به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، همواره فعالیت اداره کتاب یکی از چالشبرانگیزترین فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. در سه سال اخیر هم نظرهای متفاوتی درباره عملکرد این دفتر منتشر شد. گاهی افراد از بسته بودن فضا و نظارت سخت، گله داشتند و گروهی نیز بودند که از انتشار برخی عنوانهای کتاب ناراضی بودند و اعتقاد داشتند در انتشار کتابها مانند قبل سختگیری نمیشود. اینها همه در حالی بود که مسئولان وزارت فرهنگ به سمت استفاده از هوش مصنوعی برای کم کردن اشتباه و رفتار های سلیقه ای بررسها و همچنین بالا بردن سرعت بررسی کتاب میرفتند.
خبرنگار کتاب ایرنا با یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اقدامات دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ، سامانهای که قرار بود برای این بخش ساخته شود و همچنین برنامههای معاون فرهنگی که نیمهکاره ماند یا اصلا وارد فاز اجرایی نشد، به گفتوگو نشست.
در ادامه بخش دوم و پایانی این مصاحبه را میخوانید؛ قسمت اول را میتوانید اینجا بخوانید.
نرمافزار جامعی برای اداره کتاب طراحی شد
پیش از این درباره سامانهای خبر داده بودید که میخواستید برای دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ طراحی کنید، تا بتواند آثار کتابسازی را تشخیص دهد، کتابسازی مشکل واقعا جدی برای نشر ایران است. آیا این سامانه به جایی رسید؟
نرمافزاری برای اداره کتاب طراحی شد تا بخشی از ممیزی را هم بتواند به شکل نرمافزاری انجام دهد
طراحی نرمافزار جدید برای اداره کتاب گستردهتر از بحث مشابهتیابی انجام شد. پیشنویس (draft) این نرمافزار آماده شد و نزدیک یکسال روی آن وقت گذاشته شد، با مشورتهای مختلفی که صورت گرفت، نرمافزار جامعی برای اداره کتاب، طراحی شد. یکی از کارهای این نرمافزار مشابهتیابی است. ویژگیهای متنوع دیگری دارد تا با امکانات جدیدی که فراهم شده است، بتواند انواع گزارشها را بگیرد و بخشی از ممیزی را هم بتواند به شکل نرمافزاری انجام دهد تا سرعت و دقت بررسی کتاب را افزایش دهد.
پیشنویس نرمافزار آماده است، گروهی که باید نرمافزار را بنویسند هم تقریبا انتخاب شدند، مقدمات انتخاب پیمانکار در بخش نرمافزاری وزارتخانه فراهم میشود، امیدوارم قرارداد آماده شود و شروع کنیم. برنامه ما این بود که تا نیمه دوم سال و نهایتا تا زمستان بتوانیم نرمافزار را مستقر و رونمایی کنیم، باید اطلاعات منتقل شود و بتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم. این هم از کارهایی است که در اختیار دولت آینده قرار میگیرد. امیدواریم که اقدامات را ادامه دهند و از امکانات آن استفاده کنند.
سامانه اداره کتاب بر اساس اوهام نیست
آیا واقعا ممکن است این سامانه مشابهتیابی را انجام دهد، شما بر فراتر بودن امکانات آن تاکید دارید، اما اگر فقط همان مشابهتیابی انجام شود، نقش قابل توجهی در نشر خواهد داشت.
بعضی از مراکز آماده همکاری بودند به شرط اینکه فایلها در اختیارشان قرار بگیرد و آنها هم بتوانند از فایلها بهرهمند شوند
بله، مراکزی در کشور هستند، مانند مرکز اسناد و مدارک علمی، ایرانداک که مقالهها و پایاننامهها را مشابهتیابی میکند، این کار قابل اجراست. مرکز نور در قم هم این کار را انجام میدهد. اما نرمافزار اداره کتاب ویژگیهای دیگری هم دارد، زیرا فایلی که در اختیار ما قرار میگیرد فایل ورد (Word) نیست و ناشران برای اداره کتاب فایل پی.دی.اف میفرستند. امنیت این فایلها برای ما خیلی مهم بود. بعضی از مراکز آماده همکاری بودند به شرط اینکه فایلها در اختیارشان قرار بگیرد و آنها هم بتوانند از فایلها بهرهمند شوند. ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، این امانت ناشران و در اختیار اداره کتاب است. لازم بود که خود ما این نرمافزار را میداشتیم و همچنین باید امنیت بالایی داشته باشد و از سرمایه ناشران که در اختیار ماست مراقبت شود. با همه این ملاحظات نقشه سامانه آماده شده است.
این سامانه توانمندی خیلی بالاتری دارد، کارکردهایی که هوش مصنوعی میتواند به ما بدهد و گزارشهای متقاطعی که میتوان برای مدیریت بهتر حوزه نشر از آن گرفت. این شدنی است، در دسترس است، پیشنویس و توانفنی آن سنجیده شده است بر اساس رویاها و اوهام هم نیست. تیم فنی تلاش کردند و طی رفت و برگشتهایی که در ارزیابی عملکرد آن داشتیم به نقشه اجرایی رسیدیم. این کار با زمانبندی مشخص و هزینه روشن شروع میشود.
نظارت پیشینی امنیت اقتصاد، سرمایه و اشتغال نشر را درپی دارد
با توجه به سابقه نشرِ شما، وقتی از بیرون از مجموعه ارشاد فعالیت دفتر توسعه را میدیدید و این سه سالی که به عنوان معاون فرهنگی ناظر بر فعالیت این گروه بودید، فعالیت آن را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در اداره کتاب، عدالت رعایت میشود؟
نگران هستم که خامی در مواجهه با مساله ممیزی موجب آسیب به ناشران کشور شود
موضوع ممیزی، مساله بسیار مهمی است باید درباره آن حرف بزنیم. این مساله از چالشهای پیشروی نشر است. نگران هستم که خامی در مواجهه با مساله ممیزی موجب آسیب به ناشران کشور شود و این خطری است که احساس میکنم در نتیجه رفتارهای هیجانی، عدهای ممکن است به آن دامن بزنند و آسیب آن به جامعه نشر، نویسندگان و پدیدآورندگان ما وارد شود. ممیزی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است و در اختیار وزارتخانه نیست که آن را ملغی کند یا تغییر دهد. نکته دیگر این که هر تصمیمی برای ممیزی باید با توجه به نظر ناشران حرفهای کشور اتخاذ شود. آنها که شعار نظارت پسینی میدهند ناشر نبودهاند.
امروز اگر از ناشران کشور نظرخواهی شود که آیا شما با اصل ممیزی موافق هستید؟ با نظارت پیشینی موافق هستید یا با نظارت پسینی موافقید؟ گمان میکنید نتیجه چیست؟ کار سختی نیست نظرسنجی کنید. با اتکا به همان نظرسنجی هم اقدام کنید. باید با واقعیتها حرف زد. نظارت پیشینی امنیت اقتصاد و سرمایه و اشتغال نشر را درپی داشته است. دو راه داریم یا شیوه مطبوعات را در پیش بگیریم یا به روش فعلی ادامه دهیم ارزیابی کنید کدام روش برای نشر مفیدتر است.
مساله ممیزی برای ناشران حرفهای جدی نیست
من تردیدی ندارم که ناشران راضی نیستند که ممیزی به شرایط ممیزی پسینی منتقل شود. نه اینکه به صورت کامل از شرایط ممیزی فعلی راضی هستند. خیر، من اشکالهایی را که در ممیزی وجود دارد، بهتر از ناشران و بهتر از کسانی که بیرون هستند، میدانم. روزانه با مساله ممیزی مواجه هستیم، رفتوبرگشت داریم، گفتوگو میکنیم زیرا مسالهای زنده است هر کتاب نکات و ماجرای خود را دارد و طبیعتا روزانه باید درباره مسائل مختلف و کتابهای مختلف تصمیم گرفته شود. برای ارشاد زمینگذاشتن این مسئولیت راحتتر است پُز هم میدهد، اما ناشران را رها و بیپناه میکند.
تردیدی ندارم که ناشران راضی نیستند که ممیزی به شرایط ممیزی پسینی منتقل شود
ممیزی گاهی محدودیت ایجاد کرده، گاهی برخورد سلیقهای وجود داشته، گاهی ناشر و نویسنده را عصبانی کرده و گاهی ممکن است آرای ناپختهای صادر شده باشد، اما ممیزی قواعد انتشار کتاب است. واقعا همکاران من در اداره کتاب تلاش زیادی داشتهاند تا سرعت و دقت در ارزیابی افزایش یابد. مصوبه ۶۶۰ اصلاحی شورای انقلاب فرهنگی روشن و موارد آن معلوم است و ناشران حرفهای میدانند که قواعد انتشار کتاب چیست.
برای نخستین بار میز ارتباط با مراجعان در اداره کتاب ایجاد شد تا ناشرانی که سوال، اعتراض و نکتهای دارند، محترمانه با سرگروهها و مدیران اداره کتاب گفتوگو کنند و به تصمیم برسند.
نسبت به روش ممیزی انتقاد داشتم
مجموعا ارزیابی کتاب پیش از انتشار باعث شده که نسبت به انتشار محتوا در کشور اطمینان خاطر وجود داشته باشد، در نتیجه هم برای مخاطب اطمینان خاطری از سلامت محتوا و هم برای ناشر اطمینان خاطری از امنیت در مواجهه با اعتراضها، انتقادها و واکنشها نسبت به محتوا وجود دارد و هم برای فعالان مدیریتی کشور امنیت خاطری هست که سازوکاری وجود دارد و محتوای کتاب خوانده میشود. اینکه ما یک مجموعه ناظر و چشمِ بینا در حوزه فرهنگ داریم برای فعالان و ذینفعان مختلف امنیت خاطر ایجاد میکند، نگرانی ایجاد نمیکند.
اینکه یک مجموعه ناظر و چشمِ بینا در حوزه فرهنگ داریم برای فعالان و ذینفعان مختلف امنیت خاطر ایجاد میکند
نکته مهم دیگر این است که با وجود نظارت پیش از انتشار صدور پروانه نشر با سهولت زیادی انجام میشود. فعالان فرهنگی نظر بدهند آیا دریافت مجوز روزنامه یا خبرگزاری آسانتر است یا دریافت پروانه نشر؟
در دورهای که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمدم نسبت به روش ممیزی انتقاد داشتم، معتقدم تعمدا(دانسته) ممیزی به سمتی رفته بود که باید ممیزی را حذف میکردیم، همانطور که مجبور بودیم نمایشگاه کتاب را تعطیل کنیم. در برخی مسائل شیوه اداره به گونهای بود که عملا با چالش جدی ناتوانی حاکمیت در اعمال اراده خودش مواجه بودیم. نتیجه این بود که ما نمیتوانیم ممیزی کنیم، بنابر این باید ممیزی را تعطیل کنیم. اگر ممیزی عاقلانه، با سرعت و دقت بالا انجام شود، حتما دستاوردها و فواید بیشتری از محدودیتهایش دارد.
ناشر نباید به دادگاه برود
در طول سه سال گذشته پرونده قضائی برای ناشری تشکیل نشد، پای ناشر برای محتوای کتاب به دادگاه باز نشد. در معاونت فرهنگی کمیته رسیدگی به تخلفات ناشران و نویسندگان تشکیل شده و فعال است. اگر ناشری تخلفی کرده باشد، یک نهاد قانونی هست که به آن رسیدگی میکند، احکام انضباطی میدهد؛ برای مثال دسترسی او برای مدتی تعلیق و از تسهیلات و حضور در نمایشگاه محروم میشود.
در طول سه سال گذشته پرونده قضائی برای ناشری تشکیل نشد، پای ناشر برای محتوای کتاب به دادگاه باز نشد
تاجایی که امکان دارد، ناشر نباید به دادگاه برود. ممکن است ناشری در حوزه مالی تخلفی انجام بدهد که ارتباطی به نشر ندارد اما در حوزه محتوای نشر باید اختلافها داخل معاونت فرهنگی حل شود و ما پای این ایستادیم. حتی در سال ۱۴۰۱ با ارتباط خوب با اهالی نشر و کتابفروشان سعی شد رفتار هیجانی در این بخشها شکل نگیرد.
اگر با مجموع واقعیتهای موجود ممیزی را ارزیابی کنید، هم اینکه ناشران احساس کنند کارهایشان در مجموعه امنی خوانده و به آن مجوز داده میشود، به سلامت و امنیت مجموعه فرهنگی کشور کمک میشود، این دیدگاه ماست اگرچه باید معایب و اشکالهای ممیزی را رفع کنیم.
میانگین بررسی ممیزی ما که حدود ۷۰ روز طول میکشید تا مجوز کتاب صادر شود، به زیر ۲۰روز رسیده است
میانگین بررسی ممیزی ما که حدود ۷۰ روز طول میکشید تا مجوز کتاب صادر شود، الان به زیر ۲۰روز رسیده است. با داشتن نرمافزار و تقویت نیروها بنا این بود که تا پایان دوره به میانگین ۱۰ روز برسیم. ما کتابهایی داریم که ممکن است سه ماه هم در اداره توسعه بماند، به دلایل خاص مثلا موضوع خاص کتاب، احتیاج به بررسی در هیات نظارت، تشکیل شورای کتاب و استعلام از برخی مراجعی که در کتاب از آنها نام برده شده است. کتابهای اینطور هم داریم، اما بر اساس دادههای فعالیت سامانه، میانگین زیر ۲۰ روز است و این باید به حدود ۱۰ روز برسد که فکر میکنم زمان خوب و منطقی است. با داشتن نرمافزار و تکمیل آن، همچنین آموزش ارزیابان، به راحتی پاسخگوی نیاز نشر کشور در این حوزه هستیم.
به این هم توجه کنید که ما تفویضهای (اختیار) استانی در حوزه ممیزی را تقریبا لغو و همه را در تهران متمرکز کردیم، برای اینکه برخوردهای سلیقهای کمتر شود. کتابی در استانی مجوز میگرفت و در دیگری نمیگرفت یا به عکس، با کتابی با متنی یکجا نوعی برخورد و در جایی دیگر به نوع دیگر برخورد میشد، سعی شد همه در تهران متمرکز شوند اگرچه ارزیابهای ما در کشور حضور دارند و کتاب برای آنها فرستاده میشود و آن را میخوانند و نظر میدهند؛ اما مدیریت کار در تهران متمرکز است.
برای نخواندن کتاب بهانه زیاد است
شما به آسیبهایی که با ممیزی جلوی آن گرفته میشود اشاره کردید، اما آسیب بزرگی مطرح است، شاید بهانه باشد، مردم گاهی به دلیل قیمت و گاهی به دلیل ممیزی و نبود اعتماد به کتاب، از آن فاصله گرفتند، نظر شما چیست؟
کتاب خواندن کار سختی است، همت و اراده میخواهد و ممکن است خیلیها نداشته باشند
از افرادی که این حرف را میزنند، باید این سوال را بپرسید آخرین کتابی که خواندید چیست؟ آن وقت متوجه میشوید که این دلیل واقعی است یا نه. افرادی که کتاب میخوانند میدانند که این حرف واقعی نیست.
برای نخواندن کتاب بهانه زیاد است، اما برای خواندن کتاب باید اراده وجود داشته باشد. کتاب خواندن کار سختی است، همت و اراده میخواهد و ممکن است خیلیها نداشته باشند.
آیا ممیزی باعث از بین رفتن خلاقیت ناشر نمیشود؟
اگر واقعا میشد مواردی را که به دلیل ممیزی امکان انتشار پیدا نمیکنند، در اختیار مردم قرار داد، تصور نمیکنم کسی اعتراض کند چرا اینها منتشر نشده است. معلوم است که بیش از ۹۰درصد، اتفاق نظر وجود دارد که قابل انتشار نیست و اینقدر مبتذل است که نمیشود منتشر کرد. اما در مواردی هم ممکن است کتاب خوبی دچار محدودیت انتشار شود که با پیگیری ناشر بررسی مجدد میشود.
اصل بر آزادی انتشار است
مگر یک کتاب چقدر میتواند مبتذل باشد؟
خیلی زیاد، واقعا یک کتاب آنقدر میتواند مبتذل باشد که نتوان آن را منتشر کرد. میتوان نمونهها را در اختیار شما قرار داد تا ببینید که برخی کتابها را نمیتوان منتشر کرد. هیچ کسی نمیتواند آن کتاب را منتشر کند حتی با نگاه حداکثری شاید هیچ جای دنیا امکان انتشار وجود نداشته باشد.
در این دوره به شکل حداکثری تلاش شد آثار منتشر شود، حتی آثاری که از دوره قبل مانده و مجوز نگرفته بود بازنگری کردیم و به آنها مجوز داده شد
دلیل وجود چنین کتابهایی این است که تعدادی از افرادی که پروانه نشر دارند، صرفا واسطه بارگذاری فایل در سامانه اداره کتاب هستند و اصلا کتاب را نمیبینند؛ آنها از نویسنده و مترجم پول و فایل را میگیرند و مستقیم بارگذاری میکنند، نظر وزارتخانه اگر مثبت بود و مجوز داد، به روند انتشار ادامه میدهند. طبیعی است که اینها را نمیتوان منتشر کرد.
زیر نیم درصد آثار نشر امکان انتشار پیدا نمیکنند. گفته میشود ممیزی جلوی نشر اندیشه و ادب را گرفته است، واقعا چنین چیزی نیست. در این دوره هم به شکل حداکثری تلاش شد که آثار منتشر شود، حتی آثاری که از دوره قبل مانده و مجوز نگرفته بود بازنگری و بازبینی کردیم و به آنها مجوز داده شد.
اراده ما این بود که اصل بر آزادی انتشار است؛ اصل بر این است که نویسنده محتوای خود را منتشر کند. جز در موارد مشخص که برخی غیرقانونی است. مثلا به فردی حقیقی یا قومی توهین شده، برخی موارد ربطی به محتوای کتاب ندارد که سیاسی یا غیراخلاقی باشد. ممکن است کتابی مخالف تمامیت ارضی کشور باشد. آثاری به اداره کتاب میرسد که تجزیهطلبانه است. آثاری که ضد زبان فارسی است. آثاری که ایرانی را تحقیر میکند . اینها نمیتواند مجوز بگیرد. مساله ممیزی باید با همه واقعیتهای موجود دیده شود. کشور با انواع سلایق، مراکز قدرت متعدد و اثرگذار در حوزه فرهنگ که بعضا نظر متفاوت دارند، مواجه است. هرکسی باید تلاش کند که ممیزی سالمتر دقیقتر و کم حاشیهتر انجام شود.
دولت نباید در فروش کتاب دخالت کند
سامانه بازار کتاب، برای دسترسپذیر کردن کتاب برای مردم فعالیت میکند، به نظر شما چرا بعضی از کتابفروشیها که تعداد آنها قابل ملاحظه است، با وجود اینکه میدانند اگر عضو این سامانه باشند به آنها تسهیلات تعلق میگیرد، اما به این سامانه نمیپیوندند؟
دولت در اینجا فروشنده نیست، بلکه بستری است برای اینکه فروشندگان، بازار بزرگتری در اختیار و دسترسی به مخاطب بیشتر داشته باشند
در نگاه اول این کار تصدیگری دولتی به چشم میآید، یعنی به نظر میرسد دولت در حوزه فروش مداخله میکند، این در حالی است که دولت نباید در فروش کتاب و محصولات دیگر دخالت کند، دولت فروشنده نیست. دولت نباید در مقام فروشنده و رقیب فروشندگان دیگر قرار بگیرد. باید در نظر داشت این سامانه به هیچ وجه سامانه فروش توسط دولت نیست، دولت در اینجا فروشنده نیست، بلکه بستری است برای اینکه فروشندگان، بازار بزرگتری در اختیار و دسترسی به مخاطب بیشتر داشته باشند. امنیت این سامانه را دولت تامین میکند تا مخاطب، فروشنده و خریدار در بستر امن بتوانند کتاب بخرند و نقل و انتقال مالی انجام دهند و در نهایت کتاب دریافت کنند. این زیرساختی است که شاید اجرا و مدیریت و نگاهداری آن با توجه به هزینهها از عهده بخش خصوصی خارج است. این کار از نظر مالی نفعی برای وراتخانه ندارد.
ساماندهی بازار کتاب جز با استفاده از فناوریهای نو ممکن نیست ما اگر بخواهیم در شهرهای مختلف کتابفروشی راهاندازی کنیم نیاز به سرمایه زیادی دارد، البته این هم یکی از برنامههای ما بود اما به دلیل تضییقات(تنگنا) مالی که دولت با آن مواجه است نتوانستیم تسهیلات را به صورت ویژه به بخش خصوصی بدهیم تا کتابفروشی احداث کنند، در این زمینه کمبود منابع داریم و تسهیلات تبصره ۱۸ به شکل خوبی در اختیار بخش فرهنگ قرار نگرفت.
سامانه بازار کتاب اقدامی راهبردی برای حل مشکل توزیع بود
مشکلات مالی وجود داشت چه باید میکردیم، وقتیکه پول و منابع مالی وجود ندارد دولت وظیفهای در حوزه توزیع و فروش ندارد؟ خیر، به نظر من سامانه بازار کتاب اقدامی راهبردی و جدی و برای حل مشکل توزیع بود و به این سامانه امیدواریم.
البته باید ارتباط بهتری با کتابفروشان گرفته شود که برای این کار امسال خانه کتاب تلاش بیشتری انجام میدهد. جلسات مختلف برگزار میکند، درباره سامانه بازار کتاب توضیح میدهد و ابهامات و سوالها را بر طرف میکند. اگر نواقصی وجود دارد آنها را رفع میکند فکر میکنم اختلالی در ارتباط این سامانه و برخی از کتابفروشیها داریم و شاید برخی نگرانیهایی از نظر مالیات و انتقال اطلاعات به بخشهای نظارتی مالی وجود داشته باشد که اینها باید رفع و درباره آن توضیح داده شود.
برخی از کتابفروشیها هم که کوچک هستند ممکن است گمان کنند توان اجرایی پیوستن به این سامانه را ندارند، اما گزارشها نشان میدهد کتابفروشیهای فعال در این سامانه فروش خوبی دارند و بازارشان را توسعه دادهاند.
سامانه بازار کتاب باید شاهراه توزیع و فروش باشد
حدود ۳۵۰ تا ۳۶۰ کتابفروشی در این سامانه ثبت نام کردند و حضور دارند، اما حدود ۲۰۰ کتابفروشی در آن فعال هستند
فروش سامانه روند صعودی و رشد را نشان میدهد و این اتفاق خوبی است. حدود ۳۵۰ تا ۳۶۰ کتابفروشی در این سامانه ثبت نام کردند و حضور دارند، اما حدود ۲۰۰ کتابفروشی در آن فعال هستند یعنی کار میکنند. به نسبت زمانی که این سامانه آغاز به فعالیت کرده است، به عدد خوبی رسیدیم اما سرعت بالاتری را هدف گذاشتیم. هدف داشتیم که تا پایان دولت ۵۰۰ کتابفروشی فعال در این سامانه حضور داشته باشند. در نظر داشتیم بخش خوبی از فعالیت نشر در بازار کتاب در آن انجام شود، یعنی حداقل در سال هزار میلیارد تومان انتقال باید از این سامانه صورت بگیرد. من فکر میکنم با حل برخی از مسائل و با ارتباط بهتر با کتابفروشان این هدف قابل دسترسی است.
این سامانه باید شاهراه توزیع و فروش باشد، باید بستر این کار باشد و مردم به راحتی بتوانند به کتاب دسترسی داشته باشند، خیلی از مردم هم هنوز در جریان نیستند و تبلیغ نشده است. تقریبا اگر هر کد ملی تا سقف یک میلیون تومان خرید کند، ۲۵ درصد آن را یارانه دریافت میکند. این عددی قابل اعتنا و تخفیف خوبی است و اگر فراگیر شود برای حجم مالی بالایی تعهد ایجاد میکند.
سامانه بازار کتاب رقیب بخش خصوصی نیست
برنامه ما بعد از نمایشگاه کتاب تمرکز روی ترویج و تبلیغ جدی سامانه کتاب بود، تا پایان سال بتوان آن را به عنوان بازار جدید توزیع و فروش کتاب در کشور معرفی کنیم و بشناسانیم. امیدواریم به این مسیر پیش برود، زیرا آنجا رقیبب بخش خصوصی نیست بلکه حامی بخش خصوصی است. یک کتابفروشی در شهرستان کوچک باید بتواند به وسعت ایران مشتری داشته باشد و این سامانه چنین امکانی را فراهم میکند. تجربه خوبی است که شکل گرفته و آموزشهای خوبی داده شده تعامل خوبی با پست برقرار شده و زیرساختها آماده است.
در سامانه بازار کتاب افرادی را که وارد این سامانه میشوند راستیآزمایی میکنیم
در این سامانه با نرمافزارهای فروش سروکار داشتیم و مسائل فنی انتقال دادههای نرمافزارهای فروش به بانک بازار کتاب نکات فنی زیادی داشت. برای امنیت شبکه و ارتباط با شبکههای مختلف زحمت فراون کشیده شده است. این دستاورد و سرمایه است و یکی از مهمترین اقدامات ما در دوره معاونت فرهنگی راهاندازی سامانه بازار کتاب است.
سامانهای که گامهای دو و سه داشت و امیدواریم گامهای دو وسه آن هم برداشته شود و به تدریج ناشران موزعان هم در این بازار فعال شوند و کتابهای الکترونیک هم در این سامانه ارائه شوند و بزرگترین فضای نقل و انتقال کتاب و محتوا در کشور شکل بگیرد.
وقتی مصاحبههای پیشین شما را مرور میکردم، دیدم در سال ۱۴۰۱ درباره شاهراه کتاب صحبت کردید. این شاهراه چگونه میتواند به توزیع کتاب کمک کند؟
بخشی از این سامانه در آینده واسطه بین موزعان و کتابفروشان خواهد بود. یعنی نقل و انتقال، انتخاب و خرید بین موزعان و کتابفروشان هم از طریق این سامانه فراهم خواهدشد. در آینده سامانه بازار کتاب، ناشر با موزع و کتابفروش ارتباط میگیرد و بستر ارتباط میان تولیدکننده، توزیعکننده و فروشنده فراهم میشود.
گام اول سامانه بازار کتاب اجرایی شد
اینجا ناشران نمیتوانند توزیعکنندگان را دور بزنند و این روند موجب تضعیف عملکرد توزیعکنندگان نخواهد شد؟
خیر، در این سامانه برنامهریزیهایی صورت میگیرد و این مسائل قابل طراحی است. برای مثال در سامانه بازار کتاب افرادی را که وارد این سامانه میشوند راستیآزمایی میکنیم. برخی ثبت نام میکنند، ناشراند اما کتابفروش نیستند، یعنی فروشگاه کتاب ندارد، بلکه دفتر نشر دارد. ما در این مرحله به آنها اجازه حضور در بازار کتاب را نمیدهیم.
فعلا حمایت ما از کتابفروشی است تا مرحله بعد که ناشران وارد دایره حمایتی شوند
برای راستیآزمایی فردی محل را بازدید میکند و میبیند کتابفروشی نیست، بلکه انباری است که در آن کتاب وجود دارد، این انبار از نظر ما کتابفروشی محسوب نمیشود. فعلا حمایت ما از کتابفروشی است تا مرحله بعد که ناشران وارد دایره حمایتی شوند. در این شرایط ناشران با مردم ارتباط نخواهندداشت، مگر ناشرانی که در شبکه توزیع و فروش حضور ندارند. برای آنها تعریف میشود که چگونه میتوانند، چه کتابهایی را در چه بازه زمانی و کدام تعریف به مردم ارائه کنند.
نظامی طراحی شده بود تا گامبهگام به این مراحل برسیم و این شاهراه که عرض میکنم به هدف برسد. گام اول زیرساختها و حضور کتابفروشیها اجرایی شد و گامهای بعدی سادهتر است و انشاالله اگر اراده اجرا وجود داشته باشد، اجرایی خواهدشد.
فروش سامانه بازار کتاب افزایشی است
سامانه بازار کتاب چقدر فروش دارد؟ آیا از فروش راضی هستید؟
قرار بود سهام سامانه بازار کتاب امسال در اختیار اهالی کتاب قرار بگیرد اما با توجه به انتقال دولت این موضوع به عهده دولت بعد است
هدفگذاری ما این بود که تا پایان سال این سامانه بتواند به فروش بیش از ۵۰ میلیارد تومان برسد و کمکم در سال آینده بتواند فروش را افزایش دهد. روند فروش افزایشی است اما الان کم است.
فکر میکنید فروش پایین سامانه بازار کتاب به دلیل سیاستهای خانه کتاب است که نخواستند همه این سامانه را بشناسند؟
هنوز تبلیغ گستردهای برای این سامانه نشده و هنوز میان مردم شناختهشده نیست. ترویج نشده و تعداد کتابفروشیهای فعال در آن باید بیشتر باشند، سامانه نوپا است و باید فرصت داد تا این شکل بگیرد.
باید در جلب اعتماد کتابفروشان و مردم هنر داشته باشیم
سامانه بازار کتاب تا اینجا چقدر به هدفش رسید؟
به نظر من تا اینجا سامانه موفقی بود که اعتماد بخشی از کتابفروشیها را جلب و با مردم تعامل ایجاد کرده است. امکان فنی کار فراهم شده، مشکلاتی که در بخش فنی و زیرساخت داشتیم رفع شده است. باید در تبلیغ، جلب اعتماد کتابفروشان و مردم هنر داشته باشیم و در نهایت به سمت استقلال آن از دولت برویم. در آینده این مجموعه باید واگذار شود و بخشهای مرتبط در زمینه کتاب متولی آن باشند؛ این مجموعه متعلق به فعالان بازار کتاب است. سازوکار انتقالش را فراهم کردیم. قرار بود سهام سامانه بازار کتاب امسال در اختیار اهالی کتاب قرار بگیرد اما با توجه به انتقال دولت این موضوع به عهده دولت بعد است که تصمیمگیری و واگذار کند.
یعنی برای مثال به اتحادیه ناشران و کتابفروشان واگذار میکردید؟
تشکلها و انجمنهای نشر و کتابفروشان میتوانند سهام این سامانه را بخرند و بخشی از سهام هم دست موسسه خانه کتاب باشد، ترکیب مدیریتی تعریف شود و مدیرعامل داشته باشد و این بازار را مدیریت کند.
دستگاههای مختلف شانه خالی کردند
درباره موضوع بند (ج) ماده ۹۲، شما گفتید که ارشاد هر کاری میتوانست انجام داد و وظیفه باقی وزارتخانهها و سازمانها است که همراهی کنند تا این آییننامه اجرایی شود، وقتی کار به اینجا میرسد چه باید کرد؟ وقتی وزارتخانه ارشاد آییننامه را به مرحلهای رسانده و نوبت به دیگر وزارتخانهها رسیده، اما آنها همراهی نمیکنند، آیا راهی وجود دارد یا همه چیز متوقف میشود؟
در نهایت مجبور شدیم با سازمان بازرسی کل کشور، نامهنگاری کنیم زیرا آن دستگاهها به وظیفه قانونی خود عمل نمیکنند
این از گلایهمندیها من از مجموعه خودمان و هم از دستگاههای دیگر، که چرا این اتفاق پیش نرفت؟ در حالی که این آییننامه مصوب شد و برای اجرای آن اراده وجود داشت، تا تسهیلات در اختیار جامعه کتابفروشان و ناشران قرار بگیرد و همه مکلف هستند این کار را انجام دهند؛ به بهانههای مختلف دستگاههای مختلف شانه خالی کردند. در نهایت مجبور شدیم با سازمان بازرسی کل کشور، نامهنگاری کنیم زیرا آن دستگاهها به وظیفه قانونی خود عمل نمیکنند و متاسفانه پیگیریهای مکرر و متعدد ما هم به نتیجه نمیرسد.
البته وزارت کشور و سازمان شهرداریها اعلام کرد که عوارض نوسازی این مجموعهها به نتیجه رسید، پُست تسهیلاتی داشت که فراهم است، ما در حوزه وزارت نیرو و وزارت نفت، دچار ناهماهنگی هستیم و به رغم رفت و آمدهای مکرر ناامید نیستیم که در همین روزهای آخر بتوانیم این مساله را به سرانجام برسانیم. تا روزی که اینجا باشم این موضوع را به طور جدی پیگیری میکنم، زیرا این حق جامعه فرهنگی است که از این حق قانونی بهرهمند شوند، اما متاسفانه هنوز موفق نبودیم.
در خرید کتاب معتقد به حمایت از ناشر نیستیم
به خرید عمده برای کتابخانههای اشاره کردید که برای تزریق مالی به نشر انجام میگرفت، انتخاب میان ناشران برای خرید چگونه انجام میشود و کدام کتابها در اولویت این دولت است؟
به دلیل کمبود اعتبارهایی که داشتیم خرید کتاب به نسبت تولید، بسیار کم بود، یعنی خرید عمده به آن معنایی که شما حساب کنید در ارشاد اتفاق نمیافتد.
خواهش کردم همه کتابهایی که اعلام وصول میگیرند در شورای خرید به شکل تخصصی ارزیابی شوند و کتاب خریده شود
با بودجه ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومانی که در سال برای خرید صرف میشود، چه تعداد کتاب میتوان خرید؟ فاصله آن با بازار ۱۱ تا ۱۲ هزار میلیارد تومانی چقدر است؟ که اگر بخواهید این عدد را در آن بازار خرج کنید، دیده نمیشود، گاهی قیمت برخی کتابهای خوب و ارزشمند و کتابهای دورهای پنج جلدی، ۱۰ جلدی، ۲۰ جلدی ۵ تا ۲۰ میلیون تومان است، برای حمایت از این آثار باید چند جلد از آن بخرید؟ اینها کتابهایی است که برای آنها زحمت کشیده شده است. فرض کنید بخواهید ۵۰۰ دوره از کتاب ۱۰ میلیون تومانی بخرید، باید فقط ۵ میلیارد تومان برای حمایت از یک کتاب صرف کنید. با این ۳۰ میلیارد تومان چه میتوان کرد، این عدد با ادعای حمایت خیلی فاصله دارد، واقعا اصلا حمایتی نیست، خرید ۵۰ تا ۲۰۰ نسخه کتاب با قیمت ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان اثری در حمایت ندارد.
با همه این اوصاف دو کار در حوزه خرید انجام دادیم، از قبل روند خرید بر این اساس بود که هر ناشری متقاضی خرید بود کتابش را میبرد و کتاب ارزیابی میشد. خواهش کردم همه کتابهایی که اعلام وصول میگیرند در شورای خرید به شکل تخصصی ارزیابی شوند و کتاب خریده شود. لیست کتابها و ناشران هم هست، تنوع موضوعی و تنوع ناشر در آن وجود دارد مگر کتابهایی که به درد کتابخانه نمیخورد، زیرا در خرید کتاب معتقد به حمایت از ناشر نیستیم، معتقد به حمایت از کتابیم و برای خریدار و خواننده کتاب میخریم. کتابی که به کتابخانه میرود باید توسط افراد خوانده شود، کار ما تا اینجا که آن را میخریم نیست و از آن به بعد هم وظایفی بر عهده داریم. ممکن است ناشر نیاز داشته باشد به او کمک شود، ما اینجا وظیفه نداریم که به ناشر کمک کنیم، باید کتابی خواندنی خریده شود.
اعتبار خرید کتاب وزارتخانه اثری در بازار کتاب نداشت
شوراهای خرید از ۳ به ۱۳ شورا رسید که به شکل تخصصی کتاب را بررسی میکردند
از اعتباری که در خرید داشتیم، راضی نیستیم، زیرا خیلی اندک بود و برای همین هم سراغ مصوبات و امکانهای دیگر رفتیم تا بتوانیم از امکانهای دیگر مانند محل سفرهای استانی، محل جدول ۱۲ این اعتبار را جبران کنیم، زیرا اعتباری که در بودجه سالانه برای خرید در نظر گرفته شده است، اثری در بازار نشر ندارد.
شوراهای خرید از ۳ به ۱۳ شورا رسید که به شکل تخصصی کتاب را بررسی میکردند، بر اساس اقتضائات دیگر هم در ارشاد کتاب خریداری میشود، برای مثال اگر ارشاد کتابی را سفارش داده باشد یا کتاب در موقعیتی تولید شده که نیاز به حمایت داشته باشد، درصد محدودی کتابهایی هستند که اینگونه خریداری میشوند.
تلاش شده بود که در خرید تنوع وجود داشته باشد، از لیست کتابهایی که خریداری میشود باید ارزیابی کرد که تنوع سلیقهها رعایت شده است یا نه.
در دوره انتقال نمیتوان کار تاسیسی انجام داد
آیا برای پیشبرد ایده تبدیل شدن شعب بانکی به کتابفروشی بعد از نمایشگاه اقدامی انجام شد؟
بعد از نمایشگاه امسال کار جدید شروع نکردیم؛ زیرا اجرایی نبود و احتیاج به قرارداد و ارزیابی داشت. در دوره انتقال نمیتوان کار تاسیسی انجام داد. باز هم از تاسفهایی است که مذاکرات و توافقهای شفاهی آن صورت گرفت و آمادگی بانک اعلام شد. امیدواریم این هم به سرانجام برسد. البته از بعضی از مجموعهها که در این مدت دیدم خواهش کردم که خودشان اقدام کنند و فعال شوند حتی اگر وزارت ارشاد طرف نیست، خودشان اقدام و کتابفروشی را راهاندازی کنند.
مدل برگزاری نمایشگاههای استانی را از اساس تغییر دادیم
در این چند ساعت درباره تعداد متعددی اقدامات دولت سیزدهم صحبت کردیم که تعدادی از آنها نیمهکاره باقی مانده است، آیا الزامی وجود دارد که دولت بعدی این اقدامات را ادامه بدهد؟
برخی از اقدامات مصوبات قانونی و تکالیف است و باید انجام شود، مهم اراده، نحوه و چگونگی اجرای تکلیف است. نمایشگاه کتاب در دورههای مختلف برگزار خواهدشد، اما چگونگی برگزاری این نمایشگاه مهم است. شیوه ارائه تسهیلات به ناشران، کاغذ و منابع بانکی مهم است.
نمایشگاه کتاب استانی چیزی شبیه نمایشگاه در خیابان و مترو بود و این شکل برگزاری نمایشگاه ملی در شان مردم نبود
فرصت نشد درباره نمایشگاههای استانی صحبت کنیم، مدل برگزاری نمایشگاههای استانی را به کلی و از اساس تغییر دادیم، این برای ما سخت بود، و در عمل مجبور شدیم آن را اجرا کنیم، زیرا نمایشگاه استانی قدیمی را بیمعنی میدانستیم. ناشران جدی و موثر در آن حضور پیدا نمیکردند، در نمایشگاه کتاب استانی تعدادی کتاب درجه دو و درجه سه با تخفیف بالا ارائه میشد، چیزی شبیه نمایشگاه در خیابان و مترو بود و این شکل برگزاری نمایشگاه ملی در شان مردم نبود. لازم بود به شکل متمرکز کتاب از ناشر دریافت و به محل نمایشگاه فرستاده شود، با همه سختیهایی که وجود داشت، نمایشگاه استانی متحول شد و امسال برنامه اجرایی برای چند استان داشتیم.
اگر دولت جدید اراده کند و نمایشگاه را اینگونه برگزار کند که پرزحمت، پرهزینه و پرمشقت است، اثرات خوبی خواهد داشت. ما سختترین راه را اگر به نفع نشر بود، طی میکردیم. سعی میکردیم به خودمان سخت بگیریم، زیر بار اینکه منابع نبود، نمیشود، امکانش نیست، توان نداریم و آدم نداریم، نرفتیم. این حرفها از معاونت فرهنگی شنیده نمیشد، تلاش داشتیم مسئولیت را به بهترین نحو انجام بدهیم. اگر چنین ارادهای در آینده وجود داشته باشد، کارهای بزرگتر و بهتر هم میتوان انجام داد. انشاالله گشایشهای مالی در کشور بیشتر و به حوزه نشر کمک شود، زیرا حقش است و جایگاه حوزه نشر باید بالاتر باشد.
اگر دولت بعدی اراده تحول و پیشرفت داشته باشد مسیر مشخص و روشن است و میتواند ادامه دهد و اگر در دولت بعدی فرهنگ جدی گرفته نشود شرایط و اوضاع فرهنگ و نشر به صورت حداقلی اداره خواهدشد.
یعنی اگر خانه چاپ تاسیس شود، باید دولت بعدی آن را ادامه بدهد، اما هیچ الزامی برای برگزاری فلوشیپ در پاییز نیست؟
بله، نه فقط برگزاری فلوشیپ در پاییز، بلکه برای حضور در نمایشگاههای منطقهای، ارتقای حوزه گرنت، برگزاری نمایشگاه استانی، وسیع کردن اقدامات فرهنگی در نمایشگاه کتاب تهران، برگزاری نمایشگاه مجازی، هیچ الزامی نیست و میتواند اجرا نشود. در پیگیری مساله تولید کاغذ در کشور الزامی نیست، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این موضوع هیچ الزامی ندارد. بلکه احساس وظیفه باعث پیگیری بود.
با حوزه کار معاونت فرهنگی غریبه نبودیم
شما چقدر اقدامات دولت قبل را ارزیابی و پیگیری کردید؟
بعضی اقدامات که اصولی نبود و همسو با تضعیف اراده حاکمیت فرهنگی بود سعی کردیم کنار گذاشته شود
با کار معاونت فرهنگی غریبه نبودیم و تقریبا میدانستیم که چه اتفاقهایی در آن میافتد. دوره همهگیری کرونا بود و دولت قبل دو سه سال آخر درگیر موضوع کرونا و عملا تعطیل بود. نمیشد نمایشگاه برگزار کرد، پس وزارتخانه و همه موسسات و نهادها حالت نیمهتعطیل داشت. شرایط سخت بود، نمیتوان این شرایط را ندید، باید همه مسائل را با واقعیتها دید.
تلاشهایی شده بود، اتفاقهای خوب، سعی کردیم آنها را ادامه بدهیم. فرصت نشد در موضوعهای دیگر با هم گفتگو کنیم، سعی کردیم اگر مثلا جشنواره روستاها و عشایر هست ما آن را ادامه بدهیم و تقویت کنیم؛ زیرا کار خوبی بود، پایتخت کتاب کار خوبی بود سعی کردیم آن را ارتقا دهیم. به هیچ وجه اینطور نبود که چون مربوط به دورههای قبل باشد، کنار گذاشته شود. ما سعی کردیم هر طرح خوبی در معاونت بود آن را پیش ببریم و در حد خودمان تلاش کنیم تا بهتر برگزار شود.
بعضی اقدامات هم که اصولی نبود و همسو با تضعیف اراده حاکمیت فرهنگی بود سعی کردیم کنار گذاشته شود.
آیا اقداماتی هست که برای آنها برنامهریزی کردید، اما به مرحله اجرا نرسید؟
طبیعتا کارهایی بوده که در حد طرح باقی ماند و نتوانستیم به سمت اجرای آن برویم، من علاقهمند بودم مرجع داوری حوزه فرهنگ را اینجا راهاندازی کنیم، تا خیلی از اختلافهایی که اهالی فرهنگ دارند و نمیتوانند یا نمیخواهند در مراجع قضایی مورد بررسی قرار بگیرد، در معاونت فرهنگی حل کنند.
معاونت فرهنگی نهاد داوری با جایگاه قانونی دارد
مانند شورای حل اختلاف؟
بله، این طرح آماده و با تعدادی از حقوقدانها درباره آن صحبت شد. آماده اجرا بود، نرسیدیم آن را اجرا کنیم، زیرا در اولویتهای کاری ما قرار نگرفته بود، به نظرم کار خوبی است و میتواند کمک کند.
علاقهمند بودم مرجع داوری حوزه فرهنگ را اینجا راهاندازی کنیم، تا اختلافهایی که اهالی فرهنگ دارند و نمیتوانند در مراجع قضایی مورد بررسی قرار بگیرد، در معاونت فرهنگی حل کنند
طرح دیگر صندوق اعتباری تولید بود. طرح آماده شد و مذاکراتی صورت گرفت. بر این اساس برخی از مراکز و نهادهای دولتی و خصوصی سرمایهگذاران که میخواهند در حوزههای مختلف محتوا یا کتاب تولید کنند، میتوانند سفارش دهند، حمایت کنند و با تضمین و نظارت وزارت ارشاد ناشران و نویسندگان محتوا تولید کنند.
ممکن است حوزه صنعتی علاقهمند باشد در موضوعی فرهنگسازی کند، برای مثال تولیدکنندگان صنایع لوازم آشپزخانه و لوازم منزل، هرچه تعداد ازدواج بالا برود و جهیزیه خریداری شود، هرچه خانه ساخته شود، اینها نفع اقتصادی دارند، اگر تعداد ازدواج بالا برود تولید کننده یخچال، تلویزیون و ... نفع اقتصادی میبرند. در چنین وضعیتی ممکن است تولیدکننده لوازم خانگی بخواهد فرهنگ ازدواج را تقویت کند تا نفع اقتصادی ببرد، او میتواند این ایده را در جایی بیان کند. همینطور در مساله صرفه جویی، محیط زیست، فرهنگسازی مختلف که هزینههای مختلف دارد، حتی در حوزه مالی بانکها علاقمندند کتاب تولید شود. برای موضوعات مختلف میتوان تولید محتوا داشت. این طرح آماده شد و مذاکرات با برخی مراکز هم پیش رفت انشاالله ادامه پیدا کند.
در زمینه ترویج احتیاج به حمایت از پایگاههایی داشتیم که کتاب خوب معرفی میکنند در این حوزه هم به اندازه کافی نتوانستیم ورود خوب و حمایت کنیم.
در حوزه آموزش نشر طرح مفصل خوب داشتیم، بخشی مانند تصویرگری و تصویرسازی در نمایشگاه کتاب انجام، محتوای آن آماده و منتشر شد. بخشهایی ماند و نتوانستیم اجرایی کنیم، بخشهایی هم توسط انجمنها اتفاق افتاد و برخی روی زمین مانده است.
مجموعه مفصلی طرحهایی را که باید انجام میشد، نوشته بودم و این مجموعه را دارم، بخشی ازآن انجام نشد.