به گزارش ایرنا، شب گذشته و در پایان رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران یکی از بازیکنان استقلال ادبیاتی را به کار برد که در شان فضای فرهنگی ورزشی جامعه نبود ادبیاتی که چنان منشوری بود که خبرنگاران و اهالی رسانه مجبور شدند برای پخش آن بارها از بوق ممتد استفاده کنند البته این شیوه از بیان اعتراض در فوتبال ایران در گذشته نیز سابقه داشته تا جایی که برخی از مربیان و بازیکنان تیمهای مختلف نیز از آن استفاده کردند.
ادبیات به کار رفته توسط برترین گلزن استقلال در لیگ بیست سوم ۲ نوع واکنش در سطح جامعه ورزشی را به همراه داشت. از یک سو برخی کارشناسان با واکاوی سوابق بازی مهرداد محمدی در لیگهای خارجی، با شنیدن این ادبیات دچار شوک شدند اما گروه دیگری بدون شوکه شدن از برخورد محمدی با اهالی رسانه و فدراسیون فوتبال، این ادبیات را ناشی از شخصیت خفته ستاره این روزهای آبیها دانسته و به نوعی آن را بازگشت به خود واقعی فرد تعریف خواهند کرد.
جامعه شناسان در تعریف شخصیتهای چند گانه معمولا از خودِ درونی و خودِ بیرونی استفاده خواهند کرد خود بیرونی در تعریف رفتارشناسیان اجتماعی به تلاش فرد برای همانند سازی خود با طبقات مختلف جامعه مربوط خواهد شد و بیشتر جنبه مادی و ظاهری دارد. فرد در این نوع رفتار تلاش دارد تا واقعیتهای درونی را کنترل کرد و با رسیدگی به ظواهر خود را به مانند گروهی که وابسته به آن است، کند.
اما لباس شخصیت دیگران را بر تن کردن نمیتواند پوششی برای خود درونی باشد زیرا خود درونی در شرایط سخت بروز و ظهور پیدا کرده و بدون توجه به تمام اقدامات ظاهری فوران میکند. در آن شرایط است که شخصیت واقعی فرد بروز پیدا میکند. خود درونی که با لباس شخصیت دیگران پوشیده شده هر چند که در حالت عادی برای طیفهای مختلف قابل لمس نیست اما بُن مایه فکری افراد را تشکیل میدهد و به مانند غول خفتهای در غار تاریکی است که در شرایط متفاوت واکنشهای غیر قابل تصوری را نشان دهد.
مهرداد محمدی در حالی شب گذشته از ادبیات نامتعارف برای توجیه ناکامی تیم خود استفاده کرد که پس از چهره شدن در فوتبال ایران چندین سال در لیگهای فوتبال اروپا و حاشیه خلیجفارس توپ میزد و انتظار بود که بازی در آن لیگها رفتار و گفتار ورزشی و حرفهای وی را تحت تاثیر قرار دهد اما او در پایان لیگ بیست و سوم نشان داد که بازی در لیگ های خارجی تنها موجب تغییر ظواهر، مدال مو و میزان قرارداد او شده است و تاثیری بر روی شخصیت واقعی این فرد نداشته است.
محمدی بعد از بازگشت به ایران تلاش کرد که در نقش یک فوتبالیستحرفهای بازی کند اما در برابر غول خفته درونی خود حرفی برای گفتن نداشت و در نهایت خود واقعی خود را برای هواداران آشکار کرد. محمدی نشان داد زندگی در کنار بازیکنان حرفهای تنها ظاهر او را تغییر داده ظاهری که در نقش یک پرده بود و با کمترین اتفاق این پرده کنار رفت تا بازیکن استقلال به تنظیمات کارخانه شخصیت خود بازگردد. بله او در برابر رسانه های دیداری، شنیداری و مکتوب ادبیاتی را به کار برد که شاید در گذشته بین لمپنهای کوچه و بازار باب بوده و امروزه کمتر افرادی در سطح جامعه از آن استفاده خواهند کرد.
اینکه چرا گرانقیمتترین بازیکن استقلال برای توجیه ناکامی از این ادبیات استفاده میکند یک داستان است اما اینکه این بازیکن و برخی دیگر از اعضای کادر فنی همواره به دنبال توجیه ناکامی با آدرس غلط هستند داستان دیگری است که می تواند به صورت کوتاه بررسی شود.
مهرداد محمدی با سابقه کمترین بازی ملی و تنها به لطف توپ زدن در تیمهای درجه چندم لیگ پرتغال و قطر به استقلال آمد و از آن زمان شایع شد که وی به دنبال قرارداد دلاری است. محمدی که از نخستین خریدهای این تیم بود با قراردادی بیش از ۳۰ میلیارد استقلالی شد و پیراهن شماره ۷ را بر تن کرد پیراهنی که در گذشته بر تن ستاره های بزرگ بود اما محمدی با رفتار و گفتار خود نشان داد این پیراهن چندین سایز برای او بزرگ است.
محمدی گرانقیمت در زمین فوتبال نشان چندانی از ستاره بودن نداشت و تنها ۸ گل برای استقلال در لیگ برتر به ثمر رساند که یک عملکرد متوسط است و میتواند گفت وی به ازای هر گل مبلغی در حدود ۳.۷ میلیارد تومان دریافت کرد است مبلغی که شاید در دنیای فوتبال ناچیز باشد اما برای لیگ برتر ایران و ستارگان نامدار آن نیز زیاد است.
مهرداد محمدی در مصاحبه شب گذشته هیچگاه به قرارداد و میزان مبلغ آن اشاره نکرد. او فراموش کرد که بیان کند که در کدام بازی سخت توانسته عصای دست جواد نکونام باشد چرا در بازی نساجی که جام قهرمانی استقلال در آن غرق شد محمدی گرانقیمت نتوانست در نقش فرشته نجات آبیها ظاهر شود. اینکه چرا محمدی در ۲ بازی شهرآورد که استقلال چهار امتیاز مهم را از دست داد هیچ کار موثری را انجام نداد و چرا چندین بازی به خاطر عملکرد بد توسط به نیمکت ذخیره تبدیل شد سوالاتی بود که محمدی شب گذشته به ان اشاهای نکرد. محمدی عنوان یکی از گران ترین بازیکنان لیگ را یدک میکشد اما عملکرد وی هیچ تفاوتی با یک بازیکن متوسط نداشت.
محمدی شب گذشته گریه هواداران استقلال از تمام اقشار جامعه را دید اما این گریه زیاد برای او رنج آور نبود زیرا وی بخش کلان قرارداد خود را دریافت کرده و تا پایان فصل نیز هولدینگ خلیجفارس مجبور است دیگر بدهیهای وی را پرداخت کند. اگر این بدهی از بودجه این هولدینگ پرداخت شود باید گفت با پایه حقوق کارگری ۱۰ میلیون تومان وی دستمزد سه هزار کارگر طرفدار استقلال را به جیب خواهد زد تا در پایان فصل مشتی فحاشی تحویل هواداران دهد.
مهرداد محمدی شاید محروم شود و فصل بعد در استقلال نباشد اما او برای هوداران یادگاری خوبی به جا نگذاشت و آنچه از وی در فوتبال ایران میماند همان ادبیاتی است که گفته میشد یکی از مربیان لیگ برتری در برخورد با بازیکن خود از آن استفاده کرد. البته این ادبیات در فضای خصوصی بود اما محمدی در برابر رسانهها و بدون واهمه آن را به زبان آورد.
یکی از مهمترین دستورالعملهای فدراسیون در برخورد با محمدی صدور یک حکم بازدارنده است حکمی که بتواند برای سایر ستاره های کاغذی این فوتبال درس عبرت باشد این حکم باید به گونه ای باشد که فرد را از رفتار خود پشیمان کند اما اگر حکم به محرومیت چند ماهه یا چند صد میلیون تومان جریمه ختم شود بی ترید تاثیری بر رفتار وی نخواهد داشت زیرا این بازیکن با پشتوانه قرارداد میلیاردی استقلال میتواند به راحتی به زمین فوتبال بازگردد.