چند ماه پیش بود که انواع اپلیکیشن و روباتهای هوش مصنوعی مانند «چت جی پی تی» (ChatGPT) نقل محافل شد و هنوز هم تصاویر هوش مصنوعی و پرسشوپاسخهای مجازی مورد توجه بسیاری از کاربران این فضا است.
این روزها اما «همستر کامبت» (Hamster Kombat) نگاه بسیاری را در دنیای بازیهای کریپتویی به خود دوخته و توانسته رقبایی مانند «تپ سواپ» (TapSwap) را کنار بزند.
بسیاری، انگیزه هزاران نفری را که با اشتیاق، انگشتانشان را روی صفحه گوشی تلفن همراه میکوبند، امید به کسب درآمد میدانند اما نمیشود منکر ویژگیهای ذاتی و جذاب پدیدههای فضای مجازی شد.
همزمان، شروع تعطیلات تابستان، با افزایش نگرانی خانوادهها در خصوص میزان و نحوه وقتگذرانی فرزندانشان در فضای مجازی همراه است.
طبق نظریه «خشنودی و رضایت» اگر بین محتوای رسانه یا پدیده سایبری و نیاز فرد همخوانی وجود داشته باشد، محتوای موجود در آنها نیاز فرد را رفع کرده و در وی نوعی ارضاء به وجود میآید
به ظاهر سادهترین و بیدردسرترین راه برای زندگی مسالمتآمیز در آپارتمانهای کم متراژ با پدر و مادرهای خسته از فشار کار و معیشت، همین است؛ یک گوشی یا تبلت در دست فرزندِ سر به لاک فروبرده و خانهای پر از آرامش! غافل از اینکه در بطن این آرامش، طوفانی ویرانگر در جریان است. زمان زیادی نمیبرد که آسیبهای گسترده و عمیق جسمی و روانی وقتگذرانی بیرویه در فضای مجازی، خود را بروز دهند.
محققان بسیاری تلاش کردهاند تا عوامل گرایش و الگوهای استفاده از این فناوری و همچنین پیامدهای احتمالی آن را دریابند تا بتوانند خانوادهها و مسئولان جامعه را در برخورد درست و منطقی برای استفاده از آن یاری کنند.
«سعید سیف درخشنده»، «اکبرعطادخت» و همکارانشان در پژوهشی، گرایش دانشآموزان به فضای مجازی را بر مبنای عوامل فردی، زمینهای و محیطی مدلیابی کرده و پیامدهای روانشناختی آن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. یافتههای این پژوهش در بهار ۱۴۰۰ در مجله مطالعات روانشناسی تربیتی منتشر شده که مختصری از آن در ادامه میآید:
چرا جذب فضای مجازی میشویم؟
فضای مجازی با رشد چشمگیر خود به عنوان پدیدهای جهانشمول، امکان و فرصتی را به وجود آورده که کاربران بتوانند اطلاعات و خدمات مورد نیاز خود را در هر زمان، هر کجا و به هر میزان که بخواهند دریافت کنند. چنین ویژگیهای جذابی باعث علاقه و رغبت بیش از پیش افراد به استفاده از این فناوری شده است.
از آنجا که ورود فناوریها همیشه با محاسن و معایبی همراه است، استفاده از فضای مجازی و وجود رفتارهای افراطی و عوارض زیانآور ناشی از آن، در میان بعضی از کاربران کودک و نوجوان به یکی از دغدغههای اصلی خانوادهها تبدیل شده است. حتی بزرگسالان هم از این دام در امان نیستند.
استرس، اضطراب و افسردگی و اعتیاد به استفاده از اینترنت از جمله مهمترین آسیبهای فضای مجازی است. به باور برخی روانشناسان، کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به دیگرانی که در آن حضور ندارند، یا بهره کمتری از آن میبرند خودشیفتگی، تنهایی، گرایش به خشونت و انزوای اجتماعی بیشتری را تجربه میکنند.
در مدل ارائه شده در این پژوهش برای فهم اقبال بیش از اندازه به فضای مجازی، ۱۰ متغیر دخالت داده شده است که برخی مربوط به عوامل گرایش به فضای مجازی و برخی دیگر مربوط به پیامدهای روانشناختی این گرایش است.
در مدل ارائه شده متغیر عوامل زمینهای که خود از چندین متغیر (گسترش اینترنت، دسترسی آسان، کم هزینه بودن و محتوای سایتها) تشکیل میشود، اثر مستقیم معناداری روی متغیرهای عوامل فردی (سرگرمی، تنهایی و افزایش آگاهی) و عوامل محیطی (اعتماد به رسانه و تعامل) و همچنین روی متغیر رضایت کاربر دارد.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که الگوی گرایش به استفاده از فضای مجازی و پیامدهای روانشناختی آن در بین دانشآموزان یک شهر متوسط تا حد قابل قبولی از متغیرهایی تشکیل میشود که در مدل گنجانده شده است.
کاربرد بیش از حدِ اینترنت و فضای مجازی میتواند به استفاده وسواسی از فضای مجازی منجر شده و انسان را از بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، ارتباطات، سلامتی و وظایف شغلی و تحصیلی و همچنین عادتهای خوردن و خوابیدن غافل کند
بررسیهای این پژوهش بیانگر این واقعیت است که گستردگی و شیوع اینترنت با محتواهای جذاب و اغواکننده آن و همچنین دسترسی آسان با هزینه کمتر باعث شده است که در جامعه آگاهی مردم افزایش یابد، تعامل با افراد بیشتری در زمان اندکی صورت پذیرد و اعتماد به اخبار و اطلاعات به دست آمده از فضای مجازی افزایش یابد یا این که پدیدههای مجازی افراد زیادی را کنار هم قرار دهد.
از طرفی چون همه این موارد در فضای مجازی اتفاق میافتد و افراد کمتر به صورت چهره به چهره یکدیگر را ملاقات میکنند، همین مساله باعث انزوا و تنهایی افراد شده است. همچنین گستردگی اینترنت و هزینه اندک و دسترسی آسان به آن باعث شده است که نوعی نیاز انسان از طریق آن ارضاء شده و رضایت کلی از آن به دست آمده باشد.
از دیگر نتایج این پژوهش میتوان به تأثیر مستقیم عوامل فردی بر رضایت کاربر و گرایش به فضای مجازی و تأثیر مستقیم عوامل محیطی بر گرایش به فضای مجازی اشاره کرد که در آن رضایت کاربر نقش میانجی را در بین تأثیر عوامل فردی بر گرایش به فضای مجازی دانشآموزان دارد.
به عبارت دیگر تعامل با افراد دیگر به ویژه دوستان در فضای مجازی و انزوای اجتماعی که در آن انسان آزادانه میتواند به سیر و سیاحت در دنیای مجازی بپردازد، به ارضای نیاز خود پرداخته و گرایش و رغبت او را به استفاده از فضای مجازی بیشتر میکند این یافته در راستا و همسو با دیدگاه «نظریه خشنودی و رضایت» است که در آن با فعال انگاشتن مخاطب، بر نیازها و انگیزههای وی در استفاده از رسانه تأکید میشود .
این نظریه علت اصلی استفاده مردم از رسانه یا پدیدهای خاص را با دلایل کارکردی توضیح میدهد و برای مخاطبان نیازهایی را متصور میشود که افراد برای رفع آنها به رسانهها و پدیدههای مجازی روی میآورند. اگر بین محتوای رسانه یا پدیده سایبری و نیاز فرد همخوانی وجود داشته باشد، محتوای موجود در آنها نیاز فرد را رفع کرده و در وی احساس خشنودی و رضایت به وجود میآید .
بر مبنای این پژوهش، اعتماد به رسانه و پدیدههای مجازی و افزایش آگاهی دانش آموزان از نیازهای اصلی آنها در رابطه با تمایلشان به استفاده از فضای مجازی نیست. در واقع انگیزه اصلی آنها در استفاده از فضای مجازی، امکانات تفریحی و سرگرمی در مقابل جنبه علمی و آموزشی آن است.
پیامدهای افراط در استفاده از فضای مجازی
بر مبنای این تحقیق، تأثیر گرایش دانشآموزان به استفاده از فضای مجازی روی متغیرهای روانشناختی با میزان ضریب اثر بالا مشهود است. استفاده بیش از حد از اینترنت و فضای مجازی میتواند به استفاده وسواسی از فضای مجازی منجر شده و انسان را از بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، ارتباطات، سلامتی و وظایف شغلی و تحصیلی و همچنین عادتهای خوردن و خوابیدن غافل کند؛ این شرایط به نوبه خود تبعات نامناسبی برای زندگی افراد به دنبال خواهد داشت.
همچنین تأثیر فضای مجازی روی خشونت بیانگر این نکته است که با توجه به افزایش کاربران اینترنتی و شبکههای اجتماعی در قالب وبچت، گیمرهای (بازیکنان) آنلاین، گروههای دوستانه و کانالهای مختلف، در جامعه امروزه و ویژگیهای منحصربهفرد فضای مجازی در شکلدهی به پدیدهها و رفتارها و امکان شکلگیری همنشینیها در فضای مجازی، فرصت یادگیری رفتارها و هنجارهای اجتماعی برای افراد و نوجوانان و جوانان دوچندان شده است؛ بنابراین و علاوه بر فرصتهای این وضعیت، فضای مجازی بستری است که امکان یادگیری رفتارهای انحرافی و مجرمانه از طریق همنشینیهای غیرسازنده را هم برای کاربران به همراه دارد.
افراد اگر نیازهای ارتباطی خود را نتوانند در واقعیت ارضاء کنند، ناگزیر برای جبران آن به دنبال فضای مجازی خواهند بود و حضور افراطی در این فضا باعث میشود نتوانند مهارت لازم را برای برقراری ارتباط در دنیای واقعی به دست آورند؛ وضعیتی که باعث تنهایی و انزوای بیش از پیش آنها میشود
در ارتباط با تأثیر گرایش به فضای مجازی روی انزوای اجتماعی این نکته قابل ذکر است که افراد خصوصا کودکان و نوجوانان اگر نیازهای ارتباطی خود را نتوانند در واقعیت ارضاء کنند، ناگزیر برای جبران آن به دنبال فضای مجازی خواهند بود و استفاده زیاد از فضای مجازی باعث میشود افراد نتوانند مهارت لازم را در برقراری ارتباط در دنیای واقعی به دست آورند؛ وضعیتی که باعث تنهایی و انزوای بیش از پیش آنها میشود.
همین طور در رابطه با تأثیر گرایش به فضای مجازی بر افسردگی و اضطراب میتوان گفت که استفاده درازمدت از فضاهای مجازی و احساس منفی در استفاده شخصی و ناتوانی از کنارهگیری از آنها، میتواند حس افسردگی در افراد را تشدید کند. استفاده زیاد از اینترنت، با توجه به محتوای آن که اغلب ناظر بر اطلاعات تهییجکننده و استرسآور است، موجب افزایش استرس میشود و این روند به دلیل تغییر ایجاد شده در سبک زندگی و رفتار، به وجود میآید؛ چون ناسازگاری جهان مجازی با جهان واقعی زمینهساز اضطرابهای جدیدی است که در گذشته تجربه نشده است.
چه باید کرد؟
بهطور کلی در پژوهش حاضر، گستردگی اینترنت، دسترسی راحت، ارزان و کمهزینه بودن و همچنین محتوای سایتها و شبکههای اجتماعی، احساس تنهایی و علاقهمندی به تعامل با دیگران از جمله عوامل مؤثر در گرایش افراد به ویژه دانشآموزان به فضای مجازی برشمرده شدهاند.
همچنین تأثیر زیاد گرایش به فضای مجازی روی اعتیاد اینترنتی، خشونت، انزوای اجتماعی، اضطراب و افسردگی بیانگر الگویی است که در آن مشخص میکند منابع گرایش به فضای مجازی در کجا قرار گرفته است.
از مطالب ارائه شده میتوان نتیجه گرفت که گرایش به فضای مجازی چقدر در بروز یا تشدید اختلالهای روانی افراد میتواند مؤثر واقع شود و در واقع زنگ خطری باشد برای اولیاء خانواده و مدرسه و همچنین مسئولان و تصمیمگیران جامعه که به نحو مقتضی و مؤثر در مدیریت استفاده از این فناوری نقشآفرین باشند.
بنابراین پیشنهاد میشود در مرحله اول خانوادهها در نحوه استفاده خود و فرزندانشان از فضای مجازی هوشیار بوده و آن را مدیریت کنند و در خصوص محاسن و معایب آن تذکرات لازم و مناسب را به فرزندان گوشزد کنند.
نظام آموزشی نیز با در نظر گرفتن همه جوانب خوب و مضر فضای مجازی، آموزشهای لازم در زمینه استفاده مؤثر از آن را فراهم کند و در این خصوص هماهنگیهای لازم را با خانوادهها (مثل آموزشهای خانواده) داشته باشد تا همافزایی لازم در آن اتفاق بیافتد.
تصمیمگیران کشور نیز با ایجاد زیرساختهای مناسب به منظور توسعه موتورهای جستجو و اپلیکیشنهای پیامرسان، پلتفرمهای داخلی و ... مناسب با فرهنگ بومی و ملی خود و همچنین تبلیغ و تشویق افراد جامعه به استفاده از آنها در استفاده درست از این فناوری کمک کنند.
منبع:
سعید سیف درخشنده، اکبر عطادخت، نادر حاجلو و نیلوفر میکاییلی، «مدل یابی گرایش دانش آموزان به فضای مجازی برمبنای عوامل فردی، زمینه ای و محیطی: ارزیابی پیامدهای روان شناختی آن»، مطالعات روانشناسی تربیتی، سال هفدهم، زمستان ۱۴۰۰، شماره ۴۴