به گزارش ایرنا، پنجم شهریورماه در تقویم رسمی کشور به نام روز ملی کشتی ثبت شده است روزی که جهان ورزش شاهد تولد یکی از نابغههای این رشته بود جایی که نه تنها به نماد کشتی کشور بلکه بازتعریف جدیدی از فرهنگ پهلوانی در ایران زمین بود. پهلوانی برای تختی مرز سیاسی و فرهنگی نداشت بلکه یک مولفه بود که تختی خود را سفیر آن در سطح جهان و المپیک میدانست. هر چند که واژه پهلوانی مختص فرهنگ ایران زمین است اما رفتار و کردار تختی موجب شد تا این مهم بعد جهانی پیدا کند.
تختی قهرمان بود و ۶۰ سال رکورددار مدالآوری در ایران، او هنوز پرافتخارترین المپین کشتی کشور در ادوار المپیک به شمار میرود اما کسانی که تختی را سرلوحه رفتار خود قرار میدهند از مدال یا سکوهای جهانی او سخنی به میان نخواهند آورد بلکه به دنبال آن هستند تا منش و رفتار تختی را به عنوان قطب نمای ورزشی خود قرار دهند زیرا بزرگان و پیران کنونی کشتی ایران باور دارند که کشتی هر چند یک ورزش باستانی در ایرانی به شمار میرود و با آموزههای اسلامی کاملا رنگ فتوت و جوانمردی گرفته اما واقعیت این است کشتی نوین به عنوان رشتهای مدالآور با تختی متولد شد.
تختی قهرمان بود و در بیش از یک دهه افتخارات زیادی را برای ایران کسب کرد اما بودند کسانی که هم مرغوبیت مدال و هم شمار مدال آنان از تختی بیشتر بود اما چرا تختی ماند و غبار زمان بر روی افتخارات دیگر قهرمانان قرار گرفت؟
تختی ماند چون از کشتی به عنوان نردبانی برای رسیدن به ثروت و مکنت استفاده نکرد بلکه کشتی برای تختی یک میانبر برای ماندن در کنار مردم بود مردمی که پهلوانان خود را همچون اسطورهها دوست دارد. دوست داشتنی که مربوط به یک دوره نیست بلکه کتاب های اساطیری و همچنین شاهکارهای ادبی ایران همواره از رادمردی پهلوانان ایران زمین پر شده است.
تختی از جنس افسانهها نبود بلکه واقعیتی در میان مردم بود و با مردم زیست، با مردم ماند و در نهایت با بدرقه میلیونی مردم به سرای ابدی رفت. تختی در گود مبارزه کابوس برای نامدارانی مانند «الکساندر مدوید»، «دیوید جیماگوریدزه»، «بوریس کولایف»، «آندره گورویچ»، «آناتولی آلبول»، «پرویز داداشاف»، «الکساندر مدوید»، «حسن کنکورد»، «عصمت آتلی»، «احمد آئیک» و «حمید کاپلان» از ترکیه و «پتکو سیراکوف» و «سعید مصطفیاف» یک کابوس همیشکی بود اما در کف خیابان همراه و همگام مردم بود.
تختی در زندگی کوتاه خود به دنبال بازتعریف جدیدی از فرهنگ پهلوانی بود و در این راه به مانند قهرمانان مجازی خود را درگیر فیلمهای ۳۰ ثانیهای نکرد بلکه پهنه فعالیت او کف خیابانهای تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور بود جایی که مردم هنوز از افتادگی و خاکی بودن وی داستانها تعریف میکنند. تختی برای ماندگاری مانند پهلوان نماها در باد بردهای ورزشی نخوابید زیرا به خوبی میدانست زندگی ورزشی نردبان غرور است که سقوط از بالاترین پله آن میتواند به خردشدگی بیشتر استخوان های قهرمان تبدیل شود.
تختی نام را با نان عوض نکرد، او میتوانست آن زمان پیشنهاد تبلیغاتی یا دولتی آن زمان را بپذیرد اما او نامی به بزرگی ایران زمین داشت و نه باج گرفت نه به کسی باج داد. لذا بازخوانی رفتار و گفتار وی در یک فیلم یا چند گزارش رسانهای نمیتواند به خوبی شخصیت این رادمرد را به ورزشکاران معرفی کند بلکه آنچه ورزش و ستارههای کنونی این روزهای ایران به آن نیاز دارد مکتب تختی است مکتبی که نمیشود آن را در فضای مجازی جستجو کرد، بلکه نیاز است که ورزشکاران از کودکی آن را بیاموزند تا در زمان پختگی خود را دانشآموخته این مکتب معرفی کنند.
تختی پدر کشتی نوین ایران است و این رشته را به یک مکتب تبدیل کرده است. در مکتب کشتی تختی مدال و قهرمانی جهان حرف اول را نخواهد زد بلکه در کنار این افتخارات باید مدال پهلوانی بدون وابستگی به هیچ گروهی از دست مردم ستانده شود؛ در این مکتب تختی و زندگی او به نوآموزان ورزش ایران خواهد آموخت که مرام پهلوانی باید در جسم و روح باشد، زیرا تنها ورزشکار بودن و قهرمان بودن، به معنای پهلوانی نیست بلکه قهرمانی و کسب مدال طلا جهان و المپیک به معنای آزمایشی برای فرد است که وی را در مسیر پهلوانی قرار میدهد مسیری که ممکن است پای رفتن برخی از نامدران ورزش در آن کُند باشد. در مکتب تختی خاک شدن در برابر مردم بسیار مهمتر از قرار گرفتن در بالاترین سکوی جهانی است زیرا این مردم هستند که در نهایت فرد را فارغ از برد و باختهای ورزشی او را به اوج خواهند رساند.
بله کشتی نوین ایران هر چند که با تختی زاده شد اما بعد از تختی ادامه پیدا کرد تا جایی که امروز تختی قطبنمای رفتاری قهرمانان این رشته به شمار میرود و بسیاری تلاش دارند که با اضافه کردن پیشوند جهان پهلوان خود را تختی زمان معرفی کنند اما این القاب برای آنان شاید در تبلیغات تلویزیون و یا کلیپهای ۳۰ ثانیه فضای مجازی باشد اما واقعیت رفتاری این قهرمانان نوظهور به گونه ای است که ماندگاری آنان در ذهن مردم کم و حتی تبلیغات آنان نیز اثر تجاری یا اجتماعی زیادی بر روی کشتی دوستان نخواهد داشت.