به گزارش خبرنگار ایرنا، هنوز جلسهای که تحت عنوان یک نشست خبری برگزار شده به پایان نرسیده و سخنران در حال ارائه گزارشهایی برای شفافسازی فعالیتهای انجام شده در مجموعه تحت نظارتش است که همهمه ایجاد شده بین خبرنگاران فضای جلسه را پر میکند.
سخنران همچنان به بیان مطالب خود ادامه میدهد اما در میان برخی خبرنگاران حاضر در جلسه گویا مساله دیگری اهمیت بیشتری یافته، برخی دَرِگوشی با یکدیگر مشغول چانهزنی هستند و برخی هم در حال ترک کردن جلسه.
رپرتاژهای خبری بلای جان رسانه
طولی نکشید که نیمی از فضای سالن خالی شد و مدعوین یکی پس از دیگری جلسه را ترک کردند؛ سخنران هم که در ابتدا با آب و تاب خاصی مشغول ارائه گزارشهایش بود با خروج غیرمنتظره خبرنگاران و در حالی که با تعجب به رفت و آمدهای گاه و بیگاه آنها مینگریست با بیانگیزهگی سعی میکرد صحبتهایش را کوتاه کند و به پایان برساند؛ شاید او هم دیگر تمایلی به ادامه دادن جلسه آن هم در شرایطی که میهمانانش بدون هیچ درخواست قبلی در حال ترک جلسه بودند نداشت اما این تنها نشستی نبود که به دلیل این نوع حضور اصحاب رسانه از رمق میافتاد.
مدتهاست آفیشهای خصوصی و نحوه اطلاعرسانی برای شرکت در نشستهایی که با انگیزه رپرتاژ آگهی در استان فارس برگزار میشوند بلای جان رسانه های فارس شده؛ نشستهایی که موجبات فعالیتهای غیرحرفهای برخی افراد فعال در رسانه فارس را فراهم کرده است.
خبرنگار یا تبلیغاتچی؟
بدون تردید یکی از مهمترین چالشهای رسانه فارس در حال حاضر فاصله گرفتن برخی خبرنگاران از کار حرفهای و تبدیل شدن آنها به بازاریاب و تبلیغاتچیست؛ افرادی که حتی برخی از آنها از توانایی و سواد لازم در حوزه رسانه بهره میبرند اما وضعیت کنونی مطبوعات و شرایط فعلی برخی از خبرگزاری ها آنها را به سمت و سوی دیگری برده و همین مساله نیز منجر به آسیبدیدن و بیانگیزه شدن رسانههای فعال و دیگر خبرنگاران در استان فارس شده است.
این روزها در فضای اغلب رسانه های فارس کمتر خبرنگاری دغدغه مطالبهگری را دارد و بسیاری از خبرنگاران به جای تولید و تنظیم خبر به دنبال چانهزنی برای گرفتن آگهی و تبلیغات هستند؛ بدون شک هر فردی پای درددل آنها بنشیند خیلی زود متوجه چرایی این اتفاق ناخوشایند میشود و آن وقت است که قانع شود و حتی حق را به این قشر از خبرنگاران بدهد.
یکی از مشکلاتی که از سوی این قشر از خبرنگاران برای توجیه این اتفاق عنوان میشود وضعیت نابسامان و مشکلات مالی مطبوعات است؛ مطبوعاتی که باید برای بقا و رشد خود تلاش کنند؛ در حال حاضر افزایش قیمت کاغذ، هزینه چاپ و ملزومات آن و نایاب شدن کاغذ روزنامه، ضربههای بزرگی به مطبوعات و اقتصاد رسانه مکتوب وارد کرده است.
این در حالیست که در گذشته مطبوعات در روزنامه خلاصه میشد و مردم برای آگاه شدن از وضعیت جامعه و اخبار مهم روز به مطالعه روزنامه میپرداختند اما این ابزار مهم اطلاعرسانی در طی این سالها به تدریج از دوران رونق خود فاصله گرفته و برخلاف چند سال گذشته که دکههای روزنامهفروشی در شهر فراوان یافت میشد، این روزها بسیاری از آنها تغییر کاربری دادهاند.
دغدغه اهالی رسانه چیست؟
روزگاری روزنامه تنها انعکاس دهنده اخبار بود ولی حالا کمتر کسی به سمت خرید روزنامه میرود و به سادگی میتوان اخبار را در تلفن همراه و فضای مجازی دنبال کرد، کاهش مخاطب و کاهش تیراژ به صنعت روزنامهنگاری آسیب وارد کرده و گرانی هزینههای چاپ روزنامه نیز مشکلی بر مشکلات روزنامهنگاران افزوده است.
برخی فعالان رسانه هم که در خبرگزاریها فعال هستند از درآمدهای پایین خود گلایه دارند و دلیل شرکت کردن در آفیشهای خصوصی را نداشتن امنیت شغلی و نبود درآمد کافی در عرصه رسانه میدانند اما اینکه این نوع نگاه تا چه اندازه میتواند توجیه قابل قبولی برای فاصله گرفتن رسانه از کار حرفهای و مسیر صحیح خود باشد جای سوال است.
آسیبهایی که نمیتوان نادیده گرفت
نمیتوان منکر این بود که در پشت ظاهر زیبای شغل خبرنگاری، فعالان رسانه با سختیها، مشکلات، محدودیتها و استرسهای فراوانی رو به رو هستند ولی رسانه نیز مانند هر شغل یا حرفه دیگر چارچوبها و رسالتهای تعریف شدهای دارد که دور شدن از این رسالتها قطعا آسیبهای اجتماعی بسیاری به همراه دارد.
در وهله نخست انعکاس بیش از حد اخباری که در قالب رپرتاژ آگهی و با اجبار خبرنگاران برای بزرگنمایی غیرواقعی در آن منتشر میشوند به مرور زمان بیاعتمادی مردم به اهالی رسانه را به دنبال خواهند داشت؛ همچنین ادامه یافتن این روند موجب عادیسازی این نوع نگاه در میان خبرنگاران میشود و حتی در بلند مدت میتواند به یک فرهنگ نادرست در عرصه رسانه تبدیل شود؛ فرهنگی که با ریشه گرفتن در جامعه رسانهای تغییر دادنش به سادگی امکانپذیر نخواهد بود.
چه باید کرد؟
حالا این پرسش مطرح است که برای حل این دغدغه و بازگشت رسانه به مسیر اصلی خود چه باید کرد؟ پرسشی که در پاسخ به آن راهکارهایی از جمله حل مسائل مالی مطبوعات و رسیدگی به مشکلات خبرنگاران ارائه میشود اما آیا مشکلات مالی رسانهها قابل حل است؟ آیا خبرنگارانی که به این وضعیت عادت کردهاند حاضرند حتی با حل این مشکلات از این نوع درآمدزایی که در برخی از آنها شکل عادت به خود گرفته فاصله بگیرند؟
خبرنگار ایرنا مرکز شیراز *