به گزارش خبرنگار ایرنا، «قرار است از خبرنگارانی که در این نشست حاضر میشوند به مناسبت روز خبرنگار قدردانی شود اما تنها خبرنگارانی میتوانند در این مراسم حضور یابند که گزارش عملکرد مدیر مجموعه را در رسانههای خود منتشر کنند، حالا تصمیمت چیست؟ میتوانی در این جلسه شرکت کنی؟»
هنوز مات و مبهوت از نحوه این دعوت رسانهای به مناسبت روز خبرنگار بودم که با صدای خش خش گوشیِ تلفن، جملات کسی که پشت خط بود برای لحظهای نامفهوم شد، چند ثانیه سکوت برقرار شد و سپس صدای آن طرف گوشی پرسشش را با جمله دیگری تکرار کرد: «الو، چه شد؟ میتوانی از این جلسه گزارش تهیه کنی؟ گفتهاند فقط تعداد محدودی از خبرنگاران میتوانند در این جلسه شرکت کنند آن هم خبرنگارانی که بتوانند گزارشی از این نشست را در رسانههای خود انعکاس دهند»
نمیدانستم چه پاسخی باید بدهم؟ اما تلاش کردم تا تمام احساس ناخوشایندی که از این تماس دریافت میکردم را پنهان کنم، مکالمه را با رد درخواست شرکت در این مراسم به پایان رساندم اما این اولین و آخرین باری نبود که با این نوع دعوت از سوی برخی مجموعهها رو به رو میشدم.
دعوتنامه قدردانی یا آفیش خبری؟
همه ساله در هفته منتهی به روز ۱۷مرداد ماه، تجلیل و تبریکهای دستگاهها و نهادهای مختلف از طریق برگزاری مراسم، دعوت به ضیافت و پیامک آغاز میشود؛ تجلیلهایی که در سالهای اخیر حال و هوای دیگری به خود گرفته و باعث ایجاد شرایطی شده که موجبات آزردگی خاطر فعالان رسانهای را فراهم کرده است.
امسال هم با نزدیک شدن به روز خبرنگار، رفتارهای غیرحرفهای برخی از ادارات و سازمانها در دعوت از اصحاب رسانه و برگزاری نشستهای پی در پی این مجموعهها که بیشتر رنگ و بوی انعکاس گزارش عملکرد مدیران آنها را میدهد تا قدردانی از خبرنگاران، موجب رنجش بسیاری از اهالی رسانه شده؛ برخی خبرنگاران معتقدند برگزار کردن مراسم روز خبرنگار به این شیوه در شأن و منزلت این قشر نیست و این شیوه قدردانی از اصحاب رسانه بیشتر تلاش و کوشش یک ساله آنها را زیر سؤال میبرد؛ تلاش خبرنگارانی که یک سال آرام و قرار ندارند، به تنویر افکار عمومی میاندیشند، به استقبال خطر میروند، تحقیر میشوند، خواب را از چشمانشان میربایند و نسبت به همه چیز احساس مسئولیت میکنند.
حالا در روزی به نام خبرنگار تنها انتظار آنها دیده شدن تأثیرات مثبت عملکردشان است آن هم بدون دغدغه برای حضور در جلساتی تکراری جهت نوشتن گزارشهای سازمانی مدیران؛ آنها انتظار دارند پس از یک سال مطالبهگری، این بار برنامهها و جلسات فرصتی برای بیان دغدغهها و مطالبات خودشان باشد؛ همه پای درد دل آنها بنشینند و خبرنگاران هم با امید از درخواستهایشان بگویند تا شاید این دغدغهها روزی به فرجام برسد.
درد دل خبرنگار را چه کسی بنویسد؟
خبرنگاران انتظار دارند اگر گوش شنوای مشکلات و آلام اقشار و طیفهای مختلف جامعه هستند، درد دلها و دغدغههای آنها هم شنیده شود، خبرنگاران در طول سال فقط شنونده هستند، همواره خاموشاند و شبانهروزی مینگارند و مینویسند اما هنگامی که روز خبرنگار میشود و پای خودشان به میان بیاید نباید باز هم ساکت باشند و شنونده صرف.
هرروز که مناسبتهای مختلف فرامیرسد قلم خبرنگار مشکلات و مسائل اقشار مختلف را مینویسد، اما چه کسی میتواند درد دل این قشر را بازگو کند، چه کسی تلاشهای یک ساله او را میبیند؛ بدون شک او انتظار دیده شدن و قدردانی ندارد اما ای کاش در روزی که به نام خبرنگار در تقویم رسمی کشور ثبت شده کمی مهربانانهتر این قشر را دریابیم.
به امید آنکه در این روز بیش از پیش شاهد دیده شدن تلاش یک ساله اصحاب رسانه باشیم و برنامهها و مراسم بزرگداشت اهالی رسانه نیز با حفظ جایگاه و شأن و منزلت آنها برگزار شود.
هفدهم مرداد ماه سال ۱۳۷۷، محمود صارمی خبرنگار خبرگزاریِ جمهوری اسلامی در مزار افغانستان به شهادت رسید؛ به همین مناسبت، شورای فرهنگ عمومی، هفدهم مرداد ماه هر سال را به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری کرد.
خبرنگار ایرنا مرکز شیراز *