبه فوتبالی هستند اما یا دیده نمیشوند یا نمیخواهند آنها را ببینند!